یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۷

یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۷

کلودت کالوین: دختری که بر جای خود نشست تا تاریخ برخیزد!
آن روز رانندهٔ اتوبوس از کلودت خواست که جایش را به مردی سفیدپوست بدهد، اما او خلاف انتظار حاضران گفت: «نه. من از جایم بلند نمی‌شوم.» کلودت کالوین اولین کسی نبود...
۲۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بیانیه موسوی؛ از انتقال مرجعیت نیروی تغییر تا نقد شتاب‌زدگی در اپوزیسیون
حمید احمدزاده: بیانیه موسوی، مطالبات ابتدایی و فوری مردم از حاکمیت را در قالب اقداماتی نمادین و عملی مانند آزادی زندانیان سیاسی و تغییر در سیاست‌های رسانه‌ی ملی مطرح می‌کند....
۲۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید احمدزاده
نویسنده: حمید احمدزاده
عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار می‌شوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود.... مردم آمریکا...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: عباس عراقچی
نویسنده: عباس عراقچی
کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم
بیاییم رنجِ این روزهای دشوار را کم کنیم. با تغییر در نگرش، با چه باید کردِی دیگر… با عشق و زنده‌باد زندگی… نکبتِ جنگ، خانمان‌سوز است… بیانِ خواستِ یک‌صدایِ برقراری...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»
این هفت جریان کردستانی، در جریان تهاجم بسیار کارشده، هدفمند و برنامه ریزی شده برای لیبیایی کردن ایران، از سوی “جامعه جهانی” به رهبری آمریکا و نیروی نیابتی اش اسرائیل،...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر
مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند... در کوتاه‌مدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانۀ ملی کمترین توقعات است. برگزاری...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: میرحسین موسوی
نویسنده: میرحسین موسوی

پرپر شدن یکی از نامدارترین شیفتگان انقلاب به نام انقلاب

پرپر شدن یکی از نامدارترین شیفتگان انقلاب به نام انقلاب نشانه پرپر شدن امیدها و آرزوها و انتظارهای مردم ما از انقلاب بود. و ما فدائیان، با هر پسوندی، در آن روزها به خاطر از دست دادن سعید، گریستیم و انزجار خود را از اعدام ددمنشانه او فریاد کشیدیم. در بین ما هیچ کس نبود که با سعید دمی همنشین بوده باشد و از قتل جان گداز او نسوخته باشد. سعید را کشتند که نه فقط حس تعلق ما به انقلاب را بکَشند، که امید به آزادی و صلح را، حتی حق نفس کشیدن در فضای میهن را از ما پس بگیرند.

امروز ۳۱ خرداد سالروز اعدام رذیلانه رفیق فدایی سعید سلطان پور است. او را در ۲۷ فروردین ۶۰ از جشن عروسی اش با خود بردند و در سحرگاه ۳۱ خرداد، همراه با نخستین قربانیان فاجعه ۳۰ خرداد، به جوخه اعدام سپردند.

سعید یک پارچه شور و عشق بود. روحیه رزمنده و دریا دل او در روزهای سخت زندان شاه منبع امید و الهام بود برای تمام فدائیان. تک تک ذرات وجودش تمنای مبارزه بود و بس.

سعید چند ماهی زودتر از من از زندان شاه آزاد شد و بی آنکه خستگی زندان از تن به در کند از پای خم می یک سر به حوض کوثر، به کانون نویسندگان ایران، پیوست و دانشجویان در شب های شعر گوته با شعرهای او نسیم انقلاب را در سینه کشید.

سعید سرسخت ترین، سرکش ترین و شوریده ترین شاعر و هنرمند و هنرپیشه شیفته انقلاب بود. او دوست داشت در استقامت در راه انقلاب هیچ کس به گرد پایش نرسد.

انتخاب سعید سلطان پور آئینه تمام نمای جنایتی شد که روز قبل در کشور ما رخ داد؛ جنایتی که دو گرایش فاشیستی و تمامت خواه، یکی در حکومت و دیگری در مقابل حکومت به رهبری رجوی، عالمانه و عامدانه عاشقان انقلاب بهمن را به مسلخ کشیدند. آنها خوب می دانستند که دود این جنایت به چشم همه نیروهای ترقی خواه کشور و سود آن به رونق کار لاجوردی ها و رجوی ها منجر خواهد شد.

پرپر شدن یکی از نامدارترین شیفتگان انقلاب به نام انقلاب نشانه پرپر شدن امیدها و آرزوها و انتظارهای مردم ما از انقلاب بود. و ما فدائیان، با هر پسوندی، در آن روزها به خاطر از دست دادن سعید، گریستیم و انزجار خود را از اعدام ددمنشانه او فریاد کشیدیم. در بین ما هیچ کس نبود که با سعید دمی همنشین بوده باشد و از قتل جان گداز او نسوخته باشد. سعید را کشتند که نه فقط حس تعلق ما به انقلاب را بکَشند، که امید به آزادی و صلح را، حتی حق نفس کشیدن در فضای میهن را از ما پس بگیرند.   

خار ۳۰ خرداد خونین در عمق ذهن بسیاری از رفقای ما خلید و ما را از فهم و باور به طینت و صداقت یک دیگر محروم کرد. رفقایی که تا چند ماه پیش با هم بحث سیاسی داشتند، حالا در باره صداقت و رفاقت و نیات یک دیگر مردد شده در چنبره قضاوت های تلخ و پوچ در باره یک دیگر گرفتار شدند. اما آیا کسی بود در میان ما فدائیان که از درد اعدام سعید داغدار نباشد یا، از آن هم بدتر، آنرا توجیه کند؟

این که رفقای اقلیت در آن روزهای بحرانی نتوانند حس و حال رفقای اکثریتی به درستی حس کنند، برای عموم ما اکثریتی ها قابل فهم بود.

ما درگیری در آن موقعیت را فاجعه زا می دانستیم، هم برای چپ، هم برای ایران. ما به تعویق انداختن درگیری را کاملا ممکن و کاملا مثبت می انگاشتیم و برای آن تلاش کردیم. مسعود رجوی و گرایش فاشیستی در حکومت اما هر دو در تسریع درگیری ذینفع بودند و برای تسریع آن پرپر می زدند. رفقای اقلیت و راه کارگر سازمانگر ۳۰ خرداد نبودند. اما وقتی درگیری درگرفت آنها مقابله با حکومتیان در خیابان را وظیفه ای انقلابی دانستند.

زمان خیلی زود برخی اختلاف نظرها را حل کرد. اقلیت و راه کارگر دانستند که مسعود رجوی چه ضربه مهلکی به جنبش آزادیخواهی ایران وارد آورده و چه خدمت بزرگی به فرادست کردن گرایش فاشیستی در حکومت کرده است. اما دریغ که فاجعه رخ داده بود و راه بازگشت به قبل از ۳۰ خرداد وجود نداشت.

و من بارها و بارها تاکید کرده ام که مسئولیت این فاجعه نه بر عهده نیروهای چپ ایران، اعم از اقلیت و اکثریت و توده ای ها و راه کارگری ها و غیره، که بر عهده گرایش فاشیستی در حکومت و و در درجه بعد برعهده رهبری سازمان مجاهدین خلق است. صدها و هزاران جان شیفته چون رفیق سعید سلطان پور همه قربانی یک دام گستری گسترده اند.

تجربه و زمان طی چهار دهه به ما فدائیان خلق درس های بزرگ آموخته است.

ما از تجربه تلخ ۳۰ خرداد و دهه خونین ۶۰ آموختیم که توسل به قهر و خشونت برای جنبش دموکراسی ایران مددکار نیست و توازن قدرت را به سود سرکوبگری های بیشتر بر هم می زند.

ما از تجربه تلخ ۳۰ خرداد و دهه خونین ۶۰ آموختیم که تا چه میزان قضاوت زودرس، قضاوت بر اساس هیجانات لحظه ای و یک سویه، قضاوت از پشت دیوارهای بلند جدایی، تا چه اندازه مهلک و مصیبت زاست. ما یاد گرفته ایم که هر قضاوت ماندگار و منصفانه ، محصول گفتن و شنیدن های مکرر و مستمر، محصول در هم تنیدگی های بیشتر است.

ما از تجربه خونین ۳۰ خرداد و دهه خونین ۶۰ یاد گرفتیم که حقیقت، گرچه چند سویه و چند لایه، اما با دروغ و تهمت، تفاوت و تقابل قطعی و ماهوی دارد. ما یاد گرفته ایم که به رفقای خود در عرصه تشکیلات، و به رقبای خود در سطح جامعه، کارها یا فکرهایی را نسبت ندهیم که می دانیم نکرده اند و ندارند. و این راز بقای چند صدایی ماندگار در میان ما فدائیان خلق است.

این درس های گرانقدر محصول تجربه و عبور از تونل زمان است. این درس ها طی ده بیست سال گذشته به ما کمک کرد که بر بسیاری از زخم های دهه شصت مرهم بگذاریم. طیف وسیعی از فدائیان خلق، طی این یکی دو دهه اخیر، با یکدیگر مناسبات نزدیک برقرار کرده و از نو خود را یار و یاور و هم رزم یک دیگر یافته اند. در یک دهه اخیر فضای رفاقت از نو در میان فدائیان جوانه زد و بحث و فحص ها برای بازگشت به زیر یک سقف به ثمر رسید.

تشکیل حزب چپ ایران (فدائیان خلق) محصول همین درس های زندگی، محصول انباشت تجربه در صفوف ماست. ما یاد گرفته ایم قدر مبارزه مسالمت آمیز را بدانیم. ما یاد گرفته ایم که با یک دیگر، و با دیگری گفتگو کنیم و قدر این گفتگو را بدانیم. ما یاد گرفته ایم، قبل از شنیدن صدای دیگری، از پشت دیوارهای بلند جدایی، در باره او قضاوت نکنیم. ما یاد گرفته ایم تلاش کنیم مرز بین «حقیقت» و «تهمت و دروغ» تشخیص دهیم و به دومی به مثابه ابزارهای مبارزه سیاسی، متوسل نشویم، نه در رقابت میان رفقای خود، و نه در رابطه با رقبای سیاسی در سطح جامعه. اگر این درس ها نبود خانه مشترکی هم در کار نبود.

از اعدام وحشیانه رفیق فدایی سعید سلطان پور تا امروز ۳۹ سال گذشت. کاش او، و نیز صدها و هزاران فدایی دیگر، می ماندند و در گذر از رنج ها همپای ما بودند. کاش آنها بودند و می دیدند که یاران ایشان با چه مشقتی تکه پاره های به جا مانده از دهه ۶۰ را به دندان گرفته و سرانجام خود را و خانه خود را و دست های یکدیگر را بازیافته اند.

امروز اگر آن یاران رفته بودند کجا بودند؟ آن زلالی و صداقت و رفاقتی که در وجود سعید و دیگر جانباختگان فدایی بود، آیا اجازه نمی داد که آنان در رکاب نیروی دیگری جز فدائیان خلق گام بردارند؟ 

و جای همه آن عزیزان سفر کرده در صفوف ما خالی و یادشان تا همیشه در یادهامان ماندگار.

تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد, ۱۳۹۹ ۱۰:۵۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند که از کم‌ترین حقوق برخوردارند و نماد بهره‌کشی عریان سیستم سرمایه‌داری‌اند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کلودت کالوین: دختری که بر جای خود نشست تا تاریخ برخیزد!

بیانیه موسوی؛ از انتقال مرجعیت نیروی تغییر تا نقد شتاب‌زدگی در اپوزیسیون

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم

اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»