جهان بیش از پیش دارای وضعیت پیچیدەتری می شود. دیگر نە از تکامل خطی بە آن معنای قدیمی خبری هست، و نە تکاملی در معنای زیگزاکی. آنچە بوضوح مشاهدە می کنیم تلفیقی است از آیندەگرائی و واپسگرائی کە با هم صحنە تاریخ کنونی جهان را تسخیر کردەاند.
در نگاە بە جهان در عرصە کلان، سە تئوری وجود دارد: رئال پولیتیک، لیبرالیسم و ساختارگرائی هویتی.
آنچە از زمان پیدایش دولتهای ملی در عرصە سیاست جهانی شکل گرفت، رئالیسم بود کە مبنای خود را بر فرض وجود قانون جنگل در جهان بنیاد می نهاد، و معتقد بود کە دولتها در چنین جهانی باید صرفا بدنبال منافع ملی خود باشند. بعدها این تئوری با نگاە لیبرالیستی کە معتقد بە واردکردن مختصات دیگری از جملە مسئلە حقوق و از جملە حقوق بشر و غیرە بود تعدیل یافت و با تشکیل ارگانهای جهانی، تلاش شد پارامترهای جدیدی وارد تعاملات بین المللی، علیرغم همە فراز و نشیبهای آن بشود.
آنچە در دهەهای اخیر اتفاق افتاد نوعی گرایش شدید بە رئالیسم در عرصە سیاست بین المللی است کە کم کم نگاە نیم بند بە پارامترهای لیبرالیستی را تضعیف کردەاست. ساختارگرائی هویتی کە اصل را بر هویت می گذارد و نیز ناسیونالیسم ترامپی،بعنوان رئیس جمهور قدرتمندترین کشور دنیا، در این تغییر پارامتری، و یا بهتر بگوئیم بازگشت بە رئالیسم بی تاثیر نبودەاند.
با شکست ترامپ و آمدن جو بایدن بە کاخ سفید، ایالات متحدە تلاش کرد بنوعی بە ارزشهای لیبرالیستی برگردد و با همیاری بیشتر با جهان، از زاویە دید این نگاە بە امر سیاست در عرصە بین المللی برخورد کند؛ اما وقایع افغانستان نشان دادند کە وضعیت پیچیدەتر از آنیست کە تصور می شود. سخنان اخیر او در خصوص اینکە آنها بخاطر امنیت خود وارد افغانستان شدند و نە بخاطر ملت سازی و دمکراسی، نشان از آن دارند کە اگرچە آمریکا تماما بە ناسیونالیسم ترامپی بازنگشتە است، اما نە می تواند تماما از زیر بار آن خارج شود و نە اساسا نیاز دارند کە بر مبنای همان ارزشهای لیبرالیستی (لااقل در مختصات قدیمی) با جهان برخورد کنند. گوئی کل سیستم و ساختار قدرت در ایالات متحدە بە نتایج کاملا متفاوتی رسیدەاست.
واقعیت این است کە رئالیسم در جهان گسترش می یابد و از این حیث دنیا جای ناامن تری نسبت بە گذشتە برای زندگی شدەاست. آن هم در شرایطی کە امکان نظامی و امنیتی دولتها برای دخالت در امور همدیگر بشدت گسترش و توسعە یافتە است.
طبق آموزەهای هابز و ماکیاولی، رئالیسم بە معنای اعتقاد بە وجود جهانی جنگل آساست. و چنین بنیادی، حاملان آن را بە این موضع وامی دارد کە باید جنگلی فکر کرد. و جنگلی کە در آن درندگان دندانهای اتمی و هایپرسونیک دارند.