اجماع جهانی در تحریم جمهوری اسلامی (مانند آنچە در دوران احمدی نژاد اتفاق افتاد)، تورم پنجاە درصدی (البتە اگر آمارهای جمهوری اسلامی حقیقت را بە مردم بیان کنند)، و نیز دلار بالای پنجاە هزار تومان آن مرزهائی هستند کە گیرندەهای جمهوری اسلامی بە آن حساسیت ویژە نشان می دهند و درست زمانیکە وضعیت بە چنین سمت و سوئی گرایش پیدا می کند، در سیاستهای جاری حاکمان بلافاصلە تغییرات معینی ایجاد می شود. تغییراتی کە عکس تمام تندروی هائی اند کە تا لحظە مورد نظر بە پیش بردەاند، و ناگهان وضعیت چنان عوض می شود کە انگار نە انگار مثلا زمانی خامنەای در مورد عربستان سعودی گفتە کە این اینان یک دولت فاسد، ظالم، وابستە و غیرە هستند! شخص رهبر نظام با فرستادن علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، با چرخشی صد و هشتاد درجەای تغییر موضع دادە و با همین دولت فاسد و وابستە و ظالم و البتە با وساطت یک دولت کافر (در جهان بینی اسلامی حضرات)، چنان بساطی راە می اندازند کە انگار انقلابی در مناسبات جهانی بە راە انداختەاند.
درست است کە عادی سازی روابط با عربستان و تشنج زدائی خوب است و عقل سلیم حکم می کند کە باید از آن استقبال کرد، ولی بحث بر سر این است کە سیاست خارجی جمهوری اسلامی اساسا تابع عقل سلیم و پیشبرد منافع کشور نیست و بنابراین ما همیشە شاهد فراز و نشیبهای بشدت متناقض و غیرقابل توجیە در سیاستگذاری ها بودەایم. زمانی دارای روابط اند و آن را بە نفع جهان اسلام می بینند، و زمانی هم دشمنی پیشە می کنند و آن را بە ضرر جهان اسلام! در فلسفە وجودی و نگاهی کە آقایان بە امر قدرت دارند، بحران سازی مداوم ستون اصلی را تشکیل می دهد.
بە نظر می رسد تا جمهوری اسلامی باقی بماند ما کماکان با چنین پدیدەای روبرو خواهیم بود. با ماندگاری آنها کشور هیچ وقت روی آسایش و امنیت بە خود نخواهد دید.
البتە باید تاکید کرد کە این بار بر خلاف همە دفعات قبل، علت دیگری بر علل سەگانە تغییر رفتار رژیم اضافە شدە کە همانا قیام و جنبش اعتراضی مردم در شکل گستردە آن است. واکنش آگاهانە مردم بە آنچە در کشور می گذرد، فاکتور دیگری بە فاکتورها افزودە کە حاکمیت تا بەحال بشیوە جدی حساب ویژەای روی آن باز نمی کرد.
و سئوال این است کە آیا با وجود عامل چهارم، می توان از ایجاد پدیدەای پایدار، یعنی گذار از بحران سازی در سیاست خارجی در جمهوری اسلامی گفت؟ آیا حاکمان بە بازی موش و گربە با همسایگان خود و دیگر کشورها پایان خواهند داد؟
قیام این بار مردم لرزە بر پیکر حاکمان افکند، لرزەای کە حتی خواب آن را هم نمی دیدند. این بار عاملی بە عوامل دیگر اضافە شدە کە بر خلاف سە عامل دیگر بیشتر پدیدەای انسانی است تا دیپلماتیک و اقتصادی. و انسانها کە تغییر کنند، جهان تغییر می کند.