بدون حضور چپ، دمکراسی و عدالتخواهی میان تهی و صوری است. حضور چپ به دمکراسی غنا می بخشد. این تجربه تمام کشوری هایی است که نظام دمکراتیک دارند. حضور چپ نشانگر عیار دمکراسی است. احیای چپ احیای دمکراسی و عدالت جویی است!
شکست سوسیالیسمِ عملا موجود، مرزهای سلطه سرمایەداری را گسترش داد اما سرمایەداری را بر حق نکرد؛ چون اساس نظام سرمایەداری بر تبعیض و بهره کشی است و با مفهوم عدالت اجتماعی منافات دارد .
نیروهای چپ در ایران درحالی با ضربه فرو پاشی بلوک شوروی مواجه شدند که پیشتر زخم عمیق ضربه ی شکست انقلاب بهمن بر جسم و جانشان نشسته بود .
این دو ضربه پی در پی همراه با سرکوب وحشیانه، چپ را در ایران بحرانی کرد. کمر چپ را شکستند و این امر موجب شد بخش زیادی از چپ ها از آرمان اصلی خود فاصله بگیرند. گذشته را نقد کردند ولی نتیجه اشتباهی گرفتند. بخشی از آنها به لیبرالیسم بخش دیگر به ملی گرایی گرویدند و بخشی هم عطای سیاست را به لقایش بخشیدند؛ ولی بودند کسانی که در آن موقعیت سخت و نفس گیر به راه دیگر می اندیشیدند .
آرمانهای چپ در جهان امروز همچنان زنده و مطرح است و حرف زیادی برای گفتن دارد. احیای چپ در ایران و عبور دسته جمعی از این بن بست کنونی در گرو توفیق در خود سازیِ تمام عیارِ جریان چپ و تبیین استراتژی روشنی برای حرکت به جلو است .
چپ برای باز سازی خود به سرچشمه اصلی و آغازین خود باید برگردد. تصمیم به مبارزه با بهره کشی، بی عدالتی و استبداد آرمان آغازین چپ ها بوده است؛ با غبار زدایی از آرمانهای گذشته، نشاط و شادی به اردوگاه چپ دوباره بر می گردد.
به گواه تاریخ، چپ آن توانایی را دارد که هر بار بعد از شکست دوباره، خود را در چار چوب آرمانهای بر حق خود احیا کند. چپ باید اشتباه و انحراف ها ی حرکت پیشین را شناسایی کند و در چارچوب آرمانهای همیشگیِ عدالت جویی، مبارزه با بهره کشی و تبعیض، آزادی خواهی، دفاع از حقوق زنان و محیط زیست خود را بازسازی کند. حضور پر توان چپ در گذر از استبداد یک امر حیاتی است. در راه گذر به آزادی، چپ باید بازتاب دهنده ی صدای فرودستان باشد. حذف چپ از سیاست، حذف فرو دستان است .
2 Comments
چه آرمانی والاتر از آرمانِ بنیانگذاران سازمان. چه تئوری ای پربهاتر و دقیق تر برخاسته از منشاء مارکسیسم -لنینیسم..چه راهنمای حاذق و مدبر و آگاه و هشبارتری از ،رفیق کبیر ” بیژن جزنی”….بخود آیید. مبارزاتِ ایدئولوریکی بین احزاب چپ ،جهتِ یک وحدت عملی، از اوجب واجباتست.
چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
گمان میکنم خوش آینده ترین جریان سیاسی آینده ایران چپ گرایان مستقل و آزاد اندیش ایران باشند . آنانی که میفهمند که عدالت اجتماعی در هر جامعه ای بر مبنای خصوصیات بسیار پیچیده ملی فرهنگی تاریخی و روانی آن جامعه و ملت شکل میگیرد و به هیچ عنوان قابل تطبیق دهی و یا تطبیق پذیری با هیچ پدیده خارجی نیست .
کلیشه فرسوده و غیر علمی و غیرقابل انطباق مارکسیسم لنینیسم دیگر توان تغذیه فکری پیروان حقیقی سوسیالیسم را ندارد چرا که همه روزه کشفیات و حقایقی از راه میرسد که بیانگر این نکته است که سرتا به پای ماتریالیسم تاریخی دروغ و افسانه ای بیش نبوده و چیزی جز مشتی تخیلات غیرعلمی نیست .
نظریه ارزش اضافی و دیگر نظریات اقتصادی مارکس گفتار دیگریست .
علم تاریخ مبنای همه دیگر علوم انسانی از جمله سیاست اقتصاد و فلسفه و ….است .
در یک نقطه ای باید که این حقیقت بزرگ را بپذیریم که همه آموخته های تاریخی ما و لنین و مارکس و غیره ،چیزی جز مشتی دروغ و پراکنده گویی و افسانه بیش نبوده است .
خشت اول چون نهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
دلیل بسیار بزرگ شکست و بن بست همه مکاتب فکری و سیاسی پس از رنسانس ، نداشتن تاریخ و سنگ بنای حقیقی است و شوربختانه ماتریالیسم تاریخی و افسانه هایش هیچ کمکی به روشن شدن اوضاع نمیکند بلکه ان را پیچیده تر نیز مینماید .
ایران و فرهنگ ایرانی بسیار ناگفته های انسان و تاریخ حقیقی اش را در بهترین اشکال زبان شناسی و ادبی به زمانه خود عرضه نموده است که بدلیل غلبه فرهنگی و تبلیغاتی رنسانس غرب از منظر ایرانیان و جهانیان پنهان نگاه داشته شده است .
رازگشایی و راه گشایی این مسیر سخت و دشوار تنها با یاری زبان شناسان صدیق و کوشا میسر است که خوشبختانه سرزمین ایران از وجود گرانقدر انان برخوردار بوده و میباشد .
کاوش و پژوهش دوباره و دقیق متون ادبی کلاسیک ایران را به همه حقیقت پژوهان زمانه پیشنهاد مینمایم .
عظمت حقایق نهفته در فرهنگ و ادبیات فارسی به حدیست که حتی خود حزب کمونیست چین برای شناخت خود و جهان خود از آن بهره میبرد و تاکنون موفق ترین و قدرتمندترین تجربه از سوسیالیسم را نشان داده است .
جنبش چپ ایران با همه ضعفها و اشتباهات و گرفتاریهایش بهترین و سالمترین بستر نشو و نمای نهال حقیقت جویی و ازادگی است و من به آینده ان بسیار خوشبینم .
تنها باید که به اصالت خود اعتماد کرد و نباید که اجازه داد تا هیچکس برایمان سنت بسازد .
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد