عدم شرکت در انتخابات یک کنش فعال دفاع از حق است. حق مقوله ای اخلاقی و سیاسی است که مقدم برخیر و مستقل از ان است. از این حیث حق و عدالت نه تنها ارزشی در میان ارزش های دیگر است بلکه بالاترین فضیلیت اجتماعی است. یکی از شاخصه های توسعه انسانی واکنش ان جامعه به حق طبیعی خویش است. تحریم فعال انتخابات بی تفاوتی نیست بلکه نشان ازبلوغ و آگاهی جامعه است.
انقلاب مشروطیت گام اول جامعه برای حق خواهی و مشارکت در تعیین سرنوشت در شرایط موجود ان روزگاربود ولی مردم درک روشن از حقوق فردی و اجتماعی امروزی از آن نداشتند .عدالت و ازادی در آن روزگار بیشتر انتزاعی بودند. درک ناقص از حق طبیعی و عدالت اجتماعی و سایر عوامل دست در دست هم دادند، تا یک عده فرصت طلب انقلاب مشروطیت را به یغما بردند و انقلاب ناتمام ماند، ولی شکست مشروطیت موجب نگردیید این خواست به حق مردم فراموش شود. هنوز هم که هنوز است آن نهضت اصیل ادامه دارد و روز به روز خواست مشروطیت شفاتر و روشنتر می شود.
جنبش سبز ادامه انقلاب مشروطیت و سایر جنبش ها بود. جنبش سبز نماد بلوغ و حق خواهی جامعه امروز ما در سال ۸۸ بود که بخش وسیعی ازجامعه حاضر بودند برای دفاع از حقوق مدنی و حق رای خود از جان خویش مایه بگذارند. علیرغم سرکوب جنبش هنوز خواستهای اصیل جنبش سبز با عمق یابی بیشتر اتش زیر خاکستر است و تا رسیدن به آن این اتش فرو کش نخواهد کرد. این ذات جنبش های اجتماعی است، تا رسیدن به مقصد ادامه می یابند. جنبش سبز نشان گر بلوغ سیاسی و اخلاقی جامعه بود، جنبشی می دانست چه نمی خواهد و چه چیز می خواهد. روح جنبش هنوز زنده است و در جنبش مهسا خود را باز آرایی کرد. متاسفانه نه رژِیم و نه هواداران رژیم گذشته درک روشنی از ان جنبش ها ندارند، این را جنبش سبز و در ادامه جنبش مهسا نشان دادند .عصر یکه تازی و خود رایی در ایران تمام شده است و به عبث میخواهند وضع موجود را حفظ کنند یا به گذشته برگردانند. ملتی که به خاطر حق رای خود از جان گذر می کند، دیگر سخت است با ابزار زور و زر و تزویر بر انان حکومت کرد. نمی شود اگاهی را از ذهن و روح جامعه زدود، آگاهی وقتی عینیت یافت به نیروی مادی تبدیل می شو د و همیشه وجود خواهد داشت. بعد از جنبش سبز در تمام اعتراضات روح آن جنبش حضور خواهد داشت ودفاع از حقوق مدنی سرلوحه اول خواسته های جامعه است. امروز حقوق فردی و عدالت مبنای عدم شرکت در انتخابات است، روح جنبش های اجتماعی در تحریم حضور دارد. منطق تحریم انتخابات نه براساس خیر و شر بلکه حق خواهی است. تحریم انفعال نیست بلکه یک خواست اخلاقی و سیاسی است و یک حرکت مدنی برای دفاع از حق مشروع خویش است .در شرایطی که رژِیم بیش از ۸۰ درصد از جامعه ناراضی را از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم کرده است. عقلانی ترین راه اعتراض به شرایط تحمیلی عدم شرکت در انتخابات است. موقعیت و شرایط جامعه ما به گونه ای نیست که بر اساس خیر و شر در انتخابات شرکت کنیم رژیم تمام راهها را به روی ما بسته است. جز مقاومت راه دیگری نیست تحریم مقاومت مدنی است درمقابل اقتدارگرایی و زور گویی، تحریم انتخابات واکنشی مدنی در دفاع از حق است.
جابر حسینی