پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۷

پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۷

مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!
دلم می‌خواهد که تو عزیزم مرا از یاد نبری. من هر کاری کردم تا تو احساس خوشحالی کنی، شاد و آسوده باشی و همه چیز برایت فراهم باشد. و وقتی...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سپیده جدیری
نویسنده: سپیده جدیری
پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است...
پاسخ به آقای رییس جمهور، بازگشت حکومت به مردم است.چه، مردم متحد، همراه با حکومت همین امروزبا مدیریت مصرف بهینه آب وبرق قادراند بحران آب وبرق راحل کنند یا تخفیف...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند...
گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
واقعیت‌های جدید در قفقاز و "جادۀ ترامپ": روی کاغذ صاف و روان بود!
ایروان به یک آزمایش پرداخت: سیستم اتحادهای سنتی و تضمین‌های واقعی را به نفع وعده‌های توهمی غرب رها کرد. روی کاغذ، همه چیز زیبا به نظر می‌رسد: صلح، همکاری، فناوری،...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی
ذکر اشتباهات حزب توده وعمل نادرست شخص آقای خسرو روزبه از سوی آقای علی مرادی مراغه‌ای و دیگر منتقدین،زمانی . می‌تواند دست‌مایه‌ای مفید در راستای ازادی و عدالت و نابودی...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اسد
نویسنده: اسد
کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی...
کشتار ۶۷ تنها یک تراژدی ملی نبود، بلکه مصداق نقض فاحش و گستردهٔ حقوق بشر به شمار می‌رود. نهادهای بین‌المللی هم‌چون عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر بارها خواستار روشن...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
راهرو ترامپ در قفقاز و خوش‌بینی های طرف ایرانی...
خوش‌بینی طرف ایرانی در مورد موضع کرملین در این مورد ممکن است با واقعیت دشوار امروز در تضاد باشد. مشکل اینجا نه تنها طیف گستردۀ ارزیابی‌ها از اسناد امضا شده...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: یوری کوزنتسوف
نویسنده: یوری کوزنتسوف

سایه فام

"سایه" ای افتاده بودی بر زمین، می خرامیدی، فروتن، راستین ...

 به هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)

 

“سایه” ای افتاده بودی بر زمین،
می خرامیدی، فروتن، راستین

بهر دستانت اگر رزمی نبود
رزم پنهان، بر زمینت می غنود

تا که در هنگامه غوغا سر دهی
موج بلوا را ز سر برتر نهی

گر زمانه ساز همراهی زند
یا که توده قصد جانبازی کند

سوی آنان پا دوان از شوق جان
می دویدی سر به پایت بی گمان

صبر تلخت گر چه محصولی نداشت
هرگزت اندوه نومیدی نکاشت

در درون جانت اشعاری روان
کهنه را نو می نمودی پر توان

کهنه گه همچون خزانی در بهار
رخ٘ عیان٘ در نو، ولی بی اختیار

کهنه چون پیراهنی رخ می گشود
در درون پیرهن نو زنده بود

بطن دوران، دوره هایی بحر رزم
پر تلاطم، پر هیاهو، شهر بزم

قطره ها در هم شود دریا پدید
در خیابان، کارگر بس پر امید

جملگی فریاد آزادی به لب
نفی هر بیداد در دست طلب

می رود امید توده بر فراز
شوق پیروزی دمد بر شور ساز

توده پا کوبان پی آمال خویش
قلب ضد توده ها ریش است ریش

خنده بر لب های مردم جانفزا
رخت دشمن در تنش رخت عزا

ناگهان دوران ما، وارونه ساز
جنبش مردم، سراشیب از فراز

دسته دسته قهرمانان پای دار
چشم هر مادر چنان ابر بهار

بر جبین هر پدر چینی پدید
جلوه ای از رنج و اندوهی شدید

بند و شلاق و شکنجه در کمین
روی پیشانی رمیده موج چین

هر شکن یا چین ز اندوهی فتاد
بر جبین بی تَعَب چینی مباد

ارغوان در جان ما بی شک شکست
موج غم بر چهره ها ناگه نشست

زان بتر، سایه نشسته در اوین
جملهٔ زندانیان در بند کین

زانکه “ای ایران” طنین انداز شد
گوش چشمش قطره ای بیتاب شد

چهره ها پرسان ز نمناکی چشم
گریه اما، پرده برداری ز خشم

خشم از سازی که بس ناساز شد
شورِ کوری جلوه ادراک شد

دوره ای از زندگی یکباره ریخت
برگ و بار خنده از لب ها گریخت

سیر تاریخی پر از شیب و فراز
گه به پیش و گه به پس، آینده ساز

هر شکستی را مخوان پایان راه
گر چه شب در چاه، روشن هست ماه

رشد بطئی در دل توده روان
ناگهانی بر خروشد پر توان

از گذرگاهی گذر دارد که پست
سوی برتر قد کشیده با دو دست

بشکند هر سد و از هر نازلی
ره گشاید سوی نظم کاملی

دستِ چیره در تلاش و توطئه
چهره ات را بشکند در آینه

آینه گر چهره را ننموده راست
آینه در بندِ دیو اغنیاست

آینه باید برون آید ز سِحر
تا عیان گردد، دو چشمت پر ز مهر

مهر تو بر چشم زحمتکش عیان
کارگر از دانش ات شد پر توان

کارگر از عشق تاریخی رمَد
تا رفاقت از طلوعش بردمد

عشق تاریخی فراز است و فرود
عاشق بیچاره در بند سجود

چهره معشوقه در اوج رفیع
چهره ای چیره ست و جلادی شنیع

عشق ناموزون پر از دیوانگی است
از رفاقت دم زدن فرزانگی است

عشقِ انسانی اگر شد هم تراز
عاشق و معشوق شد آینده ساز ‌ ‌

آن زمان که عاشقی حکم گداست
جای معشوقه میان ابرهاست

نوک شمشیرش به خون آلوده بین
در کمین گردن عاشق به کین

دوری از این عشق عین زندگی
در درونش مستتر شد بردگی

رو رفاقت جوی در بطن هدف
همچو مروارید در جان صدف

زندگی نی بادبان بشکسته ای
زورقی درجا به گل بنشسته ای

یا به بُن بستی رسیده زندگی
یا خرابی ریخته چون مردگی

زندگی رودی است در دره روان
سر به سنگ سخت کوبان، پا دوان

می کشاند راه خود در دره پیش
همچو ماری پیچ و تابان راه خویش

چون امید موجزی از مرده نیست
بر تمام مردگان باید گریست

خنده ها بر صورتِ زنده رواست
زانکه خندیدن به هر دردی دواست

زندگی با زنده بودن جوشش است
ساقهٔ اندیشه غرق رویش است

رویشی باقی است، کان جویا بود
هر زمان در بِه شدن، پویا بود

گر که اندیشه ببندد راه خویش
عقربش بین، می زند بر خویش نیش

همچو مردابی که بر خود بسته راه
پا گریز از روشنی در هر پگاه

بند دام خود اسیر است او چنان
مرگ خود با دیده اش بیند عیان

ذهن جزم اندیش از دانش تهی ست
همچو بی باریِ هر سرو سهی است

آنچه حق بنمایدت کهنه شود
سوی حق برتری پر می کشد

دیده ی دانش فرا رو بنگر است
نی که در گیرِ هر آن پشت سر است

راه خود را می کشد در پیش، بیش
همچو آبی در رگ هر ساقه پیش

هر جوانه بر تن شاخه پدید
قد کشیده قامت خود را بدید

همچو کشفی دان که از رازی نهان
چون جوانه چهره اش گردد عیان

می دود در جان نا دانسته ای
می نماید رخ، ز رمز بسته ای

می گشاید راز هر رمزی به جهد
همچو زنبوران، عسل از جان شهد

رشد اندیشه چنان حجم جهان
می کشد قامت میان بی کران

گسترد در هر کران بال امید
سوی آینده پَرّان پر را کشید

تا که با سعی و تلاشِ مستمر
کل هستی را فراگیرد به بَر

تا نهایت در درون این جهان
همترازی را کشاند بطن جان

بخش : شعر
تاریخ انتشار : ۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ ۲:۵۶ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
بیانیه ها

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!

پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است…

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

واقعیت‌های جدید در قفقاز و “جادۀ ترامپ”: روی کاغذ صاف و روان بود!

روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی

کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی…