چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۶

چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۶

نبرد برای نفت سوریه نیروهای قبایل محلی را به جنگ با اشغالگری ایالات متحده کشاند
در استان دیرالزور سوریه، قبایل عرب با هدف بازپس‌گیری اراضی خود و به چالش کشیدن کنترل عملی (دو فاکتو) ایالات متحده بر مناطق نفت خیز سوریه، به حمله‌ای مصمم علیه...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: رابرت اینلاکِش
نویسنده: رابرت اینلاکِش
کنترل ذهن از کاشت تراشه خطرناکتر است!
ایلان ماسک پیش‌بینی کرده بود که تراشه‌های مغزی در آینده جایگزین گوشی‌های همراه خواهند شد. این تراشه‌ها را که شرکت Neuralink او تولید می‌کند، ظاهراً در چشم‌انداز آیندۀ نزدیک است....
۲۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: ا. م. شیری
نویسنده: برگردان: ا. م. شیری
ماجرای اعتصاب پرستاران در شیراز چیست؟ | اضافه کاری اجباری، حقوق کم و پرداخت دیر
پرستاران شیراز اعتصابی صنفی، خودجوش و مستقل از نهاد‌هایی مانند خانه پرستار را شکل داده‌اند. این اعتصاب در اعتراض به میزان و نحوه پرداخت حقوق‌ها، مقدار اندک مبلغ اضافه کاری،...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: رویداد٢۴
نویسنده: رویداد٢۴
کابینه پزشکیان و هیاهوهای ایجاد شده علیه آن!
کابینه مسعود پزشکیان به مجلس معرفی شد و عکس العمل های بسیاری را در فضای سیاسی و اجتماعی ایران برانگیخت، برای تحلیل آن بعنوان افرادی با تفکرات چپ، باید به...
۲۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت: تبعیض فزاینده بر زنان
امروز که رئیس جمهور و دولت چهاردهم با وعده تغییر وسمت گیری عدالت اجتماعی ، تاکید بر استفاده از کارشناسان برای حل معضلات مردم ، قبول مسئولیت و پاسخگویی در...
۲۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
مسعود و چوبه‌دار!
مسعود گرامی! می‌دانم که بین دو تیغه قیچی مردمی رنجیده و حکومتی ناسنجیده گرفتار شده‌ای و این آغاز مصیبت است. چهار سال آینده را (اگر دو طرف بگذارند بمانی) مصیبت...
۲۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن رنانی
نویسنده: محسن رنانی
رمزگشایی از استعفای شبانه ظریف؛ حالا دیگر بازوی و چپ و راست پزشکیان هر دو متفرق شدند!
شوک خبری درست چند ساعت بعد از معرفی کابینه به مجلس به مثابه یک بمب اتم منفجر شد؛ « ظریف استعفا داد». استعفایی که دو روایت در پس خود دارد...
۲۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: اعتماد آنلاین
نویسنده: اعتماد آنلاین

مروری بر انتخابات و خطای دیدگاهی جریانات سیاسی عمدتا خارج کشور (قسمت دوم)

بنظر میرسد مهمترین درسی که میتوان از مسئله انتخابات برای این جریان‌ها به‌ویژه چپ ها، متصور بود این‌ است که بیش از پیش بر نقاط ضعف خود تمرکز کنند. صرف دنباله روی از مردم به‌ویژه در شرایط حاد روحی و خشم نمی‌تواند آن‌ها را جذب کند.

در قسمت اول این نوشته سعی شد شمایی کلی از وضعیت و شرایط مشخصی که انتخابات ریاست جمهوری اخیر که منجر به برگزیده شدن آقای مسعود پزشکیان شد به خوانندگان محترم تقدیم شود که در آن به خطای دیدگاهی بعضی جریانهای خارج کشور در مورد تحریم انتخابات و ارزیابی غلط آنها نسبت به کمیت و کیفیت آن و در بوق وکرنا کردنش بعنوان حرکتی انقلابی و … تا حدی پرداختیم ، جدا از اینکه اختلاف دیدگاهی ما با جریانات راست و سلطنت طلب ریشه ای تر از آنستکه فکر کنیم آنها دچار خطای برداشت هستند باید گفت اختلافی عمیق است که ناشی از تضاد در دیدگاه ها و سیاست و برنانه ایست که دنبال میشود. آنها حتی اگر یک جمهوری نرمال هم در ایران بود همچنان به فعالیت علیه آن ادامه میدادند بازگشت سلطنت برای آنها جزو استراتژی مقابله شان با جمهوری اسلامی است ، تکیه آنها به غرب و دولتمردان غربی و تلاش برای جلب حمایت آنها در اقدام علیه رژیم و حتی ترغیب برای حمله نظامی جزو همیشگی سیاست و تبلیغ آنها قرار دارد ، فاشیست های سلطنت طلب را در همین انتخابات دیدیم که چگونه در مقابل سفارتخانه ها و کنسولگریهای رژیم به مشارکت کنندگان در انتخابات حمله فیزیکی میکردند و فحشهای رکیک می دادند والبته رسانه های وابسته همچون اینترنشنال آنها را با حذف بخشهای مستهجنش بعنوان عمل انقلابی مخالفان در خارج کشور تبلیغ میکردند.
اشکال بزرگ ما و در اصل نقد ما به دیدگاه رفقای خودمان و جریانات چپ و ملی و دموکرات است که اگر در بعضی مسایل با هم اختلاف داریم ( منجمله طرز تلقی مان از همین انتخابات ) ولی درکل در یک راستا با هدف مشخص گذار به نظامی جمهوری دموکراتیک و ملی و سکولار هستیم. تعجب بر انگیز است که در طرح مسئله تحریم انتخابات این جریانات سعی نکردند با تدوین درست دیدگاه خود ماهیت موضعگیری خود و اختلاف آنرا با موضع جریانات راست و سلطنت طلب نشان دهند و جالبتر اینکه در بعضی تحلیلها و برداشت ها همان حرفهای تاریخ گذشته و فاقد اعتبار رسانه های وابسته به جریانات راست و سلطنت طلب را تکرار میکردند.

در چنین شرایطی است که مردم ایران احساس می‌کردند که هم‌هدفی هم‌جهت با جریان سلطنت طلب و راست دارند و از اینرو چه در تبلیغات رژیم و چه در تبلیغات سلطنت طلبها ما شاهد بودیم که تحریم را به آنها نسبت می دادند. چرا که از امکان رسانه ای بسیار قوی تری هم برخوردارند. و این اولین خطایی بود که آنها مرتکب شدند و زمینه های لازم را برای تقویت سلطنت طلبان در اختیار آنها گذاشت گرچه بعدا در بیانیه هایی رفتار فاشیستی آنها را در مقابل سفارتخانه ها محکوم کردند ولی باید از قبل این مهم را انجام‌می دادند ، خطای بعدی دیگر این بود که آنها هم چون میدانستند مرددان و کسانی که میخواهند به مشارکت بپیوندند عمدتا پزشکیان را انتخاب خواهند کرد از اینرو بجای حمله به جبهه پایداری و جلیلی و دیگر نامزدهای اصولگرای افراطی حملات خود را به پزشکیان و اصلاح طلبان قرار دادند ، این مهم را ما در اطلاعیه حزب توده ایران و دیگر جریانها به عینه دیدیم و افرادی مثل آقای علی فکری که مطالبی را بشکل ویدیویی منتشر می کند نیز همین خط مشی را داشتند ، آنها سعی میکردند از رویگردانی مردم از اصلاح طلبان ، پزشکیان را بعنوان یک عنصر اصلاح طلب سازشکار معرفی نمایند و مطالبی را مطرح می‌کردند که در عرصه انتخابات داخل کشور عمل نمیکرد. اقبال مردم به پزشکیان نه از روی معرفی وی بعنوان نامزد اصلاح طلبان و علاقه به آنها بلکه از روی نفرتشان نسبت به جبهه پایداری و جلیلی بود که بعنوان جریانی افراطی توانسته ضربات مهلکی برکشور بزند و همچنان بدنبال قدرت گرفتن و سرعت بخشیدن به اقداماتشان تلاش دارند. در مقاله این که هنگام انتخابات در همین نشریه با عنوان “چرا جریان افراط گرا و جبهه پایداری میکوشد قوه مجریه را تسخیر کند” به اشتراک گذاشتیم تا ریشه های موضوع را روشن سازیم.
این رویکرد دوستان هم به توهمات دامن زد و هم با یک تحلیل پوپولیستی و همسان سازی پزشکیان و جلیلی خواسته و ناخواسته به تقویت جلیلی و ضربه زدن به پزشکیان همراه بود. شاید اگر آن تبلیغات بی سابقه در رسانه های وابسته و همچنین عملکرد جریانات خارج کشور در حمله به پزشکیان نبود ما شاهد شرکت تعداد بیشتر مردم و رای به پزشکیان بودیم با اینحال بازهم بدلیل سرخوردگی مردم و عدم توجه کافی به گفته های این جریانات بویژه در داخل کشور آنچنان موفقیتی نداشتند و حدود ده درصد در دور دوم به مشارکت کنندگان اضافه شد شاید باید گفت رسانه های وابسته به جریانات راست بیش از جریانهای دیگر بواسطه امکانات بیشتر رسانه ای بخصوص تلویزبون ماهواره ای اینترنشنال تاثیر افزون تری داشتند و گفتار این رفقا بیشتر در حوزه روشنفکری مطرح بود نه توده های مردم که ریشه یابی آن نیز نیاز به یک مطلب مستقل دیگر دارد که ناشی از عملکرد آنها طی ۴۵ سال گذشته در داخل و خارج کشور است.
تمام اختلاف دیدگاهی ما با این رفقا و جریانات سیاسی مترقی نهفته در نوع تلقی و شناخت ما از وضعیت کنونی است که من سعی کرده‌ام آنرا در شش قالب توضیح دهم. این امری مسلم است که تاکتیک هر جریان سیاسی را تحلیل مشخص از شرایط مشخص تعیین می کند که مبتنی بر مقوله شناخت علمی از پدیده های مختلف میباشد. بدون آن نمی توان در هر برهه ای از زمان تاکتیک مناسب را انتخاب کرد و بکار بست ، اتکا به مطالب تاربخ گذشته و ایستا دیدن جامعه و حکومت و تاکید بر یک نوع عمل سیاسی می تواند به همین جریانها ضرباتی در زیر سوال بردن اعتبار سیاسی شان بزند ، که تا بحال هم زده است و در طی ۴۵ سال گذشته مرتکب آن شده و میتوان بسیار در مورد آنها گفت ،
همانطور که در بالا ذکر شد سعی شده است این اختلافات دیدگاهی و برداشت های مختلف در شناخت وضعیت کنونی را در شش قالب دسته بندی کنم بدون شک اینها مقولاتی انتزاعی نیستند و به یکدیگر نیز پیوند دیالکتیکی دارند و از یکدیگر تاثیر میگیرند و تاثیر نیز می گذارند ، سعی میکنم در هربند بشکل مختصر بنویسم که از حوصله خوانندگان نیز خارج نباشد و شاید خود سر فصلی باشد برای بحث بیشتر در آینده:
۱- عدم درک درست از وضعیت جامعه و عوامل روحی و روانی مردم وهمچنین قشر خاکستری
مطلبی مهمی که احساس میشود جز بعضی محققان جامعه شناسی و پژو هشگران روان شناس به آن توجه داشتند، در اکثر تحلیلهای جریانات خارج کشور نادیده گرفته شد و عملا درمواضعشان بازتاب نداشت. آنها همه چیز را بسیار روتین و بر اساس موضع ضد حکومت مردم با یک پشتوانه تحلیلی قوی میدانستند. آنها سعی داشتند واقعیت را در ظرف ذهنیت خود قرار دهند نه واقعیتی مستقل از ذهن که به آن توجه کنند. شاید بتوان گفت بیشترین تاثیر بر تحریم کنونی تحریم‌کنندگان در داخل کشور عامل روانی خشم و انتقام ناشی از سرکوب‌های شدید و سرخوردگی و یاس مردم از اپوزیسیون ناکارآمد، به‌ویژه خارج کشور که در خیزش ژینا خود را نشان داد و باعث گردید تا حد زیادی مردم علت به محاق رفتن و خاموش شدن خیزش زن، زندگی، آزادی را رفتار تفرفه افکنانه و عدم تاثیر گذاری در سازمان دادن و همچنین عدم حمایت های موثر مادی اپوزیسیون خارج کشور بویژه سلطنت طلبان وبعضی چپ های آنارشیست بدانند. عدم عملکرد قابل اعتنا در ۴۵ سال گذشته به این سرخوردگی و یاس دامن زده است. تفرقه ای که همچنان ادامه دارد و سعی نمیشود قدم مثبتی بویژه برای تشکیل بلوک های قوی در قالب چپ ایجاد شود همه و همه جزیی از عوامل سرخوردگی مردم و حتی روشنفکران نسبت به کل اپوزیسیون و بویژه جریانات مترقی گردیده است ، این موضوع و فشارهای فزاینده داخلی مردم را به خشمی از حکومت و کلیت بازیگران دچار کرده که تحریم انتخابات را نوعی انتقام و حتی لج بازی با حکومت تلقی میکردند ، عامل روانی و ریشه های آن مطلبی است که به آن توجه نمیشد . جز یکی دو مطلب آن هم از صاحبنظران داخل کشور به آن پرداخته نشد ، این مطلب همان زمان توسط ما در طی یک مقاله مطرح شد که شاید بدلیل اینکه تنها در فضای مجازی و فیس بوک مطرح گردید کمتر مورد توجه قرار گرفت عامل روانی خشم دارای هیج عنصر خاص که بتواند برنامه ای را در خود داشته باشد بخصوص در بین توده مردم ندارد. ولی در تحلیل این دوستان طوری حرف زده میشود که گویی همه مردم بسیار با آگاهی و از روی منطق و استدلال تحریم را انتخاب کرده اند ما در بررسی نظرات مردم در اتخآذ تحربم انتخابات کاملا آنرا مشاهده و بعنوان یک عامل اصلی قلمداد کردیم.
۲- عدم درک درست از سیاستهای رژیم و اختلافات شدید جناح های درون حکومت
همواره در تحولاتی که در جامعه صورت میگیرد و حتی باعث تغییراتی اساسی میشود اختلافات درون حکومتی و نبرد جناح های مختلف برای بهره گیری بیشتر از مزایا و قدرت اهمیت بسزایی دارد ، رفقای ما ضمن پذیرش این اختلافات درک درستی از عمق و ریشه های آن ندارند ، آنها با یک کاسه کردن تمام عناصر دخیل در قدرت همه را همسان نگریسته و به یک نسبت سر سپرده و نوکر راس قدرت می دانند در حالیکه باشواهد زیاد میتوان دریافت که اختلافات درونی حکومت تا چه حدعمیق است که حتی با وجود تسلط نسبی ولایت فقیه بر آنها تا حد حذف یکدیگر پیش میروند بویژه اینکه جریاناتی مانند جبهه پایداری به شکل سازمان یافته سعی در دست یافتن به قدرت انحصاری و به عقب زدن تمام رقیبان دارد. دیگر مسئله ای بنام اصولگرا و اصلاح طلب به آن معنی که این رفقا می فهمند وجود ندارد الان در بین اصولگرایان طیف های مختلف در جدل با یکدیگر هستند ، انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی در اسفند سال گذشته بخوبی این ستیز را بین آن جناح ها نشان داد ، در همین انتخابات کنونی با وجودیکه سعی میشد در مناظره ها آنچنان به افشای یکدیگر نپردازند دیدیم درستادهایشان حتی تا درگیری فیزیکی و فحشهای رکیک هم به یکدیگر پرداختند ، طرز تلقی جناح های مختلف از قدرت باعث گردیده هر یک خطری را برای خود احساس کند ، این جنگ‌صاحبان قدرت است که بشکل کنترل نشده در حال عمیق شدن میباشد ، همین موضوع باعث شد از شکاف عمیق بین آنها پزشکیان بعنوان عنصری که با افراط گرایی مخالف است بتواند نظر مردم را جلب کند ، دوستان ما با وجودیکه این اختلافات را تا حدی میپذیرند ولی دائما سعی دارند با تلقی از یکدست شدن سالهای اخیرآنرا نادیده یا تا حد اختلافاتی سلیقه ای تقلیل دهند ، عدم درک درست اختلافات درون حکومت باعث گردید که نتوانندتحلیل درستی بر این مبنا ارایه دهند تنها به اینکه همه مهره ‌های نظام و رهبری هستند اکتفا کردند و حتی دوری و نزدیکی جناح های مختلف را به رهبری تشخیص نمی دهند . مطلبی که آنها توجه ندارند اینستکه جناح های مختلف از شکل محفلی گذشته خارج شده و دست به سیستم سازی زده اند ، آنها بدنبال جنگ قدرت برای بعد از رهبری و جانشین کردن فرد مورد نظر خود هستند ، هر انداره قدرت سیستم خود را که بدون شک در ارتباط با نظامیان و سران سپاه است افزایش دهند تسلط آنها بر قدرت بیشتر خواهد بود ، رفقای ما بدون دیدن چشم انداز این اختلافات آنرا فقط در حال و در چارچوب انتخابات می بینند در حالیکه انتخابات تنها یک نماد و آیینه از این اختلافات را نشان میدهد ، بزرگی مسئله به وسعت تاریخ آینده ایران است ، وجود این اختلافات یکی از عوامل مهم راس قدرت و ترغیب شورای نگهبان برای پذیرش نامزدی پزشکیان با مهر اصلاح طلبی بود ، رهبری و شورای نگهبان فکر میکردند این موضوع که میتواند بعنوان اینکه پزشکیان دشمن مشترک کل اصولگرایان است آنها را از ادامه اختلافات باز دارد ودر تعامل با یکدیگر به هم نزدیک شوند ، آنرا لازمه ادامه سیاست های خود میدیدند ، ولی دیدیم حتی این حربه هم کارگر نیفتاد و ریسک بزرگی را که حکومت کرده بود عملا به ضرر این جریانها تمام شد ، کسانی که ساده اندیشانه فکر می کنند پزشکیان کارگزاری دیگر برای رهبری و حکومت است سخت در اشتباهند ، نامزد مورد نظر حکومت و بویژه رهبری در درجه اول قالیباف بود که نتوانست موفقیتی کسب کند ، ما در گفتارها و موضعگیری های بعدی دیدیم که حتی حقانی رییس دفتر رهبری علیه جلیلی موضع گرفت و یا حتی قاضی زاده نیز اینگونه بود و بنوعی در حمایت از قالیباف رفتار میکرد آنها حتی جلیلی را در مخالفت با دولت رییسی تلقی میکردند و بعضی ناکار آمدیهای آن دولت را به دخالت دولت سایه جبهه پایداری ربط میدادند تمام این فاکتها یک مطلب را دائما به ما یاد آور میکرد که اختلافات بسیار جدی است و عملا رهبری بر آنها کنترل نداشته و موفق به حل این بحران نشده است.
۳- عدم درک درست از تاثیرات خیزش های گذشته و بویژه زن ، زندگی ، آزادی در تحولات کنونی و بویژه انتخابات
این مورد از مواردیست که در باره آن از طرف جریانهای مختلف یا غلو میشود و یا تقلیلش میدهند ، آنچه که برای ما مشخص است که رفتار مردم در رویدادهایی مانند انتخابات بسیار تاثیر گرفته از خیزشها و اعتراضات قبل از انتخابات است ، تاثیر اعتراضات که عمدتا هم بشکلی وحشتناک و با خشونت فراوان سرکوب شده اند خود را در عدم استقبال از انتخابات نشان میدهد ، انتخابات ۱۴۰۰ بعد از رویدادهای سالهای ۹۶ و ۹۸ بود که در آنسال کمترین شرکت کننده در انتخابات ریاست جمهوری را رقم زد و انتخابات اسفند گذشته در خبرگان و مجلس شورای اسلامی نیز تاثیر گرفته از خیزش ژینا و سرکوب آن بود ، رفقای ما آنچنان سعی دارند مسئله خیزشها و جنبشها را بزرگ کنند که گویی بعنوان تنها راه در ادامه مسیر برای رسیدن به هدف است آنان چنان راجع به جنبش زن ، زندگی ، آزادی صحبت می کنند گویی اگر دو ماه دیگر ادامه داشت حکومت سرنگون می گردید یا بعضی عملا آنها را نادیده گرفته و تنها بحرانهای ساختاری حکومت را عاملی برای اتحاد تصمیم به برگزیدن نامزد اصلاح طلبان میدانند ، در حالیکه با توجه به شرایط کنونی و دستاوردهایی که خیزش ژینا بویژه برای بانوان داشته است حکومت همچنان خود را موظف به سرکوب و جلو گیری از پیامدهای آن میداند ، پیامدهای جنبشها تنها برای حکومت چالش برانگیز نیست بلکه با ایجاد روحیه گذر ازترس در مردم هم جسارت خاص را ایجاد کرده و حکومت با توجه به آن میداند که مردم مترصد فرصت برای گرفتن انتقام هسنند و چه بسا آنرا در انتخابات نشان دهند ، حکومت خوب میداند در سایه آن جنبشها احتمال تحریم گسترده بیشتر است پس سعی میکند از ترفندهایی برای به میدان آوردن مردم استفاده کند یکی از این ترفندها تاییدکسی بود که بنوعی علیه سرکوب مردم در اعتراضات زن ، زندگی ، آزادی مخالفت کرده بود و آن کسی جز پزشکیان نبود ، این عامل مهم توسط رفقا و دوستان ما نادیده گرفته و در بهترین حالت کمتر اهمیت داده میشد آنها بیشتر بجای بررسی تاثیرات آن جنبش بر رفتار انتخاباتی حکومت سعی میکردند آنرا الگوی مبارزه و گذار قرار داده و صرفا از این جنبه وارد موضوع میشدند آنها شرکت مردم در انتخابات و بویژه کسانی که همراه جنبش زن ، زندگی ، آزادی بودند و می خواستند با رای اعتراضی به پزشکیان عملا در تقویت آن جنبش و در راستای اهداف آن عمل کنند را ضد آن معرفی نمایند آنها با الفاظی شعار گونه در تحلیلها بارها شرکت در انتخابات را مغایر با خیزش ژینا و دیگر جنبشها دانسته و آنرا پایمال کردن خون جانباختگان می دانستند در حالیکه از نظرکسانی که بویژه در دور دوم به پزشکیان رای دادندنه تنها اینگونه نبود بلکه در راستای تقویت جامعه مدنی و جلوگیری از سرکوب بیشتر علیه پیامدها و دستاوردهای آن جنبش بود ، ما دفاع از دستاوردهای جنبش را یک وظیعه مهم برای خود تعریف کرده ایم و از هرامکانی که بتواند آنها را حفظ و تقویت کند حمایت می کنیم با وجود جریانی افراط گرا و خطرناک این مهم در معرض نابودی قرار میگرفت.
۴- عدم درک درست از تسلط افراطیون بر دولت و تقابل با مردم

تا در ایران نباشی و از نزدیک بعنوان یک مراجعه کنننده یا ارباب رجوع سری به ادارات تحت تسلط مدیریت جریان تندرو افراطی نزنی متوجه عمق مسئله نخواهی شد، مردم در زندگی روزانه خود با بدنه دولت و آنجا که عمدتا بعنوان ادارات دولتی شناخته میشوند سر و کار دارند ، با تسلط این جریان ما نا کار آمدی و تلغیظ تفکرات ایدئوولوژیک انها را کاملا احساس کرده و می کنیم طی سه سالی که دولت رییسی بر سر کار بود ادارات ما به شکلی مفرط ایدئو لوژیک اداره میشوند ، از درب در که وارد میشوی آنرا احساس میکنی ، جایی که قبلا میشد با مانتو و روسری رفت و حتی آنچنان هم حجاب پوشیده نبود، اکنون باید خانمهایی که به زعم حراست آن اداره شل حجاب محسوب میشوند، چادر دریافت کنند اصلا پوشیدن چادردربعضی ادارات مثل ارشاد در شهرستانها یک قانون نانوشته است در دادگستریها از گذشته وجود داشت ولی با تسلط این دولت تشدید هم شد ، اینها موارد کوچکی است که مردم روزانه با آنها برخورد دارند و دوستان ما یا از آن بی اطلاع هستند ویا تجربه ای از آن نداشته وصرفا به مسایل کلی جامعه میپردازند ، فشار وارده بر مردم جدا از فشارهایی که درمعیشت و اقتصادو .. می آید در اینجور موارد مردم را بشدت خشمگین و احساس می کنند به برده ای در جامعه تبدیل شده و یا مجبورندتبدیل شوند ، در زمینه های فرهنگی و بویژه آنجا که در حوزه وظایف وزارت ارشاد و یا سازمان‌ها و ارگان‌های تبلیغاتی رژیم است وضع به مراتب وخیمتر و بد تر است حکومت همواره در تبیین ایدیو لوژی خودتاثیرات فرهنگی را در راس امور خودقرار داده وسعی مبکند با تسلط برآن هرچه بیشتر منویات خود را پیش ببرد و این رابطه مستقیم با زندگی مردم و نوع و انتخاب آن دارد ، از اینرو درک این موضوع یکی از موارد مهمی بوده و هست که ما با شرکت در انتخابات وتلاش برای پیروزی پزشکیان که تا حد زیادی عنصری مخالف این روش است سعی کردیم از شدت ان کاسته و درد کمتری را مردم تحمل کنند. این موضوع برای ما جدا از جنبه‌های سیاسی یک موضوع اخلاقی بوده و هست کاهش درد مردم در هر حدو اندازه ای که در توان ماست جزو تفکر و دیدگاهیست که بیشتر بر آن وجدان و اخلاق و مسئولیت فردی حکمفرماست تا اهداف سیاسی خاص که متاسفانه در تحلیلها و دیدگاه های این رفقا جایی ندارد ، ما مازوخیست نیستیم ما همواره از روی آوری به درد بیشتر گریزانیم ، تنها در شرایط آرامش بیشتر و روحیه بالاتر بدوراز یاس و سرخوردگیست که میتوان امیدبه مبارزه را در جامعه تقویت کرد.
۵- عدم درک درست از جایگاه رهبری و نقش او در تحولات اخیر
یکی از مسایل مهم چالش برانگیز در اختلاف دیدگاه ما با جریانات موافق تحریم انتخابات مسیله رهبری و نقش او در انتخابات است ، رفقای ما در اظهار نظرها همواره کوشیده اند این نقش را بدون تغییر و بشکلی ثابت و مطلق نگاه کنند در حالیکه شواهد کافی به ما میگوید این نقش هرچه بیشتر روز به روز تحت تاثیر بحرانهای مختلف و وارد شدن اختلافات درون حکومتی بشکل سیستمی و سازماندهی شده تحت تاثیر قرار گرفته و عدم توانایی راس قدرت در کاهش این اختلافات که بعنوان آفتی درونی رژیم را به یک فروپاشی ناخواسته در درون سوق میدهد باعث گردیده آن اتوریته لازم وجودنداشته و جناح ها بدون توجه به منویات و دستورات رهبری صرفا بدنبال اهداف خود باشند. اگر دوری و نزدیکی به راس قدرت در گذشته برای این جناح‌ها یکی از اصول مهم برای مشارکتشان در قدرت و تقویت آن بود با بالا رفتن احتمال درگذشت وی به سمت دیگری چرخیده است ، جناح ها میکوشند هرچه بیشتر خود را آماده تسخیر قدرت در بعداز فوت رهبری کنند. آنها از هم اکنون بجای دنباله روی از راس قدرت ، درپی تحکیم قدرت سازمانی و جناحی خودهستند تا بتوانند در موعد مقرر با اتکا به آن حریفان را مغلوب و خود را حاکم گردانند این موضوع شدیدا به کاهش قدرت رهبری در مسایل مختلف انجامیده از طرفی وجودبیماری نیز بنیه وی را تحت تاثیر قرار داده است ، گرچه همچنان دخالت های وی در ایجاد ترفندهایی که بتواند به زعم آنها مشارکت را بالا ببرد وجود دارد ولی در روند انتخابات و گزیدن مهره خودی دیگر عمل نمی کند به یک عبارت کنترل اینچنین اموری الان در دست سیستم‌های مختلفی است که توسط جناح های مختلف ایجاد گردیده است که سپاه نقش مهمی در آن دارد ، انتخابات کنونی کاملا نشان داد که رهبری از توان اداره امور عاجز است و تا حد زیادی کار بدست جناح ها در حال اجراست و در این بین بود که پیروزی پزشکیان که با استفاده از شکاف عمیق داخلی و عقب نشینی حکومت صورت گرفت با اتکا به مشارکت مردم در دور دوم آنها را شوکه و آچمز کرد که حتی هنوز به یکدیگر حمله کرده و هرکدام سعی دارد گناه را بگردن دیگری بندازد ، در این میان بود که حتی برخلاف دیدگاه دوستان دیدیم که سخنان رهبری در عید قدیر و حمایت ضمنی از اصولگرایان به شکل مخالفت با ستادپزشکیان بروز کرد ولی با وجود آن نتوانستندمسیر را به آنجایی ببرند که خواست رهبری بود. آنها که ساده اندیشانه فکر میکنند پزشکیان مهره خود رهبریست و صرفا به گفته های وی در باره ادامه برنامه رهبری تاکید دارند به یک مسئله مهم توجه نمی کنند و آن اینستکه پزشکیان و مشاورانش متوجه کاهش نقش رهبری در امور جاری شده اند و از اینرو احساس میکردند هرچه کنترل بیشتر به دست جناح ها بویژه افراط گرایان بیفتد امکان مخدوش کردن رای مردم و تقلب و شکست بیشتر است پس همچنان سعی میکردند با طرح حمایت از منویات رهبری چوب آنرا بر سر جناح ها نگاه داشته تا حداقل بتوانند حمایت جریانهایی که همچنان وفادار به رهبری هستندجلب کرده و نگذارند که خدشه ای در امر انتخابات روی دهد برخورد مخبر با کارمندان وزارت کشور و صیانت از آرای مردم در این راستا بود. شاید بتوان گفت در سالهای اخیر انتخابی اینچنین و با کمترین مهندسی انجام شده وجود نداشته است.
۶- عدم درک درست از مسئله تحریم انتخابات و نقش اقشار و جریانهای مختلف در آن
این مورد شاید مهمترین مسئله ای بوده است که تمام جریانات از راست افراطی گرفته تا چپ افراطی بر آن تاکید کرده و بنوعی سعی دارند با طرح کمیت آن یک پیروزی بسیارمهم القا نمایند ، برعکس این افراد و بویژه رفقای چپ ما که بسیار در بوق و کرنا کردند ما آنرا به چالش کشیدیم و مواردی را در مورد کمیت آن بویژه در قسمت اول این مقاله مطرح کردیم الان میکوشیم بیشتر بر کیفیت آن نگاهی بندازیم .
آنچه که برای ما بعنوان یک کنشگر چپ که خود را پیرو مارکسیسم می داند مهم است ماهیت پدیده هاست که میتواند ارزش سیاسی آنرا تعیین کند. بزرگی و گوچکی یک پدیده مهم است ولی ماهیت آن مهمتر است. همانگونه که قبلا مطرح کردیم در بین جریانهایی که تحربم انتخابات را توصیه میکردند و میکنند ما جریانات راست افراطی و سلطنت طلب را هم می بینیم که با هدف براندازی و بوسیله دخالت خارجی این امر را توصیه می کنند وقتی به اهداف این جریانها نگاه می کنیم متوجه میشویم که نه تنها تحریم آنها نمی تواندمترقیاته باشد بلکه دارای خصلتی پس روانه و ضد دموکراتیک است. پس چگونه میتوان خود را در کنار آنها گذاشت و صرف اینکه آنها هم تحریم کرده اند بدون هیچ مرزبندی مشخصی که میتواند در مخدوش کردن مواضع و برنامه واهداف جریانها موثر افتد صرفا بر کمیت تحریم تاکید کنیم و مثلا بگوییم ۶۰ درصد مردم در مقابل حکومت قرار گرفته اند( گرچه همانگونه که در قبل گفتیم حدود ۳۰ درصد همواره در انتخاباتها شرکت ندارند ) آیا هرکس با هر نیتی در مقابل حکومت قرار بگیرد برای ما و بویژه این رفقا قابل قبول است؟ پس چرا سعی نمی کنند با این جریانات اتحاد ایجاد کنند؟ از آنها گذشته جریانی مثل طرفدلران احمدی نژاد هم انتخابات را تحریم کردند آیا ماضربات وارده بر مردم را از طرف دولت وی ندیده ایم، چگونه میتوانیم بپذیریم جریانی که اگر فرصت نامزد شدن از احمدی نژاد گرفته نمیشد در انتخابات شرکت میکردند را جزو تحریم کنندگان قرار دهیم ، هرکدام از ما میتوانیم موارد دیگر را برشمریم از بی تفاوت ها گرفته تا خشم گینان تا آنهاکه صرفا بدون هیچ چشم انداز و برنامه ای تحریم را برگزیدند همه و همه روبروی ماست آیا اینگونه تحریم بدون برنامه و چشم انداز را میتوان موفق نامید؟

بنظر من اگر بشکل کلی به موضوع نگاه کنیم و بخواهیم تنها در سطح به آن بنگریم گرفتار دیدگاهی خواهیم شد که اصل انتخابات را بعنوان رکن اصلی گذار به دموکراسی تضعیف می کند صحبت رفقا از تحریم نه در جهت تقویت نهاد انتخابات و دموکراتیزه شدن آن بلکه در جهت نفی آن و گزیدن راهی بود که حتی با وجود ایجاد فرصت آنرا نادیده گرفتند بدون شک اگر تحریم باعث میشد آن تعدادی که در دور دوم به مشارکت پیوستند شرکت نمیکردند هم اکنون جناحی افراطی تر از دیگر جناح های حکومت قدرت را در قوه مجریه بدست گرفته بودکه بمراتب وضعیتی بدتر را رقم میزد ، از اینرو پیامی که شرکت در انتخابات بویژه در دوردوم که مقارن شد با پیروزی مخالفان افراط گری بسیار مهم است چرا که به حکومت اخطار خودرا رساند که اگر قرار باشد مردم در انتخابات شرکت کنند بازهم یک نه بزرگ به شما در مخالفت با سیاستهای خانمان براندازتان خواهندگفت کسانی که پیروزی پزشکیان را پیروزی نظام و راس قدرت تلقی می کنند درک درستی از شکست حکومت در اینمورد ندارند ، کافیست نگاهی به روندتعیین مناصب قبل از استقرار دولت جدید بیندازیم تا متوجه بشویم آنها از چه به هرلس افتاده اند .
سخن آخر:
با توجه به موارد و مطالبی که سعی شد بشکل مختصر و فشرده مطرح شود اختلاف دیدگاهی در بین جریانات مختلف باعث رویکردهای متفاوت به مسئله انتخابات بود. در این میان ما شاهد بودیم مطالبی که توسط دوستان و رفقای عمدتا خارج کشور مطرح میشد مطالبی مبتنی بر شرایط روز نبود. آنها همچنان با وام‌گرفتن از گفته های جریانهای راست و بوق‌های تبلیغاتی رسانه‌های وابسته عمدتا مطالبی تاریخ گذشته و حتی تقلیل دادن آن به شخصیت نامزد اصلاح طلبان و برچسب زدنهای دائمی به مخالفان دیدگاه خود و حتی شانتاژ کردن کوشیدند بیش از دیدن واقعیت ها و تاثیر گذاری در روند انتخابات به شکلی غیر واقعی وغیر منطقی تحریم را بعنوان تنها راه بدون در نظر گرفتن خطراتی که میتواند توسط جریانات تندرو بر مملکت وارد شود برگزینند. بنظر میرسد مهمترین درسی که میتوان از مسئله انتخابات برای این جریان‌ها بویژه چپ ها متصور بود این‌ است که بیش از پیش بر نقاط ضعف خود تمرکز کنند. عدم کارایی آنها طی سال‌های متمادی باعث سرخوردگی و یاس و دوری مردم از آنها شده است. صرف دنباله روی از مردم به‌ویژه در شرایط حاد روحی و خشم نمی‌تواند آنها را جذب کند. این همراهی هر مفهومی داشته باشد مطمئنا معنی اش پیشرو بودن و سازمان و رهبری جنبش مردمی کردن نیست . این جریانات بار دیگر نشان دادند در اینجور مواقع نه تنها نمی توانندمرزی بین خود و دیگر جریانها واپسگرا همچون جریانات راست افراطی و سلطنت طلب ترسیم کنند بلکه با دامن زدن به توهمات خود را هرچه بیشتر مستحیل در خط سیاسی آنها که از قدرت رسانه‌ای بیشتری هم برخوردارند خواهند کرد تفرفه موجود و عدم تشکیل بلوک قدرتمند چپ معضلی حل نشده است که باید در تقابل با اینگونه رویدادها اهمیت آنرا درک کرد و راهی برایش جستجو نمود. برخوردهای غیرمتطقی در مخالفت با دیدگاه رفقایی که اعتقاد داشتند نه بعنوان این که پزشکیان بتواند شق‌القمر کند بلکه مخالفت با تسلط افراط‌گرایان در راس سیاست مشارکت در انتخابات بویژه در دور دوم به شکلهای نا زیبنده بسیار مشاهده شد برچسب زدن و انگ سیاسی آنهم به کنشگران چپ داخل ایران که هنوز خود را پیروان راه دموکراسی و سوسیالیسم میدانند از منش رفاقت و انسانی بدوراست و باوجودیکه بعضی جریانها با روشن بینی بیانیه هایی علیه این نوع برخوردها صادر کرده اند می بینیم در فضای مجازی پیروانشان گوششان بدهکار نیست و همچنان با روشی غلط و غیر دوستانه برخورد دارند. امیدواریم که این رفقا بیش از پیش، سعی کنند از اطلاعات و شناخت رفقای داخل کشور که مستقیما در روند مبارزات مردم و جنبش‌ها و واقعیت های موجود قرار دارند استفاده کرده و آنها را در مواضع خود به‌کار گیرند .

تاریخ انتشار : ۲۲ تیر, ۱۴۰۳ ۱۰:۳۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ترور اسماعیل هنیه به دست اسراییل در پایتخت میهنمان را محکوم می‌کنیم!

به باور ما هدف اسراییل از ترور هنیه در تهران کشاندن جمهوری اسلامی به جنگ فراگیر منطقه‌ای‌ست تا به ویژه افکار عمومی مردم در غرب را از سیاست‌های اسراییل در ارتکاب جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت علیه مردم بی‌دفاع در سرزمین‌های اشغال‌شدهٔ فلسطین منحرف و به سوی جنگ با نظام جمهوری اسلامی و ائتلاف نیروهای هم‌پیمان با آن هدایت کند.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

ترور اسماعیل هنیه به دست اسراییل در پایتخت میهنمان را محکوم می‌کنیم!

به باور ما هدف اسراییل از ترور هنیه در تهران کشاندن جمهوری اسلامی به جنگ فراگیر منطقه‌ای‌ست تا به ویژه افکار عمومی مردم در غرب را از سیاست‌های اسراییل در ارتکاب جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت علیه مردم بی‌دفاع در سرزمین‌های اشغال‌شدهٔ فلسطین منحرف و به سوی جنگ با نظام جمهوری اسلامی و ائتلاف نیروهای هم‌پیمان با آن هدایت کند.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نبرد برای نفت سوریه نیروهای قبایل محلی را به جنگ با اشغالگری ایالات متحده کشاند

کنترل ذهن از کاشت تراشه خطرناکتر است!

ماجرای اعتصاب پرستاران در شیراز چیست؟ | اضافه کاری اجباری، حقوق کم و پرداخت دیر

کابینه پزشکیان و هیاهوهای ایجاد شده علیه آن!

قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت: تبعیض فزاینده بر زنان

مسعود و چوبه‌دار!