شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: "گوی" و "میدان"
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بردیا سیاوش
نویسنده: بردیا سیاوش
اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر می‌کرد که با اتخاذ این روش می‌تواند هم‌ مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصول‌گرای میانه را بار دیگر بر راس...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!
ای کاش رسالت پروژه‌ی میرباقری‌هراسی، مقدمه‌ی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزی‌ست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!
کاش می‌شد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آن‌ها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی...
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
مشخصات حکومت- قانون
اگر قوانین را تنها وسیله‌ای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاكمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این روی‌کرد قانون تنظیم‌کنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
تایتانیک
چیستی و سرشت فلسفی قصه‌ی تایتانیک امری فراتر از عاشقانه‌های آن است. جوهره‌ی فلسفی فیلم‌نامه، داستانِ شکستِ پنداره‌ی لگام زدن بر انگاره‌های فردی‌ست ...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و...
۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت پرده جریان‌های تندرو فراهم آورده است.

قسمت اول : وضعیت میدان

الف . حکومت ، دولت

از اواخر دوره دوم کابینه خاتمی ، به مرور “تندروهای مذهبی ، اصول گراها” و نیروهای اطلاعات سپاه و پادگانیها و امنیتی ها ،با دقت و وسواس و اعمال ترفندهای مختلف، با مهره چینی لازم شروع به تسلط برمراکز تصمیم گیری و اجرایی کردند. درانتخابات ۸۴ ، اصلاح طلبان و نیروهای پیشرو با تحلیل نادرست از شرایط جامعه و حاکمیت با موضع گیری بر علیه هاشمی و شکست نامزد های میانه رو به بالا امدن احمدی نژاد پوپولیست کمک کردند تا او دستان رهبر را بوسیده و هر آنچه که دولت خاتمی ریسیده بود را پنبه نماید. بستر جولانگری جریانهای پیش گفته آنچنان مهیا شد که عزم آنان را برای تسخیر همه سکانهای حکومتی و دولت جزم و در ۸۸ ، با مهندسی صندوق آرا و سرکوب جنبش سبز و کشتارمعترضان ، حصر میرحسین و رهنورد و کروبی و دستگیری و زندانی کردن بسیاری از نیروهای اصلاح طلب ، میخ خود را بر تابوت مشارکت و اعتماد مردم کوفتند. تشکیل و سازمانیابی جبهه پایداری در سال ۹۰ با پشتوانه فکری انجمن حجتیه ورهبری معنوی پابوس خامنه ای،مصباح یزدی به رهبری حجتیه ایهای شناخته شده و پاگیری مافیای اقتصادی و رانتی در دوره دولت احمدی نژاد، موجب گسترش شبکه فساد و دلالی در همه ابعاد و حوزه های حکومتی گردید . آش پاگیری و رشد این شبکه اختاپوسی آنچنان شور و شرایط جهانی و منطقه ای از یک طرف و نارضایتی و تداوم اعتراضا ت جنبش سبز و مقاومت های مدنی بویژه در محیطهای دانشگاهی، آنچنان نگرانیهایی را برای هسته سخت در حال شکل گیری فراهم که ظهور دولت میانه رویی را ناگزیر و قابل هضم نمود. در دوره اول دولت روحانی، با توافق برجام ،گشایش هایی در فضای سیاسی و زندگی اجتماعی و روابط خارجی پدید آمد. در حوزه های اقتصادی و زیست و کسب و کار مردم قدمهایی نو برداشته شد و امیدهایی را برانگیخت . مهمتر فضا و امکان مناسبتری را برای کنشگری کوشندگان مدنی و تشکلهای صنفی و دانشجویی برای طرح مطالبات اجتماعی با رویکرد تحول خواهانه فراهم آورد. ولی دولت در سایه پایدارچی ها در دوره دوم دولت روحانی ، با حمایت خامنه ای و کمک شبکه پیش گفته، کارشکنی ها را شدت داده و با کوفتن بر طبل سیاست عمق استراتژیک با تشدید تنش در منطقه ، رد ” FATF ” در مجمع تشخیص مصلحت و بویژه تصویب قانون “طرح راهبردی مجلس در اجرای شرایط نه گانه رهبر انقلاب” پس از خروج ترامپ و افزایش تحریمها ، کشته شدن قاسم سلیمانی و حمله مانوری به السعد ، سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی وکشتار فجیع مسافران بیگناه ، تصویب طرح صیانت ، برپایی و گسیل گشت ارشاد وحجاب اجباری و افزایش قیمت بنزین وبساط گستری کفن پوشان وحمله به سفارت خانه ها و در نهایت تورم افسارگسیخته و بروز مشکلات عدیده در پیشبرد امور اجرایی… سد محکمی شدند در برابر گشایشهای نسبی و بهره مندی مردم و جنبش تحول خواه از آن .

دولت سایه(واقعی) پایدارچی ها با پشتیبانی سپاه و امنیتی ها، شمشیر را به یمن بستن روزنه های حرکتی دولت اسمی (ویترینی) از رو بسته و با علنی کردن نیات و نگاه تنگ و متحجرانه خود با رنگ و لعاب ایدئولوژی دینی و ولایت مطلقه فقیه به امور جامعه و زندگی مردم و حکومت داری ، از پس پرده برون انداخت راز و با عیان کردن نیات خود برای یکدست سازی هسته قدرت و برکشیدن نماد جنایت علیه جان برکفان آزادی و رهایی مردم و علنی کردن دولت سایه، با مهندسی کاملن عریان به زعامت رهبر مست از قدرت، شوی افتضاح انتصاب رییسی را در ۱۴۰۰ به انجام رساند. در دوره کوتاه دولت رییسی، شیب سقوط و فروپاشی اقتصاد و فرهنگ و آموزش و محیط زیست و سایر حوزه های زندگی مردم بویژه زنان جامعه به قهقرا ، شتاب نفس گیری پیدا کرد. تنشهای پرشتاب منطقه ای با آتش بیاری نیروهای نیابتی حکومت، با فشار تیغه دیگر قیچی، تندروهای جهانی بویژه لیکود و ناتانیاهو و تمایل کشورهای عربی منطقه به حمایت از این فشار، هرچه بیشتر طشت رسوایی ناتوانی دولت رییسی و حکوکت یکدست شده در سایه ولایت مطلقه را بربام نگاه هشیار و معترض مردم انداخت. با نزدیکی پایان عمر رهبر و موضوع گریز ناپذیر جانشیتی وی، اتاق فکر پدر خوانده ماقیایی را نگران شیب تند سقوط وخود براندازی ناشی از این شرایط و مشروعیت و مقبولیت از دست رفته و تنفر و مقاومت مدنی عموم مردم و ابر بحران جنبش زن ،زندگی،آزادی کرده است. برای اینان راه گریزی جز گشودن روزنه ای در فضای سیاسی رسمی نمانده است. انتصخابات نیم بند فعلی، به زعم آنان شوی قابل کنترلی بود که متناسب با شرایط و پیش امدهای احتمالی، مهندسی آنرا شدنی می دانند. آیا چنین خواهد شد ؟ نگاهی به حوزه دیگر میدان بیاندازیم.

ب. جامعه

پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوریهای این عرصه و گسترش و همه گیری فضای مجازی، امکان بی بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگهای پشت پرده جریانهای تند رو فراهم آورده است. درز کردن برنامه ها و توطئه های پشت صحنه موجب برون افتادن رازهای سر به مهر آنان شده که ماندن آنان را ناشدنی کرده است. پرده های خدعه و نیرنگ از سال ۶۰ به مرور کنار زده شد . گفته ها و برنامه های تاریکخانه تحجر کاسبکاران مکار از مستمسک بودن مفاهیمی مانند حقوق بشر و آزادی بیان و جایگاه زنان و حقوق زحمتکشان و یا به زعم آنان مستضعفان و مردم سالاری دینی و حقوق شهروندی و غیره برای ایجاد فرصت جهت شکل گیری جبهه تحجر و بیرون راندن غیر خودی ها از حریم تنگ ایدیولوژی دینی آنان حکایت داشته است. استمرار این خشک اندیشی و نا سازگاری نگاه و برنامه آنان برای اسلامی کردن همه شئون اجتماعی و چرخش شبکه مافیایی حکومتی بر مدار خرافه دوره بیابان نشینی که به هیچ روی نتوانسته سازگاری و یا حتی همجواری اندکی با تمدن و فرهنگ ایرانی و پیشرفت علم و جامعه مدنی امروزین بیابد ،موجب ایجاد شرایط و وضعیت غیر فابل تحمل امروزین برای مردم شده است.

در بخش فرهنک وتمدن وعلم ودانش، نگاه جزمی جبهه خشک اندیشان موسوم به پایداری و ایده های متحجر برامده از انجمن حجتیه و رهبر معنوی آنان مصباح یزدی و متون و روایات ملاهای متحجر به دنیا و آخرت و کاسبکاران فروش بهشت ندیده به عوامان و مردم تهیدست و ناآگاه مانده، با سرکردگی عناصرخشک اندیش ، آسمان این حوزه را تیره و تار کرده است. در حوزه اقتصاد اعم از صنعت و تکنولوژی و تولید، سالهاست که فرسودگی و کهنگی و به روز نبودن، مزید بر نداشتن برنامه و عدم تعامل با بازار جهانی ودور ماندن از تغییر و تحولات بازار تولید و صنعت دنیا و همچنین قبضه همه زمینه ها و فرصت ها و پروژه های سود آور توسط مافیای اقتصادی سپاه و امنیتی ها و آقازاده ها شده و این عرصه را نیز به سنگلاخی برای کارآفرینان و سرمایه گذاران داخلی دلسوز و بی آیندگی فعالیت در این حوزه تبدیل کرده است. زحمتکشان این حوزه نیز با پایمال شدن حقوق انسانی و ناترازی حقوق و هزینه های زندگی و تورم ، بی تضمینی آینده کاری و ناکارامدی سیستم بهداشت ودرمان و بیمه و بازنشستگی با فقر و فلاکت مواجه اند.

در بخش کشاورزی، با بی برنامگی و ناتوانی در آمایش سرزمین و تامین و تحصیل آب ، همه اقدامات شعاری آنان، بر ضد توسعه و محیط زیست بدل شده است. نگاه آمرانه از بالا و نخوت حاصل از تکیه بر ایدیولوژی برای ارائه راهکارهای رانت محور برای حل و فصل مشکلات ،موجب ایجاد دره عمیقی بین نیاز کشور برای زندگی حداقلی با کلیشه های متحجرانه جبهه خشک اندیشان شده است.
ناپایداری زیرساختهای کشور و همچنین مواصلات شهری و بین شهری و فرسودگی ناوگان زمینی و هوایی به همراه بی برنامگی توسعه شهرها و عدم ساماندهی روستاها و پی امد آن حوادث مرگبار تصادفات ارابه های مرگ در جاده های درون و بین شهری، وضعیت ترافیک و آلودگی هوای شهرهای بزرک ،درد بی درمان حاصل از سلطه این طبیبان ستنی است که بر جان و تن مردم این سرزمین انداخته است .
ایجاد دشمن و دشمن هراسی از بدو انقلاب به انحراف کشیده مردم، تخته نجاتی بوده است برای توجیه ناکارامدی و ناتوانی حکومت در همه عرصه های زندگی مردم و لولوی سرکوب و کشتار آنان. دخالت و امرو نهی و بگیر وببند و پرونده سازی و دستگیری و شکنجه و کشتار عیان و پنهان گزمه های پستو خانه های عنکبوتی امنیتی رژیم با صرف هزینه های سنگین با آموزه های برگرفته از جلادان و برنامه نویسان رژیم قبلی و پشتیبانان امنیتی و مخفی شبکه جهانی حامی آنان بر هستی و خلوت زندگی مردم و کوشندگان مدنی و آزادیخواه در داخل و گروه ها و سازمانهای فعال در خارج چنگ انداخته و نفس کشیدن و امکان هر گونه همکاری و همراهی و تعامل جمعی آنان را مشکل کرده است . اینترنت عمومن مختل است و سرعت آن شرم آور. حجاب بانان و باتوم و شوکر داران کوی و برزن ، محیط رعب و وحشت ناگواری را بوجود آورده اند. انجمن ها و شوراهای اسلامی در روستاها وبخشها و شهرهای کوچک ، به اجبار و تهدید، گوش بزنگ اوامر اتاقهای جزم اندیش بالادستی به عنوان بازوهای امنیتی و جاسوسی و ترویج افکار خشک مذهبی ، رفتارمردم را رصد و بر رعایت خواستهای ابلاغی پافشاری و اجبار میکنند. در رده های استانی و شهرهای بزرک از طریق استانداران و فرمانداران و عوامل میانی و بسیج نهاد ها و ادارات ،منویات جریان قشری و دولت سایه و یکدست فعلی پیاده و اجرا میشود .خطیبان و امامان جمعه ، وظیفه توجیه وپشتیبانی فکری و ایدیولوژیک آنان و دستجات و گروههای چماق و فشار و سرکوب و آشوب را برای انسداد و بستگی بیشتر فضای تنفسی مردم به عهده دارند. اطلاعات سپاه ونیروهای انتظامی تحت پوشش نیروهای ویژه سرکوب ، باتوسل به همه ابزار و ادوات کشتار و جنگ شهری وظیفه مند در خدمت اجرای منویات بیت و فرمانده عالی قوای خود هستند.

قسمت دوم: وضعیت “گوی”

مردم
در بخش فن آوری و ارتباطی ،اینترنت و گردش سریع و آزاد اطلاعات و نزدیکی بیواسط وآنی مردم با هم و مراکز گردش اطلاعات، بلای جان گرایش و اعتقادات جزمی حکومت شده و چون موریانه ای بر جان تفکر خشک آنان افتاده است.
با کشتار وشکنجه ،زندان و اعدام نیروهای آزادیخواه و انقلابی و توسل به زور و سرکوب آنان از سال ۶۰ و در ادامه جنایات فجیع و کشتار جمعی زندانیان انقلابی و ترقیخواه در بند در ۶۷ و در ادامه سرکوب جنبش سراسری سبز، فاصله گیری صفوف مردم از دولت رسمی تبدیل به یک جریان آرام ولی مداوم گردیده است.

اعتراضات۷۸ کوی دانشگاه و کشتار دانشجویان ،اعتراضات تیر۸۶ ،اعتراضات ۸۸،۸۹ جنبش سبز ،اعتراض ۹۰ خشک شدن دریاچه ارومیه اوخوزستان ،اعتراضات ۹۱ بازار تهران ،اعتراضات ۹۵ آرامگاه کوروش ، اعتراضات و کشتار ۹۶ ،اعتراضات دانشجویی ۹۷ ،اعتراضات بنزین آبان ۹۸ ،اعتراضات کشاورزان استان اصفهان ،اعتراضات تهران خیابان گلستان هفتم ، اعتراضات و اعتصابات سراسری معلمان ایران ، اعتراضات کارگران هفت تپه ، فولاد،پتروشیمی، کارکنان پیمانی و رسمی عسلویه، نفت و کامیونداران وبازنشستگان صنوف مختلف و بویژه ابر “جنبش زن زندگی آزادی” که رژیم با کشتن دختر ایران ” مهسا (ژینا)” ، آتشی بر خشم فروخفته سالیان دراز تنفر از ظلم و ستمی که رژیم بر مردم بویژه زنان و دختران این سرزمین روا داشته، افکند ، نمونه هایی از شعله کشیدن آتش زیر خاکستر نارضایتی بمرور همگانی شده اکثریت مردم است . بی تردید آنان در ادامه جنش زن زندگی آزادی در این فرایند خشونت پرهیز و مسالمت جو، برای گذار به دموکراسی و سکولاریسم و عدالت و آزادی، پا به میدان مبارزه هوشیارانه گذاشته و نقش تاریخی و ماندگار خودرا برتارک جنبشهای رهایی بخش ایفا خواهند کرد.

زاویه گیری سمت و سوی نظام با خواست مردم برای گشایش زندگی در ابعاد مختلف با بروز نتایح و خروجی های سیاستها و عملکرد مغایر ، به مرور خود را خود را نشان داد. اقبال مردم و نیروهای سیاسی بویژه قشر متوسط و جوان با شرکت ۲۹ میلیون نفر ( ۸۰% واجدین شرایط) در انتخابات ۷۶ و رای حدود ۷۰%آنان (حدود ۲۰ میلیون رای) به خاتمی، برامده از امید آنان به تغییر و اصلاح سیاستها و رفتار حاکمیت بود. در دوره اول ، دولت اصلاحات علیرغم مخالفتها و کارشکنی ها بویژه تهاجم به کوی دانشگاه تهران، با همراهی مجلس همراستا ، توانست در حوزه های زندگی اجتماعی و اقتصادی ، آزادی مطبوعات و فضای مطالباتی و مشارکت مردم و سیاست خارجی ،گشایشهای رضایت بخشی را ایجاد و امید هایی را برانگیزد . در سال ۸۰ نیز علیرغم ناامیدی و عدم شرکت حدود ۱۵% از مردم نسبت به مرحله قبل، با حضور حدود ۲۵ میلیون نفر ، بازهم خاتمی را با حدود ۲۱.۵ میلیون رای (یک میلیون بیشتر از قبل ) ، با اختلاف بسیار بالا نسبت به نفر دوم، برگزیدند. این آرا نشان از حمایت جدی طرفداران اصلاحات از نماینده شان برای مقابله با تند رویهای جناح راست و اصولگرا برای پیشگیری از اصلاحات در برنامه دولت خاتمی بود وبه نوعی مخالفت با جناح تندرو علیرغم عدم رضایت از کارکرد دولت اصلاحات. متاسفانه جریان اصلاح طلب نتوانست با درس گیری از حمایت مردم و قشر جوان و تحصیلکرده ، نهاد سازی و تشکل دهی راهبردی فعالیتهای آتی برای تحقق اهداف خود را در برنامه راهبردی و عملی خود قرار دهد. در ۸۴ اصلاح طلبان بدون انسجام و تشتت برنامه در معرفی و حمایت از کاندیدای مشترک مناسب، با خود بزرگ انگاری و تحت تاثیر نیرنگهای جریان راست و اصولگرایان وهمراه با آنان با تبلیغات ضد رفسنجانی ،خود نیز فربانی پیروزی احمدی نژاد پوپولیست گردیده و با واگذاری سکان دولت ، بستر پاگیری جریان تند رو و راست افراطی را فراهم نمودند.

در ۸۸ تلاش یک پارچه اصلاح طلبان برای نشاندن میرحسین موسوی بر کرسی ریاست جمهموری شکل گرفت. شرکت ۸۵ درصد واجدین ( حدود ۳۰ میلیون ) شرایط در این انتخابات، توجه جهانیان را نیز برانگیخت. حتی استانهای یزد و مازندران با صد در صد شرکت واجدین شرایط رکوردی بی نظیر را به تمایش گذاشتند. مهندسی انتخابات و تقلب عریان در شمارش آرا و اعلام وزارت کشور در بدست آوردن بیش از ۶۲% آرا توسط احمدی نژاد ، جای هیچ تردیدی برای مردم و بویژه جوانان بر عزم حاکمیت بر چشم بستن بر خواست و رای اکثریت آنان باقی نگذاشت و بیش از ۳ میلیون نفر را در اعتراش به نادیده گرفتن رای و خواستشان به خیابان از انقلاب تا میدان آزادی کشاند . همراه با اعتراضات گسترده در سایر شهرهای کشور، در بیشتر شهر های جهان نیز ایرانیان و آزادیخواهان جهان بهمراه مجامع و سازمانهای جهانی ،با تجمعات گسترده و صدور بیانیه اعتراض شدید خود را به رفتار حاکمیت و پایمال کردن رای و حق مردم اعلام داشتند . به خون کشیدن اعتراضات سراسری مردم وکشتار معترضین و دستگیری سران احزاب و جمعیت های اصلاح طلب و صدور احکام سنگین برای آنان ، لکه ننگ پاک ناشدنی دیگری از حکومت دینی و تندرو است که بر صفحات تاریخ مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران ثبت و درس عبرتی برای آیندگان خواهد شد. تداوم رویکرد پوپولیستی و عوامانه دولت احمدی تژاد با نگاه خس و خاشاکی به مردم و باز کردن دست رانت خواران و غارتگران منابع کشور و حیف و میل شدن میلیاردها دلار درامد ناشی از افزایش قیمت جهانی نفت و سایر منابع، سرکوب احزاب و دستجات اصلاح طلب و رسانه ها و بستن حد اقل فضاهای اعتراضی و تنفسی مردم ، از یکطرف و نداشتن پایگاه نهادمندانه اصلاح طلبان در میان مردم و بی توجهی تاریخی آنان به سازمانگری تشکل های موضعی و موضوعی حول مطالبات فزاینده اقشار مختلف برای نفوذ و حضور فکری و برنامه ای در اقشار مختلف بویژه اقشار میانی جامعه که معمولن خواستگاه انان را تشکیل میدهد از طرف دیگر ، موجب رکود و سردی نومیدانه ای در صفوف آنان گردید. ناتوانی حکومت در ساماندهی اداره امور کشور خود مزید بر نابسامانی اوضاع عمومی جامعه و رویگردانی بیشترو ناامیدی آنان از بهبود شرایط شد. اصلاح طلبان با اتخاذ مواضع منفعلانه و ناساز با سطح مطالبات و خواستهای مردم ، نتوانستند از فرصت ها و چالشهای حکومت در جهت تقویت صفوف و پایابی تشکیلات و پیوند دهی مناسبات اصلاح طلبانه بین خود بهره ببرند. آماردست کاری شده منتشره توسط حکومت در این انتخابات به علت ناسازی با واقعیتهای عینی پیش چشم مردم، قابل استناد برای تحلیگری نیست .

در انتخابات ۹۲ با مشارکت حدود ۷۳% واجدین شرایط(حدود ۳۶.۷ میلیون رای) ، مردم با حدود ۵۱% رای خود( ۱۸.۵ میلیون نفر)، روحانی میانه رو را که توانسته بود بخش میانه اصلاح طلب وهمچنین اصولگرا را همراه و امیدوار به بهبودشرایط داخلی و مناسبات با خارج کند ، با کلید نماد گشودن قفل مشکلات اقتصادی و اجتماعی و روابط خارجی و رفع تحریم، بر مسند ریاست جمهوری نشاندند. جریان اصولگرا در این انتخابات به سردمداری جلیلی و قالیباف در بترتیب ۴ و ۶ و در مجموع حدود ۱۰ میلیون رای یعنی ۲۷ درصد آراء را بخود اختصاص دادند.

در انتخابات ۹۶ ، روحانی برای بار دوم از حزب اعتدال و توسعه، و رییسی از جامعه روحانیت (اصولگرا)، میرسلیم از موتلفه(اصولگرا) و هاشمی طبا مدعی اصلاح طلب پای به میدان رقابت گذاردند. ۷۳% آرای واجدین شرایط (با ۴۱میلیون رای) و رای حدود ۲۳.۵ میلیونی اصلاح طلبان و میانه روها به روحانی و حدود ۱۶ میلیون رای به رییسی (۳۸درصد آرا) گویای میزان اقبال مردم از دو جناح “اعتدالگرا و اصلاح طلب” و” تندرو اصولگرا” در جامعه بود. نماینده مدعی اصلاح طلبی حدود ۰.۵% آراء کسب کرد . نداشتن نماینده شاخص و رسمی اصلاح طلبان به درستی گویای وضعیت آنها پس از قلع قمع در ۸۸ و چسبندگی کاسبکارانه به حکومت و ورود بخشی از سران و چهره های منفعت و عافیت طلب به چنبره روابط رانتی با جریان فاسد اصولگرایان عقیدتی امنیتی و نظامی بود.

ناتوانی دولت روحانی در براورده کردن وعده های انتخاباتی که از یک سوی حاصل مماشات روحانی و مصلحت جویی و منفعت طلبی دولتمردان او و از سوی دیگر ،هجمه ها و دخالتها و فشار های سازمان یافته رهبری و هسته مرکزی و در سایه قدرت به کمک هسته های مزاحمتی کاشته شده در جای جای سیستم بنام شوراهای عالی و نهادهای مداخله ای غیره ، موجب آن بود ، پایمال شدن حقوق ملت ، سیطره وفشار شبکه پایدارچی ها و سپاهی ها و امنیتی ها بر همه ابعاد حکمرانی و حوزه های زندگی مردم ، رویگردانی و نارضایتی هر چه بیشتر مردم را در پی داشت.
تجارب حدود ۲۵ ساله مردم از کنش و همراهی و مشارکت مردم در چرخه ناموزون کشورداری در چهارچوب قانون اساسی تحت زعامت ولی مطلقه فقیه نشان داد که کاستن از حداقل توقعات حقوق بشری و شهروندی و انسانی و انتظار رعایت آنها توسط حکومت ، انتظار بیهوده ای بیش نیست .

قسمت پایانی: وضعیت و وزن جریانهای سیاسی و ” این گوی و این میدان”

نگاهی به آمار این همراهی و مشارکت در این دوره تجربی حکایتی است غمبار ازاین وضعیت:

 

دوره واجدین

میلیون نفر

رای دهندگان                 درصد    میلیون اصلاح طلب                 درصد    میلیون

میانه رو                 درصد    میلیون

اصولگرا                 درصد    میلیون برنده انتخابات عدم شرکت  سنتی % عدم شرکت  گذار بی خشونت  تحریم با براندازی %
۷۶-۸۰ ۳۶ ۸۰           ۲۹ ۶۹              ۲۰ ۲۵          ۷.۲ ۲.۵      ۰.۷  خاتمی اصلاح طلب ۱۵ ۵ ۵
۸۰-۸۴ ۴۲ ۶۶.۸       ۲۸  ۷۷            ۲۱.۶  ۲.۶         ناچیز ۱۵.۶      ۴.۳ خاتمی اصلاح طلب ۱۵ ۱۰ ۵
۸۴-۸۸ ۴۶.۷  اول

دوم

۶۲.۸       ۲۹              

۵۹.۷       ۲۸

۱۳                ۴

معین

۲۱.۱۳           ۶

۲۶           ۱۰

۱۹.۴     ۵.۷

۶۱.۷     ۱۷.۲

احمدی نژاد -رقسنجانی

احمدی نژاد اصولگرا       

۱۵

۱۵

۱۰

۱۵

۱۰

۱۰

۸۸-۹۲ ۴۶.۲ ۸۵         ۳۹ ۳۴           ۱۳.۳

موسوی

۱۱         ۴.۴ ۶۲.۵      ۲۴.۶ احمدی نژاد اصولگرا ۵ ۱۰
۹۲-۹۶ ۵۰.۵ ۷۲.۷       ۳۷ –                – ۵۰.۷     ۱۸.۶ ۲۸          ۱۰

جلیلی و قالیباف

روحانی اعتدالگرا ۱۲ ۳ ۱۰
۹۶-۱۴۰۰ ۵۶ ۷۳.۸       ۴۱.۳    –              – ۵۷.۱       ۲۳.۶ ۳۸.۳       ۱۵.۸

رییسی

روحانی اعتدالگرا ۱۲ ۲ ۱۰
۴۰۰-۴۰۳ ۵۹.۳ ۴۸        ۲۸.۷ ۸.۵         ۲.۴۴

همتی و..

–               – ۶۳          ۱۸   رییسی اصولگرا

جبهه پایداری

۱۰ ۳۰ ۱۰
۴۰۳-۴۰۷ ۶۱.۵  اول

دوم

۳۹          ۲۴.۵

۴۹.۸     ۳۰.۵

۴۲.۵       ۱۰.۱۴

۵۳.۶       ۱۶۳۸

پورمحمدی

رای  ناچیز

۳۹         ۹.۳

۴۴.۳      ۱۳.۵۳

پزشکیان- جلیلی

پزشکیان

۱۰

۱۰

۴۰

۳۰

۱۰

۱۰

 اطلاعات سه ستون آخر این جدول برداشت من از روند طی شده در این سالهاست. با نگاهی به همه انتخابات گذشته حتی رفراندوم جمهوری اسلامی نیز ۱۰% از واجدان شرایط در انتخابات شرکت نداشته اند. پس میتوان حدود همین درصد از آمار را به عنوان عدم مشارکتی های سنتی لحاظ و برای تحلیل سنجش وضعیت نارصایتی مردم از این زاویه مبنا قرارداد. آمار دوره های بعدی، چه مجلس و یا خبرگان و شوراها نیز بجز سال ۷۴ که اوج مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و سازگاری با چرخه انتخابات نیم بند حکومتی بود، میزان مشارکت واجدین شرایط از ۷۱% بالاتر نرفت. آمارطرفداران براندازی عمدتن باکمک خارجی نیز بتدریج با بدتر شدن شرایط زندگی و نارضایتی مردم خود را نشان داده و این اواخر بویژه اعتراضات سراسری جنبش مهسا و ناامیدی مردم از هر گونه تغییر و اصلاح ساختار حکومتی ، طرفدارانی پیدا کرده و فرصتی شده است برای حضور ملموس طرفداران پادشاهی به سردمداری رضا پهلوی و همچنین دیگر افراطیون سرنگون طلب، سهم این جریان از واجدین شرایط در شرایط فعلی را نمیتوان بیش از ۱۰% در نظر گرفت.

جریان دیگری که با ” نه ” گفتن به شرکت در رفراندوم سربسته جمهوری اسلامی “نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر” در ۵۸، با حدود ۲درصد واجدان شرایط، مخالفت فعال داشته و در انتخابات مرحله اول (خرداد جاری) با “نه” حدود ۴۰ درصد، به تنفر و رویگردانی و ناامیدی مطلق از حکومت رسیده اند ، به حامیان نظریه گذار دموکراتیک و خشونت پرهیز از نظام برای رسیدن به جمهوری ایرانی ، جامعه ای آزاد و سکولار و دموکرات تعلق دارد . کوشندگان و مبارزان پیشبرد و تحقق این نظریه با سالها مبارزه مدنی با کسب تجربه وزین ازکنشگری وافت و خیزهای میدانی و زندان و شکنجه و خون و جان، به پختگی نظری و عملی از آنچه چاره کار است رسیده و منادی این راهکار هستند. طرفداران این جریان جمهوری خواه ، به مقتضای تحلیل از شرایط و حد تاثیر کیفی حضور و مشارکت خود درانتخابات مختلف ، به نمایندگان اصلاح طلب رای داده و در حرکت ها و اعتراضات تحول خواهانه، مشارکت میدانی و ترویحی فعال داشته اند. در انتخابات اخیر نیز بخشی بزرگی از آنان با صفوف فشرده بر عدم شرکت در انتخابات و توضیح و تبلیغ ناکارآمدی و عدم امکان اصلاح ساختاری وعدم مشروعیت ومقبولیت نظام پای فشردند و بخشی دیگر، با توجه به تصمیم حکومت توسط رهبری نظام به تغییر نسبی و تحت کنترل اوضاع برای گشایش حداقلی فضای مشارکت با توجه به مقاومت و نارضایتی عمومی مردم و اعتراضات سراسری جنبش مردمی “زن زندگی آزادی” وقفل شدن سیستم برای حل معضلات پیش گفته ، به عنوان تاثیری تاکتیکی و گامی به پیش برای پس راندن جریان تندرو و تمامیت خواه وایجاد بستر مناسب تری برای ادامه مبارزات مردم برای عقب راندن حکومت و طی مسیر گذار تحول خواهانه در انتخابات بویژه مرحله دوم شرکت و از نامزد اصلاح طلبان که واجد شرایط حداقلی آنان است ، حمایت کردند.

جریان دیگری که سابقه فعالیت و دگردیسی آنان شرح داده شد ، اصلاح طلبان طرفداران تغییر تدریجی نامیده میشوند. این جریان اوایل انقلاب ،خود بخشی از بدنه حکومت و از صحنه گردانان و فعالان تثبیت نظام جمهوری اسلامی بودند. به مرور با شکل و پاگیری جریان تند رو و تمامیت خواه مذهبی و بویژه پس از بازنگری قانون اساسی و آغشته شدن تارو پود آن به نظریه ولایت مطلقه فقیه ، از حریم خودیها بیرون رانده شدند. ضربه بزرگ حکومت به این جریان در خلال و پس از جنبش سبز موجب پراکندگی ، سرخوردگی و بهم پاشیدگی و انحلال تشکیلات همراستای این جریان شد . این جریان با طیف گوناگون و متنوعی تشکلهای ریز و درشت و دور و نزدیک با حاکمیت ، یکی از دوجریان اصلی حضور در عرصه سیاسی جمهوری اسلامی را تشکیل داده و به تناسب اوضاع و شرایط ، در سپهر سیاسی نظام نقش آفرینی داشته است. بخش نزدیک این جریان به نظام ، به مرور با آلوده شدن به روابط رانتی و بازی دیدن در مناسبات اقتصاد زیر زمینی و پستوهای امنیتی ، نقش سازشکارانه وظیفه مند خودرا پیش میبرند، بخش بزرگتری از آنان همچنان بر قعالیت در چهارچوب قوانین و مقررات اصرار و با استفاده از ظرفیتهای کم و بیش ساختار نظام برای تغییر رویه ها و سیاستها و رویکردها جهت تامین حقوق و مطالبات مردم برای زندگی بهتر و رعایت حقوق شهروندی تلاش و مبارزه مینمایند. قسمت ازرهبران وبدنه این جریان نیز بمرور به اصلاح ناپذیری نظام و ساختار ناساز آن پی برده و خواستاربرگزاری رفراندوم تغییر قانون اساسی و جایگزینی نظامی دموکراتیک هستند.

ضلع دیگر این مجموعه پنج ضلعی، اصولگرایان وتندروانی هستند که شکل گیری و رشد شبکه اختاپوسی آنان در بالا شرح داده شد. آنان به مرور از سایه در آمده و ابایی از اینکه اعلام کنند که نه دولت ، بل حکومتی درسایه هستد که در حقیقت کشور را با شبکه عنکبوتی عقیدتی وامنیتی کنترل و اداره میکنند تا زمینه برای ظهورامام زمانشان (و واقعی تر،تاراج منابع کشور) فراهم شود ، ندارند. افشا شده است که اسبشان را هم برای جایگزینی میرباقری ،خلفی تنگ نظرتر و افراطی تر از مصباح یزدی بجای خامنه ای زین کرده اند.
میتوان تاحدودی درصد وضعیت و جایگاه این جریانها در سپهر سیاسی و تاثیر گیری و اقبال مردم از آنان را در جدول زیر دید .

بی تفاوتان سنتی اصولگرایان

پایدارچیها  اقتدارگراها سنتی

اصلاح طلبها

راست    میانه     چپ

گذارطلبان دموکرات

  میانه         چپ

براندازان

پادشاهی   مختلف

   ۱۰    ۱۵             ۵ ۵          ۱۰         ۵                    ۱۰          ۳۰      ۷            ۳         

بعید به نظر میرسد نرمش فعلی رهبر، قهرمانانه و از سر دوستی با مردم و پذیرش و انجام خواست اکثریت بالای آنان باشد. ناگزیری پذیرش نماینده ای نزدیک به میانه اصلاح طلبان و مراقبت رهبر نظام و مراقبان گمارده شده امنیتی او برای سلامت رای مردم به پزشکیان (نه کنترل تخریب چیها و پول پاشی و اجبار به رای تند روها)، همانگونه که اعلام کرد،ناشی از نگرانی از رویگردانی اکثریت آنان از نظام و انتخابات و مقاومت منفی و مدنی روزافزون با ساختار نظام دینی بوده است. رویگردانی بیش از ۵۰ در صد مردم در ۱۴۰۰ و ۶۰ درصد در ۱۴۰۳(مرحله اول) از شرکت در انتخابات با این توجه که بیش از ۲۰ درصد از شرکت کنندگان در مرحله اول و دوم اخیر نه از سر تایید نظام بلکه برای پیشگیری از بدتر شدن اوضاع و تدارک شرایط حداقلی برای بازیابی و تجهیز خود برای امکان تداوم مبارزات مدنی همه گیر برای عقب راندن حکومت حاضر به شرکت شدند، گویای حضور و نقش آگاهانه ایست که از دو جهت برای پیشبرد خواست خود ایفا کرده اند. هم گفتن “نه” بزرگ به مشروعیت و مقبولیت نظام و هم ممانعت و “نه” بزرگ به سلطه جریان اهریمنی بر سرنوشت مردم ، برای نقش آفرینی بیشتر در آینده.
براین اساس حدود ۸۰ درصد از واجدان شرایط، ناراضی از وضعیت فعلی و رویگردان از ادامه این شرایطند. اکثریتی بالا بدون تشکل و حزبی فراگیر و یا حداقل تشکلهای متعدد همسو. بدون نهادهای مدنی مختلف همسو و یا فراگیر در حوزه های مختلف اجتماعی. جنبش مردمی ، همانگونه که تجربه کرده ایم ، بدون داشتن پایگاه سخت بنیان آبدیده دردرون جامعه و سازو کاری برنامه ریزی شده و آینده نگرانه در فضای عملی و مجازی و رهبری فکری و برنامه ای جمعی وداشتن ظرفیتهای نسبی برای مذاکره و چانه زنی با حکومت برای هموار کردن راه گذار،نمیتواند این مسیر را به سلامت طی کند. جنبش گذار خواه ،نمیتواند به تضادها و اختلافات درون حکومتی که عمده آنان ناشی از وزن و فشار خود جنبش است بی اعتنا بوده و به آن دامن نزده و مشارکت ننماید.

با نگاهی موشکافانه به وزن هریک از جریانها در جامعه و سوگیری و اهداف آنان برای آینده کشور و مردم، می توان با توجه به پتانسیل وظرفیت انان، برای فاصله انداختن آنان از چسبیدگی به نظام و پیوستن به ابرجنبش فراگیر “زن زندگی آزادی” برنامه داشت. طیف سنتی و اقتدارگرای “اصولگرا” (۵درصد)، راست و میانه اصلاح طلبان(۱۵درصد) جمعا برابر حدود ۲۰درصد از واجدان شرایط رای دهی، دارای پتاسیل حضور در جمع گذار خواهان هستند. راه همراه کردن انان، طرد و توهین و انگ و … نیست . همراهی با انان درکوران مبارزه و تلاش نسبی برای آینده ای بهتر و جلب اعتماد عملی آنان ، بخشی از مبارزه برای فشرده تر کردن صفوف جنبش است. در صورت تحقق این امید و گرویدن آنان به جمع جنبشی ها، که تنها نیروهای جدی حاضر در صحنه کنش های اجتماعی هستند ، همه در فراگیری جنبش میتوانند وزن و اعتبار مناسب داخلی و بیرونی را برای فشار به حکومت از جایگاه قدرت به رخ کشیده و آنان را از کاخهای جبروتی شان به بیرون کشند. تلاش پراهمیتی که با این نگاه در انتخابات اخیر به بار نشسته، زمینه و فرصت مناسب را برای بهره گیری دراین راستا برای همه گذارخواهان جمهوری خواه فراهم آورده است. راهی طولانی و سخت برای همراه کردن نظری و حضور فعالانه قشر خاکستری و مردد خانه نشین که درصد بالایی از جنبش مردمی و حدود ۸۰ در صد مخالفان نظام را تشکیل میدهند در پیش داریم. ضمن تلاش برای نزدیکی نظرات کوشندگان و ایده داران جنبش با هم، ضروری تر ،پرداختن و درگیر شدن به تلاشهای میدانی برای همراهی با اقشار و توده های رانده شده به خیل تهیدستان و بویژه صنوف کار و تلاش اعم از کارگران ،معلمان ،بازنشستگان ،بازاریان و کارآفرینان و تشکلهای محیط زیستی و کشاورزان و سایر واماندگان در تامین زندگی حداقل برای خانواده، و برنامه دار کردن اعتراضات و مبارزات حول ابر جنبش “زن زندگی آزادی” است.

جز انتظار همراهی و آگاهی بخشی و انتشار و انعکاس رویدادهای داخل و جهت دهی انها در راستای اهداف جنبش “زن زندگی آزادی”برای تعمیق مرحله ” زندگی ” و اعتلای مبارزات مردمی در خارج از کشور ، نمیتوان توقع بیشتری از کوشندگان و فعالان سیاسی و مدنی در خارج داشت. زندگی سراسر قداکاری و تلاش آنان در داخل برای آزادی و عدالت اجتماعی ، در حال حاضر با گذاران زندگی و تامین نیازهای بناچار ان در آنجا گره خورده است . دور بودن از “میدان” ، طبیعی است که شعاع دید آنانرا برای انداختن “گوی” به هدف کمی محدود کند. ضمن اینکه رژیم با منابع در اختیارملت و صرف هزینه های سنگین با ایجاد اختلاف و تحرکها و ترور و جو سنگین ارعاب عوامل کمایبش دور نزدیک تارکخانه های امنیتی خود، شعاع دید را برای انداختن “گوی” انان تیره مینماید ،ولی اکثر آنان از دل کوره های شکنجه و اعدام مذاب همین رژیم به سلامت سر براورده و به ناچار غربت نشین شده اند. رفتار آنان در ایجاد هسته های اتحاد و همبستگی برای پشتیبانی از مبارزات داخل مردم و شیوه و چگونگی کارکرد آنها میتواند الگویی برای شکل دهی مبارزات سراسری جنبش باشد.

بردیا سیاوش ۰۱/۰۵/۱۴۰۳

تاریخ انتشار : ۵ مرداد, ۱۴۰۳ ۷:۳۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات

چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!

نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!

مشخصات حکومت- قانون

تایتانیک