کوتاهنوشتهای از سردبیر در ارتباط با نوشتهای از آقای فاضلی “ایران، اسرائیل و سؤالات سرنوشتساز“:
واکنش تند آقای محمد فاضلی به عنوان مشاور آقای پزشکیان در مناظرهای تلهویزیونی در جریان دوران پیشاانتخابات نفردومی حکومت اسلامی در ایران را بیشک بسیاری در یاد دارند.
در آن مناظره آقای شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صدا و سیما به عنوان کارشناس برنامه خطاب به پزشکیان، فاضلی را «استاد متخلف اخراجی» نامید که با ایجاد «الم شنگه در رسانهها»، به ادعای او «حیثیت آموزش عالی را خدشهدار کردند». پزشکیان از گردانندهی مناظره درخواست که به فاضلی فرصت پاسخگویی داده شود، اما مجری برنامه و گردانندگان میزگرد میکروفن اسفندیاری و فاضلی را قطع کردند. واکنش آقای فاضلی پاسخی به توهین آقای شهابی و نشان از دل پر او داشت.
آقای فاضلی نخست صنعت خواند. خود میگوید پستر علاقه به بررسی توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران او را به پژوهشهایی گوناگون و سرانجام به جامعهشناسی کشاند. او دکترای جامعهشناسی دارد.
پژوهشهای او عمدتن دربارهی جامعهشناسی علم، جامعهشناسی شهری و جامعهشناسی سیاسی است. او در مقالات و سخنرانیهای مختلف به نقد سیاستها در حوزه آموزش عالی، محیط زیست، حقوق شهروندی و توسعه پرداخته است.
از آقای فاضلی چندین کتاب منتشر شده است. آقای فاضلی در شبکههای اجتماعی فعال است و وبسایتی هم دارد. برای آشنایی با کارها و دغدغههای او میتوان به اینجا سرکشید.
باری؛ به نظر آقای فاضلی:
تنشها و حملات نظامی چند ماه گذشته ایران و اسرائیل به یکدیگر را میتوان از زاویه گزارههای زیر دید و بر اساس آنها نتیجهگیری کرد. مهمتر، دو سؤالی است که در انتهای این متن طرح میکنم.
- ایران و اسرائیل داشتن اراده و توانایی حمله به یکدگر و ضربه زدن را نشان دادهاند. هر دو طرف میدانند که توانایی ضربه زدن دارند، و هم ضربهپذیر هستند.
- ایران به دنبال بازدارندگی است، و با ترکیبی از قدرت نظامی و دیپلماسی فعال (از جمله سفرهای متعدد عباس عراقچی) به دنبال ایجاد بازدارندگی بوده است.
- ایران، علیرغم آنکه با حمله محدود اسرائیل مواجه شده اما چند دستآورد مهم و ارزشمند داشته است:
- خاک اسرائیل را هدف قرار داده بدون آنکه با حمله متقابل و مستقیم آمریکا، مهمترین حامی اسرائیل، مواجه شود. دور نگه داشتن آمریکا از درگیری مستقیم، دستآورد مهمی است.
- با دیپلماسی فعال، یکی از بزرگترین حمایتهای دیپلماتیک بینالمللی از ایران (در قالب محکوم کردن حمله اسرائیل توسط کشورهای مختلف) را رقم زده است.
- انسجام اجتماعی کشور تقویت شده است. ترکیب قدرت نظامی و راهبرد دیپلماتیک در مسیر دور نگه داشتن ایران از جنگ ویرانگر، سطح اعتماد به عقلانیت را افزایش داده است.
- ایران گزینه پاسخ نظامی را از مجموعه ابزارهای خود حذف نکرده و تهدید به کاربرد آن را حفظ کرده است. اراده داشتن برای استفاده از آنرا هم قبلاً نشان داده است. قدرت نظامیای که بدون استفاده از آن، مانع و بازدارندگی ایجاد کند، کارآمدتر است.
- ایران، با ترکیب قدرت نظامی و دیپلماسی، امنیت خط قرمزهای خود (تأسیسات هستهای، زیرساختهای نفت و انرژی و اقتصادی، و جان مقامات و شهروندان غیرنظامی) را حفظ کرده است. این در خاورمیانه بیثبات دستآورد بزرگی است.
- هیچ گزینهای روی میز نیست که با گذشت زمان، استفاده از آن ناممکن باشد. همه گزینهها از جمله کاربرد توان موشکی برای حمله، در آینده و در صورت تشدید تنش یا اقدام اسرائیل فراتر از آنچه تاکنون انجام داده، در دسترس هستند.
- ایران، اهمیت داشتن قدرت نظامی را در فضای اجتماعی و سیاسی داخلی، نشان داده و تثبیت کرده است.
جمعبندی
صرفنظر از مسیر طیشده در سیاست ایران در چهار دهه گذشته، و وضعیت خاورمیانه در هشت دهه گذشته؛ ایران در یک سال گذشته (بعد از ۷ اکتبر) با منطقی ژئوپلتیک، بر اساس منفعتِ ملیِ دور نگه داشتن کشور از جنگی ویرانگر عمل کرده است.
آقای فاضلی میگوید،
ترکیب
- دور ماندن از جنگ ویرانگر
- نشان دادن اراده به کاربست قدرت نظامی در صورت ضرورت
- استفاده مؤثر از دیپلماسی
- نشان دادن چهره بازیگری معقول و دلمشغول امنیت خود
دستآورد مهمی است.
رهبران سیاسی، نظامیان و دیپلماتهای ایرانی در این مسیر، موفق عمل کردهاند. هیچ ضرورتی برای تضعیف این دستآوردها از طریق تشدید تنش وجود ندارد. بهتر است به این بیندیشیم که چگونه میتوان این وضعیت جدید را به سکویی برای تأمین #امنیتوتوسعه تبدیل کرد. چگونه میتوان این وضعیت را به راهبرد، سیاست و اقدام مؤثر بر بهبود زندگی ایرانیان تبدیل کرد؟
همه چیز در نهایت باید دستآوردهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایرانیان داشته باشد. رهبران، نظامیان و دیپلماتها چگونه میتوانند با اولویت دادن به مردم، مطابق با مصالح و منافع ملی، این وضعیت تنشآلود را به ثبات توسعهزا و حل مسأله تبدیل کنند؟
و دست آخر، در ارتباط با آنچه در بالاتر آورده است؛ دو پرسش مهم دارد:
۱- پیام حکومت ایران، رو به مردمش، درباره این وضعیت، مسیر تاریخی طیشده تا این وضعیت، و از این وضعیت رو به آینده، چیست؟
۲- پیام ایران درباره خودش، رو به جهان، درباره مسیر تاریخی طیشده تا این وضعیت، و از این وضعیت رو به آینده، چیست؟
و میگوید،
سرنوشت ایران را نه تعجیل در کاربست قدرت نظامی، یا حتی دیپلماسی، بلکه نوع و کیفیت پاسخ این دو سؤال میسازد.