در برنامه این هفته پرگار همراه با آقای آرش آرامش، حقوق دان و تحلیل گر اوضاع سیاسی، مقیم امریکا شرکت داشتم. موضوع برنامه پاسخ به این پرسش بود «آمریکا: تغییری بنیادین در راه است؟»
من، در این برنامه روی دو تغییر عمده مکث کردم که طی چند دهه گذشته در امریکا رخ داده و همچنان در حال گسترش است.
تغییر اول موضوع برهم خوردن توازن قدرت اقتصادی بین امریکا با بقیه جهان و کاهش هژمونی آن است. تغییر دوم تمرکز سرسام آور ثروت در دست ثروتمندترین کلان سرمایه داری امریکایی و تاثیر فاحش این تمرکز در کنترل نهاد رئیس جمهوری در امریکاست.
به نظر من تحول اول تحولی بی بازگشت و ادامه یابنده است. تحول دوم اما ممکن است تا حدی مهار شود، به شرط اینکه یک جنبش اجتماعی نیرومند برای خارج کردن کنترل حزب دموکرات از سیطره جناح راستگرای آن حزب، مانند سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ که به پیروزی اوباما منجر شد، شکل بگیرد و نیروهای ترقی خواه امریکا موفق شوند با بسیج اجتماعی پر قدرت در انتخابت بعدی به پیروزی برسند.
با این همه به نظر من، در صورت پیروزی آن جنبش در انتخابات بعدی نیز مقاومت جریان ترامپی بسیار نیرومند باقی خواهد ماند. و شکاف عمیق درون جامعه امریکا تا آینده ای قابل پیش بینی هم چنان عمیق تر خواهد شد. با این همه قبول ندارم که نجات دموکراسی در امریکا نامیسر است. این نجات اما در گرو اصلاحات عمیق در ساختارلیبرال دموکراسی و سمتگیری سیاسی آن است:
- چنانچه در امریکا نیرویی سر کار بیاید که نسخه های نئوکینزین، و سمت گیری های معرفی شده از سوی توماس پیکتی، را به ویژه برای اصلاح عمیق نظام مالیاتی آن کشور و برای توانمندسازی تشکل های کارکنان موسسات تولیدی و خدماتی در دستور خود قرار دهد، هرگاه ایالات متحده به تناسب قدرت جدید جهان معاصررا درک و قبول کند و به همکاری با جهان و با قطب های دیگر تن دهد، ایالات متحده امریکا برای نسل های بعدی جهان کنونی، به مثابه بزرگترین و جداب ترین آموزشکاه و آمیزشگاه جهان معاصر همچنان قدرتمند و نوآفرین باقی خواهد ماند.
نظر به این که فرصت کافی در برنامه پرگار پیش نیامد که تحول دوم را با جزئیات بیشتر مورد کنکاش قرار دهیم، لینک مقاله مفصل شماره قبلی اکونومیست را در این جا برای علاقه مندان می گذارم. فاکت های این مقاله نمونه های بسیار جالبی در مورد تسلط روزافزون صاحبان سرمایه کلان بر ساختار قدرت سیاسی در امریکا و مقهور شدن برگزیده شدگان در انتخابات توسط آن قدرتمندان را به تصویر می کشد.
Elon Musk and Donald Trump seem besotted. Where is their bromance headed?