چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۷
شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) رای دیوان بینالمللی دادگستری(ICJ) را یک پیروزی برای مبارزۀ مردم جهان علیه نسلکشی اسرائیل در سرزمین فلسطین میداند و ضمن ابراز خوشنودی از آن امیدوار است این رای نیروی جهانی را در راستای تحمیل توقف نسلکشی در فلسطین و پایان دادن به جنایت علیه مردم فلسطین تقویت کند.
چینیها بر خلاف آمریکائیها، چنانکە تجربە برخورد با دوبارە بە قدرت رسیدن طالبان در افغانستان نشان می دهد، کاملا درکی اقتصادی (اکونومیستی) از روابط با دیگر
اگر مبنا سخنان اخیر خامنەای، ابراهیم رئیسی و قالیباف بعنوان سە شخصی کە بر کرسیهای رهبری نظام، ریاست جمهوری و ریاست مجلس قرارگرفتەاند، باشد جمهوری اسلامی
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
برای رهایی ایران از اقتدارگرایی و تمامیتخواهی، با رنج و اندوه خون ریختهشدهٔ جوانان در این چند دهه در جان، بر خلاف دور اول، در دور دوم انتخابات شرکت میکنم و به آقای دکتر مسعود پزشکیان رای میدهم.
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیفتر شود، از فرصتها و شانسهایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول پیش خواهد آمد، کمتر میتوانیم استفاده کنیم و شانسهای آینده ایران را از دست خواهیم داد.
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همهی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنهی سیاست ترقیخواه ما تبعیض بر پایه قومیت و مذهب و عقیده را نمیپذیریم و رأی مردم را بنیاد تعیین قدرت و مسئولیت دولتی و اداری و قضایی میدانیم. … ایران آزادی و تجدد و پیشرفت میخواهد. این صدایی است که باید همه آن را بشنوند!
سوم تیر ماه جاری رسانهها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت. تا کنون ضابطان و مراجع قضایی نسبت به این خبر واکنشی نشان ندادهاند. مرگ راضیهٔ رحمانی با شلیک مأمور نیروی انتظامی اولین حادثهٔ مشابهی نیست که اتفاق میافتد. آیا مرگی مهربانتر برای این دختر نبود؟!
مردم از «روزنهگشایی» و اصلاحات معنادار در درون ساختار عملاً موجود عبور کردهاند و به آن امیدی ندارند. جامعه در مرحلۀ تحولطلبی و ایجاد تغییرات اساسی در ساختار موجود قراردارد…
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.