سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۳
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
اگرچه هنوز کسی انجام این اقدام تبهکارانه را بر عهده نگرفته و زود است که ما بتوانیم مسئول مستقیمی برای این عملیات معرفی کنیم اما وقتی در این فضا یک اقدام تروریستی در ایران به وقوع میپیوند نا خود آگاه چشمها، گوشها ،و انگشتها به سوی اسرائیل نشانهگیری می شود … در چنین شرایطی خویشتن داری … مهمترین اقدامی است که امروز از حاکمیت جمهوری اسلامی انتظار می رود.
رسانههای بریتانیایی-آمریکایی مرگ فلسطینیها را منفعلانه گزارش میکنند، گویی از طریق سوانح طبیعی مرده اند، اغلب مرگها را به زبانی بیان میکنند که نشان میدهد آنها عمدتاً حماس یا در مجاورت حماس هستند، یا حداقل بهطور نامناسبی در مقابل موشکها قرار گرفته اند.
مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و همزیستی مسالمتآمیز با تمام کشورهای جهاناند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگزده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتشبس به کار گیرد.
حق دادخواهی و داشتن یک نظام قضایی منصف و برخورداری از دادرسی عادلانه از جمله حقوق اساسی ملتها است، و این اهداف، جز در زیر چتر حمایت یک نهاد قضایی مستقل محقق نمیشوند و امکان استقلال برای سیستمهای قضایی فراهم نمیشود، مگر در بستر یک نظام مترقی و پیشرفته که خود را با نیازهای روز جامعه همسو میکند و در راه رشد و تعالی میکوشد، جان کلام اینکه، احقاق حقوق بشر از دیرباز تا به امروز در پرتو یک نظام قضایی خودمختار و بالتبع آن، قضات و دادرسین مستقل است که به عرصه میرسد.
پس از سقوط دیکتاتوری اسد, انتقال قدرت در سوریه منظم تر از آن چیزی بوده است که بسیاری انتظار داشتند. اما آیا حاکم جدید حاضر به سازش های پایدار هست؟ بسیاری از مردم سوریه در این مورد تردید دارند.
روز یکشنبه ۱۲ ژانویه ۲۰۲۵, صد وششمین سالگرد به قتل رساندن رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت بود. مطابق معمول در این روز همه ساله در شهر برلین یادبود قتل رهبران کمونیست کارل لیبکنشت و رزا لوکزامبورگ برگزارمی شود. هزاران نفر از اقشار مختلف مردم ازسراسر آلمان و دیگر کشور های جهان, به همراه رهبران و نمایندگان احزاب چپ و تشکل های کارگری و به ویژه جوانان با حمل پرچم های سرخ و خواندن سرود انترناسیونال, با حضور پر رنگ و با نشاط خود در گورستان ”سوسیالیست ها” بر مزار آن ها گرد می آیند.
اساساً نوع نگاه و برخورد راستهای افراطی با دیگران، بر مبنای دوقطبیسازی شدید شکل میگیرد: یا بهطور کامل از آنها حمایت میکنند یا به سرکوب و حتی حذفشان میپردازند. این دقیقاً همان رویکردی است که نیروهای حزباللهی یا راست افراطی مذهبی پس از انقلاب نسبت به تمام «غیرخودی ها» اعم از چپ و راست اتخاذ کردند. از نگاه آنها، تنها دو گرایش وجود داشت: یا طرفدار خمینی، یا دشمن او. تکلیف دشمن نیز روشن بود: سرکوب و اعدام.
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی میکنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود. نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاشهای مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند میداند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.