سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۵
ما باور داریم که این دستآوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیشتریست. قدرتگیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخشهایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راستگرای افراطی قطعی» میباشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل میکند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیینکنندهای ایفاء کند.
سفر آقای پزشکیان، نفر دوم حکومت اسلامی در ایران؛ به عراق، از مهمترین رویدادهای چند روز گذشته است. عراق با ایران و امریکا روابط گرم و دوستانهای دارد. ایران و امریکا هردو؛ در صحنه سیاسی عراق صاحب نفوذ هستند. عراق میدان مبارزهی نیروهای شبهنظامی عراقی مورد حمایت ایران و نیروهای ارتش امریکا مستقر در عراق هم هست.
در همۀ درازنای حکومت جمهوری اسلامی، مبارزۀ اقشار مختلف ملت ایران از راههای گوناگون در راستای تامین منافع ملی، آزادیهای
اجتماعی و سیاسی، حداقل معاش، حقوق و منافع طبقات و اقشار زحمتکش، و در راستای تامین عدالت اجتماعی ادامه داشته است. تاریخ این مدت
نشان میدهد مبارزۀ مردم مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و تنها با تکیه بر نیروی خود ملت ایران و ایستادگی در برابر دخالت خارجی بوده است.
همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست بهگریباناند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.
آنچه پرویز نویدی را بیش از همه شیفته جزنی کرده، دوراندیشی و تدبیر او و آثار ماندگاری چون «انقلاب مشروطیت ایران: نیروها و هدفها» و «تاریخ سیساله سیاسی» است که در میان فعالان سیاسی زبانزد شدهاند
با تسلیت به مردم ایران به ویژه خانواده های داغدار حادثه بندر عباس.
در سیاست، هیچ امری اتفاقی نیست. فاجعه بندر عباس نیز از این قاعده مستثنی نیست.
آتش سوزی و انفجارهای پی در پی و هم زمان در سه نقطه در بندر شهید رجایی در بندر عباس شگفت آور و سؤال برانگیز است
در حالیکه مذاکره بین ایران و آمریکا در جریان است، حادثه مرگباری در بندر عباس جان عده ای از هموطنان ما را گرفت و تعداد بسیاری نیز مجروح …
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت):
زنکشی تنها یک قتل نیست؛ این پدیده بازتاب جامعهای است که برابری جنسیتی را نپذیرفته و با قوانینی نابرابر خشونت را بازتولید میکند. جامعهای که مردان را مالک جان زنان میداند و قتل را با ادعای حفظ غیرت توجیه میکند و با افتخار درباره آن صحبت کنند، جامعهای بیمار و خطرناک است.
قابل تأمل است که نسخه پیشنهادی آقای سامع برای ایران، شباهت زیادی به سیاستی دارد که در لیبی پیگیری شد. ایشان برچیدن تأسیسات هسته ای توسط قذافی را مثبت ارزیابی میکنند و به جمهوری اسلامی ایران نیز چنین توصیهای دارند. با این حال، باید توجه داشت که این تجربه در لیبی نتایج ناگواری داشت و تکرار آن میتواند برای ایران خطراتی در پی داشته باشد.
بر اساس ابلاغیه معاون دادستان ارومیه، سه زندانی به نامهای هادی رستمی، مهدی شاهیوند و مهدی شرفیان در صورت عدم رضایت شکات، با اجرای حکم قطع عضو در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ روبهرو هستند. کارشناسان سازمان ملل نسبت به اجرای احتمالی این حکم هشدار دادهاند.
کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.
در آن دوره جنبش چپ آزادیخواه و عدالتطلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از همبستگی و رشد جریانهای مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپسگرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بیامان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهنمان، به شهروندان بندرعباس و خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگوید. ما در این لحظات سخت همراه و همدوش مردم بندرعباس سوگوارِ جانهای از دست رفته و نگران و چشمبه راه بهبود زخمیهای این حادثهایم.
در آن دوره جنبش چپ آزادیخواه و عدالتطلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از همبستگی و رشد جریانهای مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپسگرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بیامان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.