چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۹
هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راستگرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانهستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده و جنگهای تازه یکی پس از دیگری شعلهور میشوند،گرامیداشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام ماندهاند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیستهای امروزی از تکرار جنایتهای دیروز، اینبار در چهرههایی دیگر.
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدیتان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموختهاند که نباید به وعدههای حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رایدهنده، دیدهبان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.
نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و تابستان خونبار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهانخوار به کشورمان، و در دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملیمان، همبستگی و همراهی خود را با شما عزیزان اعلام میکنیم.
ما خانوادههای خاوران که دههها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیدهایم و مدتهاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبهروایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شدهایم، نگران جان زندانیان بیدفاع و بیپناه، به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط جنگی حاضر هستیم.
اکنون، با روشنتر شدن ابعاد هشداردهندهی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهرهگیری از تجربههای منطقهای و بررسی سناریوهای تکرارشوندهی جنگهای ترکیبی در خاورمیانه و فراتر از آن، میکوشد نشان دهد چگونه غفلت حاکمیتها از ترمیم گسلهای ژرف اجتماعی، فساد ساختاری و انسداد سیاسی، در نهایت به فروپاشی نظم حاکم و تجربهی هرجومرج سیاسی در آن کشورها منجر شده است.
تخریب اساسی بخشهای نگهبانی، اداری، بند نسوان، کتابخانه بند چهار، ساختمان بهداری و سالن ملاقات و ۷۹ کشته به گفته سخنگوی قوه قضائیه که سربازها، مددکاران و تعدادی از زندانیان و خانوادههایشان هم جزء آن بودهاند، تنها آسیب بزرگ ناشی از این حملات نبود. مسئله بعدی زمانی آغاز شد که مسئولان زندان تصمیم گرفتند همه زندانیان اوین را به زندانهای دیگر کشور منتقل کنند.
به نظرم قدمهایی که برای رسیدن به هدف برمیداریم جزیی از آن هدف است. تمرین دموکراسی در بین فعالان و محق دانستن خود برای آزادی، دموکراسی و عدالت هم در همان مسیر است. من اینها را از نظر زمانی مرحلهبندی نمیکنم. این حرف کاملاً درست است که در چنین نظامی به هیچوجه دستیابی به عدالت ممکن نیست ولی تلاش برای دستیابی به عدالت مهم و ممکن است و این همان کاری است که ما انجام میدهیم.
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.
ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایهداری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بیپناه نباشد، اگر چپ در خیابانها، کارخانهها، اردوگاهها و مناطق جنگزده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه میکنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.