چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۱:۰۱
کرامت و خسرو دو جوان روشنفکر انساندوست چپ بودند و غم مردم فقرزدهٔ میهن و جهان به دل داشتند. آنان شیفتۀ جنبش فداییان خلق بودند. خسرو گلسرخی در وصیتنامهاش مینویسد: «من یک فدایی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست … شما آقایان فاشیستها که فرزندان خلق ایران را بدون هیج مدرکی به قتلگاه میفرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران، انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت». تاثیر ایستادگی جانانه آنان در برابر نظام حاکم و پشتیبانان جهانی آن موجی از شور و ایمان در جنبش فداییان پدید آورد
دریاچه پر درد اورمیه گرفتار دست نابخردان، دزدان و غرض ورزان شده است تا به تماشای نابودی خود بنشیند و زانوی غم در بغل گیرد، دریاچه ای که در سال های نه چندان دور گردشگاه توریستان، ایستگاه و اقامتگاه پرندگان مهاجر و گونه هایی از حیوانات و گیاهان کم یاب جهان بود. این دریاچه را آذربایجانی ها نگین آذربایجان می خواندند و هزاران نفر با فروش خدمات در پیرامون آن و حمل بار از آن نان می خوردند. گفته می شود که این دریاچه شاید میلیون ها سال پیش بخش مهمی از یک دریا بوده است، آنچه مسلم است این دریاچه با آب بسیار شور تاریخ دیرینه ای دارد و در برخی از کتاب های تاریخی به آن اشاره شده است. اسم آن در گذشته های دور « چی چست » یعنی درخشنده بوده است، البته اسامی دیگری هم مانند « کبودان » داشته است، در دوران رضا شاه به آن رضائیه سپس با تحولات سیاسی سال ۱۳۵۷ نام اورمیه بار دیگر بخود گرفت که در آذربایجان بنام « اورمو گولو » مشهور است
جشنواره سینمای ایران در تبعید به مدیریت حسن مهینی، دو سال است که علاوه بر برگزاری روتین جشنواره سینمای ایران در تبعید، سینمای ضدجنگ را نیز برگزار میکند. امروز این سینمای در گوتنبرگ سوئد آغاز شده است.این اقدام حسین مهینی، اقدامی برزنده و از جنبه انسانشناسسی و هنر بسیار حائز اهمیت است. چرا که هدف ایشان و همکارانش صرفا نشان دادن فیلم نیست بلکه هدف آنها توجه افکار عمومی بر علیه جنگ و ویرانگری و نابودی بشریت است.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
تجاوز دوازدهروزۀ اسراییل و آمریکا به میهنمان از زاویههای گوناگونی قابل بررسی و نتیجهگیری است. زاویه و هدف اصلی یافتن راهها و اقدامات لازم برای مقابله و پیشگیری از چنین تجاوزاتی در آینده است. در کنار این امر اصلی یکی از زاویههای بسیار مهم، کوشش برای تحمیل مسئولیت خسارتهای سنگین این تجاوز به تجاوزگران است.
ما اعضای کانون نویسندگان ایران بهرسم هر سال در بیست و پنجمین سالگرد درگذشت شاعر بزرگ آزادی؛ احمد شاملو، پنجشنبه ۲مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۵عصر در گورستان امامزاده طاهر کرج حضور مییابیم و مزارش را گلباران میکنیم.
تا با ذهنی به پویایی اندیشه
دریایی بپرورند:
– آرام
و در سطح بیکرانش
ماهیانی بپرورند:
– بالنده!
که در آبهای راکد نمیمیرند
و در جویبار آگاهی
بالههای آزادی میگشایند.
در صحنهی پایانی فیلم که آقای حمید فرجاد خود نقش اصلی آن را بازی می کند، در جای خوابش میمیرد. با پایان یافتن فیلم دوستان صاحبنظر فیلم را ستایش میکنند. اندکی بعد حمید اعلام میکند قفسهی سینه او درد میکند. از یار و عزیز همیشگیاش، نورالدین امیر میخواهد او را تا تخت خوابش همراهی کند. در کمال ناباوری دست نورالدین را میبوسد و جان میبازد تا آنچه در فیلم «آقا» تصویر شده است را به واقعیت تبدیل کند.
اگر به گفتهی ایشان حتی طرح رفراندوم در نظام جمهوری اسلامی در تضاد با اصول تغییرناپذیر قانون اساسی است و نیازمند تأیید رهبری، چگونه ممکن است همین رژیم اجازه برگزاری رفراندومی با محتوای براندازانه را، آن هم تحت نظارت سازمان ملل، صادر کند؟
این موفقیت، تنها یک افتخار ورزشی نیست، بلکه تجلی امید، اراده و مقاومت زن ایرانی در برابر محدودیتها و نابرابریهاست. افتخاری که پیام روشنی به مردم ایران دارد: دختران این سرزمین، حتی در سختترین شرایط نیز میدرخشند و جهانیان را به تحسین وامیدارند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.
تجاوز دوازدهروزۀ اسراییل و آمریکا به میهنمان از زاویههای گوناگونی قابل بررسی و نتیجهگیری است. زاویه و هدف اصلی یافتن راهها و اقدامات لازم برای مقابله و پیشگیری از چنین تجاوزاتی در آینده است. در کنار این امر اصلی یکی از زاویههای بسیار مهم، کوشش برای تحمیل مسئولیت خسارتهای سنگین این تجاوز به تجاوزگران است.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.