بە نظر می رسد نیروی گریز از مرکزی کە بعد از فروپاشی شوروی و بویژە بعد از حملە آمریکا بە عراق آغازشد و خاورمیانە را درنوردید، کم کم جای خود را بە پارادایم دیگری می دهد کە عبارت است از مرکزگرائی اجباری کە در نتیجە شکست مرکزگریزی ناشی از جنگها پیش آمد.
چندین حادثە بزرگ و کوچک منجر بە ایجاد و یا احیای مرکزگرائی اجباری شدند، از جملە: عدم موفقیت کردهای اقلیم کردستان در ایجاد یک ساختار سیاسی معقول، پیشروی دولت ترکیە در کردستان سوریە و تصرف مناطق مهمی از آن و سرانجام پیروزی آذربایجان در الحاق دوبارە بخشی از سرزمینهای ناگورنو قرەباغ بە خاک خود.
شکست آمریکا در دستیابی بە اهداف خود در حملە بە عراق، و نیز عقب نشینی های ممتد در مقابل روسیە و ترکیە در سوریە، منجر بە قدرت گیری ایران و بویژە ترکیە شد، چنانکە امروزە ترکیە می تواند همزمان در سە منطقە اقلیم کردستان، کردستان سوریە و قفقاز جنوبی نقش برجستە ایفاءکند و سیاستهای خود را بەپیش ببرد.
واقعیت این است خلاء قدرت ناشی از فروپاشی دولت بعث عراق و نیز تضعیف شدید دولت بشار اسد، نهایتا منجر بە تقویت عناصر دیگری در منطقە شدند کە توانستند این خلاءها را پرکردە و خود بە عامل فعال تبدیل شوند.
البتە مرکزگرایی اجباری، چنانکە از نامش پیداست، احیای دوبارە هیمنە دولتهائیست کە نگاە سرکوبگرانە بە قضیە کردی دارند و بنابراین چنین سنتریسمی فرسنگها با سنتریسم دمکراتیک فاصلە دارد.
البتە روندی کە آغازشدە هنوز در مراحل تکوین قراردارد و بە انجام نهائی خود نرسیدەاست، اما کیست کە نداند تاثیرات مشخص آن را مدتهاست می توان احساس کرد. از تاثیرات مشخص چنین روندی، بە احتمال قوی، بازتعریف نیروهای گریز از مرکز از هویت و برنامەهای خود است تا بتوانند در پارادایم جدیدی کە هر روز قدرت جدیدی می گیرد بتوانند بە زندگی خود ادامە دهند.
اما از طرف دیگر ایران و ترکیە هنوز از ثبات لازم جهت تثبیت دستاوردهای خود برخوردار نیستند و بنابراین مستعد پذیرش حوادث پیش بینی ناپذیر. بویژە اینکە هنوز رقیب اصلی، یعنی ایالات متحدە، از میدان کاملا بدر نشدەاست و بە نظر می رسد با پیروزی بایدن جان تازەای بگیرد.
ولی هرچە هست از شدت هرج و مرجی کە قبلا وجود داشت ظاهرا خبری نیست، و منطقە تمایل بە حفظ همان مرزهای جغرافیائی قبلی خود البتە شاید با اندکی تغییر بە نفع دولتهای مرکزی دارد.
البتە مشکل اصلی کماکان باقیست، و آن همانا سنتریسم اجباریست کە باید بە سنتریسم دمکراتیک ارتقاء یابد.