چهار سال گذشت و بازهم مسئلهی انتخابات مجلس به میان آمد. اما هوا همان هواست و غلیظی مه نیز بیشتر از قبل! نه فضایی برای انتخاب و مشارکتی آزاد وجود دارد و نه امکانی برای ابراز عقیدهی آزاد. با این حال نجواهای متناقضی دال بر مشارکتی مستحکم از سوی اصولگرایان و عدم مشارکت از سوی اصلاحطلبان بهگوش میرسد. برخی نیز میخواهند نه سیخ بسوزد و نه کباب، یعنی نه مشارکت میکنند و نه تحریم. چرا که هنوز خود را پایبند نظام جمهوری اسلامی میدانند و نگران فروریختن پایههای آن هستند. کما اینکه دیدیم شعارهایشان در گذشته نتوانست هیچ جنبهی مثبتی را برای احقاق حقوق ملتهای ایران با خود به ارمغان آورد. خصوصا روی سخن ما با کسانی نظیر آقای جلالیزاده است که در ابتدای ورود به مجلس در دورهی ششم کل آرای خود را از طریق سمبلهای ملت کرد نظیر پوشیدن لباس کردی و این گونه مسائل نمادین گرد آورد، اما در مصاحبهی اخیر خویش با اذعان به این که نتوانسته دین مردم کرد را در مجلس ادا نماید، تنها به یک عذرخواهی اکتفا نموده است. باید از ایشان پرسید آیا آن وعده و وعیدهایی را که به مردم کرد میدادید و در طی دوران نمایندگیتان حتی به یکی از آنها نیز عمل نکردید بهخاطر دارید؟ شما که ملاکتان ترجیح زندگی شخصی خود و کسب نام و نشان بود، اینک به فکر ملت افتادهاید؟ جبههی متحدی که ادعای نمایندگی ملت کرد را بهصورت مشروع و رسمی در ایران میکرد، کدام دستاورد را برای ملت کرد به ارمغان آورد؟ غیر از کرد دولتی و مرکزگرایی که هیچ نشانی از کردبودن واقعی در او پیدا نیست، آیا به هموطنان کردتان که هنوز در زیر شکنجه و فشار و تبعیض و تهدید به اعدام قرار دارند هیچ اندیشیدهاید؟ آن جبههی متحدتان آن قدر که سنگ نظام را به سینه میزند، آیا حتی ذرهای در جهت نمایندگی مردم کرد و حل مشکلات آنها گامی برداشته است؟ کردبودن در ایران یعنی شهروند درجهی چندمین و تابلویی از مشکلات عدیدهی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … ولی آیا شما و جبههتان در این تابلوی دردناک جای میگیرید؟ ملت کرد از ابتدای روی کار آمدن این نظام تاکنون قلباً با هیچ یک از این انتخابات همراه نبوده است، چرا که بر این امر واقف بوده که این انتخابات امری فرمایشی بیش نیست. اما اکنون پس از هشت دوره فرستادن نماینده به مجلس، دیگر هیچ انگیزهای برای حمایت از مهرههای نظام که خود را کرد نشان میدهند، ندارد. فضای ایران، نشانگر آن است که این نظام بهواسطهی پاسخگونبودن و ازدست دادن مشروعیت خود نمیتواند انتظار حضور مردم ایران و به ویژه کردها را در این انتخابات داشته باشد. به کدامین پرسش و خواسته این مردم پاسخ مثبت داده شده که بتوان به حضور در این انتخابات دلخوش بود؟ از این رو ما جمع دوستان و همراهان جنبش پرسیار، اعلام میکنیم که دادن هر رأی به هر نامزد انتخاباتی مساوی است با به تأخیرانداختن تحول و دگرگونی دمکراتیک در ایران. بنابراین با تحریم همهجانبهی این انتخابات، موضع خودمان را اعلام میداریم. جنبش پرسیار ۴ـ ۱۰ـ ۱۳۹۰