جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۲

جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۲

تاریخ تکرار نمی شود، اما رویدادهای مشابه، در آن فراوان تکرار می شوند!
هاینریش مان، نویسنده آلمانی و برادر بزرگتر توماس مان، کتابی دارد با عنوان "نفرت." جستارهائی پیرامون انقلاب نوامبر ۱۹۱۸ که به سقوط نطام سلطنتی و برپایی جمهوری وایمار منجر گشت...
۲۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ابراهیم محجوبی
نویسنده: ابراهیم محجوبی
شرکت حزب‌الله اشتباه بود
سرانجام لحظه‌ای تاریخی فرارسید. ‏در آستانه آتش‌بس قرار گرفته‌ایم. ‏تبریک برای آزادی گروگانها و اسرای فلسطینی. ‏اما احساسی کاملا دوگانه دارم.‌ نه فاجعه‌ای که بر مردم غزه در این ۱۵...
۲۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
یاد محمد قاضی
محمد قاضی؛ مترجم و نویسنده و از امضاکنندگان بیانیه‌ی «ما نویسنده‌ایم» مشهور به «متن ۱۳۴ نویسنده» در ۲۴ دی‌ماه ۱۳۷۶ در هشتادوچهارسالگی درگذشت...
۲۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
حکم اعدام پخشان عزیزی را لغو کنید!
سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت) بر مخالفت قاطع و اصولی خود با مجازات اعدام تأکید می‌کند. در شرایطی که نظام حاکم کشور را در تمام زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی...
۲۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام
تأیید حکم اعدام چهار زندانی سیاسی در روزهای اخیر، از جمله مجاهد کورکور، پخشان عزیزی، مهدی حسنی و بهروز احسانی نشان‌دهنده اوج‌گیری تقابل حاکمیت با مردم است. افزون بر این،...
۲۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
نویسنده: شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
 اسرائیل و حماس به توافق آتش بس رسیدند
توافق نامه آتش بس در شکل کلی اش شبیه چهار چوب سه مرحله ای است که در اواخر ماه مه توسط بایدن اعلام شده بود. بر اساس آن پیش نهاد...
۲۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
"همگامی" خواهان لغو حکم اعدام خانم پخشان عزیزی و آزادی فوری ایشان است
همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ایران انزجار شدید خود را از حکم اعدام خانم عزیزی اعلام میدارد و خواهان آزادی هرچه زودتر ایشان و سایر زندانیان سیاسی ایران و...
۲۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران

تمدن یعنی تقسیم کار و پیشرفت نشانه تمدن است

او نه فیلسوف بود، و نه اقتصاد دان، نه جامعه شناس و نه سیاستگر- او نفس و روح واقعیت پیوسته تغییر یابنده و انسان پیوسته تغییر دهنده بود – مارکس "آهنگر"ی بود که گذشته را تاریخگرانه (نقادانه) بین پتک و سندان ضروریات انسانی، چنان کوبید که جهانی دیگر را هم نوید داد، و هم به ساختنش همگان را دعوت بکار کرد – منظور او از پرولتاریا نیز همین انسان سازنده "جهان" های نوید داده شده بود.

اولا مارکس اقتصاددان نبوده است.  دوما مارکسی اقتصاددان را نیز اگر متصور شویم و یا بخواهیم برای نیاز روزگار جا بیاندازیم، باید فورا در دفاع از او گفت اگر هم بوده است، اما اقتصاد سنج (اکنومتریست) نبوده است.  او گوشه یی از تاریخگری اش، طبعا، وقتی پیش از انتزاعات فوقانی به واقعیات تحتانی می پرداخت، تمایلی “جامعه سنجانه” (بقول احوال بعدی، جامعه شناسانه) از خود نشان می داد – او اساسا روزنامه نگار بود و پس روشنفکر، بعنوان شغل. اما بعدا با انتزاعات تدریجی از این منظر فاصله گرفت و خیز برداشت و به متفکر تاریخی، یا صحیح تر به نقد گذشته و از این زاویه نقد حال سریعا در حال گذشته شدن، پرداخت و دیگر تا آخر عمر چنین ماند- یک متفکر و نه یک روشنفکر.

 

او در مقدمه “برای نقد اقتصاد سیاسی”، هنگام بحث بسیار کوتاهش در باره روش و روش شناسی این مراحل را – هرچند بسیار پیچیده- اما بالاخره قابل ادراک بیان می کند. در روند فرودی از بیرون، و با حرکت از واقعیت پدیدار شناسانه، یعنی ارتباطات تداعی گرانه – احساسی روزمره و روزمرگی، تجزیه گرانه به سمت دستیابی به حوزه علت و معلولی، و پس قانون وقانونمندیهای ساختار سازانه حرکت می کند. از اینجا ببعد، روند عکس ببالا را شروع می کند- اگر در ابتدا “قطعات” تا مرز از دست نرفتگی نشان تعلقشان به یک کلیت واحد، مشخص و منفک می شوند، اما این “نشان” تعلق بیک کلیت واحدشان، منتزع شدن  انها را امکان پذیر کرده و تفکر یا بقول خود او، بازسازی واقعیت در رهگذر اندیشه، شروع به شکلگیری می کند. “قطعات” به مفاهیم و مقولات قابل تبدیل و بالاخره، در بازگشت به سطح، به آنها دگرگون می شوند- و این چنین واقعیت پدیدار شناسانه مبدا، حال دیگر، مجموعه یی قانونمند و مورد ادراک شده است. هستی هم هست “نا اندیش” است و هم اندیشه “نا هست”- واقعیت هم “واقعیت” است و هم بازسازی خود در رهگذر اندیشه- هم “خود” است و هم “ناخود”.

 

این هسته آنچیزیست که نقد را امکانپذیر می کند، و از تقابل و تضارب این خود و ناخود، از یکسو پایه جامعه صنعتی، و از سوی دیگر، هسته مشارکت پیوسته و گسترش یابنده را در تولید و باز تولید، و تنظیم و اداره “شیئی- جامعه” را، که ما به تقلید از یونانیان باستان دموکراسی می نامیم- که خود مفهومی دیگر است از “دولت” (استیت) و “قدرت” (پاوور) – بوجود می آورد.  بالاخره پس از قرنها، به این جمعبندی می رسیم که تغییرکل بدون تغییر جزء، نه در واقعیت عینی و نه در” ناخود” شده این واقعیت، یعنی، بازسازی آن در رهگذر اندیشه، امکان پذیر نیست- این هم مقدمه عقلی (لاجیک) و هم مقدمه تسلسل وقوعی (کرونولاجیک) هستی شناسانه واقعیت بعنوان یک کل همیشه کل و واحد، و هم یک مجموعه یی از اجزاء همیشه در حال پیوستگی و گسستگی متقابل در شکل دهی و شکلگیری کلها و واحدهای جدید و متنوع می باشد.

 

مارکس “اقتصاد سنج” (روشنفکر، روزنامه نگار)، اگر چنین مانده بود، از او امروزه دیگر خبری نبود- او جهانی را که هگل به “پایانش” رسانده بود (جمعبندی کرده بود)، نقد کرد و از این مسیر راه را برای جهان جانشین باز کرد (سوپرامنتو). اما مارکس اینقدر این نقد گذشته را از دل هگل خالص کرد (او را نقد کرد که روی پایش بایستد) و به روند خود و ناخود شدن متقابل پدیده ها و وقایع پرداخت که تغییرگری و تغییر پذیری را بعنوان رمز و هم ذات هستی وهم گوشه حیوانی گیاهی اش، حیات، نشان داد.  او هم پیام آور صنعت بود، و هم زوال پذیری نخستین صورت بروزی آن – سرمایه داری – بعنوان یک شیوه نظم و آرایش اجتماعی و تولید و باز تولید آنرا نشان داد. شاید او خواسته یا ناخواسته – بقول معروف – با یک سنگ دو گنجشک زد- هم زایمان صنعت و هم آنرا در بروز نخستین اش، سرمایه داری، مامایی کرد، و هم نطفه جانشین آنرا نیز بست یا نوید داد.  این مارکس است که “مارکس” است، و نه مارکسی برای “تمام فصول” و “هرکسی از ظن خود”.

 

او نه فیلسوف بود، و نه اقتصاد دان، نه جامعه شناس و نه سیاستگر- او نفس و روح واقعیت پیوسته تغییر یابنده و انسان پیوسته تغییر دهنده بود – مارکس “آهنگر”ی بود که گذشته را تاریخگرانه (نقادانه) بین پتک و سندان ضروریات انسانی، چنان کوبید که جهانی دیگر را هم نوید داد، و هم به ساختنش همگان را دعوت بکار کرد – منظور او از پرولتاریا نیز همین انسان سازنده “جهان” های نوید داده شده بود. او هم “خود” انسان بود، و هم “ناخود” او و تقلیل او، به “بهانه” دیرکردی تحول اقشار و طبقات اجتماعی یا افول و رکود کهنه و گندیده شده، به ضد خودش، به رحمان کماکان شیطان سابق، راه را بر دانش نقد گذشته و پس تولید تاریخ میبندد –  نوید و ساختن را از جهان ما می گیرد.  برای او معیار اندیشه – بازسازی واقعیت در رهگذر آن – خود واقعیتی بود که اندیشه میخواست که بروزش باشد و نه نفس اندیشه  اندیشنده به خود اندیشه. انسان می اندیشد چون می خواهد تغییر دهد،  و تغییر می دهد چون می خواهد بیاندیشد. اینچنین اندیشه موضوع خود را تغییر می دهد، و تغییر موضوع اندیشه نیز خود اندیشه را تغییر می دهد، و احساس، واسطه میان اندیشه و موضوع آن می باشد.

 

موضوع ما امروز مارکس نیست، بلکه جهانی است که دارد خود را می سازد، و این مقدم به مارکس و مارکس شناسی می باشد.  تقابل و “جنگ” اندیشه ها با یکدیگر متعلق به زمانهای تفسیر جهانند و امروز جهان خود دیگر به تغییر تحول یافته است- در حال شدن است.

تاریخ انتشار : ۱ آذر, ۱۳۹۰ ۹:۴۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام پخشان عزیزی را لغو کنید!

سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت) بر مخالفت قاطع و اصولی خود با مجازات اعدام تأکید می‌کند. در شرایطی که نظام حاکم کشور را در تمام زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تنگنایی تاریخی قرار داده است، اقداماتی از این دست بر تنش‌های موجود در جامعه می‌افزاید. ما خواستار لغو فوری حکم اعدام خانم پخشان عزیزی هستیم و بار دیگر از همۀ نیروهای سیاسی، نهادهای مدنی و شخصیت‌های اجتماعی می‌خواهیم از همۀ توان‌ خود برای مقابله با اجرای این حکم ناعادلانه استفاده نمایند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام پخشان عزیزی را لغو کنید!

سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت) بر مخالفت قاطع و اصولی خود با مجازات اعدام تأکید می‌کند. در شرایطی که نظام حاکم کشور را در تمام زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تنگنایی تاریخی قرار داده است، اقداماتی از این دست بر تنش‌های موجود در جامعه می‌افزاید. ما خواستار لغو فوری حکم اعدام خانم پخشان عزیزی هستیم و بار دیگر از همۀ نیروهای سیاسی، نهادهای مدنی و شخصیت‌های اجتماعی می‌خواهیم از همۀ توان‌ خود برای مقابله با اجرای این حکم ناعادلانه استفاده نمایند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تاریخ تکرار نمی شود، اما رویدادهای مشابه، در آن فراوان تکرار می شوند!

شرکت حزب‌الله اشتباه بود

یاد محمد قاضی

حکم اعدام پخشان عزیزی را لغو کنید!

در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام

 اسرائیل و حماس به توافق آتش بس رسیدند