چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۶

چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۶

مجتبی میثمی نویسنده، مترجم و پژوهشگر، زیر فشار بازجویی نیروهای امنیتی
از وضع و حالم پرسیده بودی. نمی‌دانم چه بگویم که نگرانت نکند. همان‌طور که می‌دانی از روز ۲۴ خرداد که به محل مسکونی‌ام در تهران و کتابخانه شخصی‌ام در قزوین...
۲۰ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: میز خبر
نویسنده: میز خبر
امکان به‌دست آمده از مبارزات مردم را گسترش دهیم!
در همۀ درازنای حکومت جمهوری اسلامی، مبارزۀ اقشار مختلف ملت ایران از راه‌های گوناگون در راستای تامین منافع ملی، آزادی‌های اجتماعی و سیاسی، حداقل معاش، حقوق و منافع طبقات و...
۲۰ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: احمد فرهادی
نویسنده: احمد فرهادی
فاجعهٔ ملی کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، جنایت‌بارترین کارنامۀ جمهوری اسلامی!
در یادمان جانباختگان فاجعهٔ ملی کشتار زندانیان سیاسی، بر ماهیت این کشتار به عنوان جنایت علیه بشریت تأکید می‌کنیم، یاد و نام عزیز یکایک جان‌باختگان آن کشتار را بزرگ می‌داریم...
۱۹ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دهم سپتامبر: روز جهانی پیشگیری از خودکشی! «گفتگو را شروع کنید!»
در ایران، با وجود نبود آمار دقیق، خودکشی (۴) به‌عنوان یکی از مسائل اجتماعی حاد مطرح است. بر اساس آمارهای موجود، میزان خودکشی در ایران طی دهه گذشته بیش از...
۱۹ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
وظیفه کنشگران سیاسی در شرایط کنونی
امر کنشگری سیاسی فعالیتی است که خود را ملزم به وجود نتیجه نمی کند بلکه طی مسیری را مطرح می کند که اگر بخواهد نتیجه ای در خور حاصل شود...
۱۹ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
ارزیابی آقای بهزاد کریمی چه تاثیری بر روند تغییر در ایران داشته است؟
بررسی نوشته‌های ایشان در زمینه‌های مختلف و بویژه اندر وصف حال جمهوری اسلامی نشانه‌ای به ما نمی دهد تا تاثیر نگاه او را در متن جامعه داخل کشور مشاهده کنیم....
۱۹ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
من هر روز دارم می‌میرم؛در یک کوره زندانی شده‌ام
به‌رغم این‌که رژیم اسرائیل بارها تلاش کرده خالده جرار را ساکت و منزوی کند و مقاومت او را در هم بشکند، خالده همواره قوی و محکم ایستاده است. او چه...
۱۸ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: سپیده جدیری
نویسنده: برگردان: سپیده جدیری

جسارت کشف دوباره خود

در این دوران جدید بنظر می رسد که جنبش اصلاح طلبانه ایران بدلیل شوک وارده از رد صلاحیت هاشمی خود را گم کرده است وبا تعریفی که تا کنون از خود داشت احساس بیگانگی می کند. اگرچه اصلاح طلبان از نظر استراتژیک همچنان معتقد به عبور از نظام ولایت فقیه از طریق صندوق رای هستند اما بخوبی بر این واقعیت آگاه شده اند که با وجود قدرتهای مالی و نظامی حاکم بر ایران که شورای نگهبان و حتی ولایت فقیه را تحت کنترل خود دارد دیگر صندوق رای و انتخابات آزاد معنایی ندارد.

پس از رد صلاحیت آقای هاشمی توسط شورای نگهبان، بار دیگر جنبش اصلاح طلبی در برابر سوال معروف “چه باید کرد” قرار گرفته است. اگراز تاکید مجدد بر استراتژی تغییراتِ ساختاری از طریق رفرم در سطوح بالای حکومت بگذریم و یا پافشاری مجدد بر حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان را بحساب پاسخ به این سوال نگذاریم؛ باید گفت که هنوز پاسخ قانع کننده ای به این سوال داده نشده است که آیا گذار به دمکراسی و عبور از استبداد ولایت فقیه همچنان مانند گذشته از طریق صندوق رای و چانه زنی در سطوح بالای حکومت می گذرد؟ اما رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اینبار نشان از آن دارد که الیگارشی دینی و مالی حاکم بر ایران برای حفظ خود حتی از قربانی کردن یکی از چهره های اصلی انقلاب اسلامی و بقولی یکی از پدران این انقلاب ابایی ندارد و آماده پرداختن هزینه های لازم نیز می باشد. این آمادگی برای پرداخت هر هزینه ای، که البته خود را نیز در سرکوب خشن جنبش سبز نشان داد، ولی مورد توجه جدی قرار نگرفت، بیانگر این واقعیت است که نظام سیاسی و دینی حاکم بر ایران در چندین دهه پس از پایان جنگ ایران و عراق بتدریج به یک سیستم مالی، سیاسی و نظامیِ با قدرت تحمل بسیار بالا تبدیل شده است، بطوری که حتی می تواند بدون مقاومت و اعتراضات جدی، نیروها و شخصیتهای اصلی خود را یا در درون خود جذب و یا آنها را حذف و به بیرون از خود پرتاب کند. در حقیقت رژیم حاکم بر ایران وارد دوران جدیدی از حیات خود شده است. دورانی که دیگر حتی نام نظام ولایت فقیه گویای واقعیت این رژیم نیست. ولایت فقیه و شورای نگهبان قانون اساسی نیز در واقع امر تبدیل به ابزارهای قانونی، شرعی و اجرایی الیگارشیِ نظامی، مالی و امنیتی حاکم بر ایران شده اند. با حذف پدر خوانده انقلاب اسلامی و با تبدیل شدن سایر چهره ها و نهاده های اصلی این نظام به مهره های بی اراده این الیگارشی مالی و امنیتی می توان نتیجه گرفت که جمهوری اسلامی ایران اکنون خود را در قامت و قالب جدیدی کشف کرده و به ظهور رسانده است. قامت و قالبی که پس از پایان جنگ ایران وعراق نطفه بست و در سالهای پس از آن بتدریج اندامها و اعضای خود را رشد داد و بر تمامی شریانهای حیاتی این مملکت گسترده ساخت؛ و اکنون نیز تمام قد در برابر فرزندان و بنیانگذاران این انقلاب ایستاده است، یا آنها را به بیرون از خود پرتاب می کند و یا در خود هضم می نماید. جناحهای اصولگرا و یا اصلاح طلب که در صحنه های سیاسی این رژیم با یکدیگر دست و پنجه نرم می کنند نیز دیگر بازیگران اصلی جنگ قدرت در جمهوری اسلامی نیستند بلکه این نظامیان و نیروهای امنیتی، قدرت های مالی و تجاری پشتیبان آنها و بنیادهای اقتصادی وابسته به موتلفه، حجتیه و سپاه هستند که سناریو این جنگ قدرت را می نویسند و حتی بازیگران آنرا تعیین می نمایند. در این دوران جدید بنظر می رسد که جنبش اصلاح طلبانه ایران بدلیل شوک وارده از رد صلاحیت هاشمی خود را گم کرده است وبا تعریفی که تا کنون از خود داشت احساس بیگانگی می کند. اگرچه اصلاح طلبان از نظر استراتژیک همچنان معتقد به عبور از نظام ولایت فقیه از طریق صندوق رای هستند اما بخوبی بر این واقعیت آگاه شده اند که با وجود قدرتهای مالی و نظامی حاکم بر ایران که شورای نگهبان و حتی ولایت فقیه را تحت کنترل خود دارد دیگر صندوق رای و انتخابات آزاد معنایی ندارد. اما همانطور که نظام جمهوری اسلامی از خود کشف جدیدی کرده است، جنبش اصلاح طلبی نیز می بایست برای نجات از این از خود بیکانگی و گم گشتگی خود را مجددا کشف نماید و به باز تعریف از خویش بپردازد. در زمینه نقد فلسفه سیاسی و باز تولید و کشف مجدد “سیاست” هانا آرنت فیلسوف و نویسنده آلمانی-امریکایی کتابی بنام “بین گذشته و آینده” دارد که توسط آقای عزت الله فولادوند به فارسی ترجمه شده است. هانا آرنت در این کتاب فلسفه سیاسی مرسوم در مغرب زمین را مورد یک نقادی جدی قرار می دهد. بدیده وی فلسفه سیاسی دراروپا از زمان دوران یونان باستان و بویژه پس از افلاطون تا دوران مدرن (و بویژه فلسفه سیاسی مارکسیسم) بر پایه خصومت ورزی با سیاست استوار بوده است. بدین معنی که چه در فلسفه سیاسی افلاطون و فلاسفه بعد از آن و چه در فلسفه سیاسی کارل مارکس امر سیاست خارج از حوزه عمومی جامعه و عمل روزمردم عادی محسوب می شده است و مختص فلاسفه (از نظر افلاطون)، نخبگان و پیشتازان بوده است. در این نوع از فلسفه های سیاسی ایده الها همواره ماندگار و جهان شمولند و تنها در یک جامعه اتوپیایی قابل تحقق هستند، جامعه ای که یا بی طبقه و بنابراین بی دولت است (بر مبنای نظریه مارکس) و یا توسط فلاسفه اداره می شود (مطابق نظر افلاطون)، که در هر دو شکل آن با سیاست به مفهوم عمل روزمره مردم عادی و دخالت آنان در حوزه عمومی بیگانه است و با آن خصومت می ورزد. هانا آرنت معتقد است که “آزادی”، که یکی شعارهای اصلی تمامی فلسفه ها و اندیشه های سیاسی سوسیالیستی و لیبرالیستی بوده و می باشد، در واقع امر با زندگی و عمل روزمره انسان عجین شده است. وی بمانند بسیاری از فیلسوفان امانیست و اگزیستانسیالیست با اصالت دادن به “عمل”معتقد است که آزادی صرفا یک هدف سیاسی که دراشکال نظامهای پارلمانی ظاهر می شود نیست بلکه در عمل روزمره و زندگی انسانها نهفته است. اعمال روزمره ای که به هر میزان کمتر تحت کنترل عوامل خارج از اراده انسان باشند خلاقانه ترند. خلاقیتی که البته بدلیل عجین شدن با آزادی نامتعین و غیر قابل پیش بینی است. خلاقیتی که به هر اندازه نامتعین تر باشد رهایی بخش تر است. در دیدگاه وی، بر خلاف بسیاری از فلسفه های سیاسی شناخته شده، آزادی مقدم بر سیاست می شود. بدین معنی که انسان با عمل روزمره و اجتماعی خود و بدلیل عجین بودن آن با آزادی بطور طبیعی و خودجوش ابزارها و قراردادهای لازم را برای تنظیم روابط اجتماعی تعیین و تنظیم می کند و بنابراین سیاست را می سازد. در این مسیر است که حوزه ای عمومی که سیاست و سیاست ورزی متعلق به آن است خلق می گردد. حوزه ای که زندگی خصوصی و اجتماعی انسان را درخود دارد و انسان برای تامین معاش و حفظ زندگی خصوصی اش عملا وارد مبادلات اجتماعی که آزادی جز جدایی ناپذیر آن است می شود. بر مبنای این تعریف از سیاست که مقدم برآزادی نیست بلکه نتیجه و پیامد آن است دیگر دلیلی برای خصومت و بیگانگی با سیاست وجود ندارد و سیاست نیز صرفا از آن نخبگان و برگزیدگان ملت نمی شود. مردم عادی نیز دیگر سوژه فعالیت های سیاسی نخبگان و پیشتازان نیستند بلکه خود فاعل و کارگزار آن هستند. در کادر این تعریف از سیاست و سیاست ورزی، تحلیل مداوم رفتارهای مردم می بایست جای خود را به تاکید و پافشاری بر عمگرایی و دخالت پیشگی در امور اجتماعی و خروج مردم از پیله زندگی خصوصی اشان بدهد. مهم در این میان پا به عرصه عمل گذاشتن و دخالت در سرنوشت خویش است، بدون اینکه نتایج آن قابل پیش بینی باشند، زیرا که اعمال انسان خود بخود با آزادی عجین شده است و قرار نیست که آزادی بعنوان موهبتی آسمانی به یکباره ظاهر شود. رژیم حاکم بر ایران برای ممانعت از ورود مردم به حوزه عمومی و عدم دخالت مردم در امور و مناسبات آن حباب و سرپوشی را بر جامعه ایران تحمیل کرده که هدف اصلی آن جدا کردن حوزه و زندگی خصوصی مردم از این حوزه عمومی است، که هدف آن نا امید کردن مردم از توانایی دخالت در حوزه عمومی و مشغول کردن آنان به تامین معاش روزانه، که هردم دشوار تر و غیر قابل تحمل تر می شود، است. که البته در این رابطه نیز این رژیم با آگاهی کامل وجود تعداد انگشت شماری که شهامت ابراز وجود و جسارت خروج از این حباب را از خود نشان می دهند را پذیرفته است تا مانند سوپاپ اطمینان مانع از ترکیدن این حباب شوند. این حباب اما زمانی خواهد ترکید که مردم و جامعه مدنی ایران هریک خود سوپاپی شوند و دهانه ای بسوی دنیای آزاد باز کنند و در سرنوشت و حوزه عمومی جامعه خود که متعلق به آنها است دخالت فعال کنند و بار دیگر پا به خیابان بگذارند و حق خود را بخواهند و بر پشت بامها ندای کمک و یاری سر دهند. دیگر اصلاح این رژیم از صندوقهای رای نمی گذرد بلکه در کف خیابان و با انگشت کردن در این حباب و راه نفس کش باز کردن است که تحقق می یابد.

 

تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد, ۱۳۹۲ ۷:۲۲ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

امکان به‌دست آمده از مبارزات مردم را گسترش دهیم!

در همۀ درازنای حکومت جمهوری اسلامی، مبارزۀ اقشار مختلف ملت ایران از راه‌های گوناگون در راستای تامین منافع ملی، آزادی‌های
اجتماعی و سیاسی، حداقل معاش، حقوق و منافع طبقات و اقشار زحمت‌کش، و در راستای تامین عدالت اجتماعی ادامه داشته است. تاریخ این مدت
نشان می‌دهد مبارزۀ مردم مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز و تنها با تکیه بر نیروی خود ملت ایران و ایستادگی در برابر دخالت خارجی بوده است.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مجتبی میثمی نویسنده، مترجم و پژوهشگر، زیر فشار بازجویی نیروهای امنیتی

امکان به‌دست آمده از مبارزات مردم را گسترش دهیم!

فاجعهٔ ملی کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، جنایت‌بارترین کارنامۀ جمهوری اسلامی!

دهم سپتامبر: روز جهانی پیشگیری از خودکشی! «گفتگو را شروع کنید!»

وظیفه کنشگران سیاسی در شرایط کنونی

ارزیابی آقای بهزاد کریمی چه تاثیری بر روند تغییر در ایران داشته است؟