جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۷

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۷

جنبش اجتماعی زنان در بوته نقد

این هم نکته مهمی است پویش زنان که در دهه های گذشته سمت و سویی کلان نگر داشته، اینک اگر بخواهد نگاهی خردبین و معطوف به مسائل خاص زنان داشته باشد، ارتباط منطقی خود را با مشکلات کلان جامعه قطع می کند، دچار افراط و تفریط می شود و سردرگمی های بیشتری را در پی خواهد داشت.

سیر پوشش زنان در صد و پنجاه سال اخیر در حوزه فرهنگ، اجتماع و سیاست بر هیچ مرد و زن ایرانی پوشیده نیست. اما این پویایی جایگاه چندان مناسبی در حافظه تاریخی زنان و مردان ما در حال حاضر کسب نکرده است. با مطالعه تاریخ یک قرن و نیم گذشته در هر مقـطع تاریخی و سرنوشت ساز و نیز در هر گوشه میهن مان، بلافاصله به یاد زنان زیادی خاهیم افتاد که برای استقرار قانون، عدالت و دموکراسی تلاش ها و جان فشانی های بی دریغی از خودشان نشان داده اند. شاید مروری کوتاه و مختصر بر تاریخ معاصر نشان دهد نقش زنان در جنبش تنباکو انکار ناپذیر است و یا زنی به نام نوری جهان در سال ۱۱۸۶ خورشیدی کتاب المسلمات را نوشت و نیز زنان تهرانی ـ به همراه مردان ـ در روز ۵ شعبان ۱۳۴۳ قمری به سفارت روسیه حمله و آن را تخریب کردند. در زمان ناصرالدین شاه زنی به نام رستمه در زنجان در فرماندهی یک شورش نقش داشت. همان طور که زنی به اسم خورشید خانم برای مقابله با لباس های خارجی در سال ۱۲۹۹ قمری امتیاز انحصاری تولید زردوزی را به مدت ۵ سال از امیر کبیر به دست آورد. 
شورش زنان تهرانی بر ضد گرانی نان چنان غائله ای بر پا کرد که ناصرالدین شاه فرمان دارزدن کلانتر را صادر کرد. در سال ۱۲۶۶ هم انبوه زنان در اعتراض به کمبود نان راه را بر شاه قاجار بستند.
در سال ۱۲۷۴ قمری شورش زن ها هشت کشته به جای گذاشت و همچنین نام زینب پاشا تبریزی که در سال ۱۲۷۵ خورشیدی، گروهی از زنان مسلح را رهبری کرده و انبار غله والی ظالم آذربایجان را گشود و آذوقه را میان مردم تقسیم کرد و نیز عذرا کردستانی در تصرف رشت با لباس مردانه به شهادت رسید. در دوران استبداد صغیر هم ۲۰ زن جنگجو در مبارزاتی به رهبری ستارخان کشته شدند. یا در کنار مقبره میرزا کوچک خان جنگلی، به سنگ قبر زنان زیادی برمیخوریم که نام آنها دارای پسوند جنگلی است بی بی جنگلی، بیگ خانم جنگلی و ….
همه این اسامی نشان از حضور بی موقع زنان در حوادث و مقاطع حساس سیاسی در ایران دارد. اما این پیش های مقـطعی زنان هیچ گاه تبدیل به یک جریان مستمر حق طلبی با انباشت تجربه نمی شود. کانون محوری این نوشتار بر این پرسش استوار است، که چرا حرکت زنان در ایران همواره با فرارازی مقـطعی و فرودی طولانی همراه بوده است؟ 

عوامل تبدیل نشدن حرکت زنان به یک جنبش اجتماعی
شاید یکی از عوامل عدیده حرکت های مقـطعی و نه مستمر زنان در ایران نگاه کلان نگر آنان به موانع سیاسی جامعه باشد. همان طور که اجمالاً در سطور بالا آمد، حرکت زنان در ایران، در مقاطع حساس سیاسی همچون فنر جمع شده ای که با تمام قوا خود را رها می کند، شده است و هر چه به عقب باز می گردیم زنان ایرانی را اسیر چنگال برخی سنت های فرهنگ ایرانی ـ نه الزاماً مذهبی ـ می یابیم.
بسیاری از سنن ایرانی با نگاهی تماماً مردسالارانه، زن را هر چه پیشتر به انزوای خانه ها سوق داده و هر مقـطع که این سنن ملی ولی به ظاهر مذهبی به حضور زنان در عرصه عمومی، روی خوش نشان داده، زنان نقش هایی به یاد ماندنی از خود در تاریخ ایران به جای گذاشته اند. در این دوره ها زنان ما مهم ترین موانع رشد و زندگی انسانی و نگاه برابر به مردان و زنان را همان استبداد در استعمار می دانستند و به همین دلیل به زعم خود نخواسته اند درصفوف مبارزین تفرقه بیفکنند و رهایی و آزادی خود را در گرو آزادی کلیه هموطنان خود از 
یوغ استبداد و استعمار می دانسته اند. همچنین در دهه ۵۰ که با رشد و کسترش مبارزات سازمان یافته و چریکی مواجه می شویم، در هر یک از این سازمان ها نیز حضور زنان را شاهدیم. در این دهه موضوع و محور مبارزات این زنان و در آویختن با استبداد داخلی و استعمار خارجی است. در این هم نوازی مشترک بین زنان و مردان چریک باز از طرف زنان، کوچک ترین تک نوازی دیده نمی شود. قابل ذکر است که در جنبش های زنان در اروپا بخصوص زمانی که چنبش های فمینیستی شکل می گیرد، فمینیست های مارکسیست معتقد بودند که علت های نابرابری را باید در ذات نظام سرمایه داری جستجو کرد. آنها نابرابری جنسی را در نابرابری ستمگرانه می دانستند و هر گونه کنش انقلابی و بسیج زنان بر علیه مردان را یک عمل ضد انقلابی می شمردند. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که سازمان های چریکی در ایران، کانون و محور فعالیت های خود را بر تحرکات ایذایی و تخریب نهادهای رژیم شاهنشاهی قرار داده بودد، نه بر آگاهی انسان های جامعه خویش، در نتیجه تحرکات آنان نمی توانست منجر به جنبش اجتماعی در حوزه عمومی می شود.
همچنین عدم رشد شهرنشینی و عدم گستردگی سطح سواد و سطح تحصیلات عالیه به طور عام در بین همه مردم و به طور خاص در بین زنان یکی دیگر از موانع شکل گیری جنبش اجتماعی زنان در ایران بوده است. در دهه ۴۰ و ۵۰، طرح مسائل و موانع رشد زنان به طور پراکنده از طرف مارکسیست ها و شخصیت های لائیک مطرح می شود، اما آنان نیز به دلیل عدم درک درست از شاخص های فرهنگی ایران، ره به جایی نمی برند و قادر به ایجاد یک جنبش اجتماعی نمی شوند. همین طور در میان اندیشمندان مذهبی دهه ۴۰ و ۵۰ تنها زنده یاد شریعتی آثاری چند در مورد زنان در قالب گفتار و نوشتار ارائه می دهد که او هم به طرح مشکلات و آسیب شناسی حرکت زنان نمی پردازد بلکه سعی در یک نگاه برابر به زن و مرد، مسئولیت های عموم زنان را به آنان گوشزد کند. هر چند که دل نگرانی های شریعتی در مورد زنان در آثار وی پر رنگ جلوه نمی کند. در واقع انتظار وی از زنان معاصر و نسل های آینده، پویشی هماهنگ با مردان برای استقرار عرفان، برابری و آزادی است. 
در دهه ۶۰ نیز زنان فعال در گرایش های مختلف سیاسی، با دیدی کلان نگر حل مشکلات زنان را در گرو حل مسائل کلان جامعه خود می بینند، اما از شروع دهه ۷۰ با رشد شهرنشینی، سواد و تحصیلات عالیه در بین زنان و همچنین توسعه و گشترش وسایل ارتباط جمعی و تغییر فضای ادبی و هنری و فرهنگی در جامعه شاهد ایجاد زیر ساخت های جدی برای یک جنبش اجتماعی برای زنان می باشیم. در این دوره طرح و کسب حقـوق فردی در نهاد خانواده نیز از دغدغه های عموم زنان به شمار می آید.
گیدنز جامعه شناس انگلیسی، جنبش اجتماعی را کوششی جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تأمین هدفی مشترک از طریق عمل جمعی می داند. پروس کوئن، مشخص بودن و مشخص نبودن نوع تغییرات را از ویژگی های یک جنبش اجتماعی می داند. حال اگر بخواهیم به آسیب شناسی پویش فراگیر زنان بپردازیم، به طور اجمال به موارد ذیل می توان اشاره کرد.
۱ـ در تغییر و تحولات ساختاری جدید، در بین زنان دهه اخیر، کسب حقـوق فردی و اجتماعی و سیاسی پر رنگ تر از هر هدفی خود را نمایان می سازد. اما عدم برخورداری از برنامه ای منسجم برای رسیدن به این اهداف یکی از نقاط ضعف زنان در این برهه از تاریخ ایران است.

۲ـ اینک طرح مطالبه و ضرورت ایجاد تغییراتی در حوزه حقـوق مدنی و خانوادگی در قالب رمان، داستان کوتاه و بلند، فیلم های سینمایی و گاهاً تلویزیون و غیره زیاد به چشم می خورد. اما طرح علمی و جامعه شناختی آن توسط زنان کارشناس بسیار کم دیده می شود. در واقع مطالبات زنان به طور گسترده و فراگیر به اقشار محتلف زنان کشانیده شد ولی این پویش در محدوده سطح باقی مانده و عمیق نشده است. حال اگر با نگاهی عبرت بین به جنبش زنان در اروپا و آمریکا بنگریم خواهیم دید که اگر این زنان در حال حاضر به حقـوق انسانی و اجتماعی و سیاسی خود دست پیدا کرده اند، این امر حاصل ۴ قرن فـعالیت های علمی و اجتماعی و سیاسی مستمر در شاکله یک جنبش اجتماعی است. به تعبیر ریتزر، از سال ۱۶۳۰ آثار مکتوب و پراکنده منتشر و تا ۱۵۰ سال بعد به همین روال ادتامه می دهند.
از سال ۱۷۸۰ به بعد نوشته های فمینیستی به عنوان یک کوشش مهم دسته جمعی در می آید و در سال ۱۸۵۰ کوشش های زنانه شکل سازمان یافته تر به خود می گیرد. در سال های ۱۹۶۰، آثار نظری راجع به جنسیت از طریق زنان فمینیست جامعه شناس مطرح می شود و پرسش های فمینیست های حرفه ای و دانشگاهی راه می یابد. در واقع پژوهش های علمی زنان فمینیست عرصه بزرگی به روی علم جامعه شناسی می گشاید.
بامطالعه سیر تحول علم جامعه شناسی متوجه می شویم که علم جامعه شناسی و افرادی که در این رشته از جایگاه مناسبی برخوردار بودند مانند اسپنسر، وبر، دورکیم، پارسونژ، اساساً با افکار فمینیستی ارتباطی نداشند و تقربیاً مردان جامعه شناس هیچ توجهی به جنسیت به عنوان یک تنظیم اجتماعی از خود نشان نمی دادند. حتی در جامعه شناسی از دوره کلاسیک آن یعنی از سال ۱۸۴۰ تا ۱۹۳۵ پیوسته با پدران بنیان گذار روبه رو هستیم و هیچ زنی در انجمن های ملی جامعه شناسی راه پیدا نمی کند. تا اینکه به تعبیر ریتزر دانشوران فمینیست مجموعه ای از نوشته های نظری را تبیین کردند که به تعبیر جسی برنارد جامعه شماس فمینیست آمریکایی، آن را روشن اندیشی فمینیست نامیده است.
۳ـ آلن تورن، کارکردهای سه گانه جنبش های اجتماعی را چنین توضیح می دهد. جنبش اجتماعی، کارکرد رابط و میانجی، عامل آگاهی و اهرم فشار را ایفا می کند. جنبش های اجتماعی به عنوان عاملین فعالی بین افراد از یک طرف و ساخت ها و واقعیت های اجتماعی از طرف دیگر نقشی میانجی به عهده دارند. جنبش اجتماعی ذاتاً موجب ایجاد و گسترش نوعی شور جمعی سیاسی در دگرگونی اجتماعی را مورد تأکید قرار می دهد.
جنبش های اجتماعی با فشاری که بر نخبگان قدرت وارد می آورند بر توسعه تاریخی جوامع اثر می گذارند. اما جنبش زنان در ایران هیچ گاه دارای ساختار و شاکله مجزا و خاص خود زنان نبوده و به همین دلیل هرگز نتوانسته کارکرد رابط یا میانجی را داشته باشد. اما بالا بردن آگاهی های جمعی به شکل خود به خودی در جامعه توسط تغییرات بنیادی و ساختاری در کلیت جامعه ایرانی اتفاق افتاده و زنان نیز از این تغییرات بنیادی و ساختاری در کلیت جامعه ایرانی بهره زیادی برده اند.
کارکرد ایجاد فشار هم از طریق فشار افکار عمومی از بلندگوی مطبوعات مستقل آن هم از اواسط دهه ۷۰آغاز شد ولی زنان فرم های دیگر فشارهای مدنی، همچون دادن بیانیه، تظاهرات، اعتصابات و غیره را نیازموده اند و اصلاً برای گرفتن حقـوق فردی اجتماعی سیاسی خود وارد این حوزه ها نشده اند.
۴ ـ زنان ما علی رغم ایجاد تغییرات ساختاری در ایران باید خود را آماده فـعالیت های علمی و مدیریتی وسیع با محوریت موضوع زنان و هم عطف توجه اختصاصی به مسئله زنان و مهم تر از همه تبدیل نقطه چین تحرکات بریده بریده فکری، علمی و یا اجتماعی زنان به یک خط و حرکت متصل و مستمر به مثابه یک جنبش اجتماعی کنند.
۵ـ همچنین باید کاملاً توجه داشت که حرکت های مقطع وقتی قابل تبدیل به یک جنبش اجتماعی با هر هدف تعریف شده و در هر حوزه ای خواهند بود که با بازخوانی های مجدد از فرهنگ و دستاوردهای معنوی آن جامعه هم خوانی داشته باشد و گرنه نمی تواند به عنوان یک جنبش فراگیر و موفق مطرح شود.
۶ـ این هم نکته مهمی است پویش زنان که در دهه های گذشته سمت و سویی کلان نگر داشته، اینک اگر بخواهد نگاهی خردبین و معطوف به مسائل خاص زنان داشته باشد، ارتباط منطقی خود را با مشکلات کلان جامعه قطع می کند، دچار افراط و تفریط می شود و سردرگمی های بیشتری را در پی خواهد داشت. بنابرین ضمن اینکه می تواند در عمل در حوزه های خرد فعال باشد و یا در حوزه های نظری نیز به طور نسبی به امور زنان بپردازد، اما چه در عمل و چه در عرصه نظر نباید نسبت خاص و عام خود با امور کلان جامعه و شکاف های اصلی آن را فراموش کند و یا آن را تحت شعاع قرار دهد. ضمن آنکه بر خلاف دوره های قبل نباید رشد تدریجی آگاهی زنان و کسب تدریجی حقـوق آنان را به بعد از مرحله حل تضادها دستگاه های بزرگ تر و عام تر جامعه موکول کند.
۷ـ ایجاد نهادهای مدنی مانند سازمان های غیر دولتی با محوریت توجه به مشکلات عدیده زنان می تواند هم بستر مناسبی برای پژوهش های علمی از منظر جامعه شناسی، مردم شناسی، روان شناسی، اقتصادی، حقـوق و همچنین راه های برون رفـت زنان از بن بست های موجود را فراهم نماید. حتی پژوهش هایی در مناطق مختلف جغرافیایی ایران از منظر علوم مختلف انجام شود و هم زمینه مناسبی برای جذب تدریجی دایره وسیعی از زنان به این روندها و تبدیل پویش های زنان در ایران به قالب و وضعیتی باشد که بتوان آن را یک جنبش اجتماعی دانست. در خاتمه ضروری است یادآور شد که مردان ایران کنونی باید تحولات ساختاری را در زنان جدی تلقی کنند و زنان نیز از یاد نبرند که مقوله حق و وظیفه در راستای هم معنا و مفهوم دارند. زنان همان طور که از حقـوق خود در عرصه های مختلف باز تفسیرهای نوینی را ارائه می دهند از وظایف خود نیز باید به این باز تفسیرهای جدید روی آورند. 

پی نوشت:
۱. ریترز، جورج نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر ص ۴۸۳
۲. گیدنز، آنتونی جامعه شناسی ص ۶۷۱
۳. کوئن بروس مبانی جامعه شناسی ص ۴۰۵
۴. ریترز، جورج نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر ص ۴۶۷ ـ ۴۶۶ ـ ۴۶۵
۵. گی روشه تغییرا اجتماعی ص ۱۷۱ ـ ۱۷۰ ـ ۱۶۹ 

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن, ۱۳۸۳ ۸:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

دادگاه نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو خبرنگار بازداشت‌شده، باید علنی برگزار شود!

بازداشت وکیفر خواست علیه الهه محمدی و نیلوفر حامدی فاقد وجهه قانونی است. کیفر خواست مملو از اتهاماتی است که هیچگونه پیوند و ارتباطی با موضوع پوشش اعتراضات ندارد. اگرپوشش خبری این دو، حتی نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام بوده باشد، بازداشت نه ماهه آنان فاقد هرگونه دلیل حقوقی است، زیرا که قانونگذار برای این گونه جرائم، حداکثر یک ماه بازداشت موقت و قابل تمدید برای یک ماه دیگر درنظر گرفته است

مطالعه »
یادداشت

از زندان به پارلمان؟ چرا در ایران امکان ندارد!

کان آتالای که اولین نامزد حزب کارگران ترکیه در منطقه زلزله زده هاتای بود به عنوان نماینده پارلمان انتخاب می شود و بر طبق قوانین ترکیه پس از نهایی شدن نتایج انتخابات از زندان آزاد خواهد شد تا به خدمت در پارلمان بپردازد.

مطالعه »
آخرین مطالب

با ریزش عناصر و آیادی رژیم چه کنیم؟

مواجه اصولی با ریزش‌ عناصرمهم حاکمیت و اعتراف‌ها! اخیرا افشاگری‌های یک مقام سابق دستگاه سرکوب که مسئولیتی چون ریاست زندان و از جمله اوین را، آنهم

ستاره و آهو…

ستاره و آهو، چهل و پنج سال پیش ساخته شد و علت عدم انتشار آن اصرار پدر بر اجرای آن توسط خواننده خانم بود که مقدور نبود. استاد هوشنگ ابتهاج با لطافت هرچه تمام پس از درک این ملودی نوین، چنین حکایت عاشقانه و بدیع را بر روی آهنگ سرود.

در باب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران…

همانطوری که در دوران قرون وسطی و قبل از انقلاب علمی صنعتی، فلسفی و اجتماعی رنسانس در اروپا، کلیسای کاتولیلک به عنوان قدرت بلامنازع حاکمه اقتصادی و سیاسی بوده و میدان داری میکرد، روحانیت اسلام، خصوصا اسلام شیعه طی چند صد سال اخیردر ایران نیر پرچمدار ایدئولوژی اسلامی بوده و همزمان با همگامی و پشتیبانی از قدرتمداری پادشاهان دوران خویش، با هدف استقرار حاکمیت قدرتمداری اسلامی با پادشاهان زمان خویش در حال رقابت بودند.

یاد رفیق ما جابر فرجاد گرامی باد!

شورای سردبیری نشریه کار درگذشت رفیق جابر فرجاد را به تمامی بازماندگان و بویژه رفقای فدایی او تسلیت میگوید و یاد رفیق جابر را گرامی و زنده می‌دارد.

یادداشت

از زندان به پارلمان؟ چرا در ایران امکان ندارد!

کان آتالای که اولین نامزد حزب کارگران ترکیه در منطقه زلزله زده هاتای بود به عنوان نماینده پارلمان انتخاب می شود و بر طبق قوانین ترکیه پس از نهایی شدن نتایج انتخابات از زندان آزاد خواهد شد تا به خدمت در پارلمان بپردازد.

مطالعه »
بیانیه ها

حمله به مرزبانی سراوان و ترور مرزبانان را محکوم مى‌کنیم!

ما از مرزبانان جان‌باختهٔ میهن یاد می‌کنیم. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ضمن هم‌دردى با خانواده‌هاى جان‌باختگان و مردم ایران این اقدام تروریستى را شدیداً محکوم مى‌کند.

مطالعه »
پيام ها

حمله به مرزبانی سراوان و ترور مرزبانان را محکوم مى‌کنیم!

ما از مرزبانان جان‌باختهٔ میهن یاد می‌کنیم. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ضمن هم‌دردى با خانواده‌هاى جان‌باختگان و مردم ایران این اقدام تروریستى را شدیداً محکوم مى‌کند.

مطالعه »
بیانیه ها

حمله به مرزبانی سراوان و ترور مرزبانان را محکوم مى‌کنیم!

ما از مرزبانان جان‌باختهٔ میهن یاد می‌کنیم. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ضمن هم‌دردى با خانواده‌هاى جان‌باختگان و مردم ایران این اقدام تروریستى را شدیداً محکوم مى‌کند.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دست‌کم ۱۴۲ تن در ماه گذشته اعدام شدند!

با ریزش عناصر و آیادی رژیم چه کنیم؟

ستاره و آهو…

در باب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران…

یاد رفیق ما جابر فرجاد گرامی باد!

بررسی سند سیاسی ارائه شده به کنگره سوم حزب چپ!