شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۰

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۰

جنگ و گلهای یاس مادر (١٢)

من بەخاطر دارم کە دو کوچە پایین تر، بە طرف سمت راست خانەای بود قدیمی کە در آن خانوادەای زندگی می کردند با دو پسر و سە دختر. دخترها بزرگتر بودند و سالها بود کە ازدواج کردەبودند. من آنها را می دیدم کە گاهگاهی برای دیدار پیش پدر و مادرشان می آمدند. با بقچەهای بزرگی کە بعضی وقتها بە همراە داشتند، و نیز با بچەهای قد و نیم قدی کە همیشە سر چیزی با هم دعوا می کردند. و مادرانی کە حین سخن گفتن، بر سرشان داد می زند. این خانمها، موقع عبور از کوچە چنان با صدای بلندی با هم صحبت می کردند کە توجە هر عابر و هر انسانی را بەخود جلب می کردند.

 

و من بەخاطر دارم کە دو کوچە پایین تر، بە طرف سمت راست خانەای بود قدیمی کە در آن خانوادەای زندگی می کردند با دو پسر و سە دختر. دخترها بزرگتر بودند و سالها بود کە ازدواج کردەبودند. من آنها را می دیدم کە گاهگاهی برای دیدار پیش پدر و مادرشان می آمدند. با بقچەهای بزرگی کە بعضی وقتها بە همراە داشتند، و نیز با بچەهای قد و نیم قدی کە همیشە سر چیزی با هم دعوا می کردند. و مادرانی کە حین سخن گفتن، بر سرشان داد می زند. این خانمها، موقع عبور از کوچە چنان با صدای بلندی با هم صحبت می کردند کە توجە هر عابر و هر انسانی را بەخود جلب می کردند. 

اما دو پسر خانوادە کە تقریبا هم سن من بودند، با فاصلە سنی معینی از خواهرانشان، بە کل با بچەهای دیگر محلە فرق داشتند. یادم می آید آنان همیشە با هم بودند. شلوار کردی با کت همیشە بزرگی می پوشیدند کە کاملا معلوم بود از فرد بزرگتری بە آنها رسیدەبود. و بعدها فهمیدم کە در بقچەهایی کە خواهرانشان با خود داشتند، لباسهائی بودند کە برای خانوادە پدری می آوردند.

دو برادر همیشە دستهایشان در آستین دراز کتهایشان پنهان بودند، اما این مانع از آن نمی شد کە هنگام دعوا این دستها سریع بیرون نیایند و طعمە خود را بیرحمانە بە باد کتک نگیرند. در واقع تمام بچەهای محلە از این دو برادر می ترسیدند. کسی جرات نداشت بە آنها چیزی بگوید. آنها چنان در دعواکردن خبرە بودند کە تقریبا نامشان در تمامی محلە و البتە شهر پیچیدەبود. دو برادر مثل عقابها تنها پرواز می کردند، با هم و در کنار هم،… بدون هیچ عقاب دیگری. و آنچە بیرون بود تنها طعمە بود و بس!

موقعی کە پیدایشان می شد، بچەهای محلە تلاش می کردند کاری نکنند کە با آنها درگیر شوند. با نگاە پر از احترام و ترس و احتیاطی کە در رفتارشان کاملا پیدا بود با آنها رفتار می کردند. دو برادر هم آگاە از موقعیت ویژەای کە داشتند همیشە نوعی بی تکلفی و همزمان دریدگی در رفتارشان بود. اگر کسی چیزی می خورد، راحت این حق را بە خودشان می دادند کە آن را از او بگیرند، و اگر هم در تیلەبازی سکە پولی روی زمین بود، بر می داشتند و بە آرامی دور می شدند! مگر کسی جرات داشت چیزی بگوید!

یادم می آید کە من از آنها نمی ترسیدم، اما سعی می کردم مثل همە بچەهای محلە از آنها دوری کنم. از اینکە دو کوچە پایین تر دو پسر زندگی می کردند کە می توانستند این چنین در بچەهای محلە اضطراب درست کنند، بدم می آمد. و همیشە روزی را تصور می کردم کە بر خلاف خواست خودم با آنان درگیر می شدم. و درگیری با دو برادری کە خبرە دعوا بودند نە تنها خوشایند نبود، بلکە احساس می کردم با کتک خوردنم از دست آنها غروری را کە در خود داشتم، فرو می ریزد و این بە هیچ وجە احساس خوبی نبود. برای همین سعی می کردم کاملا نسبت بە آنها بی تفاوت باشم. از آن بی تفاوتی هائی کە آدم را چنان دور از چشمها می کند کە انگار در زندگی وجود ندارد. اما بر خلاف تصور کە داشتم، بی تفاوتی من بیشتر مرا بە چشم آن ها می زد. بە نظر می رسید ازاینکە آنها ترسی، توجهی و یا اضطرابی را در رفتار من نسبت بە خودشان مشاهدە نمی کردند کاملا در تعجب اند. ولی خوبی این تعجب هم همین بود کە به عنوان همان تعجب باقی ماند و هیچ وقت چیز و یا ماجرای خاصی از جنس دعوا میان ما سر بر نیاورد. و با گذشت زمان متوجە موضوع دیگری هم شدم و آن این بود کە حتی از من حذر هم می کردند! گاهی وقتها بە خودم می گفتم کە حتما چیزی در من هست کە آنها را می ترساند. یا اینکە بالاخرە کسی باید در میان آدمها پیدا شود کە سرانجام زیاد مورد توجە نباشد. تا اینکە بعدها متوجە شدم کە پدر من در مدرسە چند بار این دو برادر را هنگام کتک خوردن از زیر دست معلم درآوردەبود و همین باعث شدەبود کە آنها نسبت بە من احساس دیگری داشتەباشند. کار بە جائی رسید کە موقعیکە بچەهای محل را اذیت می کردند، من به راحتی می توانستم دخالت کنم و از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنم. مداخلەهائی از این دست، بعدها این احساس را در من بوجود آورد کە میانجی گری بهترین توانائی من در زندگی ام است. من درست از آن استحکام و روحیە بالائی در حین میانجی گری برخوردار بودم کە دو برادر در حین دعوا از آن بهرەمند بودند. برای همین همیشە وجود من می توانست بە جنگ و دعواها خاتمە دهد. استعداد و احساسی خوب کە بە درازای زندگی همراهم بود.

و هنگامیکە جنگ شروع شد، همین احساس را هم در مورد آن داشتم. اما آنانی کە عامل جنگ بودند در دسترس من نبودند، و آن نظامیانی هم کە در شهر می آمدند و می رفتند در واقع هیچ ارتباط مستقیمی با آنچە داشت اتفاق می افتاد، نداشتند. و خبرهائی کە از رادیوی پدر هم پخش می شدند بیش از پیش این احساس را در من تقویت می کردند کە جنگ را نمی توان با هول دادن آدمها و دور کردنشان از همدیگر پایان داد. و این جنگها را کسانی ادارە می کردند کە اساسا هیچ وقت با هم روبرو نمی شدند. و همین آنچنان احساس بدی در من ایجاد می کرد کە من کاملا بە این نتیجە رسیدم کە آن دو برادر از جملە بهترین آدمهای موجود در جهان اند.

و من گاها از میان برف سنگین آن سال از جلو خانە برادرها می گذرم، و بە این فکر می کنم کە براستی چندین سال پیش چی شد کە هر دو تایشان رفتند و دیگر برنگشتند. چرا پدر و مادر پیرشان را جا گذاشتند و در سن نوجوانی گم شدند؟ پدرم معتقد است آدمهائی کە زیاد دعوا می کنند، خیلی زود بزرگ می شوند و برای همین قبل از اینکە بە سن مردی برسند آنچنان دنیا را کوچک و تنگ می بینند کە از غرق شدن در آن هراسی ندارند. و مادر اما معتقد است همە چیز دست خداست. من هم فکر می کنم کە شاید دنبال شلواری رفتند کە کتهای تنشان همیشە کم داشتند! و خندەام می گیرد. و باز یاد آن روز تابستانی می افتم کە برادر بزرگە سیبی را گاز می زد کە از مغازەای کش رفتەبود، و برادر کوچکە از خاری شکایت می کرد کە از میان پارگی کفشش بە پایش فرورفتە بود. و آن روز هوا و حیاط مدرسە چنان گرم بود کە زنبورها هم صدایشان در نمی آمد.

و زمستان کە می شود با اینکە خانەها همانی اند کە بودند، اما… باز همان نیستند، بویژە هنگامیکە دیوارهایشان تا اعماق خیس شوند. راستی آن پدر و مادر پیر بعد از شروع جنگ کجا رفتند؟… و چرا رفتند؟ بە خودم می گویم دخترانشان باید کاری برایشان کردە باشند.

ادامە دارد… 

 

تاریخ انتشار : ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۱ ۵:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

چگونه رسانه های بریتانیا و ایالات متحده فلسطینیان را انسان زدایی می کنند؟

رسانه‌های بریتانیایی-آمریکایی مرگ فلسطینی‌ها را منفعلانه گزارش می‌کنند، گویی از طریق سوانح طبیعی مرده اند، اغلب مرگ‌ها را به زبانی بیان می‌کنند که نشان می‌دهد آنها عمدتاً حماس یا در مجاورت حماس هستند، یا حداقل به‌طور نامناسبی در مقابل موشک‌ها قرار گرفته اند.

مطالعه »
یادداشت

گسترش دامنه جنگ ویرانگر بین اسراییل و فلسطین خطر بزرگی‌ست براى منطقه و جهان!

ریشهٔ این جنگ، نتیجه دو دهه سیاست تهاجمی اسراییل در قبال فلسطین و حمایت قدرت‌های غربی از آن است. امیدواریم جامعهٔ جهانی قادر باشد با درک این موضوع، برای برقراری آتش بس و بازگشت به دیپلماسی صلح از راه‌های مسالمت‌آمیز و متکی بر توافق اسلو برای حل مسئلهٔ فلسطین و جلوگیری از گسترش یک جنگ ویرانگر دیگر اقدام کند.

مطالعه »
آخرین مطالب

اعدام یک زندانی سیاسی دهه شصت؛ شمار اعدام‌های امسال از مرز ۷۰۰ نفر گذشت

طی ماه‌های اخیر اعدام زندانیان در ایران شدت گرفته و از ابتدای شروع جنگ در غزه در تاریخ ۷ اکتبر، ۱۷۶ نفر در ایران اعدام شده‌اند. همچنین شمار اعدام‌ها از ابتدای سال جاری میلادی به ۷۰۷ تن رسیده است…..

گزارشی از تظاهرات ضدجنگ در برلین

از ساعت ١٣ دسته دسته به حاضرین در مقابل دروازۀ تاریخی براندنبورگ در نزدیکی پارلمان  آلمان افزوده می‌شد. این تجمع با  اجرای چند سرود اعتراضی علیه جنگ آغاز گردید. از همان آغاز برنامه، حضور چندده‌هزار نفرۀ تظاهرکنندگان به چشم می‌خورد.

ثابتی در پی چیست؟

ثابتی با کارنامه‌ی فوق سیاهی که دارد اگر خود را فقط تیپ سیاسی ستادی معرفی نکند، چه باید بگوید؟ این را که مغز متفکر کشتار ۹ زندانی پشت تپه‌های اوین کسی غیر از او نبود چگونه به انکار برآید؟ چطور ننگ جنایت رسوای خود نسبت به محفل گلسرخی – دانشیان را بزداید که زندانیان سیاسی در همان زمان فهمیدند این خود ثابتی بوده که با به‌کارگیری خودفروخته‌ای به خدمت ساواک، چند محفل پراکنده هنری – سیاسی را شکل «گروه چریکی خطرناک» داد و آن را با باد کردن و دمیدن در بوق و کرنا وسیله‌ی قربانی کردن ده‌ها تن قرار داد و به شاه فروخت تا در دل اعلیحضرت بیشتر بنشیند!

یادداشت

گسترش دامنه جنگ ویرانگر بین اسراییل و فلسطین خطر بزرگی‌ست براى منطقه و جهان!

ریشهٔ این جنگ، نتیجه دو دهه سیاست تهاجمی اسراییل در قبال فلسطین و حمایت قدرت‌های غربی از آن است. امیدواریم جامعهٔ جهانی قادر باشد با درک این موضوع، برای برقراری آتش بس و بازگشت به دیپلماسی صلح از راه‌های مسالمت‌آمیز و متکی بر توافق اسلو برای حل مسئلهٔ فلسطین و جلوگیری از گسترش یک جنگ ویرانگر دیگر اقدام کند.

مطالعه »
بیانیه ها

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۲۵ نوامبر، ‌روز جهانی منع خشونت بر زنان

جنبش مقاومت و آزادی‌خواهی زنان که بی‌درنگ پس از استقرار حاکمیت اسلامی نخستین گام علنی خود را با اعتراض به «حجاب اجباری» در هفدهم اسفندماه ۵۷ برداشته بود، از آن پس بارها به‌ شکل‌های گوناگون قد علم کرد تا سرانجام در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی شعله‌ور شد و در اندک‌زمانی به شکل جنبشی عمومی درآمد…..

مطالعه »
پيام ها

پیام نرگس محمدی در مورد اعدام میلاد زهره وند، هشتمین معترض جنبش زن زندگی آزادی

حکومت دینی استبدادی، فریبکارانه و حیله‌گرانه قواعد کشتار بی‌رحمانه را به جای میدان جنگ در دالانهای دادگاه انقلاب و به جای فرماندهان، با قضات دست‌نشانده نهادهای امنیتی_نظامی پیش می‌برد. صحنه جنایت قتل و کشتار حکومتی هم با تشریفات مبتذل، “سکوی اجرای قانون” نامیده می‌شود.

مطالعه »
بیانیه ها

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۲۵ نوامبر، ‌روز جهانی منع خشونت بر زنان

جنبش مقاومت و آزادی‌خواهی زنان که بی‌درنگ پس از استقرار حاکمیت اسلامی نخستین گام علنی خود را با اعتراض به «حجاب اجباری» در هفدهم اسفندماه ۵۷ برداشته بود، از آن پس بارها به‌ شکل‌های گوناگون قد علم کرد تا سرانجام در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی شعله‌ور شد و در اندک‌زمانی به شکل جنبشی عمومی درآمد…..

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

اعدام کامران رضایی، از معترضان آبان ۹۸ در شیراز

رویکردی نوین به فمینیسم سوسیالیستی

اعدام یک زندانی سیاسی دهه شصت؛ شمار اعدام‌های امسال از مرز ۷۰۰ نفر گذشت

گزارشی از تظاهرات ضدجنگ در برلین

ثابتی در پی چیست؟

اعدام ایوب کریمی پس از ۱۴ سال در زندان قزل‌حصار کرج