مقاله ای از عبدالعلی دستغیب ، مترجم و منتقد ادبی کلاسیک و مشهور ایرانی، مرا بیاد وجود ادبیات روستایی درکشورهایی انداخت که هنوز حدود چهل درصد ساکنین آنهارا روستائیان، عشایر یاحاشیه نشینان شهرها تشکیل میدهند،انسانهایی که حامل و محافظ فرهنگ روستایی قبلی خودنیزهستند.
ازجنبه دیگر،وقتی چنگیز آیتماتف،نویسنده خلق قرقیز درشوروی سابق،درباره عشایرایل خود شاهکاری عاشقانه وجهانی مانند نوول: جمیله ،را می آفریند و تورگنیف،نویسنده روس به ابدی کردن ادبیات دهقانان میهن خود درکتاب: یادداشتهای یک شکارچی ، میپردازد، چرامادارای نویسندگان ادبیات روستایی و یا حتا ادبیات ایلی و عشایری نباشیم؟ .
درسیرتاریخ ادبیات،پرداختن به موضوع ادبی روستاها درمیانه قرن ۱۹ تقریبا درتمام کشورهای اروپایی مطرح بود.یکی ازاین نوابغ هنری، تورگنبف است.اوگرچه خود وابسته به طبقه زمیندار بود،ولی به علت وجدان روشنفکری و بریده گی از طبقه اش،به انتقاد و غیرانسانی بودن نظام ارباب و رعیتی و یا ملوک الطوایفی فئودالی میهن اش پرداخت .
آثار او نشانی ازهنر واقعگرایی اجتمایی وانتقادی درادبیات هستند.توصیف عالی قهرمانان داستان ، شرح و تصویر شاعرانه طبیعت و مناظر رمانتیک محیط روستاها، زبان آهنگین و شاعرانه، ازجمله توانایی های ادبی تورگنیف میباشند.
برخلاف گوگول که دهقانان راتنها قربانی و مظلوم نظام وجامعه نشان میداد، تورگنیف درآثارش انسانهایی معمولی،خونگرم،بزرگمنش،صادق،بااستعداد،مهربان و تیزهوش را مغرفی میکند که درگیر مبارزه با ارباب خشن،منحرف،نادان و مزخرف خود هستند.دهقانانی که باوجود فقر و ظلم و ستم و استثمار و تحقیر، درامور روزانه زندگی امیدوار و شکست ناپذیر بنظر میرسند . در آثار او میتوان رابطه انسان با هنر،طبیعت و عشق را مشاهده کرد.
دررمانهای تورگنیف،زنان اغلب در رابطه بامبارزات اجتمایی،ازمردان قوی تر میباشند.آنهاباتکیه بر صداقت،خوش قلبی،شوق و اشتیاق به زندگی، پابه پای مردان در زندگی ناگوار،فعال وکوشا هستند.
سرانجام بعدازسالهامهاجرت درخارج،تورگنیف بارسیدن به سن کهولت،ازخوشبینی انقلابی هگلی به بدبینی و شک فلسفی شوپنهاوری رسید،یعنی مسایلی که آنزمان بین روشنفکران اروپا مد روز و مطرح بودند.
ایوان تورگنیف درسال ۱۸۱۸ درخانواده ای مالک و مرفه درروسیه بدنیاآمد ودرسال ۱۸۸۳ در پاریس ودرمهاجرت درگذشت.اوباکمک ارث باقیمانده ازمادرزمینداروثروتمندش،بیش از۲۵سال ازعمرخودرادرشهرهای بزرگ اروپایی زیست.تورگنیف دردانشگاه،فلسفه،ادبیات و تاریخ خوانده بود.
فعالیت ادبی تورگنیف غالبا باکمک حافظه قوی اش درخارج ازمیهن به وقوع پیوست.تورگنیف به علت زندگی درکشورهای مختلف اروپایی،واسطه ای جهانی بین خالقین مکتب ادبی واقعگرایی اجتمایی درمیان کشورهای مختلف شد.اودرطول ۲۵سال بیش از شش رمان نوشت.تورگنیف خالق نوول،نمایشنامه،شعر و یادداشتهای ادبی نیز هست.
ازجمله آثار او : یادداشتهای یک شکارچی-پدران و پسران-لانه اربابان-رودین-غروب-دود- اشعاری به نثر- و سرزمین نو هستند. درکتاب؛ یادداشتهای یک شکارچی، اوبه انتقاد ازنظام ارباب ورعیتی و تیولداری آنزمان روسیه میپردازد.این کتاب ،تورگنیف را بعنوان نویسنده و منتقد اجتمایی،مشهور نمود.آنرا میتوان اثری انساندوستانه نامیدکه به زندگی دهقانان میپردازد. به نظر عده ای، الکساندر دوم،تزارروسیه،تحت تاثیر این کتاب تن به اصلاحات و حذف نظام ملوک الطوایفی داد.
تورگنیف در کتاب؛ لانه اربابان ، افسردگی و انحطاط اشراف زمیندار را نشان میدهد.صاحب نظران،آنرا بهترین اثر تورگنیف میدانند.در دو رمان : دود ، و زمین نو، تورگنیف به شعار احساساتی نارودینیکی ها اشاره میکند که فریاد میزند : روشنفکران انقلابی، به میان خلق بروید!
.دررمان؛ پدران و پسران، قهرمان رمان دانشجویی است انقلابی،ضد لیبرال-ضداشراف و فئودال و سنت، و طرفدار علم و ماده گرایی، ولی متاسفانه او قدری دن کیشوت مانند و ناتوان بنظر میرسد. نوول؛ اولین عشق، شاهکاری در ادبیات عاشقانه جهانی است.درکتاب؛سرزمین نو ، تورگنیف ازخودگذشتگی مبارزان انقلابی رانشان میدهد که به دلبل محدود بودن شانس مبارزه مسلحانه،محکوم به شکست میباشند. در رمان ؛ دود ، او به انقلابیگری ناپیگیر محافل مهاجرین سیاسی اشاره میکند. آخرین کتاب تورگنیف ؛ اشعاری به نثر، نام دارد که یک شاهکارادبی و زبانی درادبیات روس است.
به نظر مورخین ادبیات،تورگنیف باعث آشنایی ادبیات روسی درمیان خوانندگان غرب شد.او نقش مهمی درمعرفی ادبیات روس در خارج ازکشورش داشت.تورگنیف ازاولین نویسندگان روس است که دراروپا آثارش محبوبیت خاصی بین خوانندگان پیداکرد.
تورگنیف درخارج از روسیه بانویسندگان و روشنفکران مهمی مانند : فلوبر-موپاساد-مالرمه-زولا-هنری جیمس- باکونین -و هرتسن آشنا گردید.بعضی ازآنها ازنظر ادبی زیرتاثیرتورگنیف قرار گرفتند.
تورگنیف یکبار به سبب سخنرانی به مناسبت مرگ گوگول و قدردانی از او،تحت تعقیب سازمان امنیت تزاری قرار گرفت و به یکسال حبس اجباری درخانه خود محکوم گردید. مشهورترین جمله تورگنیف درتبعید، ابراز احساس نوستالژیک میهنی دررسای زبان مادری اش میباشد: درروزهای یاس و سرخوردگی،درلحظات تنهایی،درموقع غم سرنوشت وطن، توتنها تکیه گاه وامیدماهستی. ای زبان مادری، تو چنین : بزرگ و عظیم،قوی ،عادل و آزاد. باورکردنی نیست که یک چنین زبان جالب و کبیری متعلق به ملتی عظیم نباشد.درلحظات احساس بی وطنی و بیگانگی و پرت افتادگی،تو بزرگترین تکیه گاه ما،نسل برباد رفته هستی .
Iwan TURGENEJEW (1818-1883)