زندانی سیاسی، وجدان آگاه جامعه است که به اسارت گرفته می شود. وجود حتی یک زندانی سیاسی، وجود استبداد و بی عدالتی را معنی می کند. این تنها انسانهای آزادیخواه و عدالتجو نیستند که در کشورهای استبدادی به بند کشیده می شوند، بلکه در اصل این صدا و ندای یک ملت است که به اسارت در می آید. مستبدین با به زندان انداختن این جان های پاک، قصد بستن دهان، شکستن قلم، محدود کردن حقوق فردی و اجتماعی، ادامه بی عدالتی های اجتماعی، حفظ قدرت غیر دمکراتیک خود و چپاول ثروت و درآمد ملی را دارند. آنها برای اجرای سیاست های زورگویانه، استبدادی و ارتجاعی خود، می خواهند کشور را به گورستانی ساکت تبدیل کنند. در مقابل این زندانی سیاسی است که سکوت گورستانی را با فریادهای بلند و رسای خود می شکند.
در جمهوری اسلامی انسانهای آزادیخواه و عدالتجو با “جرمها و اتهامات” واهی، سیاسی، عقیدتی، مذهبی، جنسیتی، جاسوسی؛ از تمامی اقشار و صنف ها؛ از هر گروه و جمعیتی و از مخالفین و حتی از موافقین نظام بزندان کشیده شده اند. در این نظام ما با انواع و اقسام زندان، رسمی و غیر رسمی؛ دولتی و شبه دولتی؛ زندانهای مخصوص نهادهای امنیتی و نظامی؛ زندانهای علنی و مخفی تا حصر خانگی روبرو هستیم، و تنها در نظامهای توتالیتر است که انسانها در این وسعت و از هر گروه و عقیده و در انواع و اشکال متنوعی از زندانها، به بند کشیده می شوند، و یک از ویژگی نظام جمهوری اسلامی هم توتالیتاریسم است.
مدتی است که تعدادی از فرزندان سر بلند و پر افتخار ایران در زندانها، زندانبانان و کلیت نظام را به چالش کشیده اند. مریم نقاش زرگران زندانی مسیحی، جعفر عظیمزاده فعال کارگری، محمد صدیق کبودوند روزنامهنگار و فعال حقوق بشر، و احسان مازندرانی روزنامهنگار، حشمتالله طبرزدی فعال سیاسی حقوق بشری، رسول رضوی فعال آذربایجانی، محمد عبداللهی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان مرکزی ارومیه، امیر درستی کارمند مستعفی نیروی هوایی ارتش، همگی در اعتصاب غذا به سر میبرند. از دو زندانی دیگر به نامهای آرش مکری و محمدامین آگوشی نیز که در ماه گذشته اعلام اعتصاب غذا کرده بودند ولی از ادامه اعتصاب این دو زندانی اطلاعی دردست نیست.
آنها با تنها سلاحی که در اختیار دارند، با تن و جان خود به مبارزه ای سخت روی آوردند. آنهم در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی. مستبدین نظام که فکر می کردند با بزندان انداختن وجدانهای آگاه کشور می توانند صدایشان را خاموش کنند، در مبارزه با فرزندان سرفراز میهن مان شکست خورده اند. چرا که اکنون صدای ظاهرا ضعیف آنها به فریادهای رسائی تبدیل شده که در تمام دنیا شنیده می شود. آری نظام شکست خورده و زندانیان اعتصاب کننده پیروز شدند.
بیائیم یکبار هم شده، بدون توجه به منافع گروهی و حزبی، بدون به میان کشیدن هیج پیش شرطی، یکپارچه و متحد از این انسانها و خواست های برحقشان حمایت کرده، و خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی در ایران شویم. باور داشته باشیم که می توان رژیم را با فریادی متحد و همصدا به عقب نشی واداشت.