زولفی کمی ایاقین قویماز اؤپم نیگاریم
یوخدور اونون یانیندا بیر قیلجا اعتباریم
انصاف خوش دور ای عشق، آنجاق منی زبون ائت
هابویله محنتیله گئچسین می روزگاریم؟
بیلدی تمام عالم کیم دردمند عشقم
یارب هنوز حالیم بیلمزمی اول نگاریم
وصلن دن آیری قانیم نولا تؤکؤلسه گؤل- گؤل؟
من گلبن خزانم بو فصل دیر بهاریم
تصویر ائدن وجودوم یازمیش الیمده ساغر
رفع اولماغا بو صورت ،یوخ الده اختیاریم
دور ایسته مم زمانی، می نشئه سین باشیمدان
تورپاق اولاندا یارب، درد می ائت غباریم
رسوا لرین دن اول مه سایماز منی فضولی
دیوانه اولماییم می،دونیا دا یوخ می عاریم؟
فضولی*
روزگارم
بوسه نمی توان زد بر پا و زلف یارم
در پیش او نباشد یک ذره اعتبارم
کردی زبون عشقم، انصاف می نکردی
آید به سر ز محنت این سان روزگارم؟
عالم همه بدانست من دردمند عشقم
یارب چرا نداند حال مرا نگارم
از دوریت بریزد خونم چو جویباران
من گلبن خزانم، پاییز بود بهارم
صورتگر وجودم ساغر به دست من داد
تغییر این مقدر نبود در اختیارم
از سر نخواهمش دور نشئه می زمانی
یارب تو درد می کن هر جا بود غبارم
در جمع عاشقانش راهت نبود فضولی
مجنون شدن روا باد گر هست ننگ و عارم
فضولی
—————————
* ملا محمد فضولی یا ملا محمد بن سلیمان بغدادی ۱۴۸۳-۱۵۵۶میلادی شاعر و ادیب ترک است. او را بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سده دهم می دانند. پدر وی ساکن حله در عراق امروزی بود و محمد فضولی در آنجا به دنیا آمد و در بغداد پرورش یافت، از این روی ، سه زبان ترکی فارسی و عربی را به خوبی می دانست و به هر سه زبان شعرسروده است. او را یکی از پایه گذاران سبک هندی می دانند.
منبع ویکیپدیا