یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷

یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار می‌شوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود.... مردم آمریکا...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: عباس عراقچی
نویسنده: عباس عراقچی
کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم
بیاییم رنجِ این روزهای دشوار را کم کنیم. با تغییر در نگرش، با چه باید کردِی دیگر… با عشق و زنده‌باد زندگی… نکبتِ جنگ، خانمان‌سوز است… بیانِ خواستِ یک‌صدایِ برقراری...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»
این هفت جریان کردستانی، در جریان تهاجم بسیار کارشده، هدفمند و برنامه ریزی شده برای لیبیایی کردن ایران، از سوی “جامعه جهانی” به رهبری آمریکا و نیروی نیابتی اش اسرائیل،...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر
مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند... در کوتاه‌مدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانۀ ملی کمترین توقعات است. برگزاری...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: میرحسین موسوی
نویسنده: میرحسین موسوی
روایت زنان افغانستانی از رد مرز
آنچه می‌خوانید روایت چهار زن افغان‌تبار است که سال‌ها در ایران زندگی کرده‌، فرزند به دنیا آورده‌، کار کرده‌ و روابط انسانی و پیوندهای عاطفی داشته‌اند اما در چند ماه گذشته...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
در ستایش ایستادگی: به زندانیان و همۀ آنانی که آزادی را معنا کردند
ما با نام تو، نه فقط از تو، که از همه‌ی آدم‌های ایستاده یاد می‌کنیم. از آن‌ها که هنوز باور دارند: آزادی، امتیاز نیست — فضیلت است و حقیقت، اگرچه...
۱۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده

شاخصه‌ی جنبش سبز پرهیز از خشونت و پایداری

آن امری که در شرایطی هم‌چون شرایط سیاسی و حقوقی کشور ما، کمک می‌کند تا از قیودات مقامی در جایگاه ولی‌فقیه، نسبت به این نیروها کاسته شود، همانا گسترش و بسط آگاهی اجتماعی و تلاش اپوزیسیون برای یافتن راه‌های کم‌هزینه‌‌ای است که بروز نارضایتی‌ها و مطالبات مردم را ممکن کند


خانم محمدی، با سپاس از شما برای شرکت در این گفت‌وگو، پنج سال از شکل‌گیری جنبش سبز می‌گذرد. شما امروز وضعیت جنبش سبز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این جنبش به تاریخ پیوسته و یا این‌که عوامل زاینده و حیات‌بخش آن هم‌چنان زنده و پابرجا هستند؟

شاخصه‌ی تداوم حیات این جنبش در چیست؟ چه ارزیابی‌ای از نیروی اجتماعی و سیاسی این جنبش دارید؟

عواملی که زمینه‌ساز جنبش سبز شدند، در وجه غالب خود مطالبات دموکراتیک جامعه‌ای بودند که در مسیر بی‌بازگشت رشد و ارتقای آگاهی اجتماعی و سیاسی بود. به همین علت هم مشخص‌ترین حامل مطالبات و موتور محرکه‌ی آن طبقه‌ی متوسط شهری بود و نه طبقه و اقشار فرو‌دست اقتصادی.

 مطالبات دموکراتیک نیز بنابر خصلت فرهنگ‌ساز خود رشد یابنده هستند. یعنی اگر در مرحله‌ی مشخصی تأمین هم بشوند، به خودی خود به مرحله‌ی تازه و بالاتری ارتقا می‌یابند و ادامه‌ی حرکت در جهت اعتلا را ایجاب می‌کنند. شکست می‌تواند در شرایطی بروز بیرونی آن را متوقف و حرکت را راکد و خمود کند. اما مطالبات در درون وجدان اجتماعی نفس می‌کشند و تنها خطر این است که به اشکال نامنظم و نسنجیده بروز کنند و کل حرکت را به خشونت‌طلبان درون حکومت یا جامعه بسپارند. در این صورت و در حالتی که شکست سنگین و پرهزینه‌‌ای روی بدهد، به نوعی که  فضای تسلیم و ارعاب حاکم گردد، می‌تواند بروز مطالبات کاهش یافته و حامیان و کوشندگان آن دچار یأس و سرخوردگی شوند و رکود و خمود آن‌چنان که تاریخ مبارزات آزادی‌خواهانه در همه جای جهان شاهد آن بوده است، برای دوره‌ای به نسبت کوتاه یا طولانی حاکم شود. در ایران اما این روندها طی نشد. یا حتا اگر روی کرد متانت و سنجیدگی جنبش و بار فرهنگی و آگاهی‌بخش آن، روند‌های زیان‌آور را متوقف کرد.

 آری! خواست‌های آن مرحله محقق نشدند و بنابراین طبیعی است که عوامل به‌وجود آورنده‌ی آن هنوز موجود باشند. اما خصلت مسالمت‌آمیز جنبش سبز به خشونت‌طلبان حاکم نیز اجازه‌ی تداوم سرکوب یا اعمال شیوه‌های خشونت‌بار جوامع استبدادی پیرامون را نداد. حکومت با انبوهی از مبارزانی که هزینه‌ی ‌‌ایستادگی خود بر سر مطالبات اجتماعی سیاسی را پذیرفته بودند، روبرو بود که حتا از درون زندان‌ها بر درستی خواسته‌های خود و در عین حال مسالمت‌جویی و طرد خشونت اصرار می‌کردند. عوامل محیطی و جهانی نیز اجازه می‌داد تا آرمان و هدف آنان در سطح جامعه به نسبتی که امکان اعلام وجود بدهد، زنده بماند و حتا رشد کند.

 در نتیجه، علی‌رغم حضور پرشمار مبارزان و کوشندگان این جنبش در محاق زندان و محدودیت‌ها، نام و یاد و مضمون گران‌قدر جنبش سبز که مشروعیت جهانی یافته بود، زیر پوست جامعه نفس می‌کشید و توانست بر ناامیدی‌ها و سرخوردگی‌های موقتی فائق آمده و همان خواسته‌ها را که اینک محرکه‌ی اقتصادی نیز بر آن افزوده شده بود، در انتخابات خرداد ۹۲ بار دیگر طرح و دنبال کند و از نگاه من، اینک در سایه‌ی بهبود هرچند کم‌رنگ فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ‌ـ بیشتر فرهنگی و اجتماعی ‌ـ تلاش‌گران دموکراسی در تکاپوی راه‌های تازه و متناسبی برای خواسته‌های خود هستند.

 بنابر این تعریف، شاخصه‌ی اصلی جنبش سبز، تأکید بر پرهیز از خشونت در عین اصرار بر حقانیت خود است. والا چه نسل ما و چه تاریخ آزادی‌خواهی همواره شاهد نهضت‌ها و جنبش‌های برحقی بوده است که خیابان‌ها را از خون مبارزان رنگین کرد و جز مرثیه‌ای پرشکوه و احترام برانگیز، حاصلی برای جامعه‌ی خود باقی نگذاشت.

به حرمت مسالمت، از اهداف مبارزه دست برداشتن یا به عشق دست‌یابی سریع‌تر به هدف، تسلیم خشونت‌طلبی و خشونت گستری سرکوبگران شدن، می‌تواند هر مبارزه‌ی برحقی را سترون یا نامشروع بسازد. دو حالتی که در کشورهای هم‌جوار ما سال‌ها وجود داشته و اینک روی  می‌دهد. تاریخ معاصر کشور ما خود دفتر خوانایی از این فراز و فرودهاست. پس از شکست نهضت ملی، یاران و کوشندگان آن، چون عزم نظام حاکم را  به سرکوب مطلق هر حرکت آزادی‌خواهی می‌دیدند و برای پرهیز از خشونتی که آن را نمی‌پسندیدند اما گمان می‌کردند در مقابل چنین نظامی ناگزیر خواهد شد، در واقع دست از مبارزه کشیدند و یکی از عواملی که جامعه را به لحظه‌ی بی‌بازگشت انقلاب بهمن کشاند، سلطه‌ی همین سیاست بود.

 در ارزیابی از نیروی اجتماعی و سیاسی این جنبش، گذشته از نقش تعیین کننده سیاسی و فرهنگی طبقه متوسط، امروز و پس از آشکار شدن سیاست های بدفرجام اقتصادی احمدی نژادی، می توان نقش طبقات و گروههای فرو دست جامعه را که حامل مطالبات اقتصادی که با خواست های ناگزیر مرتبط به آن یعنی حقوق صنفی و سندیکایی دید و این فرصت و توان گسترده تری را در اختیار تلاش گرانی که جنبش سبز را بوجود آورده و زنده نگاه داشتند می گذارد.

 چرا گردانندگان حکومت و به ویژه آقای خامنه‌ای از یک‌سو مدعی زوال “فتنه” (جنبش سبز) هستند و از سوی دیگر از برآمد آن وجشت دارند؟

من ویژ‌گی این حرکت را در آقای خامنه‌ای نمی‌بینم و معتقدم جنبش سبز به مثابه‌ی جریانی که بیش از هر چیز رو به سوی آزادی سیاسی و فرهنگی و مدرنیسم و نیز توسعه‌ی هم‌گون اقتصادی دارد، بزرگ‌ترین دشمنان خود را در میان رانت‌خواران اقتصادی و روحانیت متحجر دارد. البته این هر دو، دست و پاهای درازی در حکومت دارند و آقای خامنه‌ای یا هر رهبر و رییس کشوری ناگزیر از حفظ توازن با آنان است و ناچار از مراعات آنان.

آن امری که در شرایطی هم‌چون شرایط سیاسی و حقوقی کشور ما، کمک می‌کند تا از قیودات مقامی در جایگاه ولی‌فقیه، نسبت به این نیروها کاسته شود، همانا گسترش و بسط آگاهی اجتماعی و تلاش اپوزیسیون برای یافتن راه‌های کم‌هزینه‌‌ای است که بروز نارضایتی‌ها و مطالبات مردم را ممکن کند. قطعاً این عامل وقتی اهمیت و محوریت می‌یابد که ما به ضرورت گذار مسالمت‌آمیز و کم‌هزینه برای اقشار و گروه‌های وسیع مردم معتقد باشیم و اساساً امکان تحقق دموکراسی پایدار را در مشارکت وسیع و آگاهانه‌ی مردم بدانیم با کم‌ترین اصطکاکات درون جامعه‌ای.

 اما این اصرار به اعلام زوال جنبش و ترس از رها کردن آن، حرکت شگفت‌انگیزی نیست. حکومت‌ها، به‌ویژه در جوامع غیردموکراتیک، در برخورد با مخالفان سیاسی خود همواره به جامعه و پیرامون خواهند گفت که آنها قلیلی از منحرفان یا ناآگاهان هستند. و تقریباً همه‌شان اول وعده‌ی سرکوب آنان را می‌دهند و سپس بشارت از میان رفتن‌شان! در ایران نیز همین رویه برقرار بوده و هست و دیگر نمی‌شود مگر به گسترش و بسط هر روز بیشتر نیروهای این جنبش و پایداری مستمر بر مطالبات آن، که در افتادن‌ها و برخاستن‌ها آنقدر نمود بیابد تا برای منکران نیز غیرقابل انکار گردد و ضرورت یافتن راه چاره توأمان را با آنان برای حکومت ناگزیر گرداند.

 

تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد, ۱۳۹۳ ۱۰:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند که از کم‌ترین حقوق برخوردارند و نماد بهره‌کشی عریان سیستم سرمایه‌داری‌اند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم

اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»

بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر

روایت زنان افغانستانی از رد مرز