سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۸

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۸

شاپور بختیار* و امکان اصلاحات در حکومت شاه

فرخ نگهدار معتقد است که نه تنها نظام جمهوری اسلامی، که رژیم شاه هم ظرفیت تغییر و بهبود داشت. او به رادیکالیسمی انتقاد میکند که آن زمان هر نوع اصلاح، رفرم و هر تغییری را به شدت رد میکرد. رادیکالیسمی که در نهایت باعث شد جامعه از تمام راههای میانی عبور کند و به انقلاب روی آورد.

گفتوگو با فرخ نگهدار**

دویچه وله: شما در سخنرانیایکه به مناسبت سالگرد درگذشت مهدی بازرگان در لندن برگزار شده بود، در مورد شاپور بختیار گفتید که پذیرش نخست وزیری او در دوران شاه اشتباه بوده. آیا از نظر شما اشتباه او به خاطر مقطع زمانی بوده که این مسئولیت را پذیرفته یا این که از اساس اشتباه بوده است؟

فرخ نگهدار: دقیقاً از لحاظ زمانی. زیرا در آن زمان مسلم بود که دست بالا را در تناسب قوای سیاسی در ایران آیتاله خمینی خواهد داشت و پذیرش مسئولیت نخستوزیری در رابطه با شاه، نوعی مقابله با قدرت تازه و حکومت تازه بود و رویکردی تلقی میشد که با جامعه ایرانی با روح حاکم بر جامعه ایرانی در آن شرایط که بسیار رادیکال و تند بود، سازگاری نداشت و به نظر من چنین برخوردی به نتیجه نمیرسید.

 برخورد درست شاپور بختیار یا هر کسی در موقعیت او چه باید میبود؟

اصلاحطلبی یعنی تلاش در راه اصلاح حکومت. حکومتی که دست فائقه را در کشور دارد و قدرت فائقه محسوب میشود. در آن زمان میباید همه نیروها تلاش میکردند که آن قدرت واقعی که در صحنهی عمل سیاسی خود را مستقر میکرد، تعدیل و اصلاح شود و در جهت اهداف آنها بتواند تا حدی سمتگیریهای مثبت داشته باشد. حالا چه بخواهید مبارزه ملی کنید، یا مبارزه برای آزادی و یا مبارزه برای عدالت اجتماعی. هر کدام از این پروژهها را که بخواهید پیش ببرید، باید در رابطه با قدرت حاکم سعی کنید که آنها تعدیل یا اصلاح و یا پذیرفته شود. پذیرش نخست وزیری در آن شرایط یعنی عملاً مقابله با امکان استقرار نظام تازه در کشور و این به نتیجه نمیرسید.

شما معتقدید که شاپور بختیار موقعیت را نشناخت، توازون قوا را نشناخت، و در مقابل موجی ایستاد که نباید میایستاد. یعنی اگر شاپور بختیار میخواست تاکتیک درستی انتخاب کند یا هر کسی در جایگاه او، در حقیقت باید میپذیرفت که خمینی آمدنیست، حکومت اسلامیآمدنیست و باید تلاش کند که برخی عوامل را به نفع دموکراسی و به نفع آزادی تغییر دهد؟

شاپور بختیار هم در ۳۷ روز حکومت خودش، هم در دوران پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران همواره بر این اصل پای میفشرد که آیتاله خمینی شخصیت مناسبی برای قرارگرفتن در رأس قدرت سیاسی نیست و او میتواند به کشور برگردد و به یک مؤلفهی غیر حاکم در این حد رضایت دهد. این با آن واقعیاتی که در جامعهی ما جاری بود سازگار نبود. بسیاری از نیروهای سیاسی چپ هم همین نظریه را داشتند.

بعدها مجاهدین خلق هم چند ماه یا یکسال بعد به همین نتیجه میرسند که در مقابل استقرار جمهوری اسلامی ایران باید ایستادگی کرد. آنها نهضت مقاومت درست میکنند، شورای مقاومت درست میکنند، جنبش مقاومت درست میکنند و از همه اینها منظورشان مقاومت در برابر استقرار جمهوری اسلامی است. از لحاظ سیاسی این سئوال مطرح است که آیا این پروژه، یعنی مقاومت در برابر استقرار جمهوری اسلامی ایران، میتواند به ثمر رسد و ما جلوی استقرار جمهوری اسلامی ایران را بگیریم، یا این که جنبش مقاومت زیر چرخهای جمهوری اسلامی ایران درهم شکسته خواهد شد و نیروهای تندروتر در رأس دستگاه حاکمیت مستقر میشوند.

تمام جنبشهای مقاومت در برابر رژیم جمهوری اسلامی ایران در عمل علیرغم نیاتشان کمک کردند که نیروهای تندرو دست بالا را پیدا کنند. من در نوشتهای که به مناسبت ۳۰ خرداد نوشتم، با این جمله جمعبندی میزنم که اگر ۱۶ سال بعد از ۳۰ خرداد ما میتوانیم شاهد دوم خرداد باشیم و اوج جنبش اصلاحطلبی، آیا عبور از این همه رنجها، از آن کشتارهای زندانیان، از آن قتلها، از جنگ هشت ساله گریزی بود؟ اگر بود، که به نظر من بود، راه آن نه در مقابله و مقاومت در برابر جمهوری اسلامی ایران بلکه در راه تعدیل سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و انزوای نیروهای رادیکال تندرو در درون حکومت بود. چیزی که امکانپذیر بود و بعداً نتیجهاش را در دوم خرداد ۷۶هم دیدیم.

شما در جایی میگویید که تفاوت بازرگان و بختیار این است که بازرگان هر دو حکومت را اصلاحپذیر میدانست و بختیار فقط حکومت شاه را اصلاحپذیر میدانست. آیا نظر بختیار را اشتباه میدانید که حکومت شاه اصلاحپذیر بود یا این که معتقدید نظر بازرگان درست است که هر دو اصلاحپذیر بودند؟

اساساً من با این ایده، با این بحث که رژیمها اصلاحپذیر هستند یا نیستند، مخالفم و این بحث را انحرافی میشناسم. اصلاح طلب بودن به ماهیت نیرویی که اصلاحطلبی میکند بستگی دارد، نه با نیرویی که در مقابل اصلاحات خصومت میکند. هم رژیم جمهوری اسلامی و هم رژیم شاه و هم هر رژیم استقراریافتهی دیگری در برابر تغییراتی که نیروهای مخالف میخواهند در آن نظام بهوجود آورند مقاومت میکنند. بنابراین میتوان گفت که همه رژیمها اصلاحپذیر نیستند، اگر به ارادهی خود آنها باشد.

اصلاحطلبی منش و رفتاری است که نیروهای موافق تغییر در هر جامعهای دنبال میکنند. اگر ما مثل آقای بختیار اصلاحطلب بودن خود را موکول به ماهیت نظام حاکم کنیم، اساساً یک درک انحرافی از مفهوم اصلاحطلبی ارائه دادهایم. آقای بازرگان به نظر من اصلاحطلب بود، به این دلیل که هم در نظام سیاسی استبداد شاهی و هم در استبداد دینی تلاش میکرد که در جهت آزادی و بهبود رابطه با مردم و حقوق مردم با حکومت کنکاش کند. از این نظر آقای بازرگان اصلاحطلبیاش اصلاحطلبی اصیل است یا اصلاحطلبی پایدار است، اگر بخواهیم اصطلاح دیگری بهکار ببرم.

شما معتقدید که حکومت جمهوری اسلامی هم میتواند اصلاحشود. شما که این قدر به اصلاحطلبی پایبند هستید، اگر با همین پایبندی نسبت به آن دوره، منظورم نه اواخر حکومت شاه بلکه به ۲۵ سال حکومت محمدرضاشاه نگاه کنید، چرا فکر میکنید که حکومت شاه نمیشد که اصلاحشود؟

معتقدم که همان ظرفیتهایی را که نظام جمهوری اسلامی در جهت تغییر و تصحیح و بهبود مناسبات با مردم دارد، رژیم شاه هم داشت. رژیم شاه رژیمی که از خارج بر ایران تحمیل شده باشد نبود. حکومتی ایرانی بود. لذا تحت تأثیر رفتار اقشار و طبقات و گروههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مختلف میتوانست قرار داشته باشد. در آن دوره هم در سازمانی که من برای آن فعالیت میکردم، هم در سطح جامعه این تفکر پخته و پرورده و دائماً تزریق به جامعه میشد که تنها با براندازی رژیم میتوان تغییراتی را در جامعه بهوجود آورد. تغییراتی که گنگ بود.

به قول معروف آخر سر که ما به انقلاب رسیدیم، مردم همه میدانستند که رژیم شاه را نمیخواهند، ولی نمیدانستند کدام رژیم را میخواهند. دلیلش هم این بود که در پروسهی بعد از سال ۳۲ به دلایل تاریخیای که بحث پیرامون جزییات آن گنجایش این مصاحبه را ندارد، تفکری در جامعه خورانده شد، که تفکری رادیکال بود و هر نوع اصلاح، هر نوع رفرم و هر تغییراتی در درون نظام را به شدت رد میکرد. هم در درون نظام شاهی یک چنین طبعی جا افتاده بود، هم در میان نیروهای اپوزیسیون که هر نوع تغییری منجر به سرنگونی نظام خواهد شد.

این تلقی موجب میشود که شاه و دستگاه حکومت از مواضع خودشان بههیچوجه کوتاه نیآیند و اپوزیسیون هم روی مواضع خودش بایستد که کل سیستم را قبول نداریم. چهرههایی مثل علی امینی یا شاپور بختیار و سران جبههی ملی که میخواستند واقعاً رژیم شاه اصلاحشود، چنان از درون سیستم زیر ضرب قرار میگیرند که بههیچوجه منشأ اثر سیاسی نمیتوانند باشند. از آن طرف هم اپوزیسیون تمام راههای میانی و گرایشهای اصلاحگرایان را به لحاظ فکری زیر پا له میکند و یک رادیکالیزم انقلابی را بر تمام جامعه ایران، هم در بخش مذهبی و هم در بخش غیرمذهبی حاکم میکند. این است که جامعه به طرف انقلاب میرود. ولی بههیچوجه من معتقد نیستم که دوران ۲۵ سالهی بعد از ۳۲ قطعاً همان گونه که طی شد، میبایست طی میشد. اصلاحطلبی منشأ اثر میتوانست باشد، ولی متأسفانه نبود.

تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد, ۱۳۹۰ ۶:۴۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

شرایط کار پیک های تحویل غذا بسیار بد است!

کمی پس از اینکه اسد به عنوان یک پیک تمام وقت تحویل غذا، در واشنگتن دی سی شروع به کار کرد، حین کار توسط یک ماشین مورد صدمه قرار گرفت. دوچرخه الکتریکی که او برای کار تحویل غذا خریداری کرده بود، آسیب دیده ولی هنوز کار میکرد. وقتی اسد با شرکت ارسال کالا تماس گرفت تا آنها را از حادثه مطلع کند، شرکت از او خواست که به کارش ادامه داده و غذایی که حمل می کرد را تحویل مشتری بدهد …

بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها و فشار بر معلمان مدارس و استادان دانشگاه‌ها و دانشجویان!

صدور احکام پرشمار «تعلیق از تحصیل»، «تبعید و انتقال اجباری» و «اخراج» برای دانشجویان معترض، «لغو مجوز و منع فعالیت شماری از تشکل‌های دانشجویی» و موج اخراج ده‌ها استاد و اعضای هیات علمی از جمله اقدامات … دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی و مدیران دانشگاه‌ها علیه اعتراضات دانشگاهیان است.

افزایش ترک تحصیل در کشور

مدام بر تعداد کودکانی که یا پا به مدرسه نمی‌گذارند یا ترک تحصیل می‌کنند افزوده می‌شود. آنان نیز به جمع کثیر کودکان کار می‌پیوندند.

فرزندان ایران، این گل‌های خندان

باری با همهٔ این دردها و آلام ما به این نوباوگان باهوش و مبتکر که سازندهٔ آیندهٔ زیبا و معطر ایران رنگارنگند، باورمندیم و بیش از حد امیدواریم‌ و مطمئن‌یم که با فداکاری و ایثار والدینی که با «دلی خونین، لبی خندان» و آغوشی گشاده در مقابل فرزندان‌شان دارند، روزهای بسیار شادابی را پیش رو داریم و هم‌چنین با پیوستگی و تمرکز بر خواست‌های بر حق، کودکان و نوجوانان میهن‌مان در جهان کاملاً متفاوت آینده نقش‌های مثبتی بر عهده خواهند گرفت.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

شرایط کار پیک های تحویل غذا بسیار بد است!

یک سال پس از آغاز جنبش “زن، زندگی آزادی” − تلاشی برای تحلیل وضعیت

بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها و فشار بر معلمان مدارس و استادان دانشگاه‌ها و دانشجویان!

افزایش ترک تحصیل در کشور

فرزندان ایران، این گل‌های خندان

بیانیهٔ مشترک جمعی از دانشجویان رشته‌های هنری دانشکدگان هنرهای زیبا و دانشگاه هنر تهران به‌ مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید