پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۲

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۲

“قانون نظارت بر رفتار نمایندگان” آینه ای بر وضع ولایت

اهمیت مقدم "قانون نظارت ..." در اثرات و عواقبی که بر رفتار انتخاباتی جامعه و جامعه سیاسی، رفتار پساانتخاباتی نمایندگان و ... می گذارد، نیست، بلکه در گزارش و تصویری است که از وضع خامنه ای در کار تکمیل بنای استبداد خویش به دست می دهد... اهمیت تصویب "قانون نظارت ..." مقدمتاً از آن لحاظ است که وضعی را که خامنه ای خود را در آن می بیند، به دست می دهد.

هفتۀ گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح “نظارت بر رفتار نمایندگان” را به تصویب رساندند و برای آزمون انطباق آن با شرع و قانون اساسی، آن را به شورای نگهبان فرستادند. ایدۀ این طرح منسوب به خامنه ای است که در سال گذشته، در دیداری با نمایندگان مجلس، بر لزوم نظارت بر مجلس و نمایندگان آن تأکید کرده بود. با توجه به این که رد این مصوبۀ مجلس توسط شورای نگهبان کاملاً بعید و حتی منتفی است، از هم اکنون می توان از “قانون نظارت بر رفتار نمایندگان” گفت. این قانون شامل ۱۲ ماده است و چنان که در مادۀ نخست آن آمده، منظور از آن “حفظ شأن و منزلت نمایندگان و نظارت بر آنها” است. طبعاً قانون باید تعریفی از “موارد خلاف شئون نمایندگی” به دست دهد، اما در این باره بیشتر از همان-گوئی نمی کند و از گفتن “رفتار خلاف عرف مسلم نمایندگی” فراتر نمی رود. جستجو در نصّ قانون برای آن که منظور از آن و این عبارات کلی روشن شود، راه به جائی نمی برد. قانون مواردی از اقدامات دون شأن نمایندگی چون “سوء استفاده از اختیارات نمایندگی و اخذ هر نوع امکانات و امتیازات از بخشهای دولتی، عمومی و خصوصی”، “سوءاستفاده از اطلاعات و اسناد در دسترس نماینده” و … را ارائه می دهد، اما آخرالامر تصریح می کند که “مراتب کیفری تخلفات موضوع این قانون، به مرجع قضایی ذیصلاح اعلام خواهد شد”. با توجه به این که هیچ یک از مصادیق مشخصی که از تخلفات موضوع قانون به دست داده شده، فاقد “مراتب کیفری” نیست و این موارد در عموم نظامهای سیاسی سالم توسط همان مرجع قضائی ذیصلاح تعقیب می شوند و رسیدگی به آنها نیازی به قانون و هیئت دیگری ندارد، این سؤال باقی می ماند که “پس اصل منظور چیست؟”. منظور اصلی قانون را نه در نصّ آن بلکه در لابلای سطور و در نانوشته های آن باید جست. اگرچه مادۀ ۷ قانون تصریح دارد که “نمایندگان در مقام ایفای وظایف نمایندگی موضوع اصل ۸۶ قانون اساسی … قابل تعقیب و توقیف نیستند” و موضوع اصل ۸۶ قانون اساسی هم همانا مصونیت پارلمانی نمایندگان است ، اما بلافاصله در تبصره نخست همان ماده آمده است که “تشخیص مصادیق موضوع اصل ۸۶ قانون اساسی … با هیئت نظارت بر مجلس است”. پس روشن است که می توان نماینده ای را “در مقام ایفای وظایف نمایندگی اش تعقیب کرد” و اگر ابهام و اعتراضی هم در کار باشد، تشخیص آن با هیئت نظارت بر مجلس است. کوتاه کلام این که “قانون نظارت بر رفتار نمایندگان” مشخصاً برای الغای مصونیت پارلمانی نمایندگان مجلس تصویب شده است و سایر موارد برشمرده در آن به عنوان تخلف، تنها کارکرد غبارافکنی بر همین نیت اصلی را دارند. به انتخابات مجلس چندماهی بیشتر نمانده و ظاهراً “گرم کردن تنور انتخابات” به یک دغدغه قابل اعتنای حاکمیت تبدیل شده است. شاید نخستین نکته ای که تصویب این قانون در چنین شرایطی به ذهن متبادر می کند، این باشد که گرم کردن تنور انتخابات دیگر چندان دغدغه ای برای حاکمت نیست. نه از آن رو که تنور گرم انتخابات تضمین شده باشد، بلکه از آن رو که حضور وسیع مردم در انتخابات، به گواه نمونه های اخیر، خاصه در انتخابات ریاست جمهوری، به مراتب بیشتر از آن که دستاویز مشروعیت برای حاکمیت باشد، به ابطال مشروعیت آن انجامیده است. فی الواقع هم منتفی نیست که تقلای نافرجام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی برای نیل به یکپارچگی، که آخرین مورد آن در قامت احمدی نژاد تجلی یافت و توأماً به باد رفت، آن را مجاب کرده باشد که یک انتخابات بدون “فتنه” و تا انتها قابل مهار اما کم رونق را به انتخاباتی پررونق اما واجد ریسک – ولو ریسک ناچیز، ترجیح دهد. شکی نیست که “قانون نظارت …”، مجلس را از آن چه تاکنون بوده است، و خاصه از آن چه در دوره های اخیر شده است، نیز کم مایه تر خواهد کرد و “دست و پای نمایندگان” را بیش از پیش خواهد بست. بی آن که بهای خاصی به برآمدهای منفرد پارلمانی این یا آن نماینده داده شود، از هم اکنون می توان دید که نمایندگان باز هم معدودتری آماده پرداخت تاوان “سرپیچی از قانون” باشند. همچنین از هم اکنون می توان کارکرد این قانون را علیه نمایندگان متمایل به احمدی نژاد در مجلس آینده دید. ظاهراً کنش و واکنشهای گرایشهای درون حکومت، این را به خامنه ای و گرایش طرفدار او آشکار کرده است که مجلس آتی را نمی توان از حضور “احمدی نژاد” تهی کرد؛ بلکه باید با توسل به “قانون” آن را زیر کنترل هرچه بیشتری گرفت. به عبارت دیگر، مدارا با احمدی نژاد و گرایش او: امروز در کاخ ریاست جمهوری و فردا در مجلس؛ شاید هم شمشیر داموکلسی بر فراز سرشان. فرمان چند ماه پیش خامنه ای برای استقرار یک هیئت حل اختلاف میان دولت و مجلس، به سرپرستی شاهرودی، نیز درست از همین منطق و الزام برخوردار بود. نیز شکی نیست که تصویب “قانون نظارت …” اثری منفی در رویکرد جامعۀ سیاسی ما، و طبعاً کل جامعه، نسبت به انتخابات پیش رو به طور خاص و نسبت به امر انتخابات به طورکلی، ایجاد خواهد کرد. با این حال آن چه در تصویب قانون مذکور حاوی بیشترین اهمیت است، هیچ یک از موارد گفته شده نیست. این را نیز از هم اکنون می توان دید که این قانون نه حلال و نه مانع هیچ مشکلی، حتی در بسته ترین حلقه های قدرت در جمهوری اسلامی نخواهد بود. آری بر اقتدار خامنه ای بر مجلس “به اعتبار قانون” افزوده خواهد شد. اما اگر این امر می خواست مانع یا موجبی در فردا باشد، مجلس امروز این گونه به دست خود بر آن صحه نمی گذاشت. اهمیت مقدم “قانون نظارت …” در اثرات و عواقبی که بر رفتار انتخاباتی جامعه و جامعه سیاسی، رفتار پساانتخاباتی نمایندگان و … می گذارد، نیست، بلکه در گزارش و تصویری است که از وضع خامنه ای در کار تکمیل بنای استبداد خویش به دست می دهد. ظهور، “اعتلا”، استقرار و سقوط دیکتاتورها ومستبدان، علیرغم تفاوتهای بسیاری که در احوال شخصی و سیاسی آنها، اقداماتشان و … وجود دارد، به مثابه یک روند از مشابهتهای بسیاری برخوردارند. یکی از مشابهتها – اکنون که موضوع “قانون نظارت …” در میان است – دست یازیدن به اقداماتی با همین جوهر است: اقداماتی که حلال و مانع هیچ مشکلی نیستند. در ثقل اقتدار دیکتاتور یا مستبد هم وزنه ای نیستند. تنها از آن رو اتخاذ شده اند که مفری بسیار تنگ در دیواره آن اقتدار را بپوشانند. تنها از آن رو اتخاذ شده اند که وجود چنین مفری نیز یک تهدید تلقی می شده است. اهمیت تصویب “قانون نظارت …” مقدمتاً از آن لحاظ است که وضعی را که خامنه ای خود را در آن می بیند، به دست می دهد.

تاریخ انتشار : ۱۵ مهر, ۱۳۹۰ ۵:۰۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

عصای عیسی

اولین تصویری که از او داشتم مربوط به روزهایی می شد که شانزده سالم بود. نجف مخزن ساز بود و تابستان ها که مدارس تعطیل بود خرده کارهایی به من می داد. آن روز گرما داشت بیداد می کرد که پیدایش شد. پرسان پرسان در بیابان های اطراف بوارده، مخزن شماره دو را پیدا کرده بود. شلوار مشکی و پیراهن سفیدش نشان نمی داد دنبال کار آمده باشد. بدون این که با کسی حرف بزند مستقیم از محوطه خاکی دور مخازن بالا آمد و یکراست بالای سر نجف ایستاد.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی

جنبش «زن زندگی آزادی»: شکست یا فروکش نسبی و موقت؟

فرانسیس بیکن: فیلسوف تجربه گرا ولی بی خبر از اختلافات طبقاتی