اینهمه احترام به”مادر معینی” در چیست؟ آیا در فرهنگ پروری بهنگام اوست در کسوت آموزگاری دلسوز برای نوباوگان لر، آنگاه که روشن کردن دیدگان به جهان آگاهی و دانش، پیش درآمد هر مبارزه مدنی مردمان بود و حتی خود این مبارزه؟ یا در این جستجو باید کرد که او دو دهه از جوانی خود را در پشت درب های زندان های شاه و خمینی گذراند تا که نشانهایی شود از مادران مقاومت در برابر دژخیمان دیکتاتور و مستبد؟ یا اینکه، مادر فرزند سرافرازی چون هبت الله معینی چاغروند(رفیق همایون) بود و مادر داغدیده دیگر فرزند جوانمرگ خویش- بهروز، که با رفت خود همگان را داغدار کرد؟ و یا که برای پایداری شرافتمندانهاش بر سوگ دو فرزند و سوگ دیگر فرهنگ و منش آموختگانش، که همه آنها را می آموخت تا انسان باشند و برای پاسداشت شان و ارج انسانیت نبرد کنند؟ و بلاخره آیا در آن ایستادگی والا تا واپسین دم حیات، بر دادخواهی در قبال خون همایون؟ همه اینهاست، ولی.. این بزرگ زن کوچک جثه، بزرگی خود را با همه این بزرگواری ها به تصویر کشیده است؛ ولی بیش و پیش از همه، بزرگواری تاریخی او را در آن نقش سترگی باید دید که برای برپایی و پایداری جمع مادران خاوران بازی کرد! جمعی که، بدون نام “خانم معینی” و بی احساس نفس گرم وی از سوی دیگر مادران، آن استحکامی را نمی یافت که یافت. شخصیت متین و استوار “مادر معینی”، بخشی از پلاتفرم “مادران خاوران” بود. او در اندازه و جامه “مادران خاوران”، به شایستگی دفاع از آزادی و داد را به نمایش گذاشت. همانی که، آرمان همایون و بهروز بود. آری! بهمانگونه که توضیح تاریخ مقاومت قربانیان ستمگری های حکومت خونریز جمهوری اسلامی، بی درنگ برمقاومت نزدیک به سه دهه ایی “مادران خاوران” ناممکن است، سخن از این پرچم مقاومت نیز بی تامل احترام بر انگیز بر نام “مادر معینی” ناشدنی است.
درگذشت این مادر، فراتر از رفت یک عزیز است. با رفت او، ستونی ستبر از “مادران خاوران” فرو ریخته است، بی آنکه البته بر این بلند باروی از جمله مایه گرفته از ایستادگی های این بزرگ زن، کمترین ترکی وارد آید. دژ “مادران خاوران”، فرو ناریختنی است. این دژ هم در امروزه روز میدان مقاومت برافراشته است و هم وارد تاریخ مبارزه آزادی علیه استبداد شده است. برج مرتفع “مادران خاوران”، جاودانه است؛ و “مادر معینی”، در این کار سترگ، کار خود کرد و رفت. به احترام “مادر معینی” و به یاد همایون و بهروز او که عزیزان همواره زنده همه ما نیز هستند، و در برابر بزرگی هایش سر به حرمت و تقدیر فرود میاوریم و نام و خاطره او را در ذهن می سپاریم تا که مدام از آن نیرو و الهام بگیریم؛ همانگونه که تاکنون چنین بوده است. ما این سوگ بزرگ را به همه بازماندگان “مادر معینی”، به عزیزان: محمد رضا و خاطره معینی و محمد اعظمی و بویژه نوه مادر- “میهن” گرامی، یگانه دختر همایون بزرگ و به همه “مادران خاوران” تسلیت می گوئیم و خود را هم درد همه آنان و تمامی عزیزان حاضر در این مراسم با شکوه می دانیم.
دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)
یکشنبه دوازدهم خرداد ماه ۱۳۹۲