دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۴۸

دوشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۴۸

چپ؛ صدای انسان در برابر نابرابری
شهناز قراگزلو:  در جوهر خود، چپ بر این باور است که هیچ انسانی بر دیگری برتری ذاتی ندارد و جامعه باید بر پایه‌ی همبستگی و همکاری شکل گیرد، نه رقابت...
۱۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
حقیقت تلخ جنگی که جهان در سودان نمی‌بیند
سودان امروز به ما یادآوری می‌کند که انقلاب‌ها در غیاب شکستن ساختارهای اقتصادی و نظامیِ سلطه، در برابر بازتولید وحشیانه قدرت آسیب‌پذیرند. سودان یادآور این حقیقت است که آزادی، تنها...
۱۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
از بالفور تا غزه: یک قرن خیانت و مقاومت
اعلامیۀ بالفور نخستین حلقه در زنجیرۀ تشکیل یک استعمار نوین در قلب منطقۀ آسیای غربی بود. پروژه‌ای که طی آن، مردم بومی از سرزمین خود رانده شدند و ساختار سیاسی...
۱۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
امشب تو ساغری ...
امشب تو ساغری ، پرکن پیاله را  , پرکن پیاله را ، تا ازباده ی سرکش تو، مست وخراب شوم 
۱۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تأثیر تحریم‌ها بر معیشت کارگران و زحمتکشان از جنبه های اقتصادی و اجتماعی
تحریم‌ها نه تنها بنیان اقتصادی جامعه را متزلزل کرده‌اند، بلکه بر پیوندهای اجتماعی نیز آسیب زده‌اند و احساس بی‌ثباتی و ناامیدی را در میان اقشار کارگر و زحمتکش گسترش داده‌اند.
۱۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نماینده مجلس: حقوق زیر ۴۵ میلیون تومان برای کارگران یعنی خط فقر
امروز کسانی که در امر تولید در حال فعالیت هستند شرایط بسیار سختی دارند چرا که نیروی کار با وجود فعالیت این واحد‌ها معیشت خود را تامین می‌کنند.
۱۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گزارش
نویسنده: گزارش
زنانی در جهانی مردانه
شهناز قراگزلو: در سوی دیگر این طیف، چهره‌هایی مانند کلودیا شینباوم از حزب چپ‌گرای مورنا در مکزیک یا کاترین کانلی، سیاستمدار چپ‌گرای ایرلندی، نماینده‌ی سیاستی اجتماعی‌تر و اخلاقی‌تر هستند. آن‌ها...
۱۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

نظام اسلامی: خطر تحول معکوس!

گسترش و تعمیق شکاف در صفوف حکومت کنندگان که مهار آن ناممکن به نظر می رسد؛ در شرایطی که سرکوب جنبش سبز مانع از آن شد تا این جنبش به وزن و ثقلی فرا بروید که تناسب قوای موجود را بسود خود دگرگون سازد، در کشور موقعیتی بوجود آمده است که در آن خطر سیطره-ی کامل فاشیسم اسلامی- سپاهی، می تواند از یک احتمال به واقعیت تبدیل شود.

اول

چماق کشی و قداره بندی حزب الله علیه آقای کروبی که با تخریب و تیراندازی و آتش زدن درب خانه او همراه بود؛ اتفاقی است که نباید آنرا نامنتظر و خودسرانه و یا بی اصل و نسب، و بدون سابقه و تاریخ نامید. از آن زمان که آیت الله خمینی در راس خیزش توده دهها ملیونی مردم قرار گرفت و به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب برسمیت شناخته آمد و تا امروز…؛ چماقداران و قداره کشان حزب الله، از واقعیت های انکار ناپذیر رهبری نظام اسلامی و موجودیت جمهوری اسلامی بوده-اند.

از دوران آیت الله خمینی، قدر قدرتی دستجات چماقدار، علیرغم التفات “رهبر” به آنان – که از مخلص ترین پیروان تحت حمایتش بودند- با نکوهش و اعتراض گلایه آمیز مردم روبرو بود. خوب است به خاطر بیاوریم که همین دستجات و گردانندگان آنان، بعنوان گروههای فشار، نقش موثری در سقوط دولت بازرگان و قلع و قمع بنی صدر و ملی- مذهبی های حامل گرایش لیبرال بازی کردند. آنان که با شعار “حزب فقط حزب الله- رهبر فقط روح الله” اجتماعات دگراندیشان را تار و مار می کردند، دفاتر آنان را تخریب و به آتش می کشیدند و حتی در مواردی با سلاح سرد و گرم، مرتکب قتل و کشتار می شدند، از شمار پیروان خمینی و نیروهای انقلاب اسلامی بودند و شاید به همین دلیل از شناسائی بعنوان اندامی از دستگاه سرکوب نظام ولائی و استبدد دینی، برکنار می ماندند.

نقشی که “لباس شخصی ها” در سرکوب جنبش سبز و کشتار مردم برعهده داشتند و دارند، کاملا” آشکار کرد که این دستجات که دیگر یکسره مزدور و مواجب بگیر و رانت خوار، و اکنون بسیار سازمان یافته و مجهز به سلاحهای سرد و گرم هستند، اندامی از دستگاه سرکوب استبداد دینی هستند. بعلاوه اکنون می توان دید که این دستجات؛ از شمار عواملی هستند که دولت پادگانی کودتا در مسیر مرعوب و تسلیم و به زانو درآوردن سران نمادین جنبش، قبضه- ی بلامنازع و بی کم و کاست قدرت بر آن اتکاء دارد.

تجمع و محاصره پنج روزه خانه آقای کروبی توسط این دستجات، تخریب و تیر اندازی و آتش زدن درب خانه، هتاکی و تعرض آشکار به حریم زندگی خصوصی وی و ارعاب همسایگان و دیگر شهروندان، سکوت تائید آمیز خامنه- ای ، که مهاجمان پیروی خود را از او فریاد می زدند، اعلامیه سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ که در پی بی نتیجه ماندن واقعه، آنرا ” حادثه ای ساخته و پرداخته عناصر بی تدبیر و خود سر” اعلام کرد، بیشتر به یک طرح شباهت دارد که به دلیل برنامه ریزی خام و ناهمآهنگی عوامل اجرای آن، نصف و نیمه رها شد! به نظر می رسد بحران در نظام سیاسی کشور در حال گذار به مرحله ی تازه – ای است.

گسترش و تعمیق شکاف در صفوف حکومت کنندگان که مهار آن ناممکن به نظر می رسد؛ در شرایطی که سرکوب جنبش سبز مانع از آن شد تا این جنبش به وزن و ثقلی فرا بروید که تناسب قوای موجود را بسود خود دگرگون سازد، در کشور موقعیتی بوجود آمده است که در آن خطر سیطره- ی کامل فاشیسم اسلامی- سپاهی، می تواند از یک احتمال به واقعیت تبدیل شود. اگر این ارزیابی درست باشد، بیش از هر زمانی باید بر همبستگی و همرائی ملی همه- ی آزادیخواهان ایران در دفاع از جنبش سبز و پشتیبانی از سران نمادین آن، انگشت تاکید گذاشت.

دوم

کشاکش و منازعاتی که در صفوف حکومت کنندگان روز به روز گسترده تر و عمیق تر در تمام عرصه های حکومتی و همه لایه های حکومت کنندگان جاری و ساری است، بازتاب یک نبرد اجتماعی- اقتصادی عظیم است که امپراطوری صدها و هزاران میلیاردی غارت و قاچاق پرورشگاه آن است. در راس این امپراطوری، نهادهای سپاه و بسیج، امنیتی و اطلاعاتی و مرتجع ترین لایه های روحانیت حاکم و اصحاب مصباحیه و حجتیه قرار دارند که “بیت رهبر” مرکز هماهنگ کننده آنان است. افول آشکار اقتدار “رهبر” در برابر زیاده خواهی و جاه طلبی و قانون گریزی های قلدر منشانه احمدی نژاد، موِئید سرشت اجتماعی کشاکش نبرد قدرت در بالا است. اگر این نبرد با همین آهنگ و شتاب، و ترکیب نیروها و تناسب گرایش ها به پیش رود، صحنه سیاست کشور – دیرتر یا زودتر- عرصه نمایشی خواهد بود که طی آن “مقام معظم رهبری”، عبای قاضی عسکری دولت پادگانی بردوش می کشد! قاضی عسگری دولتی که نماینده احزاب پادگانی- امنیتی و ثروت اندوختگان نوکیسه است که سهم شیر بیشتر می طلبند و در عین حال با آرمانگرائی امام زمانی، و صدقه و صواب جمکرانی با جمعیت چند ملیونی عقب مانده ترین لایه های اجتماعی کشور که عمدتا” ساکن روستا ها و شهرستانها و حاشیه شهرهای بزرگ هستند، در ارتباط است. توده بی شکل مردمی که مصداق “امت شهید پرور ولایت مدار” هستند و تخت ولایت مطلقه فقیه بر دوش نحیف شان استوار است.

کسی که عبای قاضی عسکری دولت پادگانی را بر قامت خامنه-ای می پوشاند چه بسا ممکن است احمدی نژاد نباشد! اما این تغییر معنی داری نیست. تغییر معنی دار؛ تغییری است که ایران را بسوی آزادی پیش براند و این فقط یک حالت دارد و آن عملی ساختن خواست های حداقلی جنبش سبز ملت ایران است؛ خواست هائی که در بیانات و بیانیه های سران نمادین جنبش به تکرار تائید و تاکید، و مطالبه شده است. اکنون بیش از هر زمان؛ ایستادگی سران نمادین جنبش واجد اهمیت و اعتبار آینده ساز است.

اهمیت دارد که به جامعه شناسی سیاست که عوامل اجتماعی پایدار را بررسی می کند کم اعتناء باقی نمانیم. حاصل این کم اعتنائی گرایشی است که بحران فروپاشی در کشور را حول خامنه-ای و احمدی نژاد و اخیرا” مشائی، دور از قاعده و بیش از اندازه شخصی می کند. از سوی دیگر در لایه هائی از جنبش سبز به گسترش تمایلاتی دامن می زند که مستعد ترجیح منافع نظام بر منافع ملت اند. آنان با تحقیر و نکوهش “استقامت” سران نمادین جنبش در دفاع از آزادی، حقوق اساسی مردم و حق حاکمیت ملت، و اصل “انتخابات آزاد”، جنبش سبز را به راه تسلیم و رضا سوق می دهند و به این ترتیب تیغ استبداد را تیز می کنند!

سرکوب، به حضور توفنده جنبش در خیابان پایان داده است، اما آن را به زیر پوست شهر و عمق جامعه رانده است. جائی که در حال تعمیق است! دولت ولائی-سپاهی کودتا بر این امر وقوف دارد. برپایه بسیاری نشانه ها می توان دید که آنها با ترفندها و شگرد هائی نظیر هیاهو پیرامون “مکتب ایرانی” که به دولت کودتا و احزاب پادگانی، ظاهر مخالفت با “فقها” و نوعی همدلی با ملت را می دهد، دست در کار به صحنه آوردن نمایش های مردم فریب و ملت گول زن هستند. نقاط آسیب پذیر جنبش سبز، نقاط اتکای آنهاست و می کوشند در صفوف طبقه متوسط ایران تکیه گاه اجتماعی برای خود دست و پا کنند. باید یادآوری کنم که وابستگی بخش های موثری از اقشار متوسط جامعه به اقتصاد نفتی و دستگاه عریض و طویل بوروکراسی دولتی و درجه نفوذ بوروکرات ها و مدیران میانی “نظام” در صفوف آنان که علایق معینی در دوام و بقای “نظام” دارند، بر درجه آسیب پذیری اقشار متوسط می افزاید. زمینه دیگر؛ فلاکت اقتصادی و و خامت معیشت مردم و تهدیدات خارجی است که بدون اما و اگر حکومت ولائی و دولت پادگانی کودتا مسئول آن هست. به این منظره، باید گستردگی تباهی ناشی از فقر و فلاکت اقشار تهیدست جامعه را اضافه کرد که نظام صدقه دام گسترده- ای برای شکار آنهاست.

یاد آوری این ملاحظات برای نشانه گذاری نقاط قوت و ضعف جنبش، دستکم دارای ارزش متدیک است و بر این امر تاکید دارد که بحرانی که سراپای جامعه را در نوردیده محصول قشربندی اجتماعی و ترکیب نسلی و جمعیتی جدیدی است که طی دو دهه اخیر تکوین پیدا کرده و چهارمین دهه عمر جمهوری اسلامی، مرحله فرجام نهائی آن به نظر می رسد. تحولات اجتماعی عمیقی که فقر و فلاکت و فساد و انحطاط را دامنگیر بزرگترین بخش های اجتماعی کشور کرده و لایه اجتماعی نازکی را که اربابان امپراطوری غارت و قاچاق- اند بر سرنوشت کشور مسلط ساخته است. اما اشتباه بزرگی خواهد بود که جامعه امروز ایران را در این تصویر خلاصه کنیم. تحولات اجتماعی عمیق به گسترش طبقه متوسط شهری منجر شده که جمعیت ۳ ملیونی دانشجویان کشور که بیش از نیم آنان دختران ایرانند، نمادی از آنست. ۷۵ در صد جمعیت کشور را زنان و مردان جوان تشکیل می دهند. از صفوف این جمعیت جوان، نیروی بزرگی برخاسته که بر بستر ارتباطات شبکه های دیجیتالی، انفجاری از آگاهی های مدنی از خود به ظهور رسانده که مصمم تر از هر قشر اجتماعی دیگر، خواهان عبور مدنی و خشونت پرهیز، از استبداد دینی و فلاکت اقتصادی برای رسیدن به آینده-ای در دموکراسی و پیشرفت، برابر حقوقی شهروندی و حقوق بشر است.

متاسفانه در ماههای اخیر، خلاف روشنرائی که در آقایان کروبی و موسوی مشهود است، عمدتا” در برون مرز، شاهد تلاش هائی در برخی رسانه های سبز هستیم که بجای تقویت گفتمان مدنی، در راه سیطره گفتمان دینی در جنبش اهتمام می ورزند. در این رسانه ها آشکارا شاهد بازتولید اسلام سیاسی و قسما” اسلام فقاهتی هستیم و کار تا آنجا پیش رفته که شناعت رفتار و کردار لباس شخصی ها علیه کروبی و خانواده او، به رفتار “یزیدیان” با “اهل بیت حسین” و به آتش کشیدن خیمه هاشان در شام عاشورا، تمثیل می شود. این رسانه ها که “حکومت علی وار، پیکار حسینی و صلح حسنی و آزادی زینبی” را تبلیغ و ترویج می کنند، گفتمان مدنی و شهروندی جنبش سبز را تخریب می کنند و به همرائی ملی و همبستگی میهنی ایرانیان در دفاع از جنبش سبز آسیب های جبران ناپذیر وارد می آورند. اما قبل از هرچیز به سرخوردگی بخش های بزرگی از زنان و جوانانی کمک می رسانند که زندگی و بالندگی جنبش مدیون آزادیخواهی امروزین و پیکار مدنی و شهروندی استور آنهاست و نیروی محرک اصلی جنبش سبز ملت ایران به حساب می آیند.

*

پیش رفتن ایران در مسیر دموکراسی و سکولاریسم یک فرایند و جنبش سبز ملت ایران بمثابه “مشروطه دوم”، جریان این فرایند در اکنون جامعه ماست. تکثرگرائی که بجای طرد و نفی تفاوت، همزیستی خشونت پرهیز، درک متقابل و مدارای متفاوت ها درجنبش را برسمیت می شناسد، و گفتگوی نقادانه، شریان حیاتی هستند که زندگی و بالندگی جنبش سبز را در راه آزادی تامین و تضمین می کند. شرط تعین کننده برای آن که جنبش سبز، هدف آزادی را از احتمال به واقعیت بپوید؛ استحکام “گفتمان دموکراسی” در آن است. این یک گفتمان مدنی، حقوق بشری و شهروندی است که در آن آزادی برای همگان، برای همه ایرانیان است و نه دینی یا ایدئولوژیک که در آن آزادی برای خودی ها است.

تاریخ انتشار : ۲۴ شهریور, ۱۳۸۹ ۱۰:۳۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

آبان ۹۸؛ وقتی پرده‌ها فرو می‌افتند و حقیقت آشکار می‌شود

شهناز قراگزلو: از آبان ۹۸ تا امروز، هزاران روایت گفته و ناگفته مانده‌اند، اما هیچ‌کدام زخم را التیام نداده‌اند، چون صاحبان قدرت هنوز از پذیرش مسئولیت می‌گریزند. همان‌هایی که روزی مردم را «اغتشاشگر» و «فریب‌خورده» نامیده و اعتراضات سراسری را «فتنه‌ای جدید» و «پروژه‌ی دشمنان خارجی» می‌نامیدند، امروز از فاجعه سخن می‌گویند، نه از سر پشیمانی یا دادخواهی، بلکه برای آن‌که دیگری را زمین بزنند.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چپ؛ صدای انسان در برابر نابرابری

حقیقت تلخ جنگی که جهان در سودان نمی‌بیند

از بالفور تا غزه: یک قرن خیانت و مقاومت

امشب تو ساغری …

تأثیر تحریم‌ها بر معیشت کارگران و زحمتکشان از جنبه های اقتصادی و اجتماعی

نماینده مجلس: حقوق زیر ۴۵ میلیون تومان برای کارگران یعنی خط فقر