پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۵:۱۵

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۵:۱۵

نفرت بر خشونت!

ماجد رفت. ماجد جان باخت، و برای همیشە همانند عموها و ابراهیم کە برای والدینشان غمی عمیق و غیر قابل توصیف بجای گذاشتند، او نیز غمی عمیق برای پدر و مادرش بجای گذاشت. غمی بە درازای زندگی

ماجد کاویان جانشین فرماندە کل پژاک در درگیریهای میان سپاە پاسداران و گریلاهای پژاک در کوهستانهای قندیل جان خود را از دست داد. ماجد کاویان کە در سن بیست و نه سالگی زندگی را بدرود گفت، جوانی اهل بانە در کردستان ایران بود کە از سال ١٩٩٩ میلادی بە نیروهای پ کا کا پیوستە بود. جوانی پرشور کە تقریبا بیشتر عمر خود را در جنگ و ناامنی و آوارگی بسر برد، از جنگ کردستان و جنگ ایران و عراق گرفتە، تا پیوستن بە نیروهای پ کا کا و پژاک، کە او را همیشە در شرایط دشواری قرار داد. وجودی در میان باد و برف و کولاکهای سهمگین.

ماجد جوان، اولین فرد جانباختە خانوادە و یا فامیل نیست. در حقیقت وی چهارمین نفر از میان کسانی می باشد کە عاشقانە بدنبال رویاهای خویش رفتند، و جان بر سر عهد و پیمان نهادند.

اولین نفر، عبدالباقی کاویان، عموی ماجد، عضو کمیتە کردستان سازمان راە کارگر  کە در زمستان سال ١٣۶٢ در کوهستانهای مرزی میان بانە و سردشت در سرمای زمستان در یک ماموریت سازمانی جان خود را از دست داد، و غریبانە در روستایی در منطقە سردشت بە خاک سپردە شد.

دومین نفر، ابراهیم مجیدیان از اعضای فامیل و عضو سازمان مجاهدین کە در سال ١٣۶۵ در یک درگیری در منطقەای میان بانە و سردشت جان خود را از دست داد. ابراهیم را نیروهای رژیم بعد از اینکە جسدش را از ناحیە سر کاملا درهم شکستەبودند، و با همان لباسهای عادی اش بە خاک سپردەبودند، بعد از چند هفتە از گور بیرون آوردیم، بعد کفن کردیم و دوبارە بە خاک سپردیم. آن روز روزی پاییزی بود با آسمانی ابری و غمگین، کە هیچ وقت از ذهن بستگانش محو نخواهد شد، مرگ ابراهیم چنان داغی بر دل پدر و مادر نشاند کە فقط احساسهای لطیف انسانی می توانند بنوعی آن را در پیش خود مجسم کنند. و شاید چنین داغهایی را هیچوقت نتوان آنچنان کە باید، توصیف کرد.

سومین نفر سلیم کاویان عضو حزب دمکرات کردستان ایران – رهبری انقلابی، عموی دیگر ماجد می باشد کە در سال ١٣۶٧ در روستایی میان بانە و سردشت همراە رفقایش در خانەای بە محاصرە نیروهای جمهوری اسلامی افتاد. او زندە زندە در آتش سوخت و برای همیشە زندگی را در جوانی بدرود گفت. در همان گورستانی کە ابراهیم آرمیدە است، سلیم نیز آرمیدە است، اما نە تمام پیکر او، بلکە تنها استخوانهایش. نصف بدن او در همان خانە روستایی برای همیشە بە جا ماند. او را در حقیقت دو آرامگاە هست.

و اینک بعد از سالها نوبت بە ماجد کاویان، ماجد جوان رسید. ماجدی کە او نیز همانند عموها، بدنبال آرزوها، در بهترین سالهای عمر برای همیشە زندگی را وداع گفت.

هنگامی کە ایران را ترک کردم، ماجد کودکی دە – یازدە سالە بود. خاطرە من از وی کودکی خردسال با چهرەای معصوم است کە در هنگام جنگ ایران و عراق و بمبارانهای وحشیانە هواپیماهای عراقی کە هزاران انسان بیگناه را در شهر من بە خاک و خون درغلطانیدند، با هم و همراە کل فامیل بە روستاهای اطراف شهر روی می آوردیم. خاطرە من از او کودکیست با چشمانی مشتاق و کنجکاو و چهرەای دوست داشتنی کە بدنبال زندگی کردن بود. کودکی کە من بارها و در همان سالها می توانستم کابوس مرگ وی را بە مانند همە آن کودکانی دیگری کە در این جنگ وحشیانە جان خود را از دست دادند و در زیر بمبها بە شیوەای فجیع تکە تکە شدند، در جلو چشمان خودم مجسم کنم. اما ماجد جان بدر برد، جان بدر برد تا در زمانی دیگر و در جایی دیگر و البتە نە چندان دور از روستاهای اطراف شهرش، قربانی دور نهادینە شدە خشونت شود.

ماجد رفت. ماجد جان باخت، و برای همیشە همانند عموها و ابراهیم کە برای والدینشان غمی عمیق و غیر قابل توصیف بجای گذاشتند، او نیز غمی عمیق برای پدر و مادرش بجای گذاشت غمی بە درازای زندگی.

بدرود ماجد، بدرود ماجد عزیز! چهرە عزیزت را می بوسم. نگاههای غریبت را می بوسم کە بعد از بیست سال در تلویزیون و هنگامی کە دیگر تو مردی شدە بودی برای آخرین بار دیدمت. دوستت دارم.

و تو نیز ای پدر، کاک کریم عزیز! ریش سفید و موهای برف گونەات را می بوسم. چهرە شکستەات را می بوسم. زندگی را خشونت برای بسیاریها بە جهنمی زمینی تبدیل کرد. قلب خونینت را می بوسم.

تاریخ انتشار : ۱۷ شهریور, ۱۳۹۰ ۸:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

آیا تانکهای آبرامز امریکایی می‌توانند وضعیت را در اوکرائین تغییر دهند؟

با احتساب تانکهای فرسوده قدیمی «ت-۷۲» یا «ت-۶۴» که ساخت آن به دوران اتحاد شوروی برمیگردد وبا در نظرگرفتن تانکهای مهدوم شده، مارک شاسیلان اینگونه برآورد میکند که «اوکراین ۶۰۰ تا ۷۰۰ از ۱۰۰۰ فقره تانکهایی که در آغاز شروع جنگ در اختیار داشت را از دست داده است.»

زنی که سپهرش به فراخنای ایران است.

چه شگفت انگیزسرزمینی است! ایران زمین که مهرش و عشق به آزادیش چنان با جان عجین گردیده که استبدادحاکم شده برآن هرگز قادر نیست طولانی مدت دوام بیاورد ودر هراس از خروش و بر آمد مردم نباشد.

پناهندگان افغانستانی؛ غایبان سیاست «ما»

در فضای گشوده برای سخن گفتن از تبعیض اما، کمترین توجه‌ها جلب یکی از عمیق‌ترین اَشکال تبعیض در ایران شد: تبعیض علیه پناهندگان افغانستانی. از قضا همزمانی هجوم دوباره‌ی طالبان به افغانستان پس از توافق با آمریکا، و آوارگی دوباره‌ی آن مردم رنج کشیده با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» می‌توانست زمینه‌ای برای همدلی و هم‌صدایی با پناهجویان افغانستانی باشد…

مقوله تفسیر: از دگم های مذهبی تا روشنگری انسانی…

متد و روش های علوم تجربی برای توضیح پدیده هاست، ولی هنر تفسیر در علوم انسانی، شرایط و امکانات و کوشش در راه فهمیدن متون است. هرمنوتیک یا تفسیر به عنوان علم معنی در علوم انسانی خود را با تولیدات فکری انسان مشغول میکند.

آن‌ها هم…(یادی از رفیق غلام‌حسین بیگی)

چشم‌هایش را باز کرد و نگاه کرد به مردم. ذرات آب را که باد با خود از فواره وسط میدان روی صورتش می‌نشاند حس کرد. نمی‌دانست سروصدای آدم‌ها و ماشین از خواب بیدارش کرده است یا دردی که گرسنگی ول کرده بود توی شکمش، اما مطمئن بود که یک کدام از این‌ها بوده.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

شادباش به‌مناسبت هشتادودومین سالگرد تاسیس حزب تودۀ ایران

پیوند نزدیک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و حزب تودۀ ایران را آرمان‌های مشترک صلح، آزادی، عدالت اجتماعی، مردم‌سالاری (دمکراسی) و سوسیالیسم برقرار کرده‌است. هم‌سویی در مبارزه برای تحقق این آرمان‌ها و مبارزه برای گذر از شرایط اسف‌بار و بحران‌زدۀ کنونی زیر سیطرۀ حکومت ولایی جمهوری اسلامی و مبارزه برای استقرار حکومتی بر پایۀ مردم‌سالاری (دمکراسی)، آزادی و عدالت اجتماعی در کشور این پیوند را استحکام می‌بخشد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آیا تانکهای آبرامز امریکایی می‌توانند وضعیت را در اوکرائین تغییر دهند؟

زنی که سپهرش به فراخنای ایران است.

پناهندگان افغانستانی؛ غایبان سیاست «ما»

مقوله تفسیر: از دگم های مذهبی تا روشنگری انسانی…

آن‌ها هم…(یادی از رفیق غلام‌حسین بیگی)

سلحشوری های بی پایان شوالیه ای به نام بیژن اشتری!