شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۸

شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۸

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار می‌شوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود.... مردم آمریکا...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: عباس عراقچی
نویسنده: عباس عراقچی
کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم
بیاییم رنجِ این روزهای دشوار را کم کنیم. با تغییر در نگرش، با چه باید کردِی دیگر… با عشق و زنده‌باد زندگی… نکبتِ جنگ، خانمان‌سوز است… بیانِ خواستِ یک‌صدایِ برقراری...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»
این هفت جریان کردستانی، در جریان تهاجم بسیار کارشده، هدفمند و برنامه ریزی شده برای لیبیایی کردن ایران، از سوی “جامعه جهانی” به رهبری آمریکا و نیروی نیابتی اش اسرائیل،...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر
مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند... در کوتاه‌مدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانۀ ملی کمترین توقعات است. برگزاری...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: میرحسین موسوی
نویسنده: میرحسین موسوی
روایت زنان افغانستانی از رد مرز
آنچه می‌خوانید روایت چهار زن افغان‌تبار است که سال‌ها در ایران زندگی کرده‌، فرزند به دنیا آورده‌، کار کرده‌ و روابط انسانی و پیوندهای عاطفی داشته‌اند اما در چند ماه گذشته...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
در ستایش ایستادگی: به زندانیان و همۀ آنانی که آزادی را معنا کردند
ما با نام تو، نه فقط از تو، که از همه‌ی آدم‌های ایستاده یاد می‌کنیم. از آن‌ها که هنوز باور دارند: آزادی، امتیاز نیست — فضیلت است و حقیقت، اگرچه...
۱۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده

نفوذ، حجاب و کابوس انتخابات

مردم در این انتخابات ها، هدف اصلی حرکت‌شان زدن نیروهائی بوده که به دستگاه ولایت نزدیک بوده اند. به میزانی که کاندیداها از این دستگاه جهنمی فاصله گرفته و یا فاصله داشته اند، به همان میزان نیز، مورد استقبال مردم قرار گرفته اند. این را نیروی مسلط حکومت و شخص ولایت فقیه خوب می داند و خوب تفهیم شده است.

این مطلب، مدتی پیش و نخستین بار در سایت عصر نو انتشار یافت. به دنبال گشایش بخش ویزه مربوط به انتخابات در سایت کارآنلاین، رفیق محمد اعظمی با ارسال پیامی، ابراز علاقه نمود که با درج مطلب ایشان در این بخش، در مباحث این بخش شرکت داشته باشد. ما ضمن استقبال از پیشنهاد رفیق محمد اعظمی، مطلب ایشان را در اختیار خوانندگان ارجمند سایت قرار می دهیم.
شورای سردبیران کارآنلاین

***********

جمهوری اسلامی حدود سی و شش سال است که جامعه ایران را با بحران آفرینی مدیریت کرده و می خواهد مدیریت کند. در این سال ها، هیچ دوره ای مردم ایران آسود نبوده اند. از گذشته های دور، از جنگ و کشتار، از قتل های زنجیره ای تا برنامه هسته ای، از خائن و نامطلوب اعلام کردن تقریبا کلیه سران خود همین حکومت و دستگیری و زندانی کردن نخست وزیر دوران جنگ و رئیس مجلس دوران خامنه ای و …. که بگذریم، پس از آن نیز، در هر مقطعی، موضوعی برای تنش برجسته شده است. اکنون در جامعه و در درون کشور دو موضوع بیش از موارد دیگر بهانه تنش شده اند. نفوذ و حجاب.

رهبر جمهوری اسلامی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ به دلیل اوضاع بحرانی جامعه و ترس از خیزش های مردمی، با توجه به اوضاع وخیم اقتصادی و فشار تحریم های بین المللی مجبور به عقب نشینی شده و دستور مذاکرات با آمریکا را صادر کرده بود و در نوروز ۹۲ طی سخنرانی اش در مشهد به شکلی پوشیده این عقب نشینی را در لفافه اعلام هم نمود. اکنون که مذاکرات به نتیجه رسیده و تصمیمات طرفین به مرحله اجرا نزدیک شده است، زیر فشار نیروهای امنیتی و سپاه و برای راضی نگهداشتن آن ها، شروع به سنگ اندازی در برابر سیاستی می کند، که خود تصمیم گیرنده اصلی اش بوده است و بدون چراغ سبز او، این سیاست نمی توانسته است توسط دولت حسن روحانی اجرا شود.

توافق هسته ای به طور مستقیم منافع فرماندهان سپاه و امنیتی ها یعنی همان نیروهائی را به خطر می اندازد که از “برکت” تحریم ها، سودهای کلان به جیب زده اند. به بهانه دور زدن تحریم ها، دزدی های نجومی را سازمان داده اند. گرفتاری ولایت فقیه این است که در حالی که تصمیم گیرنده اصلی بوده است، خود را ناگزیر می بیند برای حفظ رضایت نیروئی که بدان تکیه دارد، در برابر پیشرفت همان تصمیمات، سنگ اندازای کند. تناقضات سخنان خامنه ای ناشی از این واقعیت است.

از طرف دیگر، با فرارسیدن زمان انتخابات مجلس شورا و خبرگان، تسخیر مجدد این نهادها و کوتاه کردن دست رقبا از آن ها برای خامنه ای و شرکاَء، یکی از مهمترین مسائل پیش روست. مجلسی صد در صد مطیع ولی فقیه، با مجلسی که در این یا آن زمینه پوشیده یا آشکار، مخالفت و سنگ اندازی کند، متفاوت است. خصوصا در شرایط بحران و خطر برآمدهای توده ای، این ناهماهنگی فلج کننده خواهد شد. در شرایط بحران، اعمال اراده یکپارچه در بالا یکی از مهمترین عواملی است که می تواند در مهار بحران نقش ایفا نماید. قبضه کردن نهادها از جمله مجلس در شرایط کنونی بدین خاطر جایگاه فوق العاده ای پیدا کرده است. برای تسخیر مجلس نیز، دستگاه ولایت مرعوب کردن جامعه و عقب نشاندن حریف را، راه چاره دیده است. هدف این است که دولت و حامیان آن بهره ای از پیشبرد مذاکرات برای لغو تحریم ها و پایان دادن به بحران اتمی نبرد. تبدیل دولت و حامیانش به عامل نفوذ غرب، ممنوع کردن مذاکره با مهم ترین طرف مذاکره دولت، یعنی آمریکا، هدفی جز تاثیر بر صف بندی های درونی حکومت در آستانه انتخابات ندارد. برجسته کردن نفوذ و طرح مبارزه با حجاب، هر دو را، در این رابطه باید دید. امروز، در آستانه انتخابات، طرح نفوذ برای لگام زدن و کنترل جریان روحانی و رفسنجانی و ارعاب اصلاح طلبان و مردم پیش کشیده شده است. سخنان رهبر جمهوری اسلامی، در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان به مناسبت سیزده آبان با همین هدف بیان شد.

 اساسا پیش از طرح آن در سطح جامعه، موضوع با دستگاه های وابسته به ولایت هماهنگ شده بود. به همین دلیل این سخنان یکروز بعد و به سرعت، توسط اطلاعات سپاه پیگیری شد و تحت عنوان مبارزه با “باند نفوذ آمریکا در مطبوعات کشور” دستگیری گسترده روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای کشور آغاز شد. در روز ۱۳ آبان ده ها تن از روزنامه نگاران به اتهام “تشکیل باند نفوذ آمریکا در مطبوعات کشور” توسط اطلاعات سپاه بازجوئی و تعدادی دستگیر شدند. شواهد نگران کننده ای از بازداشت های فله ای توسط اطلاعات سپاه بگوش می رسد. تنها در قزوین ۱۷۰ تن باز داشت شده اند.

حکومت در اکثر انتخابات سال های اخیر، غافلگیر شده است. محاسبات اش درست از آب در نیامده است. مهره چینی هایش نتیجه دلخواه نداده است. از دوم خرداد ۷۶ به این سو، انتخابات ها، به خصوص ریاست جمهوری، به کابوسی برای نیروی مسلط حکومت تبدیل شده اند. مردم در این انتخابات ها، هدف اصلی حرکت‌شان زدن نیروهائی بوده که به دستگاه ولایت نزدیک بوده اند. به میزانی که کاندیداها از این دستگاه جهنمی فاصله گرفته و یا فاصله داشته اند، به همان میزان نیز، مورد استقبال مردم قرار گرفته اند. این را نیروی مسلط حکومت و شخص ولایت فقیه خوب می داند و خوب تفهیم شده است. طرح “نفوذ” در نتیجه کابوس انتخابات برجسته شده است تا با این بهانه تیغ سرکوب تیزتر شود. برای سرکوب نیز طبیعی است در گام نخست روزنامه نگاران و دست اندرکاران رسانه هائی که می خواهند با فاصله از قدرت انجام وظیفه و اطلاع رسانی کنند، در نوک حمله قرار گیرند. به موازات دامن زدن به نفوذ آمریکا در نهادهای حکومتی، در این هفته، برخورد با مساله حجاب هم دوباره کلید خورد. پلیس جمهوری اسلامی به بهانه “کشف حجاب در خودروها” حمله به زنان را در دستور قرار داد. سرتیپ حسین اشتری اعلام کرد که ماموران در سراسر کشور با کشف حجاب در اتومبیل برخورد خواهند نمود. سخنگوی نیروی انتظامی گفته است: “درصورت مشاهده پلیس‌های راهبر و امنیت اخلاقی در مورد کشف حجاب داخل خودرو، خودرو به پارکینگ منتقل و رسیدگی قانونی انجام خواهد شد و با هماهنگی مراجع قضایی در صورتی که شکایتی ارایه شود، شکایت مورد رسیدگی قرار می‌گیرد” او افزوده است: “براین اساس خودروی این افراد ممنوع الخدمت شده و نمی‌توانند خرید و فروش کرده، عوارض پرداخت کرده و هیچ یک از نیازهای یک خودرو در طول یک سال انجام نخواهد شد” در این زمان کوتاه و پس از اعلام این سیاست، دو هزار خود رو توقیف و پرونده شان در حال رسیدگی قرار گرفته است. البته زنانی که در داخل ماشین خود، کشف حجاب کرده اند نیز، جداگانه به حسابشان رسیدگی خواهد شد.

تهاجم به زنان و روزنامه نگاران در آستانه انتخابات آگاهانه در دستور قرار گرفته است. در جریان انتخابات فضا برای طرح ایده ها نسبت به دوره پیش از انتخابات بیشتر می شود. نیروهای سیاسی چه حکومت مداران و چه منتقدان و حتی نیروهائی که استبداد حاکم و در راس آن دستگاه ولایت را سد راه تحول می بینند، امکان دخالت در فضای انتخاباتی را پیدا می کنند. حکومت بسته به توان و قدرت سرکوبش همواره کنترل فضا را در دستور دارد اما در جریان انتخابات برای دوره ای کوتاه یا چند ماهه، این فضا تغییر می کند. بسته به اهمیت انتخابات برای مردم این فضا بیشتر و یا کمتر دستخوش تغییر خواهد شد. در جریان انتخابات ریاست جمهوری از دو خرداد ۷۶ به این سو، در همه انتخابات ها، فضا از کنترل حاکمان خارج شده است. هر چند در بالا، کنترل بر کاندیداها توسط دستگاه ولایت بیشتر می شود، تا آنجا که رفسنجانی نیز رد صلاحیت می شود، اما در پائین این مردم هستند که با دخالت خود فضا را تسخیر می کنند. همین دخالت است که “انتخابات” را به کابوس حکومت تبدیل کرده است. روزنامه نگاران با استفاده از رسانه ها و مطبوعات، جزو نیروهای دخالتگر هستند که دامنه کابوس را گسترده تر می کنند. زنان نیز دیگر نیروی کابوس ساز حکومتند. زنان در انتخابات ها با طرح مطالباتی، کوشیده اند دخالتگری کنند. در این دور، بخش هائی از جنبش زنان با طرح مطالبات خود فعال شده و کمپین تقویت و افزایش زنان در مجلس را پیش کشیده اند. این شیوه برخورد با انتخابات برای دامن زدن به جنبش بسیار مفید و موثر است. به خصوص نوع مطالبات و شیوه مبارزه زنان امکان برخورد با آنان را دشوار می کند. شاید از این روست که مساله حجاب آن هم در خودرو توسط حکومت برجسته شده است. باید توجه داشت که دخالت زنان در فضای انتخابات هیچ ارتباطی به غیردموکراتیک بودن انتخابات ندارد.

طرح مطالبات اهرم نیرومندی است که بیشترین زنان را می تواند بسیج نماید. خطاست که این مبارزه را در محدوده فرستادن نماینده به مجلس و دلبستن بدان، در انتخاباتی غیر دموکراتیک و در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی محبوس کنیم. در جمهوری اسلامی مجلس چندان ربطی با مجالس قانونگذار در جوامع دموکراتیک ندارد. ترکیب آن نیز پس از عبور از فیلتر شورای نگهبان، برگزیده می شوند. اساسا فقط خودی ها اجازه معرفی نماینده دارند و این خودی ها هم با گذشت زمان کم وزن تر و دامنه حضورشان محدود و محدودتر شده است. امروز تقریبا اصلاح طلبان هم، به عنوان یک جریان، با هویت خود از شرکت در انتخابات و دادن نماینده محرومند. دیگر نیروهای خودی نظیر رفسنجانی و روحانی نیز با خطر حذف مواجه هستند. توجه باید داشت که اثرگذاری در مجلس زیر سیطره قوانین شرع و با نظارت شورای نگهبان ناچیز است. دخالت زنان در فضای انتخابات، مطالبه را به درون جامعه می برد و به مبارزه و حق خواهی دامن می زند. این مبارزه جنبش زنان را نیرومند می کند و می تواند نیروهای ارتجاعی تر و خشک مغزتر حکومت را عقب بزند. از اینرو در این اوضاع دخالت زنان با روش مطالبه محوری خاری است در چشم دستگاه ولایت و قابل تحمل نیست. سرکوب زنان هر چند در طول حیات حکومت وجود داشته است، اما طرح رعایت حجاب در داخل خودروها جلوه جدیدی از تهاجم به زنان است که در این مقطع و با توجه به کابوس انتخابات، می تواند برای عقب نشاندن و ارعاب آن ها در انتخابات صورت گرفته باشد.

انتخابات در جمهوری اسلامی یک مقوله سه مرحله ایست: دوره پیش از رای گیری. زمان رای گیری و دوره پس از رای گیری. در هر کدام از این مراحل هم، می توان سیاست معینی را پی گرفت. اکنون در مرحله پیش از رای گیری قرار داریم. و بحث من این مرحله را مد نظر دارد. در این مرحله حکومت نیازمند باز کردن فضاست. ابعاد آن به برآمد جنبش ها نیز بستگی دارد. حضور زنان، روشنفکران، کارگران، جوانان و فعالان سیاسی و مدنی مردم در مناطق ملی و … می تواند کنترل کامل فضا توسط حکومت را دشوارتر کند. کابوس انتخابات هم، اساسا در این مرحله کلید می خورد. در این مرحله تقریبا همه مخالفان دموکرات متحد القولند که انتخابات نه تنها آزاد نیست حتی نیروهای خودی و مورد تائید هم از حقوق یکسان برخوردار نیستند. به همین خاطر ناعادلانه و تبعیض آمیز نیز هست. دخالت در آراء هم وجود دارد و این دخالت در مواردی در حدیست که صدای اعتراض خود حاکمان را هم بلند کرده است. طرح خواسته ها توسط جنبش های احتماعی نیز نمی تواند مورد اختلاف نیروهائی باشد که تکیه گاه اصلی شان حرکات مردمی است.

از اینرو طرح مطالبات و دامن زدن بدان می تواند نقطه اشتراک این نیروها باشد. خواست مشترک دیگر ، دفاع از حقوق کسانی است که حقشان ضایع شده است. چه آنان که به بهانه های مختلف سرکوب شده اند و چه آنان که به کلی از صحنه سیاسی حذف شده اند. با این سه خواست می توان کارزار مشترک پیش از رای گیری را دامن زد. این مجموعه می تواند مبنای کار مشترک قرار گیرد. هر چند مهم است که ما صدای مشترکمان را در قالب یک تجمع و یا سازمان بیان کنیم، اما حتی اگر این خواسته ها در اشکال متنوع جداگانه یا جمع های کوچکتر بیان شود، باز طنین خود را دارد. اینکه در زمان رای گیری نیروها چه تصمیمی می گیرند، نباید امروز چنان برجسته شود، که تمام این اشتراکات عملا بدیده نیایند. معمولا نیروهای مخالف جمهوری اسلامی در انتخابات به افشای غیر دموکراتیک بودن آن اکتفا می کنند. اهمیت دارد که با انتخاب تاکتیک های مناسب برای دخالت در فضای انتخابات فعال شویم و با حمایت از حق انتخاب آزادانه مردم و به ویژه و در این شرایط با پشتیبانی از روزنامه نگاران و جنبش زنان روحیه این نیروها برای دخالت گری را بالا ببریم.

حکومت می خواهد هر چه بیشتر فضا را تنگ کند. اما این خواست در هر شرایطی قابل تحقق نیست. می توان به مقابله با یورش حکومت به حقوق و آزادی های مردم برخاست. البته مقابله موثر و ایجاد فضا، به اراده مشترک نیازمند است. به حضور جنبش ها، به طرح مطالبات و پیگیری آنها، به افشای انتخابات فرمایشی با صدای نیرومند و رسا، به اتحاد و همیاری در هر کجا که صدای مشترک وجود دارد و در مقابل پرهیز از کلی گوئی و شعار پردازی. من بر این باورم که گذر از جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی، با شعارهای کلی ممکن نیست. جمهوری اسلامی را با سیاست های روزمره، در جریان زندگی و در محله و محیط کار می توان زمینگیر نمود. حتی در میدانی که خود او باز کرده است، می توان عقب راند و به شکست کشاند. کسانی که با آرزوی برکناری رژیم فقط شعار های کلی می دهند، نمی توانند در برافتادن استبداد نقش مثبتی ایفا کنند. خواست برانداختن استبداد زمانی که تاکید بر پرهیز از خشونت در مبارزه است، تنها در جریان زندگی مردم و همراه و در کنار مبارزه آنان می تواند به عمل معینی بیانجامد، در غیر این صورت به شعاری غیرموثر در واقعیت، و ارضاکننده در خیال، بدل می شود.

 با تاکید بر دو نکته مطلب را به پایان می رسانم

اول اینکه امیدوارم اپوزیسیون جمهوری خواه و دموکرات ایران این بار تمام نیرویش را متوجه استقرار دموکراسی و ضربه به استبداد حاکم کند. حداقل در این دور کمتر به دست و پای همدیگر بپیچیم. بگذارید بیشتر از این چنگ بر صورت همدیگر نکشیم.

دوم اینکه چپ ایران در مجموع از حقوق زندانیان سیاسی با هر عقیده و مرامی پشتیبانی کرده است. شاید کمتر نیروئی اینچنین از حقوق زندانیان دگرباش دفاع کرده است. اما این دفاع کلی و عمومی بوده است. هر چقدر پشتیبانی از حقوق زندانیان به عرصه مشخص نزدیک تر شده، کمرنگ گشته و در مواردی حتی رنگ باخته است. امروز میر حسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد در زندانند. دفاع نیروهای چپ از این سه زندانی به نام نشان آنها، بسیار ضعیف، محافظه کارانه و با لکنت زبان بوده است. من هیچگاه نیروهای چپ را در دفاع از حق زندانیان چنین مردد و ترسو ندیده ام. من با نظرات این سه زندانی که نقش موثری در جریان جنبش ۸۸ داشتند، توافقی ندارم. و با دیدگاههای آنان اساسا قرابتی ندارم. اما هر چه گذشته است این سه تن به لحاظ سیاسی تاکیدات و جهت گیری مثبت تری داشته و در برابر دستگاه ولایت سرسختی بیشتری نشان داده اند. بر این باورم که خصوصا در دوره انتخابات، سکوت در باره این سه زندانی مقاوم، کاری ناپسند و چندان با ارزش های مورد دفاع چپ، همخوان نیست. این تابوی سکوت را باید شکست. تردید نکنیم که با شکستن این سکوت، ما قوی تر می شویم.

 

——————————-

 در ارتباط با این مطلب از  من دو پرسش طرح شده که شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی مشروعیت به نظام کنونی نمی دهد و حداکثر در خدمت تقویت جناح اصلاح طلب که جناحی از حکومت است قرار نمی گیرد؟ و دوم اینکه موضوع فعالیت کمپین زنان در ارتباط با انتخابات خدمتی به اصلاح طلبان نیست و آنها را تقویت نمی کند؟

در پاسخ به پرسش نخست بگویم که من انتخابات را در ایران غیر آزاد و تبعیض آمیز و … می دانم. از سوی دیگر انتخابات مثل زمان شاه و صدام نیست. واقعا رای مردم در محدوده کاندیداهای خود حکومت موثر است. ایراد ما نیروها این است که نام این رای گیری را انتخابات با همان تعریف شناخته شده و مورد قبول جامعه جهانی در نظر می گیریم. کسی که انتخابات در ایران جمهوری اسلامی را با تعاریف شناخته شده آن می سنجد حق دارد بگوید در ایران حق انتخاب آزادانه ای وجود ندارد. اما اگر خود را اسیر این تعاریف نکنیم، انتخابات ایران یک فرصتی است که حکومت ایجاد می کند. پرسش این است باید از این فرصت به نفع رشد مبارزه مردم از آن استفاده کرد یا نه؟ فعلا که نیروی قدرتمند دموکراتیکی در صحنه مبارزه نیست، می بایست ضمن اینکه ایجاد توهم نکنیم از این فرصت ها به سود جنبش مردم بهره گیریم. بدین منظور ما در درجه اول باید بگوئیم که انتخابات در ایران ربطی به حق انتخاب آزادانه ندارد. برای استفاده از این فرصت هم می گویم این انتخابات ها سه مرحله دارد. پیش از رای گیری دوم رای گیری و سوم پس از رای گیری. در مرحله پیش از رای گیری نظر من این است که ضروری است در آن دخالت کرد. توجه داشته باشیم که نمی گویم شرکت باید کرد. قبلا می گفتم در مرحله اول شرکت کنیم. حالا مدتی است که از واژه دخالت استفاده می کنم به جای شرکت. چون فکر کردم ممکن است بدفهمی شود. هر چند که تفاوت اساسی بین این دو واژه وجود ندارند، اما دخالت را رساتر می دانم. در این مرحله، همه نیروها با هر نظری می توانند دخالت کنند. تحریم و یا طرح مطالبه و یا اساسا شرکت کردن و … در واقع دخالت و یا شرکت در این مرحله انتخابات است و ربطی به رای دادن یا ندادن و یا تحریم انتخابات ندارد. در رابطه با موارد دیگر پیرامون انتخابات توضیح نمی دهم تا مطلب طولانی نشود. شاید به صورت جداگانه و کامل مطلبی بنویسم هر چند در این باره زیاد مطلب نوشته ام.

 در مورد دوم که از من انتقاد شده که چرا از کمپین زنان برای به هم زدن ترکیب مجلس دفاع کرده ام و انتقاد شده است که این تقویت اصلاح طلبی و تقویت ماندگاری نظام است، باید بگویم که اگر مطلب من درست خوانده شود من از این حرکت حمایت بدون قید و شرط نکرده ام. شروطی را اثباتی بیان کرده ام و نوشته ام :
“خطاست که این مبارزه را در محدوده فرستادن نماینده به مجلس و دلبستن بدان، در انتخاباتی غیر دموکراتیک و در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی محبوس کنیم. در جمهوری اسلامی مجلس چندان ربطی با مجالس قانونگذار در جوامع دموکراتیک ندارد. ترکیب آن نیز پس از عبور از فیلتر شورای نگهبان، برگزیده می شوند. اساسا فقط خودی ها اجازه معرفی نماینده دارند و این خودی ها هم با گذشت زمان کم وزن تر و دامنه حضورشان محدود و محدودتر شده است.

امروز تقریبا اصلاح طلبان هم، به عنوان یک جریان، با هویت خود از شرکت در انتخابات و دادن نماینده محرومند. دیگر نیروهای خودی نظیر رفسنجانی و روحانی نیز با خطر حذف مواجه هستند. توجه باید داشت که اثرگذاری در مجلس زیر سیطره قوانین شرع و با نظارت شورای نگهبان ناچیز است. دخالت زنان در فضای انتخابات، مطالبه را به درون جامعه می برد و به مبارزه و حق خواهی دامن می زند. این مبارزه جنبش زنان را نیرومند می کند و می تواند نیروهای ارتجاعی تر و خشک مغزتر حکومت را عقب بزند.”
بنابراین فکر می کنم این حرکت می بایست روی مطالبات متمرکز شود نه اینکه روی فرستادن کاندا به مجلس. در بیان برخی از فعالان این جنبش این مرز بعضا مخدوش شده است و نیروهای سیاسی حامی جنبش های مطالباتی لازم است در این زمینه نگذارند به سهم خود این مرز مخدوش شود. از سوی دیگر لازم میدانم بگویم که حرکت مطالبه محور را با حرکت اصلاح طلبانه نباید یگانه فرض نمود. حرکت اصلاح طلبانه حرکتی است سیاسی. موضوعش قدرت است. طرح مطالبات حرکتی است مدنی. موضوعش خواست و مطالبه این یا آن قشر یا طبقه اجتماعی است. این با ظرفیت قدرت خود را تنظیم می کند و آن با خواست مردم. از نظر من تمام جنبش ها مطالبه محورند. حتی زمانی که یک جنبش مدنی به یک جنبش سیاسی سراسری بدل می شود باز مطالبه سیاسی دارد. این دو در شرایط کنونی با هم اشتراکاتی دارند و اگر به تفاوتشان توجه نشود ممکن است ما از حرکت مطالباتی فاصله بگیریم و این برای جنبش های اجتماعی مفید نیست. بحث البته در این موارد می تواند به شکل مستقل ادامه یابد.

تاریخ انتشار : ۵ آذر, ۱۳۹۴ ۹:۲۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند که از کم‌ترین حقوق برخوردارند و نماد بهره‌کشی عریان سیستم سرمایه‌داری‌اند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم

اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»

بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر

روایت زنان افغانستانی از رد مرز