براساس اخبار رسیده، علرغم اینکه طبق ماده ۶۳، قانون کار فعلی روز کارگر(۱۱ اردیبهشت) جز تعطیلات کارگری برسمیت شناخته شده اما با اینحال امسال نیز دولت کودتا که از حدت نارضایتی کارگران نسبت به سیاستهای اقتصادی، اجتماعی حکومت و نتایج فاجعه بار آنها برزندگی و معیشت اکثریت مردم بخوبی مطلع است، از بیم آنکه این نارضایتی ها در روز کارگر در شکل تظاهرات گسترده ابعاد بیشتری به خود گیرد و حکومت کودتا و عاملان افلاس اقتصادی کشور و فقر و فلاکت توده عظیم مردم آماج اعتراضات تودهای روز کارگرقرار گیرند، با جدیت و تلاش بمراتب بیشتری نسبت به سالهای گذشته برای جلوگیری ازاعتراضات کارگری و مراسم ویژه روز کارگر در حال برنامه ریزی و تدارک است.
تشدید فشار بر منصور اسالو ریس هیت مدیره سندیکای کارکنان شرکت واحد و ابراهیم مددی نایب ریس سندیکای واحد، افزایش فشار روحی و جسمی بر فرزاد کمانگر، علی نجاتی رهبر سندیکای هفت تپه و سایر فعالین کارگری زندانی، احضار و تهدید فعالین شناخته شده و رهبران و سازماندهنگان اعتراظات روز کارگر در سال گذشته، اخراج رهبران سندیکای هفت تپه از کار، بازداشت محمد اولیای فر وکیل شرافتمند وجسور کارگران زندانی و تهدیدات آشکار و پنهان دیگری که انجام میگیرد همگی نشان میدهند که دولت متزلزل، در مانده و از مردم رانده احمدی نژاد و شرکایش تدبیر دیگری جز سرکوب و ارعاب مخالفان برایشان باقی نمانده است.
حکومت در اول ماه مه سال گذشته با یورش به تجمعات کارگری و بازداشت و زندانی کردن صدها نفر از سازمان دهند گان و شرکت کنندگان دراجتماعات کارگری، تصور می کرد که می تواند با تحمیل هزینه سنگین بر فعالین کارگری و اجتماعی، ریشه اعتراضات مطالباتی کارگری و اجتماعی را بسوازاند؛ اما همانگونه که حوادث سال گذشته نشان دادند اعتراضات نه تنها فروکش نکردند بلکه ابعاد تودهای بی سابقهای پیدا کردند و در جریان انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن به یک جنبش عمومی فرا گیر مردمی فرا رویدند، بدون اینکه بسیج تمام قدرت و امکانات سرکوب و خشونت حکومت بتواند مانع آن شود.
امسال نیز برغم تمام موانع، هم روز کارگر با گستردگی و کثرت بیشتری برگذار خواهد شد و هم اعترا ضات مطالباتی کارگری نه تنها بیشتر خواهد شد بلکه بیش از پیش این اعتراضات رنگ و بوی سیاسی بخود خواهند گرفت و حکومت را بعنوان عامل اصلی، فقر، بیکاری و افلاس اقتصادی اماج پیکار آینده خود قرار خواهند داد.
حکومت هنوز شاید بتواند مانع تمرکز تظاهرات روز کارگر شود، اما هرگز نه میتواند مانع برگزاری هزاران مراسمی که در مکانهای مختلف بطورغیر متمرکز توسط کارگران، نیروهای دمکراتیک و فعالان دانشجویی و سایر جنبش های اجتماعی گردد و نه قادر است به مخالفتها و اعتراضات کارگری پایان داده و پایه های لرزان خود را استوار کند. برعکس این اعمال سرکوبگرانه باعث شتاب گیری روند تبدیل اعتراضات صنفی به سیاسی و پیوستن کارگران و مزد بگیران به صفوف جنبش سبز و نیرومند تر شدن این جنبش و هر چه کوتاه تر شدن عمر حکومت کودتا خواهد شد.
اول ماه مه روز تجلی قدرت متحد کارگران در مقیاس ملی و جهانی است. ما کارگران موظفیم همه نیروهای خود را بکار گیریم که این روز بزرگ با اتفاق نظر کامل برگزار شود و زمینهای گردد برای وحدت صفوف کارگران و همکاری جنبش کارگری با سایر جنبشهای اجتماعی و نیروهای دمکراتیک طرفدار آزادی، برابری، عدالت اجتماعی و پیشرفت و توسعه جامعه و تقویت و تعمیق جنبش دمکراتیک مردمی موجود بعنوان عاملی که می تواند زمینه رهایی سرزمین و مردم ما را از چنگال استبداد، افلاس اقتصادی وفقر و رنج فراهم آورد. بیایید همچنان که همه ما درروز جهانی زن این روز راگرامی می داریم و در مراسم آن شرکت کرده و از مبارزه زنان برای برابری جنسی حمایت می کنیم، همانگونه که همه ما روز دانسجو را عزیز می داریم و در مراسم این روز شرکت و از مبارزات و مطالبات دانشجویان حمایت می کنیم، وهمانگونه که از حقوق عدلانه اقلیتهای ملی ومذهبی دفاع می کنیم، با برپایی مراسم و شرکت در مراسم ویژه روز کارگر در مکانهای مختلف و حمایت از مطالبات و اعتراضات حق طلبانه کارگران بخصوص از حق تشکل مستقل سندیکایی، هم امکان سرکوب تجمعات روز کارگر توسط حکومت را محدود کنیم هم همبستگی میان جنبش های اجتماعی مختلف را تقویت نمایم. تغییر جامعه بدون فعال کردن ۴۷ ملیون انسانی که بنا بر آمارهای رسمی در فقر شدید و یا فقر مطلق زندگی رنجباری را از سر می گذرانند ممکن نیست. “اول ماه مه” فرصتی است برای اعتراض به اینگونه فجاێع وبسیج نیرو برای تغییر، برای اتحاد و همبستگی، برای حق تشکل واعتصاب ، برای افزایش دستمزد، برای اعتراض به تبعیض و نابرابری، برای آزادی زندانیان سیاسی و کارگری و برای آزادی و دمکراسی.
با وجود اهمیتی که تک تک این مطالبات برای کارگران دارند اما به لحاظ اینکه بدون مبارزه سازمان یافته وبدون تشکل مستقل و آزاد سندیکایی نمی توان به هیچیک ازاین مطالبات و نیز دیگر مطالبات کارگری دست یافت، سندیکای آزاد و مستقل همچنان مطالبه نخست جنبش مطالباتی کارگران و مزد بگیران ایران است.