سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۵

سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۵

شوراها ، روزنه‌ای برای شکوفایی مدنی در دل محدودیت‌ها
انتخابات شوراهای شهر و روستا در ایران هرچند ممکن است در نگاه نخست رویدادی کم‌اهمیت به نظر برسد، اما در واقع فرصتی است برای یادآوری این حقیقت که جامعه نیازمند...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
افشای ماهیت ضد انسانی فرقه رجوی: شادی برای فاجعه یازده سپتامبر
برای مشخص شدن دو ذهنیت متضاد و آشکار شدن تمایز بین تفکر دُگم و منحط فرقۀ رجوی با اندیشه و احساس آدمی باید نگاهی تطبیقی به موضع‌گیری و واکنش بازماندگان...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: آرش رضایی
نویسنده: آرش رضایی
سه سال پس‌از قتل حکومتی ژینا مهسا امینی؛ نزدیک به سه هزار اعدام
در سال جاری میلادی (۲۰۲۵) تا لحظه انتشار این گزارش دست‌کم ۹۳۸ تن در ایران اعدام شده‌اند. با توجه به این‌که هنوز سه‌ماه‌ونیم از سال جاری باقی مانده است، به...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
آقای خامنه ای! از کدام راه می روید؟ راه مائو یا برژنف؟
سه گامی که برای عبور سالم کشور از این ورطه‌ی بحرانی توصیه می‌کنم چنین است: ۱. انتقال مهم‌ترین عرصه‌های تصمیم‌گیری راهبردی کشور به شورای عالی امنیت ملی. ۲. گسترش ترکیب...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
به این مردم اعتماد کنید
ایران در چشم جهانیان، به ویژه در چشم مردم عاصی اسرائیل، ایران دیگری بود، هرگاه روز جمعه گذشته بانگ هلهله و شادی مردم در میدان آزادی فلک را سقف می‌شکافت...
۲۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
مروری بر سنت های جامعه شناسی  | بخش اول
کیوان مهتدی: وبر و ریتل در یک یادداشت درباره اصطلاح «مسایل بدخیم» ادعا می‌کنند که تصور همگونی بیش از پیشِ اجتماعی که در ذهنیت آمریکای دهه‌ی 1950 تثبیت شده بود...
۲۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی
سوسیال دموکرات‌های نروژ در انتخابات پارلمانی پیروز شدند
بحث در مورد مالیات بر ثروت در طول مبارزات انتخاباتی جنجال برانگیز شد: برخی از چپ‌ها می‌خواهند آن را برای ثروتمندان افزایش دهند، در حالی که راست‌ها می‌خواهند آن را...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی

کمدی تراژدی در جنبش ملی آذربایجان

در این جمع دوستان عزیز ما، از نٌه نفر سخنرانان این اجلاس کنگره نه تشکیلاتی، چهار نفرش اعضای یک خانواده می باشند که دو نفرشان روسای دو "حزب" مختلف سیاسی می باشند. کمدی تراژیک به اینجا ختم نمی شود، بلکه این تراژدی ماکیاولیستی به هویت فرهنگی و ماهیت کارکرد سیاسی این عزیزان تبدیل گردیده است.

“ژان ژاک روسو” فیلسوف و متفکر مشهور دوران روشنگری هم عصر “ولتر”، دیگر متفکر مشابه فرانسوی بود. گرچه این دو هیچ موقع از نظر فکری به هم نزدیک نبودند و خصوصا “ولتر” خیلی از “روسو” انتقاد می کرد و اندیشه های وی را به تندی به نقد می کشید و مورد انتقاد قرار می داد، بعد از انتشار کتاب “امیل” از طرف “روسو” ارتجاعیون، کلیسا و اشرافیت مرتجع دستور به کتاب سوزان کتابهای “روسو” زدند. مخالف سرسخت فکری روسو “ولتر” سر بلند کرد و گفت، “گرچه من شدیدا مخالف نظرات تو هستم، ولی به خاطر اینکه تو بتوانی آزادانه حرفت را بزنی حاضرم تا فدا کردن جان خویش پیش بروم.” پایه گزاران ارزشهای آزادگی و حقوق بشر در زمان دوران روشنگری چنین افرادی بودند با چنین پایبندی های اخلاقی و چنین شهامت های سیاسی سر بلند به میدان رزم در دفاع از آزادی و آزادگی می آمدند.

دوستان ما طی مقاله ای  در وب سایت تریبون همت کرده و تلاش کرده اند تا با مطالعه کارهای ارزشمند متفکران سیاسی، اجتماعی و فلسفی بعد از “روسو” و “ولتر” و غیره، بر این بار گران بیافزایند. آنها جملات و تعاریف نوین متفکران جدید را هم به اندیشه های “ولتر” و “روسو” و دیگران افزوده و تلاش کرده اند تعریف جامعتر، کاملتر و مدرنتری از “دموکراسی” و “حقوق بشر” ارائه دهند. البته کار این دوستان البته به جای خود ارزشمند است. اجازه بدهید بعد از این مقدمه  به موضوع دیگری بپردازیم.

البته پر واضح است در هر کدام از شهرهای اروپا اگر از هفته ها قبل خبری پخش بشود که فلان جا جمع آذربایجانی ها جمع می شوند و بساط ناهار، ترشی، سالاد و نوشیدنی فراهم است و دید و بازدیدی هم خواهد بود، حداقل بیست سی نفری همین طوری هم جمع می شوند. آدمی نمی داند به این قضیه بخندد، یا گریه بکند. حداقلش این است که مات و مبهوت و حیران می ماند که این تئاتر کمدی تراژیک که روی صحنه می آید بر کدامین ارزشهای اخلاقی سیاسی اجتماعی و یا انسانی استوار می باشند. از طرفی ما با کاربرد اصطلاحاتی از قبیل “مرکز مطالعات علوم” از طرف این جمعیتها مواجه هستیم که اجتماع کنگره “بیرلیک” این دوستان در “یوتوبوری” که متشکل از نٌه تشکیلات سیاسی بودند، قادر نمی شود بیش از بیست و پنج تا سی نفر را دور همدیگر جمع بکند. “نٌه” جمعیت، یا به قول این دوستان “حزب” سیاسی اعلام کنگره مشترک “بیرلیک” می کنند و بین بیست و پنج تا سی نفر بیشتر نمی توانند جمع بکنند.

من یکی که از این قضیه سر در نمی آورم. در کشوری که من در آن زندگی می کنم، وقتی می خواهند یک حزب سیاسی تشکیل بدهند، علاوه بر تنظیم و ارائه اساسنامه و مرامنامه این احزاب در سطح جامعه، آنها باید از حدود پنج هزار نفر شخصیت  حقیقی امضا جمع آوری کرده باشند. در این جمع دوستان عزیز ما، از نٌه نفر سخنرانان این اجلاس کنگره نه تشکیلاتی، چهار نفرش اعضای یک خانواده می باشند که دو نفرشان روسای دو “حزب” مختلف سیاسی می باشند. کمدی تراژیک به اینجا ختم نمی شود، بلکه  این تراژدی ماکیاولیستی به هویت فرهنگی و ماهیت کارکرد سیاسی این عزیزان تبدیل گردیده است.

در کشوری که من زندگی می کنم، برای ثبت هر اسمی برای یک جمعیت سیاسی و یا اجتماعی، اگر کس دیگری قبلا آن اسم را به نام خود ثبت نکرده باشد، در حدود صد یورو هزینه لازم است تا به اداره ثبت اسامی مراجعه کرده و این اسم را به نام خود، یا گروه خود به ثبت برسانی. گاها کسانی که در آن واحد می خواهند چندین دکان به نامهای مختلف باز کنند و نمی خواهند کسان دیگری اسامی مورد علاقه آنها برای این مغاره ها را قبل از آنها به نام خود به ثبت رسانده باشند، سعی می کنند در این زمینه پیش قدم می شوند. آنها معمولا با هزینه کردن چند صد یورو، این اسامی را سریعا به نام های خود به ثبت می رسانند تا فردا که دکان های خود را باز کردند، این اسامی را روی آنها بگذارند. در بازار جنگ زرگری تجاری، جمعیت های سیاسی آذربایجانی خودمان،  اولا که معلوم نیست این چند صد یورو خرج شده است تا این اسامی قبلا در جایی ضبط و ثبت شده باشد یا نه، ثانیا کدامین اساسنامه ها و مرام نامه ها با کدامین هیات های موسسین این “احزاب” را تشکیل و ثبت و ضبط کرده اند، ثالثا کجا هستند آن هزاران اعضای رسمی امضا کننده ای که شخصیت حقیقی داشته باشند. آری، تئاتر کمدی تراژدی ما اینطوری ادامه پیدا می کند که تجمع کنگره “نٌه” تا از این “احزاب” با تمامی تدارکات مهمانی و حضور تمامی مهمانهای آنها به بیش از سی نفر نمی رسد.

باید “برتولت برشت” بیاید و یک نمایشنامه  تئاتری برای این تراژدی اخلاقی، فرهنگی سیاسی ما بنویسد و چارلی چاپلین هم نقش بازیگر اصلی را در این چنین تئاتری بازی بکند که ما بتوانیم عوض گریه کردن به این تراژدی، یک کمی هم برای حال خود بخندیم. اصلا بگو “دنیز”، همه در مقابل این تئاتر کمدی تراژیک سکوت کرده اند، تو هم چشمانت را به طرف دیگر برگردان و انگار نه انگار. وقتی کراوات چی های خوش تیپی که به نام های احزاب “دموکرات”، “سوسیال دموکرات”، “لیبرال دموکرات” و دموکرات های دیگر مثل نخود کشمش یا  در مطبوعات ظاهر می شوند و یا از طریق اعلامیه های مشترک خود  می خواهند به این نمایشنامه رسمیت سیاسی حقوقی ببخشند، هر روز درهای پارلمان های اروپا آمریکائی را میزنند تا مشروعیت قانونی خود را  به هر وسیله ای گسترش بدهند، گنده گی این حباب صابونی در بالای سرمان بزرگتر و بزرگتر می گردد، تو هم بگذار آنها با اسامی گنده گنده سیاسی شان بازی بکنند.

اصلا موضوع صحبت این نیست. این دوستان که از طرفی دیگر مطرح می کنند که نمایندگی سوسیال دموکراسی، لیبرال دموکراسی و… دموکراسی نوین و مدرن را می نمایند، تلاش دارند تا با تشکیل “مرکز تحقیقات علمی” نشان بدهند که نه تنها آنها دارای “اطاق های فکری” و یا “مراکز تحقیقاتی” هستند، بلکه ارزشهای امروزین و مدرن آزادگی، دموکراسی و حقوق بشر را نمایندگی می کنند. “مرکز تحقیقات علمی” آنها با ردیف کردن جملات قصاری از فیلسوفان و متفکرین دوران روشنگری و تحولات اجتماعی دوران رنسانس تا محققین و متفکرین امروزی، میخواهند نشان دهند که به آخرین دستاوردهای ارزشی فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و حقوق بشری مسلط، مجهز و پایبند می باشند.

همه ما آذربایجانیها انزجار دردناک خود را به اشکال مختلف در مورد حوادث کتاب سوزان های دوران رضا شاهی و بعدا در دوران پسرشان بعد از سرکوب جنبش ملی دموکراتیک آذربایجان در دوران حکومت ملی مردمی فرقه دموکرات آذربایجان ابراز داشته و هنوز هم در هر فرصتی بیان می داریم. خیلی از ما ها شعر شاعر شهیر آذربایجان صمد وورقون بنام “یاندیریلان کتابلار” را تا حدود زیادی هم از حفظ بلدیم. درد سنگین شکستن قلمها، سوزاندن کتابها و بستن و دوختن دهان ها را مردم آذربایجان خصوصا در صد سال اخیر با گوشت و پوست خویش لمس کرده اند.

صدای دوستان دموکرات و آزاده ما با اتفاق “بیرلیک” متشکل از نه حزب و جمعیت مدرن و مترقیشان تا چندی پیش گوش همه ما را با کلمات “لیبرالیسم”، “دموکراسی”، “آزادی”، و “حقوق بشر” خود کر کرده بود. کتاب سوزان ها، تهدید های خانوادگی نویسندگان، جایزه تعیین کردن برای گوش بریده نویسندگان، فراخوان برای الغا حق شهروندی کشوری یک نویسنده پیر، موجب نمی شود که کک این دوستان هم بگزد، اگر در جائی از دنیا آذربایجانی ها به کارهای ضد انسانی و ضد حقوق بشری دست بزنند، هیچ صدا و جیکی از این جمعیت پر جار و جنجال بر نمی آید، تا چه برسد به اینکه این فجایع توسط مقام های دولتی سیاسی آذربایجان شمالی صورت بگیرد. چرا که این ماکیاولیسم قرن بیست و یک است که هویت اخلاق و فرهنگی سیاسی این دوستان را رقم می زند، نه آزادی و آزادگی و حقوق بشر در قرن بیست و یکم.

تعجب آور تر از آن نگرانی حاصله از این بابت می باشد که “انجمن قلم آذربایجان ایران” و یا سازمان هایی مثل جنبش فدرال دموکراتیک آذربایجان و شخصیت های دیگر آذربایجانی که اهل قلم می باشند، نیز در این زمینه سکوت اختیار کرده اند. البته تنها توجیه و یا استدلالی که در این زمینه به نظر من می رسد، برخورد ملاحظه کارانه، محافظه کارانه و احتیاط آمیز از طرف این دوستان می باشد که باز هم قابل توجیه نمی باشد. امید است که عزیزان آزاده اهل قلم در این زمینه همت و شهامت بیشتری نشان داده و به این مساله توجه لازم را نشان بدهند.

۱۹/۰۲/۲۰۱۳

تاریخ انتشار : ۱ اسفند, ۱۳۹۱ ۵:۵۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه نشأت گرفته از سیاست راهبردی این حکومت برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» است.

ادامه »

بنای تجارت و سود و ثروت بر خون و استخوان و جان و هستی فلسطینیان

از گرسنگی دادن عمدی گرفته تا آوارگی اجباری و بمباران سیستماتیک، همه نشان می‌دهند که «امنیت اسرائیل» بهانه‌ای است برای پاک‌سازی قومی و جایگزینی جمعیت. انطباق سیاست نظامی اسرائیل با منطق اقتصادی آمریکا چهرۀ خود را در نسل‌کشی در غزه به‌مثابه هم‌راستایی سیاست و تجارت به خوبی نشان می‌دهد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

شوراها ، روزنه‌ای برای شکوفایی مدنی در دل محدودیت‌ها

افشای ماهیت ضد انسانی فرقه رجوی: شادی برای فاجعه یازده سپتامبر

سه سال پس‌از قتل حکومتی ژینا مهسا امینی؛ نزدیک به سه هزار اعدام

آقای خامنه ای! از کدام راه می روید؟ راه مائو یا برژنف؟

به این مردم اعتماد کنید

مروری بر سنت های جامعه شناسی  | بخش اول