* عنوان نوشته اى از “سرگى کراگ ناف” سرپرست مؤسسهء “اروپا” و رئیس “شوراى سیاستهاى خارجى و دفاعى روسیه” بسیار هشدار دهنده است. “آخرین و تنها فرصت باقیمانده” براى ایران!
بخشهائى از آن به قرار زیر است:
“رویا روئى در مورد برنامه هاى اتمى ایران وارد مرحله نهائى خود شده است. سه کشور اروپائى و روسیه زمان زیادى را صرف کردند تا ایران قانع شود بخشهاى بالقوه خطرناک را از فعالیت هاى اتمى که میتواند در تئورى به ساخت بمب اتمى منتهى شود، ترک کند. آمریکا در این رابطه نقش پلیس بد را بازى میکرد. اما در سال گذشته از خودش نرمش نشان داد.
آژانس بین المللى انرژى اتمى نیز به موازات دیگر فعالیت ها در این رابطه فعال بود و هر از گاهى متخصصان آن نشانه هائى از تحقیقات نظامى در ایران، یا بخشى از برنامه هاى سرى آنرا کشف میکردند. ولى در هر صورت معتقد بودند که ایران برنامه هاى “ان پى تى“ را زیر پا نگذاشته است.
در چند ماه گذشته ایران تردیدى باقى نگذاشت که غنى سازى اورانیوم و پژوهش هائى با کاربرد نظامى را رها نمیکند. سه کشور اروپائى به این نتیجه رسیدند که رهبران ایران از گفتگو با آنها به عنوان وسیله اى براى کش دادن موضوع استفاده مى کند و در واقع به دنبال وقت کشى میباشد. روسیه آخرین کشورى بود که این موضوع را پذیرفت. روسیه هم شریک قابل اعتمادى که با تحمل سختى در مقابل خواست غرب که: توقف عملیات ساختن نیروگاه بوشهر از روسیه را طلب میکرد مقاومت به خرج داد. روسیه حتى سلاحهاى غیر اتمى ایران را تامین میکرد. در کل ما ایران را یک کشور دوست میدانسته و میدانیم، شریکى با پتانسیل ارزشمند همکاریهاى ژئوپولتیکى در منطقه.
ما به ایران پیشنهاد کردیم که براى رفع نگرانیها در مورد اهداف اتمى تهران، مشترکا در خاک روسیه پروسه غنى سازى اورانیوم لازم براى نیروگاه بوشهر را انجام دهیم.
گفتگو ها بدون موفقیت پیش رفت. ایران پیشنهاد ما را رد کرد و سپس گفتگو ها دوباره دنبال شد. این بار ایران خواستار شرکت چین در پروژه مشترک غنى سازى اورانیوم شد.
همزمان سیاست مداران و متخصصان غربى همراه با پژوهشگران و متخصصان روسیه متفقا به این نتیجه میرسیدند که دیپلماسى ایران تنها یک هدف را دنبال میکند، خریدن زمان براى ساختن بمب. این نظر که ایران قصد دارد برنامه هاى اتمى خود را با پذیرفته شدن در جامعه جهانى و کسب اعتبار تعویض کند دیگر قانع کننده نیست. ایران تلاش میکند عطش خود را براى دستیابى به بمب اتمى پنهان کند. ولى ایرانى با یک سیستم سیاسى بسته قابل اعتماد نیست. تلاشهاى صلح طلبانه روسیه نیز به همین علت ناکام ماند. رئیس جمهور ایران نیز با سخنانش برعلیه اسرائیل موقعیت بدى را که وجود داشت بدترکرد.
لازم است این نکته را نیز بگویم، ایرانى ها این حق را دارند که آرزوى دستیابى به سلاح اتمى را داشته باشند. آنها در منطقهء خطرناکى زندگى میکنند. در جنوب با پاکستان اتمى که هر لحظه میتواند منفجر شود هم مرزند. در غرب با عراق بى ثبات و نیروهاى آمریکائى مواجه اند. و مهمتر از همه حضور اسرائیل اتمى که ایران آنرا بدترین دشمن خود میداند (هر چند که از بسیارى جهات این سعى ایران است که چنین الغاء کند).
ایران به درستى از اخلاق نامنصفانهء جامعه جهانى شکایت میکند. آنها به یاد دارند که در زمان جنگ با عراق، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروى به عراق کمک میکردند، و سکوت بیشرمانه آنها در مورد استفاده عراق از سلاحهاى شیمیائى بر علیه ایران را فراموش نکرده اند. اما مشکل اینجاست که ایران مسلح به سلاحهاى اتمى براى کشورهاى منطقه و قدرتهاى بزرگ خصوصا روسیه که در تیررس ایران قرار دارد، غیر قابل پذیرش است….
…در چنین اوضاعى و با در نظر گرفتن منافع مهم امنیتى روسیه، ما این حق را نداشته و نداریم که در مقابل فشار فزایندهء غرب براى فرستادن پروندهء ایران به شوراى امنیت سازمان ملل ایستادگى کنیم..
تمام قدرت هاى بزرگ در جلسه ٢ فوریه موافقت کردند که موضوع به شوراى امنیت گزارش شود. مسکو در عین حال این فرصت را براى تهران ایجاد کرد که یکماه دیگر پرونده بازبینى شود و حتى پس از گفتگوها باز هم تهران فرصت بیشترى خواهد داشت.
حالا توپ در زمین ایران است. نمایندگان ایران میگویند رفتن موضوع به شوراى امنیت امکان گفتگو را از میان خواهد برد ولى این حقیقت ندارد. برخى دیگر ادعا میکنند که مردم و مجلس ایران اجازه عقب نشینى را نمیدهد، این ادعا باور کردنى نیست آنهم در کشورى با “دموکراسى کنترل شده” و جائى که هیچ نوع آزادى براى مطبوعات وجود ندارد.
تهران با یک انتخاب تاریخى روبرو است که باید بدون تاخیر آنرا بپذیرد….. ایران ممکن است بخواهد در مقابل عقب نشینى امتیازاتى را کسب کند…….یا ممکن است به برنامه هائى که به نظر میرسد نظامى هستند ادامه بدهد. در این صورت با تحریم روبرو میشود……..و درعین حال باید همواره نگران حمله نظامى به تاسیسات اتمى و شاید صنعتى خود باشد…..
آرزوى من است که وارثان فرهنگ و تمدن بزرگ ایرانى…….. با غلبه بر باقیمانده هاى بنیاد گرائى مذهبى، ایران را از این مهلکه اتمى خارج کنند.”
* نیویورک تایمز ٢ فوریه نیز در همین رابطه با “برنارد گرتزمن” از اعضاى “شوراى روابط خارجى“ [آمریکا]، مصاحبه اى داشت که نکته جالب در آن سردر گمى ایران توصیف شده بود. در بخشى از مصاحبه آمده است: “دیپلماسى ایران همیشه در زمینه تاکتیک هایش خیلى خوب عمل کرده ولى بطور کلى اصول استراتژى آنها اینگونه نیست.” و در پایان مصاحبه، نتیجهء قابل توجهى میگیرد.
سوال: “اجازه بدهید در خاتمه از شما بخواهیم پیش بینى کنید که تا پایان ماه مارس چه اتفاقى خواهد افتاد”. پاسخ: “تنها چیزى را که تا حدودى با اطمینان میتوانم بیان کنم اینست که پروسه اى را که آمریکا مشوق آن بوده، پروسه آژانس اتمى ـــ شوراى امنیت ـــ بعید است فشار لازم را براى وادار کردن ایران به تغییر جهت بنیادى در آمال اتمى خود، به وجود بیاورد.”
سوال: “این مسئله به آمریکا این انتخاب را میدهد که یا آنرا بپذیرد و یا در موردش دست به کارى بزند. من حدس میزنم که این تصمیم سختى براى واشنگتن باشد.”
پاسخ : “این تصمیمى نیست که امروز باید بگیرند، اما به آن نقطه خواهند رسید.”