جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۳:۱۷

جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۳:۱۷

گزارش یک جنایت!
پس از آغاز جنگ، همسرم نسرین ستوده متنی را در اختیارم گذاشت که حاوی مصوبه ای بود که در سال 1365 ، شورای عالی قضایی با هدف تامین امنیت زندانیان،...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا خندان
نویسنده: رضا خندان
پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!
اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران
آزادی از میان اجساد مردم، آوار خانه‌ها و بمباران کشور زاده نمی‌شود. دموکراسی را نه با موشک، بلکه با اراده و فداکاری خودمان می‌سازیم؛ نه با همدستی با دشمن، بلکه...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی
نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی
اکنون بیش از هر زمان، نیاز حیاتی جامعۀ ایران بازیابی و تقویت «استقلال اندیشه» و «سازمان‌دهی مستقل سیاسی» است. ما باید بتوانیم در دل بحران، بدون اتکا به حاکمیت یا...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای
اوین؛ زندانی که از آسمان بمباران شد و از زمین خیانت دید
حمله به زندان اوین، چه از منظر حقوق بین‌الملل، چه از دیدگاه وجدان انسانی، یک جنایت محض بوده و از مصادیق روشن جنایت علیه بشریت است. همزمان، آن‌چه جنبه‌ای دیگر...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید آصفی
نویسنده: حمید آصفی
آتش‌بس تا استقرار صلح پایدار!
کارگران و زحمتکشان نیک می‌دانند که راه رفع ستم‌های نزدیک به نیم قرن جمهوری اسلامی نه با جنگ و تجاوز علیه میهن هموار شدنی است و نه با تکیه به...
۱۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: راهکار سوسیالیستی
نویسنده: راهکار سوسیالیستی

آرمان خواهِ انسان دوست

ناصر خاکسار انسانی آرمان خواه بود که شورمندانه پای عقایدش استوار ماند و عمر بر سر آن گذاشت. علاوه بر این ها، چیزی که ناصر خاکسار را بدل به انسانی بزرگ و دوست داشتنی در میان کارگران و روشنفکران می کند، شرافت و سلامت اخلاقی و انسان دوستی بی حد و مرزش است. فقدان اش دردآور است. آخر ناصرهای مان زیاد نیستند. با مرگ او ستونی از انسان دوستی و عدالت خواهی کم شد. کاکا ناصر معلم ما بود. یادش گرامی باد.

اولین بار نام  اش را  در سال ۱۳۵۷ شنیدم. از فعالان و سندیکالیست های کارگری و در بسیاری از اعتصاب ها و تلاش و پی گیری برای احقاق حقوق زحمت کشان پیشگام بود. همین نام اش را در دل و ذهن من نشاند. بعد او را از دور، بیشتر از طریق فعالیت های سندیکایی و کارگری اش می شناختم.

سال ۱۳۶۸ در صنایع فولاد مبارکه او را از نزدیک دیدم. نامه ای از اداره کار گرفته بودم برای شرکت «مِپسا» در واحد صفر هشت صنایع فولاد. آن سال ها صنایع فولاد مبارکه را می ساختند و بیست سی شرکت و کارکنان اش دست اندر کار ساخت آن بودند. وقتی رسیدم مثل دفعه ی قبل استخدام شان را کرده بودند. فکر کردم برای کار به چند شرکت سری بزنم. بیکار بودم و شرایط سختی داشتم. از این شرکت به آن شرکت رفتم تا به «جوینت مکانیک» رسیدم. از دفتری که درش باز بود تو رفتم. دفترِ کارهای اجرایی شرکت بود. ناصر خاکسار هم آن جا بود. وقتی شنید بیکارم. پرسید تا حالا کار فنی کرده ام. گفتم کار فنی نکرده ام. معلم بودم. من را به دفتر رئیس کارگاه برد. رئیس کارگاه وقتی شنید سابقه ی کار فنی ندارم، گفت فعلاً نیاز نداریم. همان روز مهرش بیشتر به دلم نشست. در میان آن جمع فقط او نگران بیکاری من بود. بلند شد و من را همراه خودش به دفتر رئیس کارگاه برد که مشغولِ کارم کند. سال های زیادی در محیط کار درگیرِ گرفتاری های لاینحل کارگری بود. رنج بی کاری را بارها حس کرده و دیده بود. همین او را از بسیاری متفاوت می کرد. همیشه یک نفر هست که می بینی دیگری را خوب درک می کند. آخر، اولین درس انسانیت، درک دیگری ست. آن روز دست از پا دراز تر برگشتم، اما خوشحال بودم. کسی تلاش کرده بود برایم کاری بکند. آن شخص ناصر خاکسار بود که می شناختم. در هر شرکتی مشغول کار می شد، با وساطت اش عده ی زیادی استخدام می شدند.

همشهری بودیم. هر دو ساکن شاهین شهر

سال ۸۱، من و ماشالله (برادر ناصر) در دو شرکت در پتروشیمی مارونِ ماهشهر کار می کردیم، اما خوابگاه مان یکی بود. دوستی من و ماشالله از آن جا شروع شد و به دوستی با ناصر گره خورد. ناصر چند ماه بعد آمد و در شرکت دیگری در پتروشیمی مارون مشغول کار شد. در ساعات کاری گاهی فرصتی گیر می آوردیم و با ماشالله به دیدارش می رفتیم. کانِکسی دفتر کارش بود. هر وقت به دیدن اش می رفتیم کتابی روی میزش بود که از آن حرف می زد و یا پاراگرافی را برای ما می خواند. یکی از شخصیت های سیاسی را که خیلی دوست داشت فیدل کاسترو بود. در برابر نقد ما از کاسترو، بی آن که به او بر بخورد خیلی آرام از دست آوردهای انقلاب کوبا در آموزش و پرورش و بهداشت و درمان مجانی، پیشرفت علم پزشکی و استقلال اش از وابستگی به آمریکا می گفت.

بعد از چند ماه از پتروشیمی مارون رفت و ما از دیدارش محروم شدیم

در شاهین شهر به اتفاق تنی چند از دوستان به دیدارش می رفتیم. وقتی از خانه اش، در خانه های چوبی (کویِ امیرکبیر) بیرون می زدیم، آدم های دیگری بودیم. انرژی ای از شور و شوق و عدالت خواهی و عشق به زندگیِ او را در دل و ذهن خود داشتیم. خستگی ناپذیر بود. حرف هایش را به مدد حافظه ی عالی اش با شعر کهن و نو و مثال هایی از زندگی روزمره به خوبی درهم می آمیخت و به شیوه ی تأثیرگذاری مطرح می کرد. مهم تر از همه در اندیشه اش تعصبی نداشت. آرمان خواهی بود که خودرأیی در ذهن و منش اش جایی نداشت. تا پیش از زمین گیر شدن، خواننده ی پیگیری بود. کتاب هایم را که به او تقدیم می کردم، به دقت می خواند و با حوصله نظرش را بر هر یک می نوشت. در آثار ادبی هم به دنبال انسان دوستی و حقوق افتادگان و زحمت کشان بود.

آخرین بار، پیش از شیوع بیماری کرونا، به اتفاق ماشالله به دیدن اش رفتیم. نحیف تر از دیدار قبل مان شده بود و برخلاف همیشه می گفت مردن را به زنده بودن در بستر ترجیح می دهد. ماه ها در بستر افتاده بود و این برای کسی که سرشار از انرژی بود و مدام در جنب و جوش، دشوار بود. آن هم برای کسی که عشق به زندگی او را، علاوه بر ذهنیت، منش و ایده هایشُ در درخت ها و گل های متنوع حیاط خانه و مرغ مینایش هم می دیدیم. در دیدار آخر، خواهرِ استوار، مهربان و دلسوزشُ صغرا هم بود که با صبر و حوصله غذا در دهان برادر می گذاشت.

در خانه اش باز بود و روشنفکران، دوستان، همکاران او در شرکت های پیمانکاری پروژه های صنعتی و فعالین کارگری می آمدند و با حوصله به صحبت با آن ها می نشست و خستگی نمی شناخت. این همه رفت و آمد بدون یاری همسر همراه او رخشنده امکان پذیر نبود.

در آخرین دیدارمان اصرار داشت هر کتابی را که می خواهم بردارم. می گفت دوست دارم کتاب هایم را به تو بدهم. گفتم همین جا باشند بهتر است. بردن کتابی از کتابخانه اش مفهوم دیگری برایم داشت. وقتی اصرار کرد کتاب شعری از منصور را برداشتم. دادم که کتاب را  امضا کند. تا کتاب منصور را دید گفت این که کتاب منصور است. گفتم خودت گفتی هر کتابی می خواهی بردار. گفت: «هر کتابی می خواهی بردار. کتاب منصور را بگذار.» کتاب برایش بخشی از وجود منصور بود. کتابی برنداشتم. از خانه که بیرون زدم می دانستم دیدن دوباره  ناصر برایم خیلی دشوار است، چون به مرور جسم و ذهن اش تحلیل می رفت و دیدن اش در این حالت سخت بود.

ناصر خاکسار انسانی آرمان خواه بود که شورمندانه پای عقایدش استوار ماند و عمر بر سر آن گذاشت. علاوه بر این ها، چیزی که ناصر خاکسار را بدل به انسانی بزرگ و دوست داشتنی در میان کارگران و روشنفکران می کند، شرافت و سلامت اخلاقی و انسان دوستی بی حد و مرزش است. فقدان اش دردآور است. آخر ناصرهای مان زیاد نیستند. با مرگ او ستونی از انسان دوستی و عدالت خواهی کم شد. کاکا ناصر معلم ما بود. یادش گرامی باد.

۷ شهریور ۱۳۹۹

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۱ آبان, ۱۴۰۰ ۱۱:۰۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گزارش یک جنایت!

پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!

توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران

محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی

نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی

اوین؛ زندانی که از آسمان بمباران شد و از زمین خیانت دید