جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۵

جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۵

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!
هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد...
۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و پیشگام فمینیسم مدرن
دوبووار در کتاب “جنس دوم” نشان می‌دهد که «زن» به عنوان یک «دیگری» در برابر «مرد» تعریف شده است، نه به عنوان موجودی مستقل. او می‌گوید زنان در طول تاریخ،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی
آیا نهاد های بین المللی که حتی در برابر یک حکم رسمی، مستند و بی‌سابقه ناتوان از اجرای عدالت می باشند، مشروعیت خود را از دست نمی دهند و در...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
ماه مه با عطر بهار میاید
سر می کشند خیزابها، از پیِ موجها، شعله های مواج راه افتادند، هوا آتش می گیرد، آب هم در آتش می سوزد، ققنوس…، از حریق و باد می گذرد.....
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران
بهزاد کریمی: گزینش چنین زبانی و امضای پای «اطلاعیه»، رفتاری متفاوت با هنجار تاکنونی این سازمان در قبال غیر خود به تماشا می‌نهد و سایبانی است بر سلامت فضای گفتگو،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟
این مقاله به بررسی نقش انکار در سیاست بین‌الملل می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه کشورها با انکار مسئولیت اقدامات خصمانه، می‌توانند از تشدید تنش‌ها جلوگیری کرده و افکار عمومی...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
محاصره غذایی غزه؛ ادامه جنایت علیه بشریت، جهانی شرمسار گرسنگان
یونیسف نیز هشدار داده که بیش از ۹٬۰۰۰ کودک با سوءتغذیه حاد مواجه‌اند. کامیون‌های غذا هفته‌ها پشت گذرگاه‌ها متوقف مانده‌اند. این وضعیت، نتیجه یک حادثه نیست؛ بلکه آشکارا محصول نسل...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی

آرمان خواهِ انسان دوست

ناصر خاکسار انسانی آرمان خواه بود که شورمندانه پای عقایدش استوار ماند و عمر بر سر آن گذاشت. علاوه بر این ها، چیزی که ناصر خاکسار را بدل به انسانی بزرگ و دوست داشتنی در میان کارگران و روشنفکران می کند، شرافت و سلامت اخلاقی و انسان دوستی بی حد و مرزش است. فقدان اش دردآور است. آخر ناصرهای مان زیاد نیستند. با مرگ او ستونی از انسان دوستی و عدالت خواهی کم شد. کاکا ناصر معلم ما بود. یادش گرامی باد.

اولین بار نام  اش را  در سال ۱۳۵۷ شنیدم. از فعالان و سندیکالیست های کارگری و در بسیاری از اعتصاب ها و تلاش و پی گیری برای احقاق حقوق زحمت کشان پیشگام بود. همین نام اش را در دل و ذهن من نشاند. بعد او را از دور، بیشتر از طریق فعالیت های سندیکایی و کارگری اش می شناختم.

سال ۱۳۶۸ در صنایع فولاد مبارکه او را از نزدیک دیدم. نامه ای از اداره کار گرفته بودم برای شرکت «مِپسا» در واحد صفر هشت صنایع فولاد. آن سال ها صنایع فولاد مبارکه را می ساختند و بیست سی شرکت و کارکنان اش دست اندر کار ساخت آن بودند. وقتی رسیدم مثل دفعه ی قبل استخدام شان را کرده بودند. فکر کردم برای کار به چند شرکت سری بزنم. بیکار بودم و شرایط سختی داشتم. از این شرکت به آن شرکت رفتم تا به «جوینت مکانیک» رسیدم. از دفتری که درش باز بود تو رفتم. دفترِ کارهای اجرایی شرکت بود. ناصر خاکسار هم آن جا بود. وقتی شنید بیکارم. پرسید تا حالا کار فنی کرده ام. گفتم کار فنی نکرده ام. معلم بودم. من را به دفتر رئیس کارگاه برد. رئیس کارگاه وقتی شنید سابقه ی کار فنی ندارم، گفت فعلاً نیاز نداریم. همان روز مهرش بیشتر به دلم نشست. در میان آن جمع فقط او نگران بیکاری من بود. بلند شد و من را همراه خودش به دفتر رئیس کارگاه برد که مشغولِ کارم کند. سال های زیادی در محیط کار درگیرِ گرفتاری های لاینحل کارگری بود. رنج بی کاری را بارها حس کرده و دیده بود. همین او را از بسیاری متفاوت می کرد. همیشه یک نفر هست که می بینی دیگری را خوب درک می کند. آخر، اولین درس انسانیت، درک دیگری ست. آن روز دست از پا دراز تر برگشتم، اما خوشحال بودم. کسی تلاش کرده بود برایم کاری بکند. آن شخص ناصر خاکسار بود که می شناختم. در هر شرکتی مشغول کار می شد، با وساطت اش عده ی زیادی استخدام می شدند.

همشهری بودیم. هر دو ساکن شاهین شهر

سال ۸۱، من و ماشالله (برادر ناصر) در دو شرکت در پتروشیمی مارونِ ماهشهر کار می کردیم، اما خوابگاه مان یکی بود. دوستی من و ماشالله از آن جا شروع شد و به دوستی با ناصر گره خورد. ناصر چند ماه بعد آمد و در شرکت دیگری در پتروشیمی مارون مشغول کار شد. در ساعات کاری گاهی فرصتی گیر می آوردیم و با ماشالله به دیدارش می رفتیم. کانِکسی دفتر کارش بود. هر وقت به دیدن اش می رفتیم کتابی روی میزش بود که از آن حرف می زد و یا پاراگرافی را برای ما می خواند. یکی از شخصیت های سیاسی را که خیلی دوست داشت فیدل کاسترو بود. در برابر نقد ما از کاسترو، بی آن که به او بر بخورد خیلی آرام از دست آوردهای انقلاب کوبا در آموزش و پرورش و بهداشت و درمان مجانی، پیشرفت علم پزشکی و استقلال اش از وابستگی به آمریکا می گفت.

بعد از چند ماه از پتروشیمی مارون رفت و ما از دیدارش محروم شدیم

در شاهین شهر به اتفاق تنی چند از دوستان به دیدارش می رفتیم. وقتی از خانه اش، در خانه های چوبی (کویِ امیرکبیر) بیرون می زدیم، آدم های دیگری بودیم. انرژی ای از شور و شوق و عدالت خواهی و عشق به زندگیِ او را در دل و ذهن خود داشتیم. خستگی ناپذیر بود. حرف هایش را به مدد حافظه ی عالی اش با شعر کهن و نو و مثال هایی از زندگی روزمره به خوبی درهم می آمیخت و به شیوه ی تأثیرگذاری مطرح می کرد. مهم تر از همه در اندیشه اش تعصبی نداشت. آرمان خواهی بود که خودرأیی در ذهن و منش اش جایی نداشت. تا پیش از زمین گیر شدن، خواننده ی پیگیری بود. کتاب هایم را که به او تقدیم می کردم، به دقت می خواند و با حوصله نظرش را بر هر یک می نوشت. در آثار ادبی هم به دنبال انسان دوستی و حقوق افتادگان و زحمت کشان بود.

آخرین بار، پیش از شیوع بیماری کرونا، به اتفاق ماشالله به دیدن اش رفتیم. نحیف تر از دیدار قبل مان شده بود و برخلاف همیشه می گفت مردن را به زنده بودن در بستر ترجیح می دهد. ماه ها در بستر افتاده بود و این برای کسی که سرشار از انرژی بود و مدام در جنب و جوش، دشوار بود. آن هم برای کسی که عشق به زندگی او را، علاوه بر ذهنیت، منش و ایده هایشُ در درخت ها و گل های متنوع حیاط خانه و مرغ مینایش هم می دیدیم. در دیدار آخر، خواهرِ استوار، مهربان و دلسوزشُ صغرا هم بود که با صبر و حوصله غذا در دهان برادر می گذاشت.

در خانه اش باز بود و روشنفکران، دوستان، همکاران او در شرکت های پیمانکاری پروژه های صنعتی و فعالین کارگری می آمدند و با حوصله به صحبت با آن ها می نشست و خستگی نمی شناخت. این همه رفت و آمد بدون یاری همسر همراه او رخشنده امکان پذیر نبود.

در آخرین دیدارمان اصرار داشت هر کتابی را که می خواهم بردارم. می گفت دوست دارم کتاب هایم را به تو بدهم. گفتم همین جا باشند بهتر است. بردن کتابی از کتابخانه اش مفهوم دیگری برایم داشت. وقتی اصرار کرد کتاب شعری از منصور را برداشتم. دادم که کتاب را  امضا کند. تا کتاب منصور را دید گفت این که کتاب منصور است. گفتم خودت گفتی هر کتابی می خواهی بردار. گفت: «هر کتابی می خواهی بردار. کتاب منصور را بگذار.» کتاب برایش بخشی از وجود منصور بود. کتابی برنداشتم. از خانه که بیرون زدم می دانستم دیدن دوباره  ناصر برایم خیلی دشوار است، چون به مرور جسم و ذهن اش تحلیل می رفت و دیدن اش در این حالت سخت بود.

ناصر خاکسار انسانی آرمان خواه بود که شورمندانه پای عقایدش استوار ماند و عمر بر سر آن گذاشت. علاوه بر این ها، چیزی که ناصر خاکسار را بدل به انسانی بزرگ و دوست داشتنی در میان کارگران و روشنفکران می کند، شرافت و سلامت اخلاقی و انسان دوستی بی حد و مرزش است. فقدان اش دردآور است. آخر ناصرهای مان زیاد نیستند. با مرگ او ستونی از انسان دوستی و عدالت خواهی کم شد. کاکا ناصر معلم ما بود. یادش گرامی باد.

۷ شهریور ۱۳۹۹

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۱ آبان, ۱۴۰۰ ۱۱:۰۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و پیشگام فمینیسم مدرن

گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی

ماه مه با عطر بهار میاید

در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران

قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟