جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۶

جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۶

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزير؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا،...
۲ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دادخواهی و صلح
روز يک‌شنبه گذشته، 27 آبان‌ماه سال 1403 خورشيدی با عنوان دادخواهی و صلح و به‌یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ ميهن و با تاکيد بر دادخواهی، خشونت‌پرهيزی و صلح‌طلبی در سامانه زوم...
۱ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کارآنلاين
نویسنده: کارآنلاين
دنیایِ واژگون
کتاب در حافظه شهر فراموش شده‌ / و به انتها نزدیک / دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می‌کند / موریانه‌ها / به جانِ کتاب‌ها افتادند / شب است،...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟
کارنامه اقتصادی، ژئوپولتیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی فاجعه آمیز حکومت در برابر همگان قرار دارد. حکومت دینی حتا در ماموریت معنوی خود هم شکست بزرگی خورده و مناسک و...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید پیوندی
نویسنده: سعید پیوندی
تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما
امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ، ملی و دموکرات صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
وریشه مرادی
وريشه مرادی دوران دانشجویی از فعالان ان‌جی‌او های شهر سنندج و از قهرمانان رزمی‌کار استان کوردستان و یکی از بنیان‌گزاران انجمن مبارزه با اعتیاد شهر سنندج بود.
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
برتراند راسل، کوشش ناتمام برای کشف فرمول جهان
گرچه روش و متد علمی برتراند راسل از طریق آنالیز منطقی است، نقدهای اجتماعی او ولی متکی به 3 موضوع: عقل، عشق، و ایده آلهای لیبرالیسم بود. برای راسل نظریه...
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری

آرمان خواهِ انسان دوست

ناصر خاکسار انسانی آرمان خواه بود که شورمندانه پای عقایدش استوار ماند و عمر بر سر آن گذاشت. علاوه بر این ها، چیزی که ناصر خاکسار را بدل به انسانی بزرگ و دوست داشتنی در میان کارگران و روشنفکران می کند، شرافت و سلامت اخلاقی و انسان دوستی بی حد و مرزش است. فقدان اش دردآور است. آخر ناصرهای مان زیاد نیستند. با مرگ او ستونی از انسان دوستی و عدالت خواهی کم شد. کاکا ناصر معلم ما بود. یادش گرامی باد.

اولین بار نام  اش را  در سال ۱۳۵۷ شنیدم. از فعالان و سندیکالیست های کارگری و در بسیاری از اعتصاب ها و تلاش و پی گیری برای احقاق حقوق زحمت کشان پیشگام بود. همین نام اش را در دل و ذهن من نشاند. بعد او را از دور، بیشتر از طریق فعالیت های سندیکایی و کارگری اش می شناختم.

سال ۱۳۶۸ در صنایع فولاد مبارکه او را از نزدیک دیدم. نامه ای از اداره کار گرفته بودم برای شرکت «مِپسا» در واحد صفر هشت صنایع فولاد. آن سال ها صنایع فولاد مبارکه را می ساختند و بیست سی شرکت و کارکنان اش دست اندر کار ساخت آن بودند. وقتی رسیدم مثل دفعه ی قبل استخدام شان را کرده بودند. فکر کردم برای کار به چند شرکت سری بزنم. بیکار بودم و شرایط سختی داشتم. از این شرکت به آن شرکت رفتم تا به «جوینت مکانیک» رسیدم. از دفتری که درش باز بود تو رفتم. دفترِ کارهای اجرایی شرکت بود. ناصر خاکسار هم آن جا بود. وقتی شنید بیکارم. پرسید تا حالا کار فنی کرده ام. گفتم کار فنی نکرده ام. معلم بودم. من را به دفتر رئیس کارگاه برد. رئیس کارگاه وقتی شنید سابقه ی کار فنی ندارم، گفت فعلاً نیاز نداریم. همان روز مهرش بیشتر به دلم نشست. در میان آن جمع فقط او نگران بیکاری من بود. بلند شد و من را همراه خودش به دفتر رئیس کارگاه برد که مشغولِ کارم کند. سال های زیادی در محیط کار درگیرِ گرفتاری های لاینحل کارگری بود. رنج بی کاری را بارها حس کرده و دیده بود. همین او را از بسیاری متفاوت می کرد. همیشه یک نفر هست که می بینی دیگری را خوب درک می کند. آخر، اولین درس انسانیت، درک دیگری ست. آن روز دست از پا دراز تر برگشتم، اما خوشحال بودم. کسی تلاش کرده بود برایم کاری بکند. آن شخص ناصر خاکسار بود که می شناختم. در هر شرکتی مشغول کار می شد، با وساطت اش عده ی زیادی استخدام می شدند.

همشهری بودیم. هر دو ساکن شاهین شهر

سال ۸۱، من و ماشالله (برادر ناصر) در دو شرکت در پتروشیمی مارونِ ماهشهر کار می کردیم، اما خوابگاه مان یکی بود. دوستی من و ماشالله از آن جا شروع شد و به دوستی با ناصر گره خورد. ناصر چند ماه بعد آمد و در شرکت دیگری در پتروشیمی مارون مشغول کار شد. در ساعات کاری گاهی فرصتی گیر می آوردیم و با ماشالله به دیدارش می رفتیم. کانِکسی دفتر کارش بود. هر وقت به دیدن اش می رفتیم کتابی روی میزش بود که از آن حرف می زد و یا پاراگرافی را برای ما می خواند. یکی از شخصیت های سیاسی را که خیلی دوست داشت فیدل کاسترو بود. در برابر نقد ما از کاسترو، بی آن که به او بر بخورد خیلی آرام از دست آوردهای انقلاب کوبا در آموزش و پرورش و بهداشت و درمان مجانی، پیشرفت علم پزشکی و استقلال اش از وابستگی به آمریکا می گفت.

بعد از چند ماه از پتروشیمی مارون رفت و ما از دیدارش محروم شدیم

در شاهین شهر به اتفاق تنی چند از دوستان به دیدارش می رفتیم. وقتی از خانه اش، در خانه های چوبی (کویِ امیرکبیر) بیرون می زدیم، آدم های دیگری بودیم. انرژی ای از شور و شوق و عدالت خواهی و عشق به زندگیِ او را در دل و ذهن خود داشتیم. خستگی ناپذیر بود. حرف هایش را به مدد حافظه ی عالی اش با شعر کهن و نو و مثال هایی از زندگی روزمره به خوبی درهم می آمیخت و به شیوه ی تأثیرگذاری مطرح می کرد. مهم تر از همه در اندیشه اش تعصبی نداشت. آرمان خواهی بود که خودرأیی در ذهن و منش اش جایی نداشت. تا پیش از زمین گیر شدن، خواننده ی پیگیری بود. کتاب هایم را که به او تقدیم می کردم، به دقت می خواند و با حوصله نظرش را بر هر یک می نوشت. در آثار ادبی هم به دنبال انسان دوستی و حقوق افتادگان و زحمت کشان بود.

آخرین بار، پیش از شیوع بیماری کرونا، به اتفاق ماشالله به دیدن اش رفتیم. نحیف تر از دیدار قبل مان شده بود و برخلاف همیشه می گفت مردن را به زنده بودن در بستر ترجیح می دهد. ماه ها در بستر افتاده بود و این برای کسی که سرشار از انرژی بود و مدام در جنب و جوش، دشوار بود. آن هم برای کسی که عشق به زندگی او را، علاوه بر ذهنیت، منش و ایده هایشُ در درخت ها و گل های متنوع حیاط خانه و مرغ مینایش هم می دیدیم. در دیدار آخر، خواهرِ استوار، مهربان و دلسوزشُ صغرا هم بود که با صبر و حوصله غذا در دهان برادر می گذاشت.

در خانه اش باز بود و روشنفکران، دوستان، همکاران او در شرکت های پیمانکاری پروژه های صنعتی و فعالین کارگری می آمدند و با حوصله به صحبت با آن ها می نشست و خستگی نمی شناخت. این همه رفت و آمد بدون یاری همسر همراه او رخشنده امکان پذیر نبود.

در آخرین دیدارمان اصرار داشت هر کتابی را که می خواهم بردارم. می گفت دوست دارم کتاب هایم را به تو بدهم. گفتم همین جا باشند بهتر است. بردن کتابی از کتابخانه اش مفهوم دیگری برایم داشت. وقتی اصرار کرد کتاب شعری از منصور را برداشتم. دادم که کتاب را  امضا کند. تا کتاب منصور را دید گفت این که کتاب منصور است. گفتم خودت گفتی هر کتابی می خواهی بردار. گفت: «هر کتابی می خواهی بردار. کتاب منصور را بگذار.» کتاب برایش بخشی از وجود منصور بود. کتابی برنداشتم. از خانه که بیرون زدم می دانستم دیدن دوباره  ناصر برایم خیلی دشوار است، چون به مرور جسم و ذهن اش تحلیل می رفت و دیدن اش در این حالت سخت بود.

ناصر خاکسار انسانی آرمان خواه بود که شورمندانه پای عقایدش استوار ماند و عمر بر سر آن گذاشت. علاوه بر این ها، چیزی که ناصر خاکسار را بدل به انسانی بزرگ و دوست داشتنی در میان کارگران و روشنفکران می کند، شرافت و سلامت اخلاقی و انسان دوستی بی حد و مرزش است. فقدان اش دردآور است. آخر ناصرهای مان زیاد نیستند. با مرگ او ستونی از انسان دوستی و عدالت خواهی کم شد. کاکا ناصر معلم ما بود. یادش گرامی باد.

۷ شهریور ۱۳۹۹

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۱ آبان, ۱۴۰۰ ۱۱:۰۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادخواهی و صلح

دنیایِ واژگون

مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟

تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما

وریشه مرادی