شروع مذاکرات در سال ٢٠٠٣ با ایران بر سر برنامە اتمی اش، بە ابتکار دولتهای اروپائی آلمان، فرانسە و انگلستان صورت گرفت. ابتکاری کە از جملە دولت اوباما بطور جدی بدان پیوست و با تلاش خود امکان انعقاد برجام را فراهم آورد. بنابراین برجام با ابتکار اروپائی ها آغاز شد و با همراهی آمریکا بە فرجام رسید. در واقع بدون آمریکا انعقاد چنین معاهدەای امکان ناپذیر بود.
شخص ترامپ بعنوان یک فرد یاغی کە در صدد است همە قوانین و معاهدەهای بین المللی را با توجە بە منافع ناسیونالیستی دولت متبوع خود دوبارە بازسازی کند، و الحق تا بە امروز از این لحاظ کم نیاوردە، خروج از ترانس پاسیفیک، معاهدە پاریس و…، و اخیرا با خروج از برجام یاغیگری دیگری را بە نمایش گذاشت.
اما آیا او چنانکە می گوید واقعا هدفش تنها ایران است؟
با توجە بە قانون شکنی، عهدشکنی و دروغهای تاکنونی ترامپ می توان گفت کە او با این کار خود همچنین می خواهد اروپا را تحقیر کند، و بە آنان بگوید کە:
ـ اساسا اشتباە بود آمریکا بدنبال شما رفت، تنها بدین دلیل کە ما قویتر از شمائیم! و ابتکار باید مال کسی باشد کە قویتر است!
ـ با بیرون رفتن از برجام، بە شما می گویم ما برجامی را می خواهیم کە آمریکا مبتکرش باشد،
ـ ما با این کار جایگاە شما را در نظام بین الملل بە چالش می کشیم،
ـ حرف اول را قدرت، پول و نیروی نظامی می زند، و این مائیم کە دارای چنین موقعیتی هستیم.
بە این ترتیب، زدن برجام زدن اروپاست. زدن نظمی است کە تابحال از طریق همکاری آمریکا و اروپا بە پیش می رفت.