احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم در میزگرد «درباره یک توافق» با موضوع ۱۰ سال مذاکره هستهای که روز چهاشنبه، ۲۶ آذر، در دانشگاه تهران برگزار شد، سخنرانی کرد.
گزارههای زیر از گزارش ایسنا از سخنان احمد شیرزاد استخراج شده است:
* در سال ۷۹ وقتی وارد مجلس شورای اسلامی شدم درباره سیاستهای هستهای از هرکس سوال میکردم که استراتژی ما در بحث هستهای چیست؟ جوابی نمیشنیدم. متاسفانه در پاسخ به این سوال هرکس جواب را به دیگری موکول میکرد. آن زمان از آقای آقازاده پرسیدم و ایشان هم که به عقیده من یک بلدوزر اجرایی برای پیش بردن پروژهها هستند صرفا پاسخ میدادند که ما این تعداد پروژه را پیش بردهایم و برنامهمان برای آینده فلان است.
* من همان زمان در مجلس مطرح کردم که از چاه هستهای آبی درنمیآید مگر برای بعضیها نانی درآید. اما دریغ از یک لیوان آب. با این حال اگر از من بپرسید چرا کشور به سمت هستهای شدن رفت باید بگویم که نمیدانم.
* ما در زمینه هستهای نه منابع اولیه داریم و نه احاطهای به فنآوری هستهای. ما میتوانیم در بحث پتروشیمی، نفت و گاز مدعی باشیم چرا که هم منابع و هم احاطه به فنآوری داریم.
* ما برای استفادههای پزشکی و تحقیقاتی به چشمههای ضعیف رادیواکتیو نیاز داریم و همین برای ما کافی است و هیچ وقت هم تا قبل از تحریمها مشکلی در تامین این چشمهها نداشتیم. در زمینه غنیسازی کشورهایی به این سمت میروند که نیروگاههای هستهای قدرت برای تولید برق داشته باشند و در غیر اینصورت غنیسازی توجیه دیگری ندارد.
* چشمههای ضعیف اورانیومی در ایران برای تحقیقات پزشکی و کشاورزی کافی است و نیازی به غنیسازی بیشتر وجود ندارد. هرچند که اگر تحریمها لغو شود میتوانیم از طریق بازارهای دنیا آن را خریداری کنیم.
* این که میگویند انرژی هستهای در ۲۰۰ رشته دیگر تاثیرگذار است و آنها را فعال میکند کجاست؟ کسانی که این ادعا را دارند بیایند و چند تا از این رشتهها و تاثیراتی که تاکنون انرژی هستهای بر صنایع ما گذاشته است را بگویند.
* ایران به لحاظ منابع اورانیوم غنی نیست و متاسفانه در مقاطعی و هم اکنون میشنویم که با افتخار میگوییم از عمق ۳۰۰ متری زمین اورانیوم استخراج میکنیم و کسی نیست به آقایان بگوید استخراج اورانیوم از عمق ۳۰۰ متری با چه هزینهای انجام میشود؟ آیا این اورانیوم ۱۰ برابر قیمت جهانی هزینه برای ما ندارد؟ اگر منابع اورانیوم معدن گچین و ساغند را استخراج کنیم فقط ۵ سال میتواند سوخت یک نیروگاه را تامین کند و این کل ذخایر ماست.
* وقتی آقای پوتین به تهران آمده بود درباره فعالیتهای هستهای ایران گفت که شرایط در این بحث برای ایران به این شکل است که مثلا برای تولید کفش موردنیاز یک خانواده اقدام به ساخت کارخانه کفشسازی کنیم.
* با وجود شرایط فعلی و تحریمها تامین ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای غیر از وابستگی به روسیه چیزی برای ما ندارد.
* به لحاظ توانمندی استراتژیک سیاست رسمی ایران پرهیز از دستیابی و استفاده از سلاح هستهای است و ما از این مساله کمترین خدشهای نمیبینیم و من مدافع این تصمیم نظام هستم و آن را به ضرر کشور و منافع ملی نمیدانم و معتقدم نظام صادقانه از ابتدا گفته است که نمیخواهد به سمت سلاح هستهای برود. و این که آقای شریعتمداری میگوید از NPT خارج شویم یک معنا بیشتر ندارد و آن اینکه به سمت سلاح برویم.
* غربیها در بحث هستهای یک دایره کشیدند و گفتند از این خط بیرون نروید اما ما به هر دلیلی عبور کردیم و بابت این کار گفتیم برای بازگشتن به عقب چه چیز میدهید؟
*متاسفانه بحث هستهای در کشور ناموسی شده است و وقتی چیزی ناموسی شد دیگر نمیتوان بر روی آن گفتوگو کرد و مشکل ما در ۱۱ سال گذشته همین مساله بوده است. در حالیکه میتوانستیم موضوع هستهای را به عنوان منافع نگاه کنیم و به راحتی این موضوع را حل کنیم. خوشبختانه در دوره جدید مذاکراتی در بین مذاکرهکنندگان شاهد هستیم که نگاهها به بحث هستهای منافع محور است و این خوب است.
* معتقدم مشکل موضوع هستهای از ابتدا این بود که موضوع به شورای امنیت ملی رفت و با این کار ما پذیرفتیم که مساله مربوط به امنیت ملی است و دیگر از وادی نیازهای تحقیقاتی، پزشکی و کشاورزی خارج شد و همین باعث شد که انتقاد و بحث در این موضوع مشکل شود.
* وقتی راه نقادی بر روی یک تصمیم و یا مساله گرفته میشود هر اتفاقی میافتد با این حال معتقدم در دولت خاتمی امکان بیان دیدگاههای کارشناسی وجود داشت اما متاسفانه بعد از آن این امکان از بین رفت و بحثها به کوچه و بازار کشیده شد.
* من هیچ توجیهی در این مساله نمیبینم که تاسیسات غنی سازی نطنز در عمق ۳۰ متری زمین و به مساحت ۶۴ هزار متر مربع ساخته شود و باور ندارم که به خاطر افشای مجاهدین خلق فعالیتهای هستهای ایران رو شد. قطعا این مساله به خاطر عکسهای هوایی بود که از این منطقه گرفته شده بود. با این حال کشور به خاطر چنین دیدگاههای توطئهای هزینههای زیادی داده است.
***
گزارههای زیر را خبرگزاری فارس از سخنان شیرزاد گزارش کرده است:
* هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهای شدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا میگذرد را بیان میکردند. وقتی در ایران ۱۰ نفر در یک اتاق تصمیمگیری میکنند وضعیت کشور همین میشود.
* از سال ۸۲ که مسئله پرونده هستهای مطرح شده است به هیچ دستاوردی در این زمینه نرسیدهایم و اگر قرار بوده که مسئله هستهای ما را به سمت رشد علمی برساند هیچ سند و کار تحقیقاتی این امر را ثابت نمیکند.
* تهیه اورانیوم با غنای بالا فقط برای نیروگاههای برق است یا برای استفاده در سلاحهای نظامی.
* اعلام میشود که صنعت هستهای باعث رشد صنایع دیگر شده است. در حالیکه هیچ کارگاه و حلقهای در این صنعت به بدنه فناوری کشور هیچگونه تکانی نداده است.
* ۵۰ هزار نفر در سازمان انرژی اتمی حقوق دریافت میکنند. بودجه فراوان برای صنایع هستهای منجر به هیچگونه تکانی به علم کشور نشده است، ضمن اینکه این سازمان نیز هیچگونه نظارتی را بر نمیتابد.
* سازمان انرژی اتمی در حلقه بستهای خود را قرار داده و حتی هیچگونه نظارتی بر آن صورت نمیگیرد و البته ممکن است که هر اتفاقی در آنجا رخ دهد.
* تولید اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران ۱۰ برابر قیمت جهانی تمام میشود. ضمن اینکه هیچگونه برداشتی نیز از معدن ساغند یزد تا کنون به دست نیامده و فقط فعلاً از معدن گچین بندرعباس برداشت میکنیم.
* خداوند متعال به کشورمان منابع اورانیوم زیادی اعطاء نکرده است درحالیکه منابع نفت فراوانی داریم.
* احداث نیروگاههای جدید هستهای برای کشورمان وابستگی مطلق را به روسیه به بار خواهد آورد.
* در اوایل انقلاب افراد انقلابی با مارکسیستها مشکلات اساسی داشتند و مشخص نیست که چرا هماکنون روسها عزیز و خوب شدهاند؟
* نظام ایران صادقانه از ابتدای کارش اعلام کرده که سلاح هستهای را نخواسته و نخواهد داشت، ضمن اینکه برخی افراد پیشنهاد خروج از NPT را مطرح میکنند و این امر معنایش این است که ما میخواهیم راه کره شمالی را برویم و این امر برای ما به هیچ وجه به صلاح نیست.
* جمهوری اسلامی ایران با ورود به صنعت هستهای به خط قرمز برخی قدرتهای بزرگ وارد شده است و هماکنون باید در میز مذاکرات به آنها بگوییم که اگر ایران پای خود را از خطوط و دایره قرمز آنها عقبتر بگذارد چه چیزی را به ایران میدهند و این موضوع تنها در میز مذاکرات مشخص میشود.
* متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هستهای را به ناموس یا ایدئولوژی نظام تبدیل کردهاند. وقتی چیزی به ناموس تبدیل شود نمیتوان برای آن چانهزنی کرد.
* در حال حاضر شورای عالی امنیت ملی به مسئله هستهای نگاه منافع ملی دارد و دیگر به هیچ وجه به این موضوع نگاه ناموسی ندارد.
* رآکتور آب سنگین اراک بسیار مضر است و حادثه چرنوبیل از این دست رآکتورها را در خود داشت و حالا در طرف غربی در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران میگوید که آب سنگین این نیروگاه را با آب سبک عوض کند و این برای ما نیز بهتر است.
* غرب با نظام جمهوری اسلامی ایران دچار اختلاف است. طرف غربی در مذاکرات در مورد اورانیوم دپو شده ایران مشکل دارد، در حالی که هیچ گونه نظری در مورد نیروگاه بوشهر ندارد، زیرا دپویی در آنجا صورت نگرفته است.
* وقتی اورانیوم به شکل UF6 غنیشده دپو میشود شبهاتی پیش میآید که اگر مجددا به دستگاه سانتریفیوژ بعدی تزریق شود، غنای آن میتواند بیشتر شود.
* وقتی اورانیوم در مخزن نگهداری میشود هزینههایی را در بر دارد و وقتی مردم پشت ماشین احمدینژاد میدویدند باید این هزینه پرداخت را نیز بدانند.
* شاهبیت توافقنامه ژنو برگرداندن اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد به ۵ درصد است و صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی هم اعتراف کرد که اورانیوم ۲۰ درصد را برای میز مذاکرات نگه داشته بودیم.
* کجای ایدئولوژی اعلام شده که باید اورانیوم ۲۰ درصد را نگه داریم.
* تعداد ۲۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ میتواند فرایند به دست آوردن غنای بالا و حرکت به سمت سلاح هستهای را تسریع بخشد و این موضوع برای غرب نگرانکننده است.
* راکتورهای آب سنگین بسیار بدنام و حادثهساز بودهاند و ایرانیان میتوانند از مسئولان سوال کنند که راکتور ناامن در کشور داریم یا خیر.
* ساخت و بافت رآکتورهای روسیه و شوروی سابق برای به دست آوردن پلوتونیوم است و این امر حساسیت زیادی را برای دیگران دارد.
* حجم ذخایر فعلی اورانیوم تنها کفاف ۵ سال ایران را میدهد، در حالی که ۱۰ سال هم روسها ضمانت دادند که سوخت هستهای جمهوری اسلامی ایران را تهیه کنند، پس چرا باید تحریمها و فشارها را تحمل کنیم؟
* اگر جمهوری اسلامی ایران به جای ۱۰ هزار دستگاه سانیتریفیوژ ۵۰۰ یا هزار و یا حتی ۱ دستگاه داشته باشد چه اتفاقی رخ میدهد؟
* جامعه ایرانی رگ زیر بار زور نروی را دارد. وقتی غرب و دیگران به دنبال ضربه به منافع ملی ما نیستند و خاک کشورمان را نگرفتهاند، چرا باید فشارها و تحریمها را تحمل کنیم؟
* برخی افراد و مسئولان متوجه شدند که پافشاری و ایستادگی بر روی تعداد دستگاههای سانتریفیوژ منفعتی را برای ما ندارد.
* داشتن فناوری و صنعت هستهای برای کشور ما هزینه تحمل تحریمها و فشارها را در بر داشته است و اگر قرار بود این فشارها را تحمل کنیم، آیا بهتر نبود که نیروگاه و رآکتور کانادایی و یا فرانسوی را خریداری کنیم که بسیار بهتر از نیروگاههای عقبمانده با تکنولوژی قدیمی روسهاست؟
* بیش از ۳۰ شرکت و کارگاه با بودجههای مخفی در اختیار سازمان انرژی اتمی است و من از صالحی رئیس این سازمان سؤال میکنم که چرا باید پول بیتالمال را به حلقوم روسها برای تفاهمنامه جدید بریزیم.
* هیچ متولی در ایمنی هستهای در کشورمان وجود ندارد.
* مشکل هستهای ایران از زمانی آغاز شد که این موضوع به شورای عالی امنیت ملی رفت و خود ما پذیرفتیم که این امر موضوعی امنیتی است و راه نقادی آن را بستیم.
* ما مثل کبک سرمان را زیر برف کردهایم، ولی غرب با کمک عکسبرداریهای هوایی و اقدامات سازمان مجاهدین خلق سر به زنگاه بر علیه ایران وارد عمل شدند.
* تحلیلی که ۳۰ سال پیش نظام ایران را به سمتی برد که میخواهیم با صنعت و فناوری هستهای قدرت ملی خود را افزایش دهیم، تصویری اشتباه بود و به نظر میرسد که برخی افراد در مسیر مسافرت به روسیه و چین و احداث شرکتهای قطعهساز برای صنعت هستهای به پولهای هنگفتی رسیدهاند.
* در حالی که هماکنون فناوری هستهای را به دست آورده و علم آن را یاد گرفتهایم پس فرقی نمیکند که چه تعدادی دستگاه سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم.