چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۷

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۷

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

ادبیات رئالیستی روس موجب انقلاب اکتبر شد

در قرن 18 و 19، ادبیات رئالیسم انتقادی و از دهه 30 قرن بیستم، مکتب رئالیسم سوسیالیستی در شوروی غالب شدند. بلینسکی منتقد ادبی معروف، به ترجمه آثار مشهور غربی مانند گلداسمیت، والتر اسکات، لرد بایرون، گوته، شیلر، فونتان، پارنی، هومر و ورژیل پرداخت. نویسندگانی مانند هرتسن، چرنیشفسکی، دوبرولیت و غیره از طریق آثارشان راه رفرم اجتماعی سال 1861 را صاف کردند. غیر از فعالیتهای ژورنالیستی در این دوره ادبیات نیز به طرح پرسشهای سیاسی اجتماعی پرداخت. امروزه اشاره میشود که از طریق آثار ادبی تورگنیف، خواننده اطلاعات زیادی درباره روسیه پیش از انقلاب بدست آورد. نویسندگان بعد از رفرم، پیشگامان رمان و ادبیات پرولتری قرن بیست شدند.


ادبیات روس از آغاز ادبیاتی با جریان غالب رئالیستی بود. در این ادبیات ما شاهد سه دوره ادبی هستیم – از روشنگری تا دوره رمانتیک، از رمانتیک تا دوره رئالیسم، و از رئالیسم تا شروع انقلاب اکتبر. به زبان دیگرادبیات روس در سالهای ۱۷۹۰- ۱۷۰۰ میان باروک و کلاسیسم بود. در روسیه پیش از انقلاب ۱۹۱۷، مکتبهای ادبی مانند باروک، کلاسیسم، احساس گرایی، و کوکو حاکم بودند. بدلیل قرنها جدایی روسیه از اروپا، جنبش رنسانس و هومانیسم با تاخیر فراوان در قرن ۱۷ وارد روسیه شد. امروزه اشاره میشود که ادبیات روس یکی از مهمترین ادبیات ملی جهان است که سهمی شگفت در ادبیات جهانی دارد. ادبیات همیشه انعکاس نوعی جهانبینی اجتماعی نویسنده و زمان خود بوده است.

ایمانوئل وگمن در کتاب ” تاریخ ادبیات روس ” مدعی است که مکتب ادبی واقعگرایی رئالیستی، ادبیات انقلاب بود. لوموسف، یکی از آغازگران رفرم زبان و تئوری ادبی در روسیه تزاری است. منتقدین به نقش پوشکین، گوگول، و لرمانتف در رشد رمان روسی و عبور ادبیات رمانتیک به ادبیات رئالیستی اشاره میکنند. پوشکین میان سالهای ۱۷۹۸-۱۸۳۷ زندگی نمود، در این زمان بلینسکی به کوشش نقد ادبی نیرویی تازه داد و نویسندگان مکتب ادبیات طبیعی و اهل قلمی مثل گوگول، لرمانتف و پوشکین راه مکتب رئالیسم را در روسیه هموار کردند.

هرتسن غیبگویانه میگفت چون حاکمان آزادی را از مردم ربوده بودند، ادبیات تنها تریبونی شد که از آنجا میشد فریاد زد. در زمان دکابریست ها از طریق آثار گوگول و لرمانتف و پوشکین ادبیات تبدیل به سلاحی اجتماعی شد. میان سالهای ۱۸۶۹- ۱۸۵۴ پوشکین نماینده ادبیات هنری استتیک، و گوگول نماینده ادبیات اجتماعی انتقادی بودند. شهر پتروگراد بیشتر نماینده ادبیات غربی طرفدار هلند، آلمان و فرانسه شد. مسکو مبلغ ادبیات ملی روس و استقلال ادبی بود.

در قرن ۱۸ و ۱۹، ادبیات رئالیسم انتقادی و از دهه ۳۰ قرن بیستم، مکتب رئالیسم سوسیالیستی در شوروی غالب شدند. بلینسکی منتقد ادبی معروف، به ترجمه آثار مشهور غربی مانند گلداسمیت، والتر اسکات، لرد بایرون، گوته، شیلر، فونتان، پارنی، هومر و ورژیل پرداخت. نویسندگانی مانند هرتسن، چرنیشفسکی، دوبرولیت و غیره از طریق آثارشان راه رفرم اجتماعی سال ۱۸۶۱ را صاف کردند. غیر از فعالیتهای ژورنالیستی در این دوره ادبیات نیز به طرح پرسشهای سیاسی اجتماعی پرداخت. امروزه اشاره میشود که از طریق آثار ادبی تورگنیف، خواننده اطلاعات زیادی درباره روسیه پیش از انقلاب بدست آورد. نویسندگان بعد از رفرم، پیشگامان رمان و ادبیات پرولتری قرن بیست شدند. 

در دهه ۵۰ قرن ۱۹، مکتب ادبی ” هنر برای هنر ” در روسیه تزاری بصورت مکتبی مستقل فعال بود. اسلاوگرایان ناسیونالیست و غرب گرایان لیبرال در ادبیات این زمان بسیار فعال شدند. در پایان این سالها دو نویسنده مهم روس مانند داستایوسکی و تولستوی که در تاریخ ادبیات جهان لقب غولهای ادبی گرفتند، آغاز به خلاقیت رمان جاودانه کردند. گروه دیگری با اشاره به آثار تورگنیف و بولگاکف و داستایوسکی و لرمانتف خواهان طرح اصول اخلاقی در ادبیات شدند. خواننندگانی نیز از نویسندگان تقاضای بازگشت به توصیف انسان در رئالیسم روس مانند زمان تولستوی و چخوف و تورگنیف و گورکی نمودند. گروهی از مهاجران در خارج از روسیه بسمت مسیحیت گرویدند و همچون گوگول طنز را مخالف عقاید و اخلاق مسیحی دانستند. منتقدی پیرامون ضرورت احترام به فرهنگ فولکلوریک مردمی، نوشته بود که اگر با تفنگ به گذشته شلیک کنید، آینده با توپ بشما جواب خواهد داد.

دهه ۶۰ و هفتاد قرن بیستم، فضایی دیگر بود. در این سالها هنوز اگر کسانی به سبک ساموئل بکت و اوژن یونسکو نمایشنامه آبزورد مینوشتند، تحت پیگرد قانونی قرار میگرفتند. فراریان ادبی مدعی بودند که در تاریخ ادبیات جهان شاهکارهای جاودانی از طریق نویسندگانی مانند ولتر، هاینه، هوگو و میکویچ در خارج از کشور زبان مادری شان  نوشته شدند. در دهه ۳۰ قرن بیستم غیر از تئوریهای رمان لوکاچ به دکترین ادبی انگلس در کتاب ” پیروزی رئالیسم ” نیز اهمیت خاصی داده میشد. در سیاست ادبی، حزب بلشویک به بعضی از کلاسیکهای ادبیات روس مانند پوشکین، گوگول، لرمانتف، بلینسکی و چرنیشفسکی اهمیت خاصی میداد و آنان را بعنوان آموزگاران ادبی توصیه میکرد. سالتیکف شچدرین نویسنده مورد علاقه استالین بود. از جمله ژانرهایی که از طرف کنگره نوبیسندگان در مکتب رئالیسم سوسیالیستی یا همان واقعگرایی اجتماعی، پیشنهاد شد – رئالیسم انقلابی ، رئالیسم قهرمانی، رئالیسم کارگری، و رئالیسم رمانتیک بودند. ادبیات آوانگارد وادبیات ناتورالیستی را دو بخش چپ و راست ادبیات رئالیسم سوسیالیستی می نامند.

گورکی در باره رمانتیک انقلابی میگفت که کار در آن باید موضوع ادبیات برای اتوپی و خوشبختی در رئالیسم سوسیالیستی باشد. رادک با معرفی نویسندگانی مانند جویس و پروست و دسپاسوس مخالف بود. رمان رولان در مخالفت با مهاجران ادبی شوروی به حمایت از مواضع گورکی و آلکسی تولستوی پرداخت. او ادبیات جهان سرمایه داری را به دو دسته فاشیستی و بورژوا دمکراتیک تقسیم میکرد. گرچه گروه دوم را نیز فاشیستی میدانست و میگفت که نویسندگان غربی مانند جویس و پروست و دسپاسوس نباید آموزگاران نویسندگان جوان شوروی شوند.

پلخانف با طرح تئوری احساسات در ادبیات به مخالفت با نظریه انعکاس واقعیت در ادبیات، از طریق لنین پرداخت. گورکی عقب افتادگی خرده بورژوایی و بیماریهای جامعه سرمایه داری را در مقابل هومانیسم کارگری رئالیسم سوسیالیستی قرار داد. لنین، تروتسکی و گورکی میبایست در مقابل نظرات لوناچارسکی و بوخارین اشاره به ضرورت یک فرهنگ و ادبیات سراسری سوسیالیستی میکردند که روی فرهنگ پیشین، دهقانی و بورژوایی نباشد و جنبه های مثبت آنان را در خود حفظ نماید. تروتسکی با وجود نوشتن کتاب مهم ” ادبیات و انقلاب ” در سال ۱۹۲۴، بعدها مجبور به سکوت و فرار شد.                                                                                                

در حالیکه واسیلی روزالف؛ فیلسوف پیش از انقلاب روس، ادبیات را مقصر اصلی انقلاب اکتبر میدانست، تروتسکی میگفت که فرهنگ پیشین و روشنفکرانش باید از طرف جاروب آهنین تاریخ، پاک گردند. زمانیکه زامیابین نوشت که ترس وی از آنست که تنها آینده ادبیات روس، افتخارات گذشته اش باشند، گروههای ادبی جدید چپ او را یک تروتسکیست ادبی نام نهادند. بعدها ادعا شد که در تاریخ سیاسی بشر هیچ حکومتی مانند بلشویکها نکوشید تا ادبیات و فرهنگ را بطور ایدئولوژیک هدایت و دستکاری نموده و سیاست ادبی را از بالا تعیین کند.

باید اشاره  کرد که شعروشاعری کارگری ازسال ۱۸۷۰ در روسیه آغاز شد و در باره تئوری ادبیات، لنین در سال ۱۹۰۵ نوشته بود که پرولتاریا باید حزبی بودن ادبیات را در صدر خواسته های خود قرار دهد و ادبیات غیر حزبی باید  نابود شود و انقلاب میبایست به زبان و ادبیات بردگی، مالک الرعیتی، ایدئولوژیک و وابسته به آن عصر لعنتی، خاتمه دهد. رابطه تماس میان ادبیات مهاجر و نویسندگان شوروی سرانجام در سال ۱۹۲۴ بطور نهایی قطع گردید.

در میان تئوریسین های ادبی، آناتول لوناچارسکی خلاف تروتسکی، لنین و گورکی خواهان یک فرهنگ و ادبیات کارگری بود. لنین میگفت که سوسیالیسم و فرهنگ اش باید روی پایه های ارثی فرهنگ سرمایه داری ساخته شوند، و در یک جامعه دهقانی باید ابتدا یک فرهنگ بورژوایی و سپس کارگری بوجود آید تا جامعه را از عقب افتادگی آسیایی، بیسوادی و خرافاتی بودنش نجات دهد، گرچه در میان رهبران شوروی غیر از بوخارین و لوناچارسکی، تفاهمی برای هنر و ادبیات آوانگارد وجود نداشت.

در کنارروسها که همیشه اهمیت خاصی به رئالیسم و واقعگرایی ادبی کلاسیک قرن ۱۹ خود میدادند، آلمانیها علاقه خاصی به کلاسیسم، و ایتالیایی ها تمایل شدید به فوتوریسم ادبی داشتند. بعدها ادبیات شوروی سنتزی شد از دو مکتب بزرگ هنری قرن ۱۹ یعنی رئالیسم و رمانتیسم، گرچه روش هنری آنان ریشه در رئالیسم انتقادی داشت. فرهنگ کارگری شوروی در آغاز تحت تاثیر نظرات آلکساندر بوگادف (۱۹۲۴-۱۸۷۳)، یک تئوریسین مارکسیست و خالق رمانهای اتوپیستی بود. جبهه چپ هنر آنزمان خواستار ” آتش جهانی ” برای راه انداختن انقلاب جهانی بود. انجمن نویسندگان کارگری؛ مشهور به ” راپ ” خود را بازوی حزب کمونیست میدید. نظریه پردازان راپ در انتظار آثاری مانند کتاب ” دن آرام ” شولوخف از ” رئالیسم خونین ” در ادبیات سخن میگفتند.

یکی از نمایندگان ادبیات دهقانی، سرگی اسنیتن (۱۹۲۵-۱۸۹۵) در کنارپوشکین از بزرگترین شاعران روسیه بحساب می آمد. مهمترین نظریه پردازان ادبیات شوروی غیر از لنین، تروتسکی، گورکی، بوگادف، لوناچارسکی و بوخارین بودند که در مراحل مختلف نقش مهمی را بعهده داشتند. از سال ۱۹۹۲ مرحله پست کمونیسم ادبی با انحلال شوروی آغاز شد. سبک ادبی رئالیسم سوسیالیستی سرانجام بین سالهای ۱۹۹۱- ۱۹۸۹ بعد از سقوط استالینیسم بوروکراتیک، نیز کنار گذاشته شد. پست مدرن جدید ادبی نشانه هرج و مرج بشمار می آمد. آثار نفرین شده نویسندگان خارجی مانند کافکا، جویس، پروست، آرتور میلر، جان اوپتک، هنری میلر و زان جیت و سایر نویسندگان اروپایی و امریکایی وارد بازار کتاب شدند، گرچه در زمینه تئاتر نمایشنامه های آرتور میلر، یونسکو، بکت و دورنمات، نتوانستند بینندگان کافی خود را بیابند.

بار دیگر همچون قرن ۱۹ در تاریخ ادبیات اجتماعی، میان ناسیونالیستها و نویسندگان دمکرات طرفدار غرب، بحثی شدید درگرفت و اشاره میشد که قربانیان دهه ۳۰ قرن بیستم غالبا خود جنایتکاران دهه بیست بعد از انقلاب اکتبر بودند. ادبیات اخلاقی نصیحتی تولستوی و داستایوسکی که فاقد استتیک هنری لازم بودند، شانسی نداشتند چون نویسنده باید استاد سخن می بود و نه خدا، پیامبر، کشیش، رئیس، تزار و یا قهرمان.

نصرت شاد

 

تاریخ انتشار : ۱۳ تیر, ۱۳۹۴ ۲:۲۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟