سپاه پاسداران
در جامعه ما از یکسو موقعیت نهادهای سنتی تضعیف شده و از سوی دیگر سیاست های جمهوری اسلامی مانع از آن بوده است که نهادهای مدنی و احزاب سیاسی قدرتمند در جامعه شکل گیرند و جایگزین نهادهای سنتی شوند و جامعه مدنی و سیاسی قدرتمندی را شکل دهند. در چنین وضعی سپاه پاسداران که از گسترده ترین و منظم ترین تشکیلات و از سلسله مراتب فرماندهی و فرمانبرداری برخوردار است، وارد عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شده و از ضعف احزاب سیاسی و نهادهای مدنی بهره گرفته و وارد ساختار قدرت گردیده است. در کشور ما سپاه که با هدف دفاع از انقلاب بهمن تشکیل شد و در جنگ ایران ـ عراق به یک ارتش کلاسیک فراروئید، از جنگ باینسو و به ویژه در دهه گذشته از یک نهاد نظامی به یک نهاد عمومی فراروئیده است. حضور سپاه به تدریج در حوزه های مختلف اجتماعی نهادینه می شود و به یک عامل بازدارنده در تحولات سیاسی کشور تبدیل می گردد.