در سالگرد جان باختن فرمانده و مرکزیت سازمان چریکهای فدایی خلق ایران – ۸ تیر ۱۳۵۵
سهشنبه، ۸ تیر ۱۳۵۵، در ادامهٔ کشتار خونین فداییان خلق در بهار آن سال و در پی چندین و چند سال تعقیب و گریز، رفیق حمید اشرف، رهبر بلامنازع سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در میان همهٔ اعضای مرکزیت وقت سازمان و اعضای خانهٔ تیمی میزبانشان قربانی یورش نیروهای گستردهٔ رژیم کودتایی محمدرضا شاهی شد و به همراه همهٔ آنان جانباخت.
نقش و جایگاه حمید اشرف در تثبیت ادامهٔ کاری و حیات سازمان چریکهای فدایی خلق به تدریج او را به چهرهای محوری در میان مخالفان تندروی رژیم کودتا و پیروان مبارزهٔ مسلحانه و حتی فراتر از آن تبدیل کرده بود. رفیق حمید در این موقعیت خود آماج تعقیب و گریزهای چندین و چند سالهٔ رژیم کودتایی محمدرضاشاهی بود، تعقیبهایی که بارها و بارها از حلقهٔ تنگ و نزدیک آن گریخته بود.
وزن و جایگاه حمید اشرف در میان سازمان و جنبش فدایی، که به ویژه پس از آخرین کشتار غیرقانونی و زبونانهٔ رهبران زندانی سازمان در فرورین ۱۳۵۴ به موقعیتی بیبدیل تبدیل شده بود، همواره بر نام و یاد دیگر یاران جان باختهٔ فدایی در بهار خونین ۵۵ و ۸ تیر آن سال سایه انداخته است.
این جایگاه حمید به عنوان رهبر بلامنازع جنبش فدایی عامل مقدم آن است که هنوز که هنوز است و نزدیک به چهار دهه پس از فروپاشی رژیم کودتا و جان باختن حمید اشرف، حاکمان و محافل ولایی و سرمایهباور میهن ما در راستای تلاش بیمایهٔ خود برای بیاعتبار کردن جنبش چپ از جمله به سراغ حمید اشرف میروند و به عبث میکوشند با خدشهدار کردن چهره و جایگاه تاریخی وی، فرجام معیوب و متقلبانهٔ متأخری بر نبرد تاریخی فداییان و نیروهای چپ بر ضد رژیم کودتایی و نظام سرمایهداری جهانی به نام خود به ثبت رسانند.
جان و تأثیر جنبشی که حمید اشرف در گذر سالها و در پیآمد یک دهه رزم خود از سال ۱۳۴۶ و دستگیری بیشینهٔ فعالین گروه یک بنیانگذار سازمان یا گروه موسوم به «گروه جزنی – ظریفی» تا روز جانباختنش در ۸ تیر ۱۳۵۵ به یکی از برجستهترین نمادهای آن و به برجستهترین رهبر و فرماندهاش فراروییده بود، نه در شامگاه نبرد شکستآگین روز ۸ تیر، که در گذار بهارین بهمن ۱۳۵۷ تا استقرار متأخر حکومت ولایی قابل رؤیت شد.
بیش از دو سال پس از کشتار حمید اشرف و یارانش در نبردی نابرابر، رژیم کودتا سرنگون شد و اقبال عمومی جوانان و روشنفکران جامعهٔ آن زمان ایران به فداییان خلق، میزان آرأی قابل توجه حتی رسمی سازمان هنوز متحد چریکهای فدایی خلق ایران در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و حضور سراسری نیروهای ما در اقصی نقاط کشور گواه سادهای بر آن شد که نبرد صادقانه و تا پای جان فداییان خلق چه تأثیر شگرفی در قلب دوران استبداد سیاسی شاهنشاهی و در اوج دوران عوامفریبی ولایی در بطن و اعماق جامعهٔ ایرانی بر جای گذاشته است.
این که جنبش فدایی با از دست رفتن رهبران بنیانگذار خود و علیرغم اندوه فقدان فرمانده سر برآورد و با زدن دست عزمی جزم بر زانوی خود در میدان رزم با رژیم کودتایی باز به نیرویی تأثیرگذار در سپهر سیاسی کشور تبدیل شد، بزرگترین شاهد این واقعیت تاریخی است، که جنبش ما فداییان خلق نه قائم به فرد، که قائم به جان پرمایهٔ این جنبش سبز و سرفراز بود. جان پرمایهٔ جنبش فداییان خلق و رمز تأثیرگذاری مستقیم آن بر حیات ایران در دوران تاریخی معاصر خود نه در جان باختن این یا آن رزمندهٔ جان بر کف فدایی، نه در نام بیشتر یا کمتر شناخته شدهٔ جانباختگان یا رزمندگان آن، که در پویایی، از خود گذشتگی، صداقت، جسارت، رفاقت، پیگیری و استقلال نظری و عملی آن بود.
در سالروز مرگ فرمانده در قتلگاه نبردی نابرابر، در ۴۱مین سالگرد یورش گستردهٔ چند ماههٔ رژیم کودتا به فداییان خلق، در برابر جان هماره جوان رفقای خود سر به احترام فرود میآورم و درود میفرستم بر نام یکایک یارانی که از ایستادگی در برابر ظلمت استبداد نهراسیدند و جنبشی را بنیان نهادند که در قلب تاریخ آزادیخواهی و دادپژوهی این سرزمین کهن مهر ماندگاری خورده است.
یاد یاران یاد باد!
پنجشنبه، ۸ تیر ۱۳۹۶ (۲۹ ژوئن ۲۰۱۷ میلادی)