یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۳

یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۳

سوسیال دموکرات‌های نروژ در انتخابات پارلمانی پیروز شدند
بحث در مورد مالیات بر ثروت در طول مبارزات انتخاباتی جنجال برانگیز شد: برخی از چپ‌ها می‌خواهند آن را برای ثروتمندان افزایش دهند، در حالی که راست‌ها می‌خواهند آن را...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
آینده در حال- تحلیل زمانیت امروز جامعه‌ ایرانی
در این نشست، دکتر نیکفر به بررسی چشم‌اندازهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» و جایگاه آن در آینده جامعه ایرانی خواهد پرداخت. محمدرضا نیکفر از شناخته‌شده‌ترین پژوهشگران فلسفه در ایران معاصر...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون ایرانیان جمهوری‌خواه جنوب سوئد
نویسنده: کانون ایرانیان جمهوری‌خواه جنوب سوئد
از شکستن سد حجاب اجباری تا خطر جنگ!
امید اقدمی: روح جنبش «زن، زندگی، آزادی» خشونت‌پرهیز بود؛ چه در جنس مطالبات، چه در نیروهای پیشران و چه در شعارهای اصلی آن. هرچند در لحظات مشخصی برخی نیروهای سیاسی...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: امید اقدمی
نویسنده: امید اقدمی
فانوس؛
با یاد و خاطره تابناک رفقای جانباخته شهریور ۶۷ که در حافظه تاریخ خونبار جنبش چپ هماره ماناست.
۲۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
با افزایش میزان بدهی ها: آژانس رتبه‌بندی فیچ, رتبه اعتباری فرانسه را کاهش داد
این خبر بدی برای نخست وزیر جدید فرانسه، لکورنو، است: آژانس رتبه‌بندی فیچ رتبه اعتباری این کشور را کاهش داده است. این احتمالاً هزینه تأمین مالی مجدد بدهی ملی را...
۲۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
اسرائیل؛ مأمور «کارِ کثیف» غرب یا قدرتی مستقل؟ چرا هیچ‌کس جلودار آن نیست؟
اسرائیل به‌عنوان پیمانکار امنیتی و عملیاتی غرب، مأمور تحقق اهداف استراتژیک و اقتصادی آن در منطقه است؛ در حالی‌که خود غرب به دلیل محدودیت‌های اخلاقی، حقوقی و سیاسی، قادر به...
۲۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
تجاوز به آزادی؛ الگویی نظام‌مند در سیاست جهان
حمله به نشست دیپلماتیک قطر پیام روشنی دارد: هیچ تلاش دیپلماتیک، حتی اگر ماهیت صلح‌آمیز داشته باشد، نمی‌تواند بدون اراده قدرت‌های مسلط جهانی نتایج واقعی به همراه داشته باشد.
۲۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی

اول ماه مه ۱۳۶۰، میدان آزادی!

همهمه و شلوغی در سرم…دارم به هوش می آیم، بریده، بریده صحنه هایی به ذهنم می آیند و می گریزند… باران سنگ بر سر و روی جمعیت… تکاپو و تلاشم با چند نفر برای کمک به آدمهایی که در حاشیه طناب کشی میدان روی هم ریخته اند… سپس شتاب برای ترک میدان و دیگر هیچ نفهمیدم ….
اکنون که خود را باز یافتم میدان خالیست. می خواهم برخیزم، گویی پایم در چاهی عمیق فرو رفته است. چشم می گردانم؛ آنجا، جلوتر، پایم را درون کفش روی زمین افتاده می بینم! و اینجا استخوان سفیدی که از زیر زانویم بیرون زده…
در جا دانستم چه اتفاقی افتاده است. به حال و هوای جنگی خوزستان می روم که دو روز پبش از آنجا آمده ام. کفشی که در پای قطع شده ام می بینم من را به آنجا می برد! این کفش ها یادگار رفیقم حمید مرسلی بود؛ رفیقی که پس از اصابت ترکش بمب عراقی ها به ران پایش بخاطر خون ریزی شدید از «زیتون کارمندی» تا بیمارستان اهواز دوام نیاورد! در همان حالت ضعف و گیجی کاپشن نازکم را درآوردم، به قسمت بالای زانویم بستم و محکم گره زدم .
من دو روز پیش برای شرکت در مراسم اول ماه مه روز کارگر از اهواز به تهران آمده بودم.

 

اندکی بعد ماشینی کنارم ایستاد، داشتند از زمین بلندم می کردند؛ که ناگهان درد و حیرت کل واقعه پیشین از وجودم رخت بر بست!‌ چشم هایم به پیکر به خون تپیده دخترکی افتاده پشت سرم دوخته شدند! زبانم بند آمده بود! با دست اشاره می کنم و به سختی سعی می کنم بگویم او… او…او را هم بیاورید. می گویند جا نیست، جا نبود. من را هم میان حلقه چرخ زاپاس که کف جیب بسته شده بود می گذارند و اطمینان می دهند که ماشین دیگری او را به بیمارستان می آورد. در شوک دیدن دخترک غرقه به خون منقلب شده ام. از درد پای قطع شده دیگر چیزی نمی‌فهمم. گره کاپشن در بالای زانویم را تا بیمارستان محکم در دست می‌گیرم ….

اینک که پس از عمل جراحی در بیمارستان به هوش آمده ام. جویای حال دخترک می شوم، مکث می کنند… می پرسم کی بود؟ چی شد؟ آرام بر زبان می‌آورند؛ میترا صانعی بود، ۹ سال داشت و متاسفانه زنده نماند!
۴۲ سال است که در مراسم برپایی جشن روز کارگر، هر بار صحنه آن جنایت، آن جنازه کوچک غرق در خون جلوی چشمم ظاهر شده است، با هزار پرسش آزار دهنده… ؛ نارنجکی که او را کشت در کدام فاصله بین من و او بر زمین افتاد! و … چگونه اگر بود، او زنده میماند؟ تجسم آن پیکر کوچک خونین در نهاد من هنوز بیتا بم میکند! تصور انبوه ترکشها درون پیکر کوچک او! تنها در پا و بدن خودم هنوز نزدیک به ۵۰ ترکش از آن نارنجک باقی مانده اند، بر جان و تن نازنین نوگل فدایی میترا صانعی چه رفته بود!

همان زمان خبر شدم از جمله زخمی ها و آسیب های شدید افرادی بسیار، پسر خردسال قدسی قاضی نور نیز در همان جا زخمی شد. او زنده ماند اما با تبعات سنگین و همیشه ماندگار ترکش هایی در مغز و پشت چشم! و بعد ترالبته با عوارض بسیار سخت آن و شکلی از زندگی در تمام این سالها …
درهمان بستر بیمارستان ـ که دو روز بعد برای گریز ازچنگ ماموران به جای ناشناخته‌ای منتقل شدم ـ تصور ترسناک و هول بزرگی بر دلم پنجه انداخت که این جنایت می توانست ابعادی بسیار مهیب تر هم داشته باشد؟ خوف اینکه هرگاه انفجار نارنجک جنگی بر فراز سر جمعیت صد هزار نفره مردم، رخ میداد چه فاجعه‌ای در پی می داشت، هنوز کابوس درونم است؛ مردمی که به دعوت «سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت» با فرزندان و خانواده های خود برای بزرگداشت روز جهانی کارگر در میدان «آزادی» گرد آمده بودند! در کشتاری دهشتناک و خونین غرقه می شدند… تکرار قتل عام کور دلانه سینما رکس !

واقعیت پشت پرده این اقدام هولناک آن بود که در همان زمان تدارک فداییان جهت برگزاری قانونی مراسم جشن روز کارگر که با اجازه رسمی حکومت برگزار می شد، عده‌ای دیگر از وابستگان به حکومت جمهوری اسلامی در مسجد خیابان زنجان انجمن ساختند تا توطئه از هم پاشاندن گردهمایی را حتا به قیمت خون مردم، طراحی و به اجرا بگذارند.
در ذات خود این عمل چقدر از نقشه جنایت سینما رکس متفاوت هست؟

این میان اما سنگینی واقعیتی تلخ تر نیز پنهان است؛… که هیچگاه معلوم نشد آیا طراحان و مجریان آن توطئه پلید، طی این سال ها و یا هم امروز در کجای مصادر امور حکومت جای گرفته و دست به چه جنایات دیگری زده اند و تاکنون ناشناخته مانده اند ؟!
باری، شادمانی برگزاری اولین جشن روز کارگر اینگونه در وجدان تاریخ ما به خون نشسته اسد. برای من این درد و اندوه طاقت شکن در همه این سال‌ها با جان باختن هر رفیقی و هر عزیزی از مردم، با همه کشته‌های آن سالها، با رفقای به خون خفته در خاک خاوران، با مهسا و …. هر باره و همیشه با نشان میترا در وجودم سر باز می کند. من اما، امید دادخواهی از این جنایات بیشمار را در دلم زنده نگاه می‌دارم و تا آن زمان:
‹ دریغا
ای کاش ای کاش
قضاوتی قضاوتی قضاوتی
در کار در کار در کار
می بود ! ›*
*احمد شاملو

«گلی زیبا به نام میترا صانعی »

تاریخ انتشار : ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۲ ۲:۲۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه نشأت گرفته از سیاست راهبردی این حکومت برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» است.

ادامه »

بنای تجارت و سود و ثروت بر خون و استخوان و جان و هستی فلسطینیان

از گرسنگی دادن عمدی گرفته تا آوارگی اجباری و بمباران سیستماتیک، همه نشان می‌دهند که «امنیت اسرائیل» بهانه‌ای است برای پاک‌سازی قومی و جایگزینی جمعیت. انطباق سیاست نظامی اسرائیل با منطق اقتصادی آمریکا چهرۀ خود را در نسل‌کشی در غزه به‌مثابه هم‌راستایی سیاست و تجارت به خوبی نشان می‌دهد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سوسیال دموکرات‌های نروژ در انتخابات پارلمانی پیروز شدند

آینده در حال- تحلیل زمانیت امروز جامعه‌ ایرانی

از شکستن سد حجاب اجباری تا خطر جنگ!

با افزایش میزان بدهی ها: آژانس رتبه‌بندی فیچ, رتبه اعتباری فرانسه را کاهش داد

اسرائیل؛ مأمور «کارِ کثیف» غرب یا قدرتی مستقل؟ چرا هیچ‌کس جلودار آن نیست؟