بیش از دو هفته به برگزاری انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری اسلامی و شوراهای شهر و روستا نمانده است. بار دیگر در یک دور باطل بخشی از مردم میهنمان در شرایطی قرار داده شدهاند تا یکی از کاندیداهای مورد تأیید شورای نگهبان را بعنوان رئیس جمهوری چهار سال آینده کشور انتخاب کنند.
ولی فقیه مردم را به مشارکتی پرشور برای «انتخاب اصلح» از بین «صالحین» مورد تأیید خود فرا میخواند؛ تمام امکانات تبلیغی کشور به کار افتاده است تا تعداد بیشتری صحنهآرای نمایش انتخابات شوند؛ شیادان، قاتلین، باتوم بدستان، مشاطهگران سرمایه، ریزهخواران و متحجرین جلد عوض کرده در کسوت رجل سیاسی «امیدآفرین»، «فقرستیز»، «مدافع اکثریت»، «توسعهمند»، «مدبر» و «آیندهنگر» وقیحانهترین دروغها را به افکار عمومی تحویل میدهند، از «حقوق مردم»، از «تولید ملی»، از «فقرزدایی»، از «مبارزه با فساد» و از موضوعات دیگری دم میزنند که نه خود به آنها اعتقاد دارند و نه ساختار نظام استبدادی و ضد مردمی حاکم ظرفیتهای تحقق آنها را دارد.
هر شش کاندیدای منتخب نظام ولایت فقیهی که بعنوان «رجل صالح» ار بین صدها نفر دستچین شدهاند در زمرهی حلقه به گوشان بارگاه ولایت فقیه هستند. این عده در حفظ نظام غارت و سرکوب، نقض حقوق کارگران و زحمتکشان، ترویج فقر و دفاع از سیستم انتخاباتی ضد دمکراتیک موجود تفاوت ماهوی با هم ندارند. همهی آنها فاقد برنامهای برای حل و کاستن از مشکلات اقتصادی و معیشتی و خواستهای دمکراتیک و مطالبات حتی حداقلی مردم هستند و اساساً چنین ظرفیت و ارادهای نیز ندارند. آنان تأیید شدهاند تا در اطاعت از اوامر ولی نعمت خود با فریبکاری و دغلبازی و با توسل به هر آنچه که میسر است نقشی در بازسازی اعتماد شکستهی مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی از طریق جذب آنان به صندوقهای رای، به بهترین شکل بازی کنند.
در زیر سیطره چنین نظام سیاسی و حقوقی و حکمرانی نهادهای ارتجاعی همچون شورای نگهبان، هر گونه امید به تغییر و گشایش سیاسی و دمکراتیک از طریق صندوقهای رای امید عبثی بیش نیست و درست بر بستر چنین شرایطی است که ولایت مطلقه فقیه حتی تا حد انتخاب شعارهای انتخاباتی کاندیداها و چگونه سخن گفتن آنها نیز دخالت میکند و بازیگران بازی انتخابات نیز، میدان را به جولانگاه شیادی و فریبکاری و دروغگویی خود تبدیل کردهاند.
در این میان «نظریهپردازان» تاریکخانههای امنیتی و سیاسی نظام نیز بیکار ننشستهاند و با رفو کردن تئوریهای نخنما شدهای همچون انتخاب بین «بد و بدتر»، خوراک نظری بخش مرعوب و ناامید «روشنفکری» و بخشی از اپوزیسیون سرخورده را فراهم میکنند تا آنان نیز به «وزیران شعار» انتخابات در تهییج افکار عمومی برای حضور هر چه بیشتر در سر صندوقهای رای تبدیل شوند و با پشتیبانی از نمایش انتخابات نظام جمهوری اسلامی، مردم را به مشارکت فعال در انتخابات برای جلوگیری از روی کار آمدن کاندیدای «بدتر» دعوت نمایند.
رفتارشناسی انتخاباتی نظام ولایت فقیهی و کاندیداهای منتخب آن در این دوره نیز نشانههای تجربه شدهای را به نمایش میگذارد. انتخاب افراد وفادار و مطیع اوامر ولی فقیه، چینش جساب شدهی نمایندگان جناحهای ثروت و قدرت داخل نظام، حذف هر آن کس که کوچکترین سرناسازگاری با ولایت فقیه را داشته باشد، پروپاگاندای وسیع در تهییج و ترغیب افکار عمومی به مشارکت در بازی انتخابات و دو قطبی کردن آن برای بسترسازی مقبولیت تئوری «انتخاب بین بد و بدتر»، فریب افکار عمومی و راه انداختن جنگ زرگری بین کاندیداها از جمله نشانههای این رفتارهای انتخاباتیست.
استبداد مذهبی و نظام ولایت فقیهی حاکم بر کشور انتخابات را با هدف کسب مشروعیت داخلی و بینالمللی و تقسیم دورهای مناصب، قدرت و ثروت در بین خودیها برگزار میکند و درست به همین دلیل هم هست که رهبر نظام در آستانه هر انتخاباتی به دریوزگی کسب رای مردم میافتد و عاجزانه از ناراضیان، نیروهای مخالف و غیرخودیها میخواهد که حتی اگر او و نظامش را قبول ندارند، به خاطر «کشور» هم که شده سر صندوقهای رای حاضر شوند و حماسهای دیگر بیافرینند.
انتخابات در جمهوری اسلامی همواره غیرآزاد، غیر دمکراتیک و ناسالم بوده و امکان مشارکت نیروهای مخالف و اپوزیسیون حتی در شکل منعطف آن نیز وجود نداشته است. این عده فقط حق دارند بر سر صندوقهای رای حاضر شوند تا حماسه مورد نظر ولایت فقیه را به سهم خود تحقق بخشند. انتخابات فعلی نیز مانند دیگر انتخابات جمهوری اسلامی غیرآزاد، غیردمکراتیک، چینشی، مدیریت شده و امنیتی است.
در چنین شرایطی، شرکت در بازی انتخابات نظام اسلامی امید واهی اصلاحپذیری آن را ترویج میکند، مانع تعمیق شکاف و جدایی مردم از نظام میشود، به گسترش بی اعتمادی روز افزون مردم از نظام ضربه میزند، مطالبات بحق آنها را گام به گام به پائینترین سطح خود تنزل میدهد، اشکال مبارزه آزادیخواهی و عدالبطلبی اقشار فرودست و زحمتکشان را فقط در چارچوب نظام حقوقی و سیاسی حاکم رسمیت میبخشد، مبارزه مستقل و سازمانگرایانه کارگران و زحمتکشان را از دستور خارج میسازد، اهداف و آرمانهای نیروهای ترقیخواه و مردمی را به سخره میگیرد، بر حافظه تاریخی مردم از جنایات ضدبشری نظام اسلامی گرد فراموشی میپاشد و سیاستگذاران و تصمیمسازان امنیتی و قاتلین فرزندان مردم را در قالب توهمات اصلاحطلبی و اعتدالگرایی و تئوری رژیم ساخته «انتخاب بین بد و بدتر» تطهیر میکند.
انتخابات فعلی با حضور کاندیداهای جنایتکار شناخته شدهای همچون رئیسی، فرصت بینظیری بود برای افشاء و بازخوانی جنایتهای جمهوری اسلامی بخصوص جنایت فاجعه ملی تابستان سال ۶۷، متأسفانه این فرصت طلای در هیاهوی طرفداران مشارکت در انتخابات گم شد و بهای لازم از طرف اپوزیسیون و جریانات چپ متناسب با ابعاد فاجعه داده نشد.
ما به عنوان جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت(داخل کشور) با شرکت فعال در کارزار «نه» به نمایش انتخابات نظام ولایت فقیهی و افشای فعالانه ساختار ضدمردمی و ضد دمکراتیک آن، نیروهای ترقیخواه، دمکرات و تحول طلب را به پیوستن به این کارزار دعوت میکنیم.
ما از شورای مرکزی و هیئت سیاسی- اجرایی سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت انتظار داریم با تصمیمگیری خردمندانه و به دور از هیجانات کاذب و فریبنده روزهای انتخاباتی نظام، در برآمدی مشترک با اپوزیسیون ترقیخواه و طرفداران وحدت چپ به کارزار «نه» به نمایش انتخابات نظام ولایت فقیهی بپیوندد و قاطعانه از حقوق و مطالبات طبقاتی کارگران و زحمتکشان میهنمان دفاع کنند.
جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت(داخل کشور)
۱۴ اردیبهشت ۱٣۹۶