شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۲

شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۲

تقی رحمانی - از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶٧
اعدام ۹ زندانی سیاسی در تپه‌های اوین در سال ۱۳۵۵، از جمله بیژن جزنی، که همگی حکم داشتند سؤالی تاریخی را زنده می‌کند: چرا؟ سال‌ها بعد، در ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی رحمانی
نویسنده: تقی رحمانی
۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان
درست ۵۰ سال پیش و در همین ساعات عصر جمعه ۹ زندانی سیاسی را با دست‌ها و چشم‌های بسته به تپه‌های اوین بردند و اعدام کردند و روز بعد در...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرداد خدیر
نویسنده: مهرداد خدیر
به یاد یاران، به یاد آن دوران
بگذار از ترنم باران و شرجی سخن بگویم، بگذار از هم بگوئیم، بگذار دوباره از گنو و پنجه بگویم. از آن عزیزانی که رفتند ...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!
در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی
بیژن نه برای جان، که برای معنا می‌جنگید. او آخرین متن دفاعیه‌ی جزنی را خوانده بود و سطری از آن را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کرد: "آزادی را نمی‌شود خاموش کرد؛ حتی...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پیام محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی ایران؛ پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ٨ نفر از همراهان زندانی
در آستانه ۲۹ فروردین، پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ۸ نفر از همراهان زندانی در تپه‌های زندان اوین توسط مأموران ساواک هستیم که روز بعد اعلام شد آنان حین...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: محمد توسلی
نویسنده: محمد توسلی
اطلاعیهٔ حزب تودهٔ ایران: به یاد بیژن جزنی و یاران در پنجاهمین سالگرد تیرباران جنایتکارانه آنان بدست حکومت شاه
حزب تودهٔ‌ ایران مبارزهٔ جزنی و یارانش در زندان‌های محمدرضاشاه را نماد روشنی از پیکار مبارزان دلیر راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی می داند که در تاریخ میهن ما...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: حزب توده ایران
نویسنده: حزب توده ایران

به یاد رفیق عباس جمشیدی رودباری

هنوز بعد از حدود پنجاه سال وقتی او یادم می افتد بغضی گلویم را می فشارد ومن غرق این پندارم که چرا من و او نتوانستیم با هم اشتراکات فکری مان را کشف و راجع به آنها صحبت کنیم. او نمی دانست که سالها بعد من هم در همان راهی قدم خواهم گذاشت که او پیش کسوتش بود و او نمی دانست که عدالت خواهی او، شجاعت و اعتقاد او من کم سن و سال تر از او را هم شیفته او و آرمانش خواهد کرد.

به بهانه سالگشت حادثه سیاهکل

امسال پنجاە سال از تولد جنبشی در تاریخ مدرن سیاسی ایران می گذرد کە ارکان دیکتاتوری پهلوی را بەلرزەدرآورد و مبشر دوران نوینی از مبارزە علیە استبداد و سرکوب برای رهائی مردم میهن ما، بویژە کارگران و زحمتکشان، از قید بی عدالتی بود.

بە همین مناسبت گروە بزرگداشت پنجاه سال جنبش فدائیان خلق ایران سلسلە مصاحبەهائی را با فعالین طیفهای مختلف سیاسی و مدنی ترتیب دادەاست کە بتدریج در اختیار خوانندگان کارآنلاین قرار خواهندگرفت. متن پیش رو مصاحبەای دیگر از سلسلە مصاحبات نامبردە می باشد کە در آن با رفیق مناف عماری بە گفتگو نشستەایم.

***

سئوال: شما از نزدیک رفیق عباس جمشیدی رودباری را دیدە بودی، میشە از نخستین خاطرە خود با او بگوئید؟

 

مناف عماری:

مهر ماه سال ۱۳۴۹ خورشیدی به سربازی رفتم. ابتدا پادگان قوشچی ارومیه که مرکز آموزش سپاه دانش بود، و بعد از مدت کوتاه به پادگان فرح آباد تهران که مرکز آموزش افسران و درجه داران وظیفه اعزام شدم. پس از گذراندن دوره آموزشی  با درجه گروهبان سوم وظیفه همراه چند نفر دیگر به مرکز آموزش  نیروی هوایی  در تهران بعد از میدان فوزیه (امام حسین) منتقل و در بخش اداره تحقیقات پرسنلی و دانش نظامی مشغول خدمت شدم.

قبل از ما که همگی درجه دار وظیفه بودیم چند افسر وظیفه نیز در آن مرکز خدمت می کردند. اولین کسی که بصورت غیر رسمی و خودمانی به ما خوش آمد گفت، افسروظیفه ای بود با لباس نظامی نیروی زمینی. خوش سیما و خوش تیپ و خندان که با دوخانم کارمند جوان در یک اطاق همکار بود. خود را عباس جمشیدی معرفی کرد. بعد ها متوجه شدم که یکی از خانم ها عضو تیم ملی بسکتبال کشور و دیگری دختر وابسته نظامی ایران در انگلیس بود.

وظیفه آن اداره تکثیر جزوات و مقالات دانش نظامی کادر نیروی هوایی کشور، امتحان (تست) توانایی  ومهارت فنی کادرها در تمامی زمینەها و تمامی رده های تخصصی بود و دلیل استفاده از افسران و درجه داران وظیفه عدم توانایی و اطلاع آنان از امور فنی و دانش نظامی بود. این افراد امتحانات را برگذار کرده و پس از دریافت کلید سئوالات از مسئولین اقدام به تصحیح اوراق  می کردند.

من مسئولیت یک دستگاه فوتو استنسیل را داشتم که تست ها را با کمک آن از کتاب یا پلی کپی به اوراق استنسیل برای تکثیر انبوه منتقل نموده و سپس تکثیر می کردم. عباس ظاهرا برای کمک به من به اطاق تکثیر می امد و برای این کار، نحوه کار دستگاه را با ریزەکاری یاد می گرفت و کمکم می کرد. معمولا هر روز آخرهای وقت می آمد و بعد از کمک، با برداشتن یک بسته یا کمتر کاغذ سفید پادگان را ترک می کرد.

کارکنان اداره هر ۶ ماه جهت امتحان دانش نظامی افسران و  امتحان “لول” درجه داران به پایکاه های هوایی کشور سفر می کردند. تقریبا یک هفته قبل از اینکه عباس ترک خدمت کند (مخفی شود) اوایل سال ۵۱ بود، سرهنگ ملک محمد استاد ( بعد از انقلاب با درجه سرتیپی فوت نمود) فرمانده اداره، من و عباس را به اطاقش خواست و ابلاغ نمود که  شما دوتا به اتفاق یک درجدار کادر جهت امتحان دانش نظامی ظرف چند روز آینده باید به پایگاه هوایی بندرعباس سفر کنید (عباس مسئول گروه بود)، و اطلاعاتی فنی راجع به سفر. عباس با احترام نظامی جواب داد که جناب سرهنگ من معذورم و او دلیل معذوریت را پرسید. جواب این بود که نمی توانم دلیل آنرا بگویم، خصوصی است. از او اصرار از عباس انکار و در آخر تهدید عباس که می فرستم دادگاه نظامی و زندانی می کنم و جواب عباس همان بود که از اول گفته بود. با همین وضعیت از اطاق آمدیم بیرون و از روز بعد عباس خدمت را ترک کرد. طبق قوانین نظامی برایش دو هفته مرخصی رد کردند، و هفته سوم در جلسه عمومی از زبان فرمانده شنیدیم که عباس  فراری بوده و هریک از ما وظیفه داریم هر اطلاعی از اورا در اختیار ایشان قرار دهیم.

به اتفاق یکی از دوستان همشهری اطاقی در خیابان هاشمی اجاره کرده بودیم. او که قبلا پاسبان بود پس از اخذ دیپلم با عنوان پلیس دیپلمه در بیمارستان شهربانی در خیابان بهار تهران مشغول بود با امید ورود به دانشکده افسری شهربانی و همان سال وارد دانشکده شده  و با درجه سرهنگ شهربانی بازنشسته شده است.

سال ۵۱ فکر می کنم تیر ماه وقتی آمدم خانه، دوستم را غیر عادی دیده و علت را جویا شدم. با هیجانی زیاد شروع به صحبت کرد “رهبر خرابکاران را زنده دستگیر کردند. آمبولانسی باسرعت وارد حیاط بیمارستان شد، مردی با موهای سفید از آن پیاده و دستور داد تا درهای بیمارستان را ییندند. به کارکنان گفته شد که ورود و خروج ممنوع است. از اطاقم که مشرف به در ورودی بود بیرون آمدم و بطرف آمبولانس که در ورودی ساختمان اصلی ایستاده بود، حرکت نمودم. مرد سفید مو برای انتقال برانکارد که خرابکار روی آن بود از من کمک خواست. کمک کرده و برانکارد را گرفتم. خرابکار یک پایش کفش داشت و از پاشنه بدون کفش خون چکه میکرد و استخوان دستش از آرنج به بالا در اثر اصابت گلوله شکسته و بیرون زده بود. وقتی برانکارد را برداشتم، سرش را کمی بلند کرده و با رنگ پریده اش لبخندی بمن زد و سرش را گذاشت پایین. در مکالماتی که هم مستقیم و هم از بی سیم های مامورین می آمد نام عباس جمشیدی را بارها شیندم. بعد از اندک زمانی صدای فریاد های وحشتناک خرابکار در اثر شکنجه، محوطه بیمارستان را پر کرده بود. “

با توجه به اظهارات این منبع موثق  هیچگونه اثری از اصابت گلوله ویا شکستگی  سر عباس مشاهده نشده. شاهد توضیح داد: “سرش را کمی بلند کرده و با رنگ پریده اش لبخندی بمن زد و سرش را گذاشت پایین.” و خبر مندرج در نبرد خلق با توضیح این سرهنگ بازنشسته شهربانی که در قید حیات است دقیق نیست.

در طبقه دوم بیمارستان شهربانی اطاقی بود که بیرون پنجره هایش نرده آهی نصب شده بود و تنها اطاقی بود در بیمارستان با نرده. این همان اطاقی بود که رفیق علیرضا نابدل در آنجا بوده و پس از اقدام به خودکشی رفیق نابدل پنجره ها را نرده آهنی کشیده بودند. در این اطاق هم عباس جمشیدی و هم علیرضا نابدل زندانی، معالجه و شکنجه شده اند.

هنوز بعد از حدود پنجاه سال وقتی او یادم می افتد بغضی گلویم را می فشارد ومن غرق این پندارم که چرا من و او نتوانستیم با هم اشتراکات فکری مان را کشف و راجع به آنها صحبت کنیم. او نمی دانست که سالها بعد من هم در همان راهی قدم خواهم گذاشت که او پیش کسوتش بود و او نمی دانست که عدالت خواهی او، شجاعت و اعتقاد او من کم سن و سال تر از او را هم شیفته او و آرمانش خواهد کرد.

یادش همیشه برایم عزیز خواهد بود

 

 

تاریخ انتشار : ۹ بهمن, ۱۳۹۹ ۹:۳۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تقی رحمانی – از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶۷

۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان

به یاد یاران، به یاد آن دوران

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی

پیام محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی ایران؛ پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ۸ نفر از همراهان زندانی