ترکیە کشوریست کە ٩٨ درصد از انرژی مورد نیاز خود را از خارج تهیە می کند، و با یک افزایش مصرف چهار تا پنج درصدی سالیانە کە حکایت از اهمیت ضمانت تامین مداوم انرژی برای این کشور در آیندە دارد. در سال ٩٣ گفتە شد کە این کشور تنها برای ١٩ سال دیگر ذخایر نفتی و برای ١٢ سال دیگر ذخایر گازی دارد. همچنین گفتە می شود کە این کشور از سال ١٩٣۴ میلادی، بیشتر از چهار هزار و پانصد چاە بە منظور دستیابی بە نفت و گاز حفر کردە است کە بیشتر از هفتاد درصد آن در مناطق جنوب شرقی یعنی در کردستان ترکیە قرارداشتەاند.
اما علیرغم همە تلاشها برای دستیابی بە نفت و گاز داخلی، نتیجە تقریبا صفر بودەاست و این کشور بشدت بە خرید انرژی از کشورهای خارج، بویژە از ایران و روسیە وابستە است و این از لحاظ سیاسی معنی می دهد ‘تحدید توانائی مانور قدرت’. در واقع این نیاز باعث شدە کە ترکیە نتواند بە آن چنان نیروئی در منطقە فرابروید کە خود می خواهد و خود را شایان آن می داند!
و زمامداران این کشور یکی از ریشەهای این فاجعە را قرارداد تاریخی ‘سایکس ـ پیکو’ می دانند. اگر سایکس و پیکو بە تئوری ترسیم خط مستقیم باور نداشتند و خطوط مرزی را کمی کج و معوج می کردند، بیگمان وضعیت ترکیە از لحاظ دستیابی بە منابع انرژی فسیلی بسیار بهتر می بود، اما تاریخ و یا بهتر بگوئیم سایکس و پیکو این را نخواستند. و نتیجە این است کە ترکیە خشمگین است، بسیار خشمگین. و این خشم تا جائی پیش می رود کە بە هر قیمتی کە شدە، از جملە راەاندازی و پشتیبانی گروههائی مانند داعش، بە جنگ میراث سایکس ـ پیکو و تهیە منابع نفتی برود،… کە رفتە است.
و بگذارید خیال کنیم کە اگر چنین نمی شد و مرزها چنان تقسیم می شد کە چند چاە نفتی هم بە ترکیە مدرن بعد از امپراطوری عثمانی می رسید، آیا وضع خاورمیانە بهتر نمی شد؟
و بگذارید خیال کنیم!