حکومت رومانفها در روسیه و قاجارها در ایران درجریان ایجاد مرز روسیه و ایران در غرب دریاى خزر (طبق عهدنامهى گلستان بهسال ۱۸۱۳)، بر سر ایجاد مرز جغرافیائى ایران و روسیه درشرق دریاى خزر نیز به تفاهم میرسند. آنها توافق میکنند تقاضاى ترکمنها در بهرسمیت شناختن مرز موجود در شرق دریاى خزر را نپذیرفته و تلاش آنها در حفظ آنرا درهم شکسته از طریق تصرف و تقسیم سرزمین ملت ترکمن مرز جدیدى در بین خود ایجاد نمایند. در حالیکه در شرق دریاى خزر بهعلت بروز جنگ طولانى مدت شیعه و سنى بهدنبال حملهى شاه اسماعیل صفوی (در۱۵۱۰) و کشتار بىرحمانهى اهالى شهر مرو بهخاطر عدم تغییر مذهب (همانند سنىکشى در تبریز)، مرز شیعه و سنى شکل گرفته وقرنها پیش تبدیل به مرز بین ترکمن وایران گشته بود.
در اجراى نقشهى شوم تصرف و تقسیم سرزمین ملت ترکمن ابتدا تهران فعال شده، جهت علیل وناتوان ساختن ملت ترکمن علاوه بر اقدام به قتل، غارت و سوزاندن منازل و اموال با حملههاى غافلگیرانه و پراکنده، و نیز اجراى تدابیر مرموزانه و پنهانى متعدد (با همکارى بیگانگان)، بهطور رسمى یکبار به “قاررى قلعه” (۱۸۵۸) و بار دیگر به “مرو” (۱۸۶۰) لشگرکشى نموده شکست میخورد. در نتیجه نوبت را به ارتش استعمارى روسیه تزارى واگذار کرده اینبار تهران یارىدهنده میشود و بهمناسبت پیروزى نهائى ارتش تزار(یانوار۱۸۸۱) پس از دو بار ارتکاب گنوسید (قتل عام) در محدودهى استاناى “داش آُغوز” و”آخال” فعلى، تهران تبریکنامه فرستاده رودخانهى اترک را بهعنوان مرز پیشنهاد میدهد. به این ترتیب سنت پترزبورگ و تهران در دسامبر۱۸۸۱ پس از۶۸ سال (۱۸۱۳- ۱۸۸۱ ) موفق به امضاى قرارداد “آخال” در مورد ایجاد مرز روسیه و ایران در شرق دریاى خزر میشوند. و چون ایران توان اعمال حاکمیت بر سهم خود را نداشته روسیه سهم ایران را نیز اشغال و در کنترل نگه مىدارد تا ترکمن امکان سربلند کردن در راه کسب حقوق از دست رفتهاش را نیابد. ارتش روسیه در راستاى این سیاست استعمارى در ۱۹۱۶ در اقدام به سرکوب قیام ترکمنها مرتکب گنوسید (نسل کشى) سوم در” آق قلعه” مىشود.
حکومت جدید برخاسته از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، مرزهاى ایجادشده براساس سیاست استعمارى روسیهى تزارى را در ۱۹۱۸ به رسمیت شناخت و به واحدهاى ارتش در خارج از آن مرز فرمان بازگشت داد. ملت ترکمن از این فرصت استفاده کرده بلافاصله مدارس سکولار (غیرمذهبى) نوع اُروپائى بهنام “مدارس جدید” که درآنها علوم تجربى نیز به زبان ترکمنى تدریس میشد راه انداخت و همزمان در راه تدارک کنگرهى ملى کوشید و در ۲۰ ماى ۱۹۲۴ (۳۰ اُردیبهشت۱۳۰۳) اعلام جمهورى کرده دولت تشکیل دادند. ولى حکومت جدید دست نشانده بیگانگان (رژیم پهلوى) در تهران به جاى پذیرش وجود دولت محلى بر اساس منشور انقلاب مشروطیت (۱۹۰۶)، در راه اجراى توافقنامهى استعمارى با روسیهى تزارى سه لشگر اعزام نمود و مقاومت را درهم شکست. در نتیجه ترکمنصحرا براى اولین بار در تاریخ به انقیاد تهران در آمد و بستن مدارس ترکمنى و اجراى دیگر تدابیر شوونیستى آغاز گردید. از طرف دیگر با پیدایش اتحاد جماهیر شوروى مرز بین ایران و روسیه همانند دیوار برلین و مرز آلمان غربى و شرقى تبدیل به مرز بین دو اردوگاه سوسیالیزم وکاپیتالیزم گردید. و طولانى شدن این وضعیت در قرن بیستم بدبختىهاى فراوانى را نصیب ملت ترکمن ایران و جمهورى ترکمنستان نمود.
رژیم پهلوى سهم ایران از تقسیم سرزمین ملت ترکمن طبق قرارداد “آخال” (۱۸۸۱) را بهعنوان ملک شخصى رضاشاه به تصویب مجلس دست نشانده رساند و در نتیجه ادارهى ترکمنصحرا به “ادارهى املاک پهلوى“ واگذار شد. این اداره ابتدا ترکمنها را در سرزمین خود به بیگارى واداشت ولى با گسترش مقاومت شروع به فروش زمین به آنها نمود. اینکار پس از اشغال ایران ازجانب متفقین (شوروى، آمریکا و انگلستان) گسترش یافت تا اینکه پس ازکودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) دربار محمد رضا شاه برعلیه ترکمنها اجراى نقشههاى شوم جدیدى را در پیش گرفت. که طبق آن اسدالله علم وزیر دربار مأمور کوچاندن فارسها، بهویژه زابلىها به ترکمنصحرا شد و سرلشگر مزین بهعنوان نماینده ویژهى شاه مأمور فروش زمین به امراى ارتش، افراد ذىنفوذ دستگاههاى دولتى، قضائى و کلانسرمایهداران گردید. بهدنبال این تصمیم رژیم پهلوى با استقرار واحدى از گارد ویژهى سلطنتى با اختصاص هشت هزار هکتار از اراضى مزروعى (در محدوده آق قلعه ۱۳۴۰) کنترل را شدت داد.
در ترکمنصحرا تا آمدن افراد سپاه صلح آمریکا (اواسط دههى ۱۹۶۰ / ۱۳۴۰) کتابخانهاى وجود نداشت وتلاشها هم نتیجهاى نمیداد. این کمبود ونمونههائى از این دست تنها با کمک آمریکائىها برطرف گردید. به عنوان مثال براى تمام ترکمنصحرا تنها دو دبیرستان وجود داشت. یکى در شهر بندر ترکمن که آنرا آلمانیها بهعنوان هنرستان راهآهن ساخته بودند که به بهانهى دستگیرى مدیرش (عضوگروه ۵۳ نفر) تبدیل به دبیرستان گردیده ولى خوابگاهش بسته میشود، و دیگرى در شهر جدیدالتأسیس گنبد قابوس (در نزدیکى گرگان و یا جرجان قدیم) که به قصد فراهم نمودن امکان تحصیلى به فرزندان غیر ترکمنهائى که کوچانده شده بودند ایجاد گردیده بود. علاوه براین، مسألهى تبعید، زندانى، مسموم کردن و از بین بردن به اشکال دیگر تحصیلکردههاى خارج از ایران ترکمن پس ازبازگشت نیز با کمک آمریکائىها برطرف گردید. بهطورکلى تنها پس ازگسترش توافقات بین دو اُردوگاه سوسیالیزم و کاپیتالیزم برسر کنترل نواحى حایل مرزى و حضور آمریکائىها در منطقه، مأموران رژیم شوونیستى پهلوى وادار به حفظ ظاهر شدند.
ترکمنها به جریان انقلاب ۱۳۵۷(۱۹۷۹) با طرح حقوق فرهنگى و سیاسى از دسترفتهشان چون “اُقـو گهرئگ خط گهرئگ، ترکمنچه مکتب گهرئگ، الدئن گیدئن یئرلرى قایتاریپ آلماق گهرئگ” پیوستند. در فاصلهى سرنگونى رژیم شوونیستى از نوع پادشاهى تا شکلگیرى و تحکیم رژیم شوونیستى نوع مذهبى نیروهاى مترقى ترکمن با همکارى نیروهاى مترقى سراسرى توانستند یکسال شرایط “خودمختارى غیررسمى“ معروف به ” دورهى کانون و ستاد” را در ترکمنصحرا بهوجود آورند که این دوره با تحمیل جنگ نابرابر واعمال جنایت بىشمار از جانب رژیم پایان یافت (درفوریهى ۱۹۸۰) .
با پایان یافتن دورهى جنگ سرد و فروپاشى اتحاد جماهیرشوروى، در رژیم شوونیزم مذهبى ایران جناح رفرمیست رشد کرد و بخش شرقى استان مازندران را بهنام استان گلستان جدا نمود ولى نه تنها حاضر به اجراى مواد قانون اساسى مربوط به تدریس زبان غیر فارسها درمدارس نشد برعکس در رابطه با حقوق زبانى و فرهنگى اقلیتهاى ملى همانند شوونیستهاى پادشاهى عمل نمود. و در رابطه با سایر موارد چون شرکت دادن ترکمنها درمسئولیتهاى ادارى و تعیین حوزههاى انتخاباتى وغیره در نگاه وعمل حکومت با زمان قبل از انقلاب ۱۹۷۹ فرق چندانى قابل مشاهده نیست بهطوریکه حوزههاى انتخاباتى همانند زمان رژیم پهلوى باقى ماندند و برخلاف تناسب ترکیب اتنیکى جمعیت استان درصد بسیار بالائى از پستهاى ادارى استان به غیرترکمنهائی که ضد ترکمن و ضد سنى باشند سپرده میشود. ولى بهحکم روزگار مبارزهى حقطلبانهى ترکمنها همانند دیگرهموطنان خود در راه رسیدن به برابرحقوقى همچنان جریان دارد. مبارزهى حقطلبانهى ترکمنها و دیگر ملیتهاى تحت ستم ملى در ایران ازعناصر تفکیکناپذیر مبارزه در راه دموکراسى و حقوق بشر در ایران، منطقه و جهان است.
یوسف کـُر
برلین ۲۰۰۶-۰۸-۰۵ / ۱۴ مرداد ۱۳۸۵
————————–
* منابع مورد استفاده:
الف) منابع ترجمه شده از انگلیسى
۱- ایران عصرصفوى، اثرRoger Savory ترجمهى کامبیزعزیزى، انتشارات سحر، چاپ ششم ۱۳۷۸.
۲- ترکمنها درعصرامپریالیسم، اثرM. saray ترجمهى قدیر بردى رجائى، چاپ اول ۱۳۷۸.
ب ) منابع ترکمنى وفارسى:
۳- ترکمن لرینگ تاریخى، تألیف حاج عبدالغور آخوند آهنگرى، انتشارات ایل آرمان، چاپ اول ۱۳۸۲.
۴- دونیأدأکى ترکمنلـر، تألیف دکتر محمد قلیچ، چاپ مؤسسهى ف. اؤزسان، بورسا ۱۹۹۷.
۵- مسألهى ارضى درصحراى ترکمن، دکتر منصور گرگانى، چاپ اول ۱۳۵۸ .
۶- تاریخ ترکمنستان (جلد۱ و۲)، آراز محمد سارلى، ازانتشارات دفترمطالعات آسیاى میانه وقفقاز ۱۳۷۳.