چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۷

چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۷

خط فقر در بهمن ۱۴۰۳ برای یک خانواده ۴ نفره ۶۰ میلیون تومان
محاسبات بر طبق جداول زیر نشان می دهد که حداقل هزینه زندگی یک خانواده ۴ نفره ماهیانه ۶۰ میلیون تومان در بهمن ۱۴۰۳ می باشد. در محاسبات خط فقر، در...
۲۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حمید ترابی
نویسنده: حمید ترابی
روز جهانی زن، روزی برای برافراشتن آوای برابری‌طلبی زنان ایران و جهان!
از زمان بنیان‌گذاری و تعیین یک روز یک جهانی از سوی جنبش رادیکال سوسیال دموکراتیک جهانی و با پرچم‌داری رفقای برجستهٔ زن، به منظور جلب توجّه به تبعیض همه‌جانبه و...
۲۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بیژن اقدسی
نویسنده: بیژن اقدسی
آن زن
یکی از غروب‌های اواسط ِتابستان که هوا داشت تاریک می‌شد؛ درست هنگامی که دختران ِخانه مشغول تمیز کردن لوله لَمپا، شیشه‌های فانوس و چراغ توری بودند؛ اورا دیدم که از...
۲۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
نقد و بررسی کتاب تاریخ ترقی خواهی ایرانیان نوشته ی ملیحه بصیر
این کتاب در سال 1394 توسط انتشارات رود در هشتصد و ده صفحه منتشر شده است. نویسنده، آن را به هفده بخش تقسیم نموده است. با مطالعه مقدمه کتاب که...
۲۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: صادق شکیب
نویسنده: صادق شکیب
کردهای سوریه : از عواقب خروج نیروهای آمریکایی از منطقه نگران هستیم
ما آتش بس می خواهیم. ترکیه همیشه بمباران شمال سوریه را به بهانه مبارزه با پ.ک.ک توجیه کرده است، اما اکنون دو طرف درگیر در حال یافتن راه حل هستند....
۲۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
ویژه‌نامه‌ی نشریه‌ی «زنان امروز» به مناسبت هشت مارس ۱۴۰۳
در این شماره، فاطمه علمدار با مهدی سلیمانیه، ایمان واقفی و حسام سلامت درباره‌ی تأثیرات و پیامدهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» بر درک آن‌ها از مفهوم «مردانگی» به گفتگو نشسته...
۱۹ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: زنان امروز
نویسنده: زنان امروز
پیام نرگس محمدی کنشگر حقوق زنان به مناسبت روز جهانی زن
پیام نرگس محمدی کنشگر حقوق زنان به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن.  
۱۹ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: نرگس محمدی
نویسنده: نرگس محمدی

تمدن یعنی تقسیم کار و پیشرفت نشانه تمدن است

او نه فیلسوف بود، و نه اقتصاد دان، نه جامعه شناس و نه سیاستگر- او نفس و روح واقعیت پیوسته تغییر یابنده و انسان پیوسته تغییر دهنده بود – مارکس "آهنگر"ی بود که گذشته را تاریخگرانه (نقادانه) بین پتک و سندان ضروریات انسانی، چنان کوبید که جهانی دیگر را هم نوید داد، و هم به ساختنش همگان را دعوت بکار کرد – منظور او از پرولتاریا نیز همین انسان سازنده "جهان" های نوید داده شده بود.

اولا مارکس اقتصاددان نبوده است.  دوما مارکسی اقتصاددان را نیز اگر متصور شویم و یا بخواهیم برای نیاز روزگار جا بیاندازیم، باید فورا در دفاع از او گفت اگر هم بوده است، اما اقتصاد سنج (اکنومتریست) نبوده است.  او گوشه یی از تاریخگری اش، طبعا، وقتی پیش از انتزاعات فوقانی به واقعیات تحتانی می پرداخت، تمایلی “جامعه سنجانه” (بقول احوال بعدی، جامعه شناسانه) از خود نشان می داد – او اساسا روزنامه نگار بود و پس روشنفکر، بعنوان شغل. اما بعدا با انتزاعات تدریجی از این منظر فاصله گرفت و خیز برداشت و به متفکر تاریخی، یا صحیح تر به نقد گذشته و از این زاویه نقد حال سریعا در حال گذشته شدن، پرداخت و دیگر تا آخر عمر چنین ماند- یک متفکر و نه یک روشنفکر.

 

او در مقدمه “برای نقد اقتصاد سیاسی”، هنگام بحث بسیار کوتاهش در باره روش و روش شناسی این مراحل را – هرچند بسیار پیچیده- اما بالاخره قابل ادراک بیان می کند. در روند فرودی از بیرون، و با حرکت از واقعیت پدیدار شناسانه، یعنی ارتباطات تداعی گرانه – احساسی روزمره و روزمرگی، تجزیه گرانه به سمت دستیابی به حوزه علت و معلولی، و پس قانون وقانونمندیهای ساختار سازانه حرکت می کند. از اینجا ببعد، روند عکس ببالا را شروع می کند- اگر در ابتدا “قطعات” تا مرز از دست نرفتگی نشان تعلقشان به یک کلیت واحد، مشخص و منفک می شوند، اما این “نشان” تعلق بیک کلیت واحدشان، منتزع شدن  انها را امکان پذیر کرده و تفکر یا بقول خود او، بازسازی واقعیت در رهگذر اندیشه، شروع به شکلگیری می کند. “قطعات” به مفاهیم و مقولات قابل تبدیل و بالاخره، در بازگشت به سطح، به آنها دگرگون می شوند- و این چنین واقعیت پدیدار شناسانه مبدا، حال دیگر، مجموعه یی قانونمند و مورد ادراک شده است. هستی هم هست “نا اندیش” است و هم اندیشه “نا هست”- واقعیت هم “واقعیت” است و هم بازسازی خود در رهگذر اندیشه- هم “خود” است و هم “ناخود”.

 

این هسته آنچیزیست که نقد را امکانپذیر می کند، و از تقابل و تضارب این خود و ناخود، از یکسو پایه جامعه صنعتی، و از سوی دیگر، هسته مشارکت پیوسته و گسترش یابنده را در تولید و باز تولید، و تنظیم و اداره “شیئی- جامعه” را، که ما به تقلید از یونانیان باستان دموکراسی می نامیم- که خود مفهومی دیگر است از “دولت” (استیت) و “قدرت” (پاوور) – بوجود می آورد.  بالاخره پس از قرنها، به این جمعبندی می رسیم که تغییرکل بدون تغییر جزء، نه در واقعیت عینی و نه در” ناخود” شده این واقعیت، یعنی، بازسازی آن در رهگذر اندیشه، امکان پذیر نیست- این هم مقدمه عقلی (لاجیک) و هم مقدمه تسلسل وقوعی (کرونولاجیک) هستی شناسانه واقعیت بعنوان یک کل همیشه کل و واحد، و هم یک مجموعه یی از اجزاء همیشه در حال پیوستگی و گسستگی متقابل در شکل دهی و شکلگیری کلها و واحدهای جدید و متنوع می باشد.

 

مارکس “اقتصاد سنج” (روشنفکر، روزنامه نگار)، اگر چنین مانده بود، از او امروزه دیگر خبری نبود- او جهانی را که هگل به “پایانش” رسانده بود (جمعبندی کرده بود)، نقد کرد و از این مسیر راه را برای جهان جانشین باز کرد (سوپرامنتو). اما مارکس اینقدر این نقد گذشته را از دل هگل خالص کرد (او را نقد کرد که روی پایش بایستد) و به روند خود و ناخود شدن متقابل پدیده ها و وقایع پرداخت که تغییرگری و تغییر پذیری را بعنوان رمز و هم ذات هستی وهم گوشه حیوانی گیاهی اش، حیات، نشان داد.  او هم پیام آور صنعت بود، و هم زوال پذیری نخستین صورت بروزی آن – سرمایه داری – بعنوان یک شیوه نظم و آرایش اجتماعی و تولید و باز تولید آنرا نشان داد. شاید او خواسته یا ناخواسته – بقول معروف – با یک سنگ دو گنجشک زد- هم زایمان صنعت و هم آنرا در بروز نخستین اش، سرمایه داری، مامایی کرد، و هم نطفه جانشین آنرا نیز بست یا نوید داد.  این مارکس است که “مارکس” است، و نه مارکسی برای “تمام فصول” و “هرکسی از ظن خود”.

 

او نه فیلسوف بود، و نه اقتصاد دان، نه جامعه شناس و نه سیاستگر- او نفس و روح واقعیت پیوسته تغییر یابنده و انسان پیوسته تغییر دهنده بود – مارکس “آهنگر”ی بود که گذشته را تاریخگرانه (نقادانه) بین پتک و سندان ضروریات انسانی، چنان کوبید که جهانی دیگر را هم نوید داد، و هم به ساختنش همگان را دعوت بکار کرد – منظور او از پرولتاریا نیز همین انسان سازنده “جهان” های نوید داده شده بود. او هم “خود” انسان بود، و هم “ناخود” او و تقلیل او، به “بهانه” دیرکردی تحول اقشار و طبقات اجتماعی یا افول و رکود کهنه و گندیده شده، به ضد خودش، به رحمان کماکان شیطان سابق، راه را بر دانش نقد گذشته و پس تولید تاریخ میبندد –  نوید و ساختن را از جهان ما می گیرد.  برای او معیار اندیشه – بازسازی واقعیت در رهگذر آن – خود واقعیتی بود که اندیشه میخواست که بروزش باشد و نه نفس اندیشه  اندیشنده به خود اندیشه. انسان می اندیشد چون می خواهد تغییر دهد،  و تغییر می دهد چون می خواهد بیاندیشد. اینچنین اندیشه موضوع خود را تغییر می دهد، و تغییر موضوع اندیشه نیز خود اندیشه را تغییر می دهد، و احساس، واسطه میان اندیشه و موضوع آن می باشد.

 

موضوع ما امروز مارکس نیست، بلکه جهانی است که دارد خود را می سازد، و این مقدم به مارکس و مارکس شناسی می باشد.  تقابل و “جنگ” اندیشه ها با یکدیگر متعلق به زمانهای تفسیر جهانند و امروز جهان خود دیگر به تغییر تحول یافته است- در حال شدن است.

تاریخ انتشار : ۱ آذر, ۱۳۹۰ ۹:۴۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
ظریف

استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!

در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیض‌آمیز کم نیستند و سال‌هاست که علیه این قوانین مبارزه صورت می‌گیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگران‌کننده است. تأسف‌بارتر آنکه برخی ایرانیان لائیک و سکولار خارج از کشور بدون توجه به شیوه ارتجاعی عزل ظریف از …

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها
٨ مارس گروه کار زنان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

روز جهانی زن: مبارزه برای برابری در سایه تحولات سیاسی

زنان ایرانی سال‌هاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستاده‌اند. آن‌ها با وجود محدودیت‌های شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زن‌کشی، کودک‌همسری و نابرابری‌های ساختاری مبارزه کرده‌اند. تاریخ مبارزات زنان، حکایت گام‌های استوار و دل‌های امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستاده‌اند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروخته‌اند، جایی که عدالت و برابری طنین‌انداز خواهد شد.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

خط فقر در بهمن ۱۴۰۳ برای یک خانواده ۴ نفره ۶۰ میلیون تومان

روز جهانی زن، روزی برای برافراشتن آوای برابری‌طلبی زنان ایران و جهان!

نقد و بررسی کتاب تاریخ ترقی خواهی ایرانیان نوشته ی ملیحه بصیر

کردهای سوریه : از عواقب خروج نیروهای آمریکایی از منطقه نگران هستیم

ویژه‌نامه‌ی نشریه‌ی «زنان امروز» به مناسبت هشت مارس ۱۴۰۳