سرنگونی دولت افغانستان کە یک نظام لیبرال ـ دمکراسی و یا بهرحال نوع وابستە و ضعیف آن محسوب می شد، و جایگزینی آن با امارات اسلامی طالبان، بمنزلە عقب نشینی نظم غربی در مقابل نظام اقتدارگرائی محسوب می شود کە بنوعی بیشتر مناطق خاورمیانە و آسیای میانە را در برگرفتەاست. و این حادثە کە یک تغییر ژئوپولیتیکی محسوب می شود، بار دیگر نشان می دهد کە روندهای تاریخی الزاما روندهای رو بە جلو نیستند، و جوامع در جهان درهم تنیدە کنونی از استعداد خاصی جهت برگزیدن راههای متفاوت و پارادوکسال برخوردارند.
بازگشت طالبان، در صورت تثبیت قدرت آن در افغانستان، بمنزلە رشد اقتدارگرائی و از این منظر بە معنای رشد پتانسیل برخوردهای غیردمکراتیک در میان کشورهای منطقە خواهدبود. اگر دولت قبلی افغانستان، عمدتا دولتی متعادل از لحاظ برخورد با کشورهای همسایە بود؛ و حتی انعطاف خاصی در منش خود نسبت بە دیگر کشورها، علیرغم اقتدارگرابودن آنها داشت، اما با آمدن طالبان امکان برخوردهای تند فزونی می گیرد و در منطقە عاملی دیگر بر امکان برخوردهای سخت و فیزیکی افزودە می شود.
تنها بە یاد بیاوریم زمانی را کە در عراق، صدام بر روی کار بود و در افغانستان، طالبان. و بە نظر می رسد با خروج آمریکا از افغانستان بە نوعی همان منطق قدیمی بازگشتە باشد کە کنترل دولتهای منطقە از طریق حضور رقبای سخت امکان پذیر است.
اگر زمانی تصور آمریکائیان این بود کە با صدور لیبرال دمکراسی می توان ساختار سخت اقتدارگرائی در خاورمیانە و آسیای میانە را شکست و از این طریق بتدریج بە گسترش نفوذ خود و بە عقب راندن رقبا در منطقە بپردازد، بە نظر می رسد با شکست این تئوری، ایالات متحدە بە سیاست سنتی خود قبل از حملە بە عراق و افغانستان بازگشتە باشد کە در آن با میدان دادن بە اقتدارگرائی، دولتهای اقتدارگرا را از طریق حضور همدیگر کنترل کند.
وجود یک دولت اقتدارگرای دیگر سنی در همسایگی ایران با مرز خاکی ٩٠٠ کیلومتری، می تواند موجب هراس جمهوری اسلامی و تقسیم تمرکز آن در حوزە سیاست خارجی بشود. بویژە اینکە دولت امارات اسلامی، ویترین خالص مذهبی دارد و از این بابت دارای توان بسیج و رقابت خارق العادە.
می توان گفت کە درست همانگونە کە کشورهای اسلامی منطقە در دام رقابتهای مابین خود افتادەاند و این امر در عراق و یمن و سوریە بە اوج خود رسیدەاست، اضافە شدن طالبان بە لیست آنها، خبر از تشدید چنین پدیدەای دارد. و در صورت گسترش آن، ایالات متحدە با خیال راحت تری می تواند نیروی خود را بر روی شرق دور متمرکز کند. بە بیانی دیگر، رقبا خود در سطح منطقەای بە تحدید و کنترل همدیگر می پردازند و از این لحاظ مشکل خاصی پیش نخواهد آمد. بویژە آنکە با وارد شدن طالبان بە صحنە، یار دیگری بە لیست رقبای جمهوری اسلامی اضافە خواهدشد.
از طرف دیگر، پیشرفت گفتمان اقتدارگرائی تاثیرات معین و مخربی بر جنبش دمکراسی خواهی در منطقە خواهد گذاشت. بە بیانی دیگر، در رقابت میان اقتدارگرایان کمتر جائی برای دمکراسی خواهان باقی خواهدماند و اپوزیسیونی در تقابل با دولت مستقر بیشتر رشد خواهدکرد کە از همان گفتمان مسلط، حال در بیانی دیگر، پیروی کند.
بە این امید باشیم کە جنبش زنان در افغانستان با کمک و همراهی جامعە مدرن و مدنی این کشور بتوانند بر مقدر نازل آمدە بر این کشور پیروز شوند، و بار دیگر اقتدارگرائی را در این کشور بە زانو درآورند.