جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۴

جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۴

چگونه ایرانی، دلنشین ترامپ و ترامپیست هاست؟
از زمان استقرار جمهوری اسلامی تا کنون هیچ  رهبر، دولت و دستگاه حکومتی در ایران موافق دولت های آمریکا نبوده زیرا آنها اکثرا در تلاش برای سرنگونی و از پای...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: طهماسب وزیری
نویسنده: طهماسب وزیری
مهاجران: «کیسه‌های زباله» یا پیشقراولان جهان بی‌مرز؟
وزیر امنیت کشور در کابینه ترامپ، با حضور در جریان دستگیری به گفته وی یک مهاجر مجرم و در حالی که جلیقه ضدگلوله برتن داشت در «اکس» نوشت: «اکنون عملیات...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: بهمن پرستویی
نویسنده: بهمن پرستویی
مخالفت سلطنت طلبها و براندازها با مذاکره بین امریکا و جمهوری اسلامی
جریان برانداز و در راس آن سلطنت طلبها و شخص رضا پهلوی از اینکه جمهوری اسلامی بتواند با دولت ترامپ وارد مذاکره شود و و این مذارکرات احیانا منجر به...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
مرگ اپوزیسیون‌های وارداتی؛ زایش مقاومت‌های خودبنیاد از خاک جامعه
در جهانی که مبارزه سیاسی دیگر به بودجه‌های بیگانه یا حمایت‌های مقطعی گره نخورده، تحولی خاموش در حال رخ دادن است: اپوزیسیون‌های وابسته به منابع خارجی، جای خود را به...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: حمید آصفی
نویسنده: حمید آصفی
رفیق فدایی خلق سهراب شکری پور از میان ما رفت
رفیق سهراب که از سمپات های رفیق حقنواز بود، پس از ضربات سال ۱۳۵۴، در نوجوانی، به زندگی مخفی سازمانی پیوست ... .سهراب همیشه آرزو داشت که در میان کارگران...
۱۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی
ما خوشحالیم که اراده‌ای مستحکم در داخل کشور شکل گرفته است که با برشمردن مشکلات معیشتی، سیاسی و اجتماعی، برخورداری از زندگی‌ای بهتر، حقوق اولیه و اعتراض را حق شهروندی...
۱۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بازگشت ترامپ به کاخ سفید افول آمریکا؟
بخشی از تحلیل گران و سیاستمداران، بازگشت ترامپ را نمادی از سقوط دموکراسی لیبرال و آغاز فرمانروایی الیگارشی غول‌های فن آوری، شرکت‌های بزرگ انرژی و تولید کنندگان جنگ افزار می‌دانند....
۱۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی

جناب آقای دکتر احمدی نژاد

قطعا کسانی که از سالها قبل از کار و از تحصیل محروم شده اند کم نیستند و من قطره ای در این دریای طوفان زده از ظلم وجورم. زنان ومردانی که به دلیل داشتن تفکری مخالف و یا حتی متفاوت از حکومت محرومیت های سنگینی را متحمل شده و خود و خانواده هایشان قربانیان این خشونت بی حد و مرز شده اند

با سلام و احترام

اینجانب نرگس محمدی، همسر تقی رحمانی و مادر دو فرزند خردسال سه ساله ام. اکنون در کانون مدافعان حقوق بشر که به شکل غیر قانونی دفتر آن بسته شده است و نیز در شورای ملی صلح فعالیت می کنم. از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۰ نیز بعد از بسته شدن فله ای مطبوعات، تا تاریخ ۲۸/۸/۱۳۸۸ در شرکت بازرسی مهندسی ایران در گروه های تخصصی بازرسی صنعتی و معدنی و بازرسی آسانسور با داشتن حکم استخدامی خدمت کرده ام و در تاریخ ۲۸/۸/۱۳۸۸ از محل کار اخراج شدم. این رزومه کوتاهی از زن ۳۶ ساله ایرانی است.

اما بد نیست بدانید که حکم اخراج من سیری امنیتی طی کرد تا بالاخره ابلاغ شد. در خرداد ماه ۱۳۸۷ و در هنگام بازگشتم از نشست کاری مدافعان حقوق بشر و مسولان و کارشناسان سازمان ملل متحد در وین، وزرات اطلاعات دولت جنابعالی، من را احضار کرده مورد بازجویی قرار دادند. در تاریخ ۱۸/۲/۱۳۸۸ نیز که عازم گواتمالا برای شرکت در نشست زنان بودم، به شکل غیر قانونی ممنوع الخروج شدم. این در حالی است که محکومیتی نداشتم و حتی تا کنون به عنوان متهم هم به دادگاه فرا خوانده نشده ام. به هر حال باسبورت من توسط ماموران ریاست جمهوری مستقر در فرودگاه ضبط شد و من از آن تاریخ باسبوت هم ندارم. به همین دلیل مجددا در خدمت ماموران وزارت اطلاعات بودم و در این جلسه به صراحت از من خواسته شد که از شورای ملی صلح و کانون مدافعان حقوق بشر استعفا نمایم و تهدید شدم که در غیر این صورت محرو میت های بیشتری در انتظارم خواهد بود.

در تاریخ ۲۸ خرداد ماه یعنی شش روز بعد از انتخابات اخیر یکی از مامورینی که در جلسات حضور داشتند طی تماس تلفنی اظهار داشتند که چنانچه کوچکترین تحرکی داشته باشم و از تهران خارج نشوم به همراه هر دو فرزند کوچکم بازداشت خواهم شد. بعد از آن و در جلسه ای دیگر ماموران وزارت اطلاعات به عنوان آخرین اخطار اعلام نمودند که در صورتیکه از کانون مدافعان حقوق بشر و شورای ملی صلح و هر گونه ارتباطی با خانم عبادی برنده جایزه صلح نوبل کناره گیری نکنم ، از کار اخراج و بازداشت خواهم شد.

در شهریور ماه به دلیل قبولی در یک دوره اموزشی تخصصی کاری از وزارت اطلاعات خواستم تا باسبورتم در اختیارم قرار گیرد که جواب دادند نظر وزارت نسبت به شما منفی است و نمیتوانید در این دوره شرکت کنید مگر اینکه در مورد خواسته های ما تجدید نظر کنید .

و بالاخره در ۲۸/۸/۸۸ مدیر عامل شرکت اعلام کردند که از من خواسته شده تا شما را اخراج کنم و من شرعا و اخلاقا دلیل خواستم که از بالا گفتند تشخیص این قضیه با آنهاست. ایشان از من خواستند به عنوان آخرین فرصت با ماموران صحبت کنم تا از اخراجم صف نظر نمایند و به صراحت با جانبداری از من خواستند که از فعالیت هایم دست بردارم و خوب البته من هم نظراتم را گفتم و ایشان گفتند که موظف به اخراج من هستند.

بالاخره من همان روز و در ظرف یک ساعت از محل کار اخراج شدم. صحبت مدیر عامل با من از ساعت ۳ الی ۴:۱۵ انجام شد و جالب اینجاست که علی رغم حضور من در ۳۰/۸/۸۸ به اصرار مدیر عامل اخراج به تاریخ ۲ روز قبل صادر شد.

در سطور فوق سعی کردم مختصرا شرح وضعیتی از خود ارائه کنم و اکنون می خواهم آنچه را می بندارم بازگو نمایم. به یاد دارم زمانی که به عنوان رییس جمهور بعد از دوران اصلاحات بر سر کار آمدید از مهرورزی و آوردن بهره نفت کشور بر سر سفره های ایرانیان سخن گفتید و مهرورزی مرام بزرگان است،

اما آنچه این روزهای تلخ شاهدیم امر خلاف آن یعنی کینه ورزی و خشونت ورزی در اشکال عریان وبیچیده است.

قطعا کسانی که از سالها قبل از کار و از تحصیل محروم شده اند کم نیستند و من قطره ای در این دریای طوفان زده از ظلم وجورم. زنان ومردانی که به دلیل داشتن تفکری مخالف و یا حتی متفاوت از حکومت محرومیت های سنگینی را متحمل شده و خود و خانواده هایشان قربانیان این خشونت بی حد و مرز شده اند. از این حیث باید زبان در کام کشم و شرم نمایم تا از آنچه بر خود رفته سخن گویم اما از این حیث که باید از حقوق اساسی مان بگوییم و بنویسیم و سکوت نکنیم تا روزی در این سرزمین بلاکش نیز حق داشتن کار و حق تحصیل جزء حقوق انسانی به شمار آید نه امتیاز و وسیله ای برای تهدید انسانها توسط حکومت ها باید گفت و نوشت.

و از این منظر به خود به خود اجازه دادم تا بگویم به کدامین گناه فرزندان خردسال من باید قربانیان کینه ورزی این دولت قرار گیرند؟

بدر این کودکان ۱۵ سال زندان این حکومت را تحمل کرده و هنوز یک فعال مدنی و سیاسی و قانونمند است .او که در آغازین سال های جمهوری اسلامی به دلیل بازداشت های متوالی محروم از تحصیل در رشته تاریخ در دانشگاه تبریز شد، به دلیل زندانهای طولانی هرگز موفق به اشتغال نشد و عملا همواره از داشتن شغل محروم بود. شاید گفتن از چنین وضعیتی سخت نباشد ، اما اینگونه زیستن و از هر حقی در این سرزمین بی سامان محروم بودن بسیار دشوار است.

و اما من. فردی که در هیچ دادگاهی مجرم شناخته نشدم و فقط و فقط یک فعال حقوق بشر و صلح طلبم، اکنون باید به خواست وزارت اطلاعات که باید حافظ امنیت ما شهروندان باشد، قدم در راه محرومیت های متوالی گذارم .

آیا فعالیت حقوق بشری و تلاش برای صلح گناهی نابخشوندی است که حتی حق داشتن نانی برای خوردن هم نباید داشته باشیم؟

آیا حکومتی که مدعی حکومت علی است میداند که علی هرگز حق هیچ مخالفی را از بیت المال قطع نکرد؟ این در حالی است که فعالیت من در حوزه حقوق بشر است که تلاش ما در کانون بر این مبناست که وضعیت حقوق بشر در ایران را در حد توان خود بهبود بخشیم و نیک مستحضرید که مصلحان در هر جامعه ای مورد تکریم وتحسین اند نه مستوجب تحقیر و تهدید.

آیا فعالیت ما در کانون برای التیام اندکی ازآلام خانواده های مظلوم زندانیان، این چنین خشم حکومت را موجب شده یا تلاش ما برای تحقق صلح و مقابله با هر خشونتی در شورای ملی صلح این چنین بر صاحبان قدرت گران آمده است؟

حال سوال اینجاست که که مهرورزی شما که وعده بیش از ۴ سالتان است شامل چه کسانی میشود؟ آیا فقط شامل مدار بسته حلقه زده بر گردتان است و لاغیر؟

آیا تصور نمی کنید که این رفتار با هموطنان خود از هر گروه و مرامی که باشند، ظلمی بزرگ و نابخشودنی در نزد ملت بزرگ ایران وتاریخ این سرزمین خواهد بود؟ آیا بریدن نان از گلوی کودکان معصوم و بی گناه ما نمایشی از مهرورزی این دولت و سندی برای اثبات حکومت علی وار این نظام است؟

آیا درآمد باد آورده نفت فقط متعلق به آقازاده ها و نورچشمی های حکومت است و سایر کودکان جامعه سهمی از آن ندارند؟ حتی کوکان مادران و بدرانی که سالها به این جامعه خدمت کرده اند و از طریق کار وتلاش در گوشه ای از این مرز و بوم به رشد ، بیشرفت و آبادانی کشور یاری می رسانند؟

این حقیر ۸ سال در عرصه بازرسی مهندسی صنعت در ایران و در بروژه های ملی چون بارس جنوبی در حد توان تلاش و خدمت کردم که تقدیر نامه های این خدمات نیز در برونده ام محفوظ است ، اما چون اوامر وزارت اطلاعات دولت جنابعالی را نبذیرفتم ، علی رغم رضایت مدیر بارسی از عملکرد حرفه ایم ظرف یک ساعت اخراج شدم. حتی یک ماه هم به من فرصت داده نشد تا حداقل به دنبال کاری دیگر باشم .

آیا تصور نمی کنید که چنین رفتاری با هموطنانتان نه فقط خارج از قواعد قانونی بلکه به دور از جوانمردی ،اخلاق و انسانیت است و حال آنکه ایرانیان به جوانمرد و شرافتمندی شهره اند؟

در خاتمه در شرایطی که میتوانم آزادانه بیاندیشم و بنویسم و عقیده ام را به دور از شکنجه اعلام نمایم و البته ملاک هم فقط همین است و بس، باور دارم که کانون مدافعان حقوق بشر و شورای ملی صلح ،نهادهای مدنی و قانونمند در کشور ایران هستند که کارنامه قابل قبولی در نزد ملت سرفراز ایران دارندو همکاری و خدمت به آنها افتخار بزرگی برایم می باشدهمچنین خانم عبادی برنده جایزه نوبل فردی ملی و زنی شجاع و بشر دوست است که در راه تحقق صلح و حقوق بشر در چهان تلاش می کند و همکاری با صلح طلبان جهان نه تنها امری مذموم نیست که امری با ارزش است و صلح و حقوق بشر در مقابل جنگ و خشونت از آرمان های بزرگ تاریخ بشریت است که قطعا بیشتر تلاش خواهم نمود.

نرگس محمدی

۷/۹/۱۳۸۸

تاریخ انتشار : ۹ آذر, ۱۳۸۸ ۱۰:۰۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی

ما خوشحالیم که اراده‌ای مستحکم در داخل کشور شکل گرفته است که با برشمردن مشکلات معیشتی، سیاسی و اجتماعی، برخورداری از زندگی‌ای بهتر، حقوق اولیه و اعتراض را حق شهروندی مردم ایران دانسته و در اولین گام برای پایان دادن به ستم پانزده‌سالۀ حصر، با عزمی جدی به میدان آمده است

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی

ما خوشحالیم که اراده‌ای مستحکم در داخل کشور شکل گرفته است که با برشمردن مشکلات معیشتی، سیاسی و اجتماعی، برخورداری از زندگی‌ای بهتر، حقوق اولیه و اعتراض را حق شهروندی مردم ایران دانسته و در اولین گام برای پایان دادن به ستم پانزده‌سالۀ حصر، با عزمی جدی به میدان آمده است

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چگونه ایرانی، دلنشین ترامپ و ترامپیست هاست؟

مهاجران: «کیسه‌های زباله» یا پیشقراولان جهان بی‌مرز؟

مخالفت سلطنت طلبها و براندازها با مذاکره بین امریکا و جمهوری اسلامی

مرگ اپوزیسیون‌های وارداتی؛ زایش مقاومت‌های خودبنیاد از خاک جامعه

رفیق فدایی خلق سهراب شکری پور از میان ما رفت

کارزار رفع حصرِ پیشگامان جنبش سبز، گامی مثبت و تقویت کنندۀ جامعۀ‌ مدنی