Welcome to نشریه کار | ارگان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)   برای قرائت متن وسیله هوش مصنوعی کلیک کنید! Welcome to نشریه کار | ارگان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۰

یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۰

زمستان
بیدارم مکن, با قلبِ سردم, در کنار ستاره ها, خاموش بخواب می روم, ستاره سرخی از میان کهکشانها, خطی بر آسمان انداخت, پایان زمستان نزدیک است,
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان-ا
نویسنده: رحمان-ا
روایتگری بس است ، باید راهی جست
فرض کنیم تمامی مطالب مطرح‌شده در نوشته‌ی آقای بهزاد کریمی با عنوان «در مونیخ چه گذشت»، که در سایت به پیش متعلق به حزب چپ ایران منتشر شده، با تمام...
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
زنان خانه‌دار و کارگران؛ در صدر آمار خودکشی در ایران
ایران با بحران عمیق روانی، اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو است که یکی از پیامدهای نگران‌کننده آن، افزایش نرخ خودکشی است. زنان خانه‌دار، کارگران، دانش‌آموزان و دانشجویان بیشترین آسیب‌پذیری را در...
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
افراد ایلان ماسک نمی دانستند واقعا به چه کسانی شلیک می کنند
با این حال، تلاش‌های فشرده برای بازگرداندن کارکنان NNSA نشان می‌دهد که دولت ترامپ واقعاً افرادعالیرتبه دارای تخصص های مهم را اخراج کرده است. اولریش کون، کارشناس کنترل تسلیحات در مؤسسه تحقیقات صلح...
۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده:  الیور ایمهوف -  برگردان رضا کاویانی
نویسنده:  الیور ایمهوف -  برگردان رضا کاویانی
اروپا قربانی کیست؟
به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار...
۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: آرنولد برتراند
نویسنده: آرنولد برتراند
۷ درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند!
7 درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند, شرط خروج از این وضعیت «عزم سیاسی» است که اکنون شاهد آن نیستیم. عده‌ای پنت هاوس و خودروی لوکس را در سبد...
۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حسین راغفر
نویسنده: حسین راغفر
ویدیو پادکست «ابعاد انقلاب بهمن»، گفتگو با منوچهر صالحی در «تالار گفتگو و تبادل نظر»
به مناسبت سالگرد انقلاب ۵۷، در «تالار گفتگو و تبادل‌نظر» گفتگویی با حضور منوچهر صالحی، پژوهشگر و نظریه‌پرداز چپ برگزار شد. در این گفت‌وگو، مهمان برنامه به همراه دیگر شرکت‌کنندگان...
۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: تالار گفتگو و تبادل نظر
نویسنده: تالار گفتگو و تبادل نظر

جنگ و گلهای یاس مادر (٢٨)

و این روزها من هم بنوعی خوشحال بودم. و خوشحالی من بیشتر از بابت دوری مرگ بود. اگرچە هر لحظە، بمب و یا توپی اتفاقی می توانست آن را زیرورو کند. و من زیاد بە اتفاق باور نداشتم. بە نظر من زندگی بیشتر تابع نظم خاصی است کە اتفاقات درون آن هم از همان نظم پیروی می کند، و اتفاقات اتفاق اند زیرا ما فعلا منطق آن را کشف نکردەایم. و توپ و یا بمبی کە قرار بود در چنین حالتی باعث مرگ ما بشود، بعلت همان منطق جنگ جاری قرار بود بر سر ما نازل شود. پس با فروکش کردن تبادل آتش در جبهە بە شیوە خودبخود فعلا وضعیت ما هم مناسبتر می بود.

درست است شهر خود جبهە نبود، اما پشت جبهە هم نبود. در واقع چیزی بود میان این دو. تمام آن روستاهائی کە در طرف غرب واقع می شدند تخلیە شدەبودند، درست مانند شهر. ولی روستاهای شرق و شمال و جنوب اگرچە بنوعی زیر تاثیر جنگ بودند، اما زندگی در آنها دایر بود و بخشی از مردم شهر بە آنجا، بویژە بخش شرقی کوچیدەبودند. و بر روال همین منطق، قسمت غرب داخل شهر بیشتر شاهد حضور نظامی ها بود. و ما کە در بخش شمال شرقی بودیم، وضعیت بهتری داشتیم. پدر گاهی وقتها می گفت کە اگر دشمن حملە کرد و قادر بە تسخیر شهر شد ما بە اندازە کافی فرصت داریم کە فرار کنیم! اما حرفهای پدر بیشتر بە شوخی می ماندند، همە می دانستیم کە چنین چیزی در صورت حملە امکان پذیر نیست، اما تە دلمان هم انگار می دانستیم کە چنین چیزاتفاق نمی افتد، و دشمن هیچوقت قادر بە تسخیر آن نخواهدشد.

بویژە در زمستان کە بە عینە همە چیز بە نوعی ساکت و آرام بود، و بە جز تبادل آتش گاە بە گاهی کە اینجا و آنجا اتفاق می افتاد، نە خبری از تجمع نیرو بود و نە از حملە و نە از تسخیر. و کسانی کە جنگ را تجربە کردەاند می دانند کە در هنگام جنگها این حالت عجیب و نابی است. انگار هم جنگ است و هم نیست. لحظاتی اند کە نمی دانی چگونە بە محیط اطرافت نگاە کنی. قابل تعریف نیست. گوئی زندگی بە تو می گوید حالا نوبت توست کە تصمیم بگیری جهان را چگونە توصیف کنی. و تو علیرغم فرصت خارق العادە دادە شدە، اما می مانی چە بگوئی. و همین ماندن عین وجود تو می شود. انگار انتخابی وجود ندارد.

و پدر در چنین روزهائی خیلی خوشحال بە نظر می رسید. مادر هم همینطور. شاید بیشتر بە علت خوشحالی غریب پدر بود. و پدر عین فیلسوفانی می شد کە محض تفحص بە دنیا می نگرند، و انگار هیچ چیزی از بیرون تهدیدشان نمی کند. فیلسوفانی کە می توانستند با کتابهای زیر بغل بە کتابخانە بروند، و تا غروب با خیال راحت بخوانند و تفکر کنند، و اوضاع را بشیوە بنیادی تحلیل کنند. و رادیو، کتاب زیر بغل پدر بود.
و این روزها من هم بنوعی خوشحال بودم. و خوشحالی من بیشتر از بابت دوری مرگ بود. اگرچە هر لحظە، بمب و یا توپی اتفاقی می توانست آن را زیرورو کند. و من زیاد بە اتفاق باور نداشتم. بە نظر من زندگی بیشتر تابع نظم خاصی است کە اتفاقات درون آن هم از همان نظم پیروی می کند، و اتفاقات اتفاق اند زیرا ما فعلا منطق آن را کشف نکردەایم. و توپ و یا بمبی کە قرار بود در چنین حالتی باعث مرگ ما بشود، بعلت همان منطق جنگ جاری قرار بود بر سر ما نازل شود. پس با فروکش کردن تبادل آتش در جبهە بە شیوە خودبخود فعلا وضعیت ما هم مناسبتر می بود.
و درست در زمانی کە هفتەهای پایانی زمستان را طی می کردیم، من متوجە شدم کە شهر آنگونە هم کە من تصور می کردم خالی از سکنە نبود. مناطق جنوبی کە محلات فقیرنشین محسوب می شدند، نسبت بە محلات دیگر هنوز خانوادەهای زیادی در آنها زندگی می کردند. و موقعیکە من این موضوع را دریافتم، بسیار خوشحال شدم. بە خودم گفتم حتما روزی بە دیدن آن محلات خواهم رفت.

بعد متوجە شدم کە پدر در تمام این ماهها از این مسئلە خبر داشت، و چیزی بە ما نگفتەبود. و من از اعجاز جنگ انگشت بە دهان ماندم کە چگونە آدمها را چنان در خود فرو می برد کە امکان تماس را بە صفر می رساند.
پس قرار نبود هیچ شهری چنان خلوت شود کە هیچ کسی در آنها باقی نماند، مگر اینکە کلا تسخیر و نابود شود. و بعضی آدمها، حال هر کدام بە دلیلی، می مانند. و ناگهان احساس غرور عجیبی کردم. و من شهر را بیشتر از آن خودم دانستم. احساس تعلق عجیبی در درونم شکل گرفت. انگار شهر، من شد و من شهر. پس تنها لحظات سخت و دشوارند کە می توانند احساس تعلق واقعی بیافرینند. آنانی کە در چنین لحظاتی می مانند، همگن می شوند، وجودشان بر هم منطبق می شود. حتی اگر یک طرف آن آدم باشد و طرف دیگر خانەهای آجری و ساختەشدە از سنگ و چوب. و این احساس تعلق احساس خوبیست. انگار دنیا مال تو است، و تو مال دنیا. پس فرار چیز خوبی نیست. لعنت بر آدمهائی کە می گریزند!

و دلم نمی آید از پدر گلایە کنم کە بە گاە رفتن بە پایگاە چرا از خبرهائی کە می شنود چیز آنچنانی برایمان تعریف نمی کند. و یا شاید پدر اساسا خبری ندارد کە برایمان بگوید. او تنها بە دنبال اخبار رادیو است، و انگار فقط بە آنها اعتماد دارد. او خبرهای بزرگ را اساسی می داند. و من لبخند رضایتی بر لبانم ظاهر می شود. پس پدر با اینکە یک معلم نبود و از یک آبدارچی بیشتر نبود، ولی درست مانند معلمان، دنیا را از خلال جملات می دید. و از این بابت بر خودم می بالم. و از اینکە پدر معلم نیست دیگر گلایەمند نیستم. پس واقعا بحث تنها بر سر شانس است. او شانس نداشت،… همین!
و بهار کم کم از راە می رسید. روزها طولانی تر می شدند و آفتاب بیشتر بالا می آمد و برف شل تر. و صدای خوب آب در کوچەها و جوی خیابان. و صدای گنجشکانی کە انگار تازە بام خانەها را کشف کردەبودند.

و در همین روزها خبرهای خوبی رسید. گفتند کە دشمن از برخی مناطق عقب نشینی کردە و فاصلە آنها با شهر بیشتر شدە. حتی گفتند دوبارە بە مرز برگشتە. درست بە حدود قانونی میان دو کشور. و چرا چنین عقب نشینی صورت گرفتەبود، کسی از آن چیزی نمی دانست. در رادیو علت آن مقاومت جانانە رزمندگان میهن ذکر شد و در رادیوهای خارجی تحولی کە علت آن تمرکز بیشتر نیروهای دشمن در جنوب بیان می شد. اما هر چە بود زیاد برای ما و بویژە پدر مهم نبود. مهم خود عقب نشینی بود. ولی بعد از چند روز با بمبارانی کە صورت گرفت متوجە شدیم کە بر خلاف امیدواری پدر در مورد اینکە فاصلە ما با دوران خوشبختی تنها بیست سی کیلومتر بود، با دورشدن نیروهای دشمن از شهر نە تنها این دوران بازنگشتەبود، بلکە انگار بنوعی هم بدتر شدەبود.

ارتش ماهها بعد عقب نشینی دشمن را دال بر ضعف آن قلمداد کرد، بە تجمع نیرو دست زد و جنگ در مرز شدت گرفت. این بار گفتند کە نیروهای خودی برای درهم شکستن تمرکز دشمن در جنوب این کار را می کنند! و پدر کە در میان سخنان خود و سرسختی واقعیت ماندەبود، دانست کە اساسا بحث بر سر فواصل جغرافیائی نیست آنقدر کە بر سر تصامیم سیاسی و نظامی است. او فهمید کە سرنوشت ما تا خود جنگ بطورکلی پایان نیابد، بە روزهای قدیم باز نخواهدگشت. اعتقادی کە بشدت در من هم تقویت شد. پس هنگامیکە کشوری در جنگ است، هیچ کجای آن را نمی توان منطقەای صلح آمیز تصور کرد. در چنین کشوری فواصل تنها رویایند و بس.
و مادر کە ماندە بود ما بالاخرە بە طبقە بالا نقل مکان کنیم یا نە، و اینکە گلدانهای یاس را دوبارە سر همان جای اولشان ببرد یا نە، منتظر علامت پدر ماند. و زیاد طول نکشید کە دوبارە بە طبقە اول برگشتیم. ظاهرا زندگی همانی شد کە بود، بجز بیرون کە کماکان خلوت بود و ویرانی و تنهائی ای کە هنوز مهمان ناخواندە شهر بودند.
ادامە دارد

تاریخ انتشار : ۲۳ شهریور, ۱۴۰۱ ۷:۲۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

روایتگری بس است ، باید راهی جست

زنان خانه‌دار و کارگران؛ در صدر آمار خودکشی در ایران

افراد ایلان ماسک نمی دانستند واقعا به چه کسانی شلیک می کنند

اروپا قربانی کیست؟

۷ درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند!

برای قرائت متن وسیله هوش مصنوعی کلیک کنید!