مردم اوکراین قربانی تضاد و کشمکش دو ابرقدرت جهان سرمایه داری قرار گرفته اند. با تئوری آقای کشتگر چگونه می توان واقعیت جنگ اوکراین را تبیین کرد؟
علی کشتگر در مقاله “کمونیست های حامی جنایت پوتین” از همان منطق پیروی می کند که حامیان پوتین با همان منطق دوگانه سازی جنایت پوتین را توجیه می کنند .منطق دوگانه سازی برای ساده فهم کردن مسائل پیچیده جهان است .جهان را به دو جبهه خیر و شر تقسیم می کنند. تا موضوع آسان فهم شود.
علی کشتگر هم جهان کنونی را به دو دسته تقسیم می کند، جهان دموکراتیک به سرگردگی امریکا، که جهان خیراست. و جهان غیر دموکراتیک راجهان شر قلمداد می کند. با این منطق نمی توان پیچیدگی جهان را توضیح داد زیرا بخش زیادی از واقعیتها دیده نمی شود.
حامیان پوتین هم جهان را دوگانه می بینند جهان خیر به رهبری پوتین و چین، جهان شر به رهبری آمریکا .یا باید در جبهه پوتین باشی که جهان خیر است. وگرنه عوامل امپریالیستی شمرده می شوی.هر دو نگرش چون ناتوان از ارائه راه سوم هستند. اسیر دوگانه خیر و شر هستند .این همان نگاه الهیاتی به کفر و ایمان است .این بیماری در چپ ریشه دارد. از گذشته دور بخشی از چپ گرفتار این دوگانه اندیشی بودند چون از پیچیدگی جهان سرمایه داری و موقعیت جامعه تحلیل علمی نداشتند می خواستند با ساده سازی موضوع را برای خود قابل فهم کنند. ریشه تئوریک این نگاه به چگونگی حل تضاد اصلی جامعه بر می گردد.
تمام تضادهای موجود جامعه را به نفع یک تضاد اصلی نادیده می گرفتند و چنین می پنداشتند با حل تضاد اصلی گره تمام تضاد ها گشوده خواهد شد. با این نگاه جامعه را به دو جبهه خلق و ضد خلق تقسیم کرده بودند. هرچه پلشتی است در ضد خلق است ،که دولت ضد خلقی به پشتیبانی امپریالیست آمریکا، در مقابل خلق قهرمان قرار گرفته است. در این دوگانه سازی دیگر مبارزه طبقاتی، اعتراض به تبعیض، دفاع از دموکراسی، مبارزه زنان، محلی از اعراب نداشت. فکر می کردند تضاد اصلی که رفع شود همه چیز خود بخود درست خواهد شد. انقلاب بهمن نشان داد این نگاه چقدر سطحی و بی پایه بوده است.
متاسفانه ما از تاریخ هیچ نیاموختیم
زیرا بعد از انقلاب و رفع تضاد اصلی، یعنی رفتن شاه و امریکا. تازه تضادها سر برآوردند.در ماهیت امر هیچ تغییر اساسی ایجاد نشد استبداد شاهی رفت و استبداد جدید به شکل دیگر خود را بازسازی کرد. متاسفانه ما از تاریخ هیچ نیاموختیم، این امر موجب آن نگردید تا ما بنیانهای نظری خود را با نگاه چپ گرایانه نقد کنیم. بخشی از چپ با نگاه لیبرالیستی به گذشته در اندیشه لیبرالی حل شدند .یک بخش دیگر هم برای حفظ موجودیت خود در مقابل تغییر ات گارد گرفتند و در گذشته باقی ماندند. آقای کشتگر هم بار دیگر همان منطق دوگانه سازی را به شکل دیگر سرهم بندی کرده اند بجای خلق و ضد خلق، دموکراسی و استبداد را جایگزین کرده اند.
جهان امروز پیچیده تر از آن است که بتوان با اینگونه دوگانه سازی و ساده نگری جهان را توضیح داد .جهان کنونی انبان از تضاد هاست و جنبش های اجتماعی جدید در بستر این تضادهای گوناگون شکل می گیرند با ساده سازی مسئله چپ نمی توان جایگاه واقعی خود را بازیابی کند. با این نگاه آقای کشتگر ساختگی مبارزه حاد جاری طبقاتی در جامعه امروز ما،مبارزه برای رفع تبعیض، مبارزه ملتهای مختلف و سایر مبارزات را نمی توان دید. تئوری آقای کشتگر تئوری مبارزه نیست بلکه تئوری انحلال مبارزه است.
یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ – ۳ آوریل ۲۰۲۲